دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

كسی دركاخ سفید به خطا اعتراف نمی كند


كسی دركاخ سفید به خطا اعتراف نمی كند

مادلین آلبرایت در دولت بیل كلینتون به عنوان اولین وزیر خارجه زن در آمریكا, چهار سال در این عنوان حضور داشت او اولین زنی بود كه تا آن موقع در دولت آمریكا به چنین جایگاه عالی رتبه ای می رسید

مادلین آلبرایت در دولت بیل كلینتون به عنوان اولین وزیر خارجه زن در آمریكا، چهار سال در این عنوان حضور داشت. او اولین زنی بود كه تا آن موقع در دولت آمریكا به چنین جایگاه عالی رتبه ای می رسید. او متولد پراگ است و یكی از متفاوت ترین سیاستمداران واشنگتن به شمار می آید.

آلبرایت اخیراً كتابی با عنوان «قدرت و قادر توانا: ملاحظاتی درباره آمریكا، خداوند و امور جهان» نوشته كه در آن درباره بسیاری از موضوعات از نقش مذهب و قدرت و سیاست خارجی گرفته تا خطاهای استراتژیك آمریكا و جنگ عراق سخن گفته است.مجله تایم گفتگویی با او انجام داده كه خلاصه آن را می خوانید.

▪ در كتاب تان این طور استدلال كرده اید كه «ما نمی توانیم و نباید» مذهب را از سیاست خارجی مان كنار بگذاریم. این نتیجه ای است كه هنگام شروع به نوشتن این كتاب می خواستید به آن برسید؟

- یكی از حرف های من در این كتاب آن بود كه بر خلاف گذشته كه به عنوان یك دیپلمات سعی می كردیم خدا و مذهب را از سیاست خارجی جدا نگه داریم، در آخرین روزهای دوران وزارت خارجه برای من روشن شد كه مذهب هر روز بیشتر از قبل در وقایع دنیا نقش دارد.اكنون هم وقتی به مسائلی كه در دنیا پیش رو داریم نگاه می كنید، مثلاً آنچه در دنیای اسلام جریان دارد، درمی یابیم كه باید نقش مذهب را بیشتر مورد توجه قراردهیم. ما اسلام را به صورت مستقل درك نكرده ایم. تصاویر و برداشت هایی از آن را به صورت نامناسب در ذهن داریم. اما درك واقعی از جنبه های مختلف اسلام نداریم. یك شخص در مقام وزارت خارجه مشاوران مختلفی دارد. مشاوران اقتصادی و كنترل تسلیحات و حتی آب و هوایی و محیط زیستی. حرف من این است كه وزیر خارجه باید مشاور مذهبی هم داشته باشد. عواملی از تاریخ مذهبی به ویژه در دنیای مسلمانان نقش مهمی دارد. این عوامل و به طور كلی تاریخ مذهبی بر شیوه رفتار كشورها و نگرش آنها به غرب تأثیر دارد. بنابر این بر چگونگی شكل گیری و پیش برد نبرد افكار هم تأثیر زیادی دارد.

▪ چرا آمریكایی ها به طور كامل نقش مذهب در سیاست خارجی كشورشان را درك نمی كنند؟

- وقتی این كتاب را شروع كردم به پرزیدنت بوش به عنوان یك نمونه توجه داشتم. اما در طول كار دریافتم كه همه رئیس جمهورهای آمریكا بالاخره به شكلی به مذهب توجه داشته اند. با نگاهی به تاریخ آمریكا با رویكرد مذهبی می توان شواهد زیادی یافت كه اهمیت مذهبی و نقش آن در آمریكا را نشان می دهد. ما كشور به شدت مذهبی هستیم و این مذهبی بودن، رویكردمان را نسبت به مسائل مختلف سیاسی تحت تأثیر قرار می دهد. پرزیدنت بوش اندكی متفاوت است زیرا نسبت به آنچه مذهب به او می گوید اعتماد و اطمینان بیشتری دارد.

▪ این خطرناك است.

- آنچه ما اكنون تلاش داریم انجام دهیم گردآوردن حداكثر طرفدار ممكن اطراف خودمان است. این برای امنیت ملی آمریكا بسیار حیاتی است كه نظر موافق دیگر كشورها و حمایت آنها را از آنچه ما انجام می دهیم به دست آورد. اما آنچه در این راه مشكل ایجاد می كند انتخاب راههایی است كه تعداد حامیان ما را محدود كند. بعد از ۱۱ سپتامبر بوش گفت كه ما علیه تروریست ها هستیم.

