یکشنبه, ۲۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 9 February, 2025
مجله ویستا

بانک داری اسلامی از شعار تا واقعیت


بانک داری اسلامی از شعار تا واقعیت

نظام جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی انقلاب به دنبال تحقق بانکداری بدون ربا بوده و تا امروز نیزدر این مسیر گام برداشته است, اما عده ای ازکارشناسان اقتصادی, براین اعتقادند که نظام بانکی فعلی کشورمان با اصول بانکداری اسلامی همچنان فاصله بسیاری دارد لذا متولیان امر بایستی درجهت تحقق بانکداری بدون ربا تلاش مضاعفی به خرج دهند

نظام جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی انقلاب به دنبال تحقق بانکداری بدون ربا بوده و تا امروز نیزدر این مسیر گام برداشته است، اما عده ای ازکارشناسان اقتصادی، براین اعتقادند که نظام بانکی فعلی کشورمان با اصول بانکداری اسلامی همچنان فاصله بسیاری دارد لذا متولیان امر بایستی درجهت تحقق بانکداری بدون ربا تلاش مضاعفی به خرج دهند.

ایرج توتونچیان، استاد اقتصاد اسلامی دانشگاه از جمله افرادی است که معتقد است عملکرد بانکی کشور اغلب به سمت رباخواری حرکت کرده است. آنچه درزیر می آید ماحصل گفت وگوی توتونچیان با یکی از پایگاه های اینترنتی درباره ویژگی های بانکداری اسلامی است:

▪ آیا نظام کنونی بانک داری ایران ربوی است؟

- سؤال خوبی را مطرح کردید؛ البته بهتر است پاسخ شما را با اظهارنظر چندی پیش آقای احمدی نژاد بدهم. آقای رئیس جمهور چندی پیش (حدود ۲ماه پیش) آشکارا و در اظهاراتی شایسته تقدیر و بسیار شجاعانه گفتند که بانک های ما ربوی هستند. اظهار نظر ایشان برای بنده بسیار جالب بود. تاکنون چنین سخنی را از رؤسای جمهور قبلی نشنیده بودم. به نظربنده این حرف ایشان بسیارشجاعانه بود . اما واقعیت ماجرا چیست؟ آیا بانک های ایرانی ربوی هستند؟ حوزه های ما که باید حساس تر به ماجرا باشند متأسفانه گاهی حساسیت لازم را به خرج نمی دهند؟ چرا با این که درحوزه های علمیه گفته شده بانک ها ربوی نیستند کسی نسبت به این مسأله اعتراض نکرد! و نگفت که عملکرد بانک ها ربوی است فکر می کنم باید بدون تعارف تکلیف خود را با مقوله ربا مشخص کنیم. امروز بالاترین مقام اجرایی کشور به این مسأله اذعان دارد که عملکرد بانک های کشور ربوی است.

▪ ربوی بودن چه شاخصه هایی دارد؟

- با مثالی این موضوع را به شما توضیح می دهم. به تازگی خبری را به نقل از بانک مرکزی در برخی از رسانه ها شنیدم بسیار تعجب کردم. بانک مرکزی به طور رسمی اعلام کرد که باید تعداد بانک های خصوصی حدود ۵۰ درصد افزایش یابد. فکرمی کنم این مسأله جای شگفتی بسیاری دارد. بنده چندی پیش سفری به کشور مالزی داشتم. هنگامی که به «جاکارتا» رسیدم. ساختمان های بسیار بلند، عظیم و زیبایی را مشاهده کردم که به بانک های ملی این کشور تعلق داشت. به دانشجویانم گفتم زمانی یکی از بستگانم که پزشک است به من می گفت:«پزشک باید با دیدن شخص بیمار و تنها با نگاه صرف به او، ۳۰ درصد بیماری را از رخساره بیمار تشخیص دهد.» به واقع حرف کاملاً درستی است. بنده هم با توجه به این ادبیات اعتقاد دارم:«هرجا که وارد شدید و دیدید که بهترین و زیباترین ساختمان ها به بانک های آن کشور تعلق دارد؛ بدانید که سیستم بانک داری ربوی وسرمایه داری درآن جامعه حاکم است.» بنابراین دراین جا عرض بنده به آقای احمدی نژاد که ربوی بودن بانک ها را درک کرده این است که چرا قانون بانک داری بدون ربا درکشور اجرایی نمی شود؟ این قانون که هنوز منسوخ نشده، پس چرا بانک ها برای اجرای آن تن نمی دهند. متأسفانه دراین جا باید اذعان کنم شورای پول و اعتبارهم آمده و برخی قوانین را نقض کرده و این خلاف قانون است.

