سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

بزرگترین گناه نزد پارسیان دروغ است


بزرگترین گناه نزد پارسیان دروغ است

آداب و رسوم پارسیان از نگاه هرودوت

ملت پارس از اقوام و طوایف متعددی تشکیل شده است. این طوایف مستقل که به تحریک کوروش کبیر بر مادها شوریدند، پاسارگادها، مارافیانها و ماسپیانها بودند که ظاهرا" اصیل ترینشان پاسارگادها بود. هخامنشیان از خاندان های این طایفه بود. دیگر قبایل پارسی از این قرارند: پانتیالینها، دروسیانها، گرمانیانها که کشاورز و دانها، ماردیانها و ساگارتیانها که کوچ نشین بودند. پارسیان تجسم، ذهنیت، پرستشگاه یا حتی قربانگاهی برای خدا ندارند و مفاهیم مذکور را گناهی بزرگ می پندارند.

این تصور پارسی بر خلاف یونانیان است که ذات و طبیعت خدا را نیز همچون خود از جنس مرد و بشر می دانند. رسم یونانیان بالارفتن از ارتفاع بلندترین کوهها و قربانی کردن برای زئوس، نامی است که برای سلسله افلاک برگزیده اند. مراسم مشابهی هم توسط یونانیان برای خورشید و ماه، زمین، آتش، آب و بادها صورت می گرفت. این ایزدان یگانه خدایانی بودند که پرستش آنها از ادوار کهن رو به زوال بوده است. بعدها یونانیان به پرستش اورانیایی پرداختند که از اعراب و آشوریان اقتباس شده بود. میلیتا همان نامی است که آشوریان به این ایزد داده اند ، ایزدی که اعراب آن را با نام آلیتا و پارسیان با نام میترا می شناسند.

پارسیان ترجیح می دادند برای این خدایان آنگونه قربانی کنند که هیچ قربانگاهی ساخته نشود، آتشی روشن نگردد، صدای سازی برنخیزد، دانه تسبیحی گردانده نشود و در نهایت هیچ غذایی وقف نگردد. اما با این وجود اگر کسی قصد داشت قربانی کند، طعمه خود را به نقطه ای بری از هرگونه آلودگی می آورد و خدایش، همان که قصد داشت برایش قربانی کند را فریاد می کرد. در این مراسم بستن دستاری سبز بر سر رایج و معمول بود.

قربانی کننده اجازه نداشت تنها برای خود دعا کند بلکه باید برای شادی پادشاه و تمامی مردم ایران نیز دعا می کرد. قربانی کننده، قربانی را به چندین قطعه می برید و گوشت آن را می جوشاند و سپس در گیاهان سفارش شده ای چون شبدر می خواباند. وقتی همه چیز آماده شد یکی از مغها به سوی وی می آمد و سرودی روحانی می خواند که سرتاسر مدح و ستایش خدایان بود. قربانی کردن هیچ گاه بدون حضور یک مغ جایز و مشروع نبود. پس از اندک زمانی، قربانی کننده، قربانی را همراه خود می برد. پارسیان از میان تمامی روزهای سال، بیش از همه روز تولدشان را جشن گرفته و گرامی می داشتند. در این روز تدارکات بیشتر و گسترده تری نسبت به باقی روزهای سال فراهم آورده می شد. پارسیان غنی تر در این روز، حیواناتی چون گاو نر، اسب، شتر یا خر قربانی می کردند.