بنابر این آنها كه مخالف واقع برخورد هواپیماها به برج های دوقلو و اقدامات تروریستی دیگر هستند طرف ما قرار دارند. اما تعداد حامیان وقتی اندك شد كه رئیس جمهور گفت، در مقابله با عراق شما یا باید طرف ما باشید یا علیه ما.

به این ترتیب، بودن در كنار ما برای مردم دنیا دشوارتر شد. وقتی تعریف دقیقی از آنچه دیگران باید بر سر آن با ما به توافق برسند ارائه می كنیم، شرایط را بسیار دشوار و محدود می كنیم.

مذهبی بودن یك چیز است اما تبدیل كردن مذهب به سیاست رسمی، نكته دیگری است. من در تمام طول زندگی ام به مسائل مربوط به سیاست خارجی و روابط بین المللی پرداخته ام و در تمام این مدت هیچ گاه دنیا را این طور به هم ریخته ندیده بودم. من به دنبال آن هستم كه آیا عواملی درون همه مذهب ها وجود دارد كه به ما در حل مشكلات كمك كند. بر این باورم كه نقطه مشترك به اندازه كافی در مذاهب وجود دارد كه بتوان با تكیه بر آن مشكلات را حل كرد.

▪ فكر می كنید تصویر كردن جنگ با تروریسم به عنوان نبرد میان خیر و شر خطاست؟

- بله خطاست. به نظر من ما هم می دانیم كه شر چیست و بالاخره برداشت و تصویری از آن داریم. بدون شك كشتن مردم بی گناه شر است. اما درباره تعریف «خیر» به این اندازه اطمینان نداریم. خیر نسبی را باز می شود تعریف كرد اما تعریف خیر قطعی بسیار دشوارتر است. با دشوار كردن انتخاب میان خیر و شر توافق بر سر سیاستمان را دشوارتر می كنیم.

▪ مهمترین و تنها كاری كه رئیس جمهور می تواند برای مقابله با تندروهای اسلامی انجام دهد چیست؟

- بخش های عمده و مهم دنیای اسلام از ترور، خشونت و تندروی حمایت نمی كنند. نباید ارزش ها و اصول خودمان را به آنها تحمیل كنیم. یكی از دلایل مخالفت من با جنگ عراق این است كه ما داریم سیستم خود را به آنها تحمیل می كنیم و كار ر ا برای میانه رو ها دشوارتر می كنیم.

▪ آیا سابقه مذهبی شما تصمیماتتان را به عنوان وزیر خارجه شكل می داد؟

- همان طور كه می دانید من سابقه و پیشینه مذهبی آشفته ای دارم. بدون شك به خدا اعتقاد دارم و همواره از او درخواست كمك كرده ام. اما به اندازه كافی شكرگزار نبوده ام. ولی رویكرد اخلاقی ام بر اساس مذهب شكل گرفته است. اما خود را یك خداشناس جا نمی زنم.

▪ شما در كتابتان گفته اید كه دولت بوش جنگ با القاعده را به بیراهه كشانده و با وارد شدن به جنگ عراق در واقع خطای استراتژیك بزرگی مرتكب شده است. اگر این درست است آیا كسی نباید مسئول این خطا باشد؟ مثلا رئیس جمهور نباید وزیر دفاع را عزل كند؟

- من در برابر درخواست برای عزل افراد مقاومت می كنم. درباره هر یك از این پست ها، این رئیس جمهور است كه مسئولیت دارد و باید پاسخگو باشد. اما باید پاسخ گویی و مسئولیت پذیری كلی تری هم وجود داشته باشد.

رئیس جمهور باید در قبال آنچه اتفاق می افتد پاسخگو باشد. آنچه از نظر من نادرست است این كه هیچ كس اعتراف به خطا نمی كند و نمی پذیرد كه باید مسیر تغییر یابد. نه تنها چنین اعترافی وجود ندارد بلكه به تصور این كه راه درست است، به همین مسیر ادامه می دهند. این همان نبود پاسخگویی و مسئولیت پذیری دولت است.

ترجمه: نیلوفر قدیری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.