یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

فیلیپین شکست سومین کودتا


آیا خانم «گلوریا آرویو» رئیس جمهوری فیلیپین, تثبیت حاکمیت ملی و منافع مردم کشورش را در انطباق با شرایطی می داند که بعد از جنگ سرد بر منطقه جنوب شرق آسیا خاصه در فیلیپین حاکم شده است یا اینکه آرویو تثبیت حاکمیت, مصالح و منافع ملی را در همگرایی و هم پیمانی با دولت آمریکا قابل اعتبار می داند آیا می توان گفت که آرویو اتکای به دولت آمریکا را بر تکیه کردن به مردم کشورش ترجیح می دهد

برای پاسخ به سؤالاتی از این دست باید پاسخی پیدا کرد. معمولاً مردم هر کشوری به اقتضای شرایط و با در نظر گرفتن تحولات، به حکومت پاسخ می دهند. چگونگی پاسخ دادن، بستگی به وضعیتی دارد که خود مردم تعیین می کنند. در مورد اینکه خانم آرویو درس تاریخ خوانده، شکی نیست پس او به خوبی می داند که تاریخ را توده ها می سازند، زیرا آنچه بر جای می ماند حافظه تاریخی یک ملت است (در هر کجای جهان). بنابراین، نه می توان به تاریخ دروغ گفت و نه به تاریخ پشت کرد و این برای هر حاکمی ولو در ایده آل ترین شرایط سیاسی صدق می کند، حتی پلورالیتی ترین حاکمیت (دولت) نیز مستثنی از آن نیست. اگر دولتی _ حاکمیتی _ پذیرفت که ماندگاری اش در رأس هرم قدرت مرهون مشروعیت سیاسی و مقبولیت اجتماعی است باید بپذیرد که از طریق همان ابزارها باید کنار برود. مردم اگر در یک انتخابات به X رأی دادند که برای چهار الی شش سال به عنوان رئیس جمهوری فعالیت کند، همان مردم می توانند در یک خیزش سیاسی و اجتماعی از X بخواهند که از قدرت کنار برود. این خواستن معمولاً از دو طریق صورت می گیرد ۱- به شیوه دموکراتیک یعنی برگزاری انتخابات یا رفراندوم و ۲- از طریق اعتراضات مستمر اجتماعی و سیاسی. در طریق نخست هزینه ها بسیار پایین و در طریق دوم هزینه ها بسیار بالاست. نمونه های زیادی را می توان برای اثبات این مدعا آورد اما آوردن یک نمونه (آن هم) از آمریکای لاتین از یکی دو منظر بسیار قابل تأمل است. «دانیل اورتگا» رهبر انقلاب ساندینیستی نیکاراگوئه موفق شد در سال ۱۹