یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

تشكیل مثلث جدید ایران چین روسیه


تشكیل مثلث جدید ایران چین روسیه

سیاست خارجی یك جانبه بوش مبتنی بر اقدام نظامی سبب تغییرات اساسی در اتحاد جهان شده است مهم ترین این تحولات تشكیل مثلث جدید روابط چین, ایران و روسیه است

افزایش رابطه میان مسكو و پكن در ۱۸ ماه گذشته واقعه مهمی در جغرافیای سیاسی جهان بوده كه عملا نادیده گرفته شده است. این دو كشور توافق كردند كه در سال ۲۰۰۵ تمرین نظامی مشترك داشته باشند و هر دو به این موضوع اشاره كرده اند كه روابط آنها به میزان بسیار بالایی رسیده است. هم چنین رشد روابط تجاری نظامی میان دو كشور چشمگیر بوده است، چنانكه چین بزرگترین خریدار تجهیزات نظامی از روسیه است. می گویند كه چین در سال ۲۰۰۴ بیش از دو میلیارد دلار صرف معاملات نظامی با روسیه كرده است كه شامل ناو و زیردریایی، سیستم های موشكی و هواپیما می شود. به گفته رئیس نیروهای مسلح روسیه، مجموعه صنعت دفاعی این كشور برای چین كار می كند و آخرین مدل های تجهیزات نظامی را در اختیار این كشور قرار می دهد در صورتی كه خود از آنها برخوردار نیست. با این حال روابط این دو منحصر به معاملات نظامی نیست بلكه در پنج سال گذشته روابط غیرنظامی هم با نرخ سالانه ای معادل ۲۰ درصد رشد پیدا كرده است و این دو كشور قصد دارند میزان این گونه معاملات را از ۲۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۴ به ۶۰ میلیارد در سال ۲۰۱۰ برسانند. یكی از بخش های معاملات تجاری آنها صادرات انرژی روسیه به چین است. میزان حمل و نقل و نفت روسیه به چین حدود ۱۰ میلیون تن در سال ۲۰۰۵ است و تا سال آینده به ۱۵ میلیون افزایش خواهد یافت. تمامی این حمل و نقل ها از طریق خطوط آهن صورت می گیرد و روسیه مدت ها به این فكر بود كه حدود ۱۰ سال نفت خود را از طریق لوله به چین بفرستد. در اواخر سال ۲۰۰۴ مقامات روس اعلام كردند كه این لوله ها تنها تا بندر ناخودكا پیش خواهند رفت و ژاپن هم بلافاصله پیشنهاد تأمین مالی این پروژه را به روسیه داد كه هزینه ای حدود ۱۰ میلیارد دلار داشت. به این ترتیب علاوه بر تأمین هزینه پروژه، كل خطوط در روسیه قرار داشت و در نتیجه مسكو قادر به كنترل كامل جریان نفت بود. بسیاری از تحلیلگران تصمیم مسكو را ضربه ای به روابط این كشور با چین می دانند. این خطوط لوله گرچه از چین گذر نمی كنند، ولی حدود ۴۰ مایل از مرز چین و روسیه را در بر می گیرند.