طبقات فرودست تر جامعه هم از انواع احشام کوچک تر بهره می بردند. پارسیان کمتر غذاهای حجیم می خوردند و در عوض به جای آن از مقادیر معتنابهی غذاهای سبک استفاده می کردند. دنباله روی از غرایز طبیعی در میان پارسیان ممنوع، شنیع و گناهی بزرگ است. پارسیان هرگاه یکدیگر را خیابان ملاقات می کنند روی همدیگر را می بوسند، هرگاه طرف مقابل در طبقه اجتماعی پایین تری نسبت به آنها بود گونههایش را می بوسند و هرگاه اختلاف طبقاتی میان دو نفر بسیار زیاد بود، شخص دون مرتبه در مقابل فرد والامقام به خاک می افتد. پارسیان برای همسایگان خود احترام و ارزش والایی قائل هستند. آنها بالاخص خود را برتر از همسایگان خود می دانند و به نوعی احساس برتری بر آنها دارند. (در ایران طوایف انیرانی (غیرایرانی) فراوانی می زیستند که ایرانیان همواره خود را برتر از آنها می پنداشتند ). در دوره حاکمیت مادها، ملل متعدد امپراتوری این قدرت و نفوذ را در تمامی زمینهها بر یکدیگر به کار می بستند. مادها نافذ تر از دیگر اقوامی بودند که به پهنه خاکی ایران پیوسته بودند. هیچ ملتی به اندازه ایران آمادگی پذیرش آداب و سنن خارجی را در طول تاریخ نداشته است.

پارسیان لباسهای مادی به تن می کنند و در میادین نبرد با زره مصری می جنگند. آنها هر کجا شکوه و افتخاری بیابند سریعا" آنرا مال خود می کنند و از این نقطه نظر طبق گفته مورخین و نویسندگان شور و اشتیاق فراوانی دارند. تعداد فرزندان ایرانیان نسبتا" زیاد است. شاه همه ساله جوایزی برای کسی که بیشترین فرزند را بدنیا آورده می فرستد. کودکان ایرانی از پنج سالگی تا دوازده سالگی تحت تعلیم قرار می گیرند و در سه مهارت اسب دوانی، پرتاب نیزه و گفتار نیک بی همتا هستند.

کودک ایرانی تا پنج سالگی اجازه ندارد نزد پدر بیاید و باید با زنان زندگی کند. این بدان خاطر است که در صورت مرگ کودک، پدر اندوهگین نشود. پارسیان انجام کارهای نامشروع را خلاف و گناهی بزرگ می دانند. بزرگترین رسوایی این جهان، دروغ گفتن است و دومین گناه عظیم بدهکاری می باشد. به اعتقاد پارسیان بدهکار ناچار به دروغ گوییست. اگر یک پارسی جذام داشته باشد حق ورود به شهر یا هیچ سکونتگاه پارسی دیگری را ندارد. پارسیان باور دارند کسی که به این مرض مبتلاست، زیر آفتاب گناهی مرتکب شده است. خارجیهایی که به این اختلال دچار بودند مجبور می شدند کشور را ترک کنند.

پارسیان هیچ گاه آب را نمی آلایند. حتی دستهایشان را هم در آب جاری نمی شویند. ویژگی دیگری که در میان پارسیان وجود دارد اما کمتر بدان پرداخته شده آن است که نامهای ایرانی بیانگر برخی فضیلتهای ذهنی و جسمی هستند و نکته جالب تر آنکه تمامی این اسامی با یک حرف به پایان می رسند. سنت دیگری که نقطه نظرات ضد و نقیضی در مورد آن وجود دارد در ارتباط با مردگان است. باور همگانی بر این است که جسد یک مرد پارسی را هرگز نمی سوزانند تا طعمه سگ یا دیگر حیوانات شکاری شود. اما تشریفات مغها ما را به شک می اندازد.

روحانیان زردشتی جسد را به موم آغشته می کنند و سپس آن را در زمین دفن می نمایند. مغها تفاوت بسیاری با روحانیان مصری دارند. روحانیان این کشور هر حیوان زنده را به جز آنهایی را که برای قربانی کردن در نظر دارند می کشند. مغها بر خلاف روحانیان مصری همه گونه جاندار را به جز سگ و انسان با دست خود می کشند. معامله و داد و ستد در بازار، سنت ناشناخته دیگری در میان پارسیان است. آنها هیچ گاه در مراکز تجاری روباز خرید و فروش نمی کنند و در حقیقت در کل کشور از وجود یک بازار واحد بی بهره اند.

نویسنده : ویلیام استیونز دیویس

مترجم: رضا دستجردی