▪ چگونه؟

- همین اجازه دادن های گسترده و بی ضابطه به بخش خصوصی برای تأسیس بانک و مؤسسه های پولی! باید از مسئولان بانک مرکزی سؤال کرد که دلیل مجوزهای بی مورد به بانک های خصوصی و جدید التأسیس چیست؟ چرا آن ها به این بانک ها و مؤسسه ها مجوز می دهند؟ هدف اصلی آنان چیست؟ لطفاً اگر امکان دارد بروید و به یکی از این بانک های جدید التأسیس بگویید بیاید وبرای پیاده سازی بانک داری اسلامی در ایران، پیش قدم شود، به نظر شما چه می کند؟ به طور یقین به شما می گویم؛ امکان ندارد هیچ یک از این بانک ها و مؤسسه های پولی بپذیرند که چنین کاری را انجام دهند.

▪ اگر موافق باشید برگردیم به بحث چالش های ربوی بودن؛ فکر می کنید کجای نظام بانکی ایران این مشکلات را بیش از پیش گسترده کرده است. ایراد کارکجاست؟

- مشکلات بسیار زیاد است.برخی ها فکر می کنند با تغییر دادن نام ها مشکل ربوی بودن نظام بانکی ایران حل می شود. این که ما بیایم اوراق قرضه را با نام اوراق مشارکت معرفی می کنیم، مشکل را حل نمی کنیم. برای جامعه اسلامی به هیچ وجه زیبنده نیست که این چنین اسکناس و اوراق قرضه بی توجه، منتشر شود. سازمان های سرمایه گذاری وابسته به بانک ها نیز قسمت دیگر خراب کاری سیستم بانکی موجود را دامن می زنند و...

▪ مگر این سازمان های سرمایه گذاری چه می کنند که شما اعتقاد دارید خراب کار هستند؟

- نظر بنده این است که تمام سازمان های سرمایه گذاری متعلق به بانک ها باید منحل شوند. آنها فقط به دلالی خود مشغول هستند. این ها هر بار به یک حوزه اقتصادی درجامعه ورود پیدا می کنند و باعث ایجاد مشکل می شوند. یک بار به بازار املاک وارد می شوند و قیمت مسکن را به چندین برابر می رسانند و بار دیگر به بازار... جالب این که اگر رئیس جمهور و بانک مرکزی این قدرت را داشته باشند که اگر بانک ها طبق قانون عمل نکردند آنها را تعطیل کنند؛ تردید نداشته باشید که همه آنها تعطیل می شوند. باید اذعان کرد که خیلی از بانک های ایرانی اصلاً به بانک داری اسلامی توجهی نمی کنند، بانک ها پول را بر پول اضافه می کنند بی آن که توجهی به قوانین بانک داری داشته باشند، یکی از این بانک ها پس از ۵ سال، بیش از ۲۵ درصد سرمایه اولیه را برداشت کرده است! این برداشت خلاف قانون است. مشکلات در حوزه نظام بانکی بسیار زیاد است. بنده نقدی دیگر به برخی از اظهارنظرها و عملکردها دارم. متاسفانه برخی ها که اصلا هیچ دانشی نسبت به علم اقتصاد و بحث های پولی ندارند هم درباره اقتصاد اظهارنظر می کنند.

▪ رابطه کارآیی و عدالت را در نظام بانکی چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا این دو با هم در ارتباط هستند؟

- بهتر است این رابطه را با یک مثال برای شما توضیح دهم. طبق بحث هایی که در رسانه ها شده است و بنده هم در اخبار مشاهده کردم، حقوق ماهیانه مدیرعامل یک بانک ۱۹ میلیون و کارانه ۲ ماه ایشان حدود ۲۰ میلیون تومان بوده است. حالا سؤال این است آیا کارآیی وی به واقع همین اندازه است؟ به طور قطع، خیر.

در نظام اقتصادی هرچه قدر توزیع درآمد و ثروت عادلانه تر باشد سطح قیمت ها نیز کاهش می یابد. دلیل هم این است که کشش قیمتی تقاضا افزایش می یابد و منحنی به شکل یک خط افقی درمی آید. به این نکته توجه کنید اسلام در هیچ جا به ما نگفته که درآمدها یکسان باشد، زیرا توانایی ها یکسان نیست. اما این به معنی بی عدالتی نیست. در همان غرب هم این اختلاف ها مشکل آفرین شده است.

▪ تاثیر مواردی که اشاره کردید بر توزیع ثروت چیست و کلا چه عواملی را می توان بر توزیع ثروت و درآمد که نزدیک ترین معنا را با عدالت دارد، موثر می دانید؟

- نکته مهم، توزیع درآمد و ثروت است. کالاها به صورت افقی برای کالاهای مکمل و به صورت عمودی برای کالاهای جانشین با هم ارتباط دارند. هنگامی که دولت اجازه ورود ماشین ۲۵۰ میلیونی می دهد این مساله بر قیمت اتومبیلی مانند رنو هم تاثیر خواهد داشت. وقتی اجازه می دهید آلو با قیمت ۱۳ هزار تومان، انگور با قیمت ۷ هزار تومان از شیلی وارد شود و از تولیدکننده داخلی ۲ هزار تومان هم خرید نمی شود، این مسئله روی توزیع درآمد و ثروت اثر می گذارد. بنده فکر می کنم تعیین نام سال «جهاد اقتصادی»، معنادار است. نیمی از کارخانه های ما کار نمی کنند. کشاورزی در وضعیت خوبی نیست. وقتی کارخانه ها کار نکنند، کارگران هم درآمدی نخواهند داشت تا هزینه کنند. آن وقت شما شاهد یک بخش بسیار فربه در بازار پول هستید که سودهای غیرقابل تصوری در آن وجود دارد. در وضعیتی که کارخانه ها نیمه فعال و یا تعطیل هستند، شاخص بورس بالا می رود. این شاخص اگر برای آمریکا که عده ای پول پرست آن را اداره می کنند خوب باشد، برای ما خوب نیست. آیا می توانیم بگوییم هرچه فشار خون بالاتر باشد، وضع آن جامعه، بهتر است. پول های سرگردان جامعه که دنبال سود بی مالیات است این گونه راحت است که به جای حرکت به سمت تولید به سمت بورس سرازیر شود. کارخانه ای که با وضعیت خاصی مدیریت می شود کاری به بورس ندارد که شاخص آن در چه وضعیتی است. میلیاردرها و شرکت های سرمایه گذاری وابسته به بانک ها هستند که سود می برند.

▪ به نواقص بازار سرمایه که آن را در ماهیت همان بازار پول می دانید، اشاره کردید، جنبه ایجابی قضیه به چه شکلی است؟

- بنده مخالف وجود بورس نیستم. بنده می گویم بورس باید باشد اما بحث بر سر اداره آن است. سهامی که برای اولین بار در بورس عرضه می شود را بازار سرمایه می نامیم. ولی برای دفعه های دوم و بیش تر که مبادله می شود به بازار پولی تبدیل می گردد که پول با پول مبادله می شود. قیمت هر سهم در ورود کارخانه به بورس چه قدر است؟ ۱۰۰ تومان که سود کارخانه را در پایان سال دریافت می کنیم، آن هم وقتی که بیلان سالانه عرضه شود. در بورس همین سهام ۱۰۰۰ تومان فروخته می شود. ۱۰۰۰ ریال نوشته ولی در آن جا می گویند از شما ۱۲۰۰ تومان خریداری می کنم. فکر کنید که بنده فروشنده ام و همین سهم ۱۰۰ تومانی را ۱۲۰۰ تومان خریداری کرده ام. شما می گویید که آن جا روی تابلوی قیمت های بورس نوشته اند ۱۲۵۰ تومان، حاضرید بفروشید؟ کجا به تولید اضافه شد؛ در حالی که من و شمای دلال سود برده ایم.

▪ در شرایطی کهE /P (قیمت تقسیم بر سود شرکت که دوره بازگشت سرمایه را نشان می دهد) برخی شرکت ها ۲۵ و یا ۳۰ است، با این وجود این شرکت ها باز هم افزایش قیمت دارند، گویا کسی به سودآوری آن ها کاری ندارد و فقط این سهام آن هاست که مدام دست به دست می شوند. موافقید؟

- کاملا، کسی به سودآوری شرکت ها کاری ندارد. به نظر بنده این سودآوری ارتباطی با بخش حقیقی جامعه ندارند. مانند افزایش ارزش خانه که بی دلیل و بی ارتباط با کیفیت خانه افزایش می یابد. نباید فکر کنیم که اثر آن محدود به همین است و صنایع هم کار خود را می کنند. همین کسانی که در مبادلات میلیاردی روزانه، سود کسب می کنند، مگر نمی خواهند آن درآمدها را هزینه کنند؟ چه اتفاقی می افتد؟ یعنی درآمدی دارند که برای آن هیچ کاری انجام نداده اند. هم خریدار و هم فروشنده، مصنوعی است. در حالت رکود برای ایجاد هیجان، توافقی مصنوعی بین خریدار و فروشنده انجام می شود. مانند دوره ای که بازار طلا و جواهر دست یهودی ها بود، مثلا می گفتند که من از تو بدون نیاز چند شمش طلا در روزهای متوالی خریداری می کنم و همین افزایش تقاضا مردم را هم برای شریک شدن در سود به بازار می کشانید و حباب قیمتی ایجاد می کرد. چرا ما باید به این شاخص ها افتخار کنیم؟ کارخانه کار نمی کند ولی سهام آن افزایش قیمت دارد! رشد شاخص های بورس نشانه رشد و رونق اقتصادی نیست. چرا با این همه امکانات طبیعی مستعد اشتغال زایی، شرایط زیربنایی مهیا نمی شود؟ احداث جاده، مدرسه و... بر عهده دولت است. مردم برای اشتغال در کشاورزی نیازمند رقم های بسیار ناچیزی مانند چند میلیون تومان هستند. چرا صدها نفر در انتظار تأسیس بانک های خصوصی هستند؟ این مشکلی اساسی است. ما باید با صنایع کوچک آغاز کنیم. بیش از ۷۰ درصد از اشتغال با صنایع کوچک و متوسط است. خصوصی کردن صنایع بزرگ اشتباه است. دولت باید صنایع اصلی را با مدیریت افراد لایق اداره کند. مدیری که ۱۹ میلیون تومان ماهانه حقوق دارد متقاضی کالاهایی است که برای آنها تولیدی انجام نشده است. دولت باید فراهم کننده فعالیت اقتصادی درست و صحیح باشد و جاده همواری را فراهم کند. خیلی از پیمانکارها رقم های میلیاردی کسب می کنند بدون این که نظارت کافی بر کار آن ها باشد. اقتصاد همین کارآیی ها است و نباید صرفا به دنبال مدل ها بود.

▪ آقای دکتر! بالاخره در حوزه بانک داری چه باید کرد؟

- آقای احمدی نژاد جسارت کافی دارد و تنها کسی است که می تواند به وعده ای که داده جامه عمل بپوشاند و بر مقاومت ها غلبه کند. قانون عملیات بانکی بدون ربا که از سال ۱۳۶۲ تصویب شد می بایست از سال ۱۳۶۳ اجرایی و پیاده می شد. فکر می کنم تنها راه حل، اجرای این قانون است.

▪ بدون شک عدالت یکی از شاخص هایی است که بانک داری اسلامی را با بانک داری سرمایه داری متمایز می کند. تفاوت نگاه اسلام به عدالت را با نگاه غربی ها چگونه می بینید؟

- آقای رئیس جمهور به درستی به این موضوع اشاره کردند که اقشار ضعیف نباید قربانی توسعه شوند. وجود این بحث در ایران که رئیس جمهور به آن واکنش نشان داد، نشان می دهد که اقتصاد ایران سرمایه داری است. به قول شهید «مطهری» عدالت در سرسلسله احکام است. ما می خواهیم ربا را از بین ببریم تا به عدالت برسیم. غربی ها می گویند: «این کارآیی است که مهم است و ما پس از رسیدن به رشد کافی، برای فقرا هم فکری می کنیم.» اما اسلام می گوید فان مع العسر یسری... یعنی در داخل عسر یسر وجود دارد، نه بعد آن. چرا می گویید بعد از کارآیی به عدالت هم می رسیم؟ در اقتصاد اسلامی همراه با کار است که عدالت به وجود می آید. لذا هر قدر از اقتصاد اسلامی فاصله بگیریم و به سرمایه داری نزدیک شویم اوضاع اقتصادی ما بدتر می شود. سرمایه داری نه خودش را می تواند حفظ کند و نه ما را، بنابراین باید در ملزومات اقتصاد ایران تجدید نظر کنیم.

منبع: پایگاه اینترنتی برهان