پكن و مسكو و رابطه با تهران

در مارس ۲۰۰۴، شركت ملی نفت چین قراردادی ۲۵ ساله برای واردات ۱۱۰ میلیون تن گاز طبیعی با ایران منعقد كرد. پس از آن شركت های دیگر هم به چنین قراردادهایی روی آوردند و علاوه بر گاز، واردات نفت خام ایران را هم شامل شدند. این معاملات عظیم شامل سرمایه گذاری چین در تحقیقات انرژی، تولید و امور زیربنایی گاز طبیعی می شوند. این سرمایه گذاری ها در طول ۲۵ سال به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار خواهند رسید. در اواخر سال ۲۰۰۴ چین اولین بازار صادرات نفتی ایران شد و شركت های نفتی آن در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری كردند. این در حالی است كه این موضوع با تحریم های آمریكا علیه ایران و لیبی تناقض دارد. نادیده گرفتن قوانین آمریكا برای چین ناآشنا نیست. چین هم مانند مسكو از اواسط دهه ۸۰ فناوری موشكی و موشك های پیشرفته در اختیار ایران قرار داده و در پیشبرد صنعت موشك بالستیك ایران همكاری كرده است. این همكاری ها شامل موشك های شهاب ۳ و شهاب ۴ با برد ۲۰۰۰ كیلومتر می شوند. در اواخر سال ۲۰۰۴، پاول، وزیر امور خارجه پیشین آمریكا اعلام كرد كه ایران این موشك ها را برای حمل كلاهك هسته ای تولید می كند. بنابر تحریم های آمریكا هر كشوری كه به ایران در تلاش هایش برای دستیابی به سلاح های كشتار جمعی و سیستم موشكی كمك كند، مورد تحریم های آمریكا قرار خواهد گرفت. در چند سال گذشته هم این تحریم بر چند شركت روس و چینی اعمال شد. با این وجود سرعت دستیابی و توسعه موشكی در ایران بیشتر شد و این موضوع تأثیر بر معاملات این چنینی نداشت. روابط ایران و روسیه نیز همانند روابط چین - روسیه و نیز ایران - چین، پیشرفت قابل ملاحظه ای در طول ۱۸ ماه گذشته داشت. روسیه علاوه بر معاملات تسلیحاتی، شدیدا در گسترش صنعت انرژی هسته ای ایران فعالیت دارد. پس از مداخلات مكرر آمریكا، ایران و روسیه نهایتا قراردادی برای حمل سوخت هسته ای به نیروگاه بوشهر امضا كردند. نگرانی آمریكا هم از بابت استفاده از سوخت مصرف شده هسته ای در بوشهر بود. چرا كه این سوخت را می توان با بازیافت تولید پلوتونیوم مورد استفاده در سلاح هسته ای به كار برد. به این ترتیب برای متقاعد كردن واشنگتن از عدم استفاده از این مواد، مسكو متعهد شد كه تمامی سوخت مصرف شده در بوشهر به روسیه بازگردانده شود. با این حال آمریكا هم چنان معتقد است كه شروع فعالیت بوشهر پیشرفت برنامه هسته ای تهران را تسریع می كند. این در حالی است كه آمریكا مدركی مبنی بر این موضوع نداشته و باز هم اصرار دارد كه ایران سلاح های هسته ای اش را با كمك روسیه گسترش می دهد.

اتحادی استراتژیك

علاوه بر معاملات، سرمایه گذاری و توسعه اقتصادی، اتحاد ایران - چین - روسیه به سیاست های خارجی هم مرتبط می شود. هر سه كشور مواضع سیاسی مشابهی در مورد تایوان و چچن دارند. چین و ایران كاملاً از جنگ دولت روسیه در برابر جدایی طلبان چچن حمایت می كنند. روسیه و ایران هم با سیاست چین یكپارچه موافق هستند.

در مقابل، روسیه و چین نیز از برنامه هسته ای ایران حمایت می كنند به طوری كه روسیه اعلام كرده كه از قطعنامه شورای امنیت در مورد برنامه ایران یا اعمال تحریم های اقتصادی علیه این كشور حمایت نخواهد كرد. در ماه فوریه پوتین اظهار داشت كه مطمئن است ایران در پی دستیابی به سلاح های هسته ای نیست و پیش از ملاقات با بوش قصد دیدار از ایران را داشت. پكن هم مانند روسیه با تصمیم شورای امنیت مخالف است و آن را علنا اعلام كرده است. از این رو مخالفت پكن و مسكو از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است زیرا هر دو كشور حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل دارند. حمایت از برنامه هسته ای تهران نشان می دهد كه این سه كشور می خواهند با یك جانبه گرایی و سلطه طلبی جهانی آمریكا مخالفت كنند. با این كار حضور آمریكا در آسیا، آسیای مركزی و خاورمیانه كمتر خواهد شد و حكومت ایران هم از آن بهره خواهد برد. بیانیه مشترك چین و روسیه در اكتبر ۲۰۰۴ نشانگر این بود كه این دو كشور از دیپلماسی یكجانبه دولت بوش بیزارند. دو هفته پس از انتشار این بیانیه و درست پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریكا، چین بار دیگر موضع خود را در برابر آمریكا اعلام كرد. چاینا دیلی در این باره نوشت كه كنترل آمریكا بر اوضاع آسیا بیشتر شده و حاكی از این است كه مبارزه این كشور با تروریسم از حد دفاع از كشور خود خارج شده است. موضوع عراق سبب شد كه دنیای اسلام و كشورهای عرب خود را هدف اصلی آمریكا بدانند. به نظر چین و روسیه برنامه اصلاحات دموكراتیك آمریكا، شیوه ای است كه اولویت این قدرت برتر را بر برخورد نظامی قرار می دهد. اتحاد سه كشور ایران - چین - روسیه در واقع واكنش پكن و مسكو به اهداف جهانی بوش است. از این رو ایران هم بخش اصلی سیاست خارجی بوش به شمار می آید و دلیل آنكه چین و روسیه روابط اقتصادی و دیپلماتیك خود را با ایران افزایش داده اند نیز همین موضوع است. دقیقا به همین دلیل است كه هر دو كشور اكنون به شكل فزاینده ای از لحاظ هسته ای ایران را تأمین می کنند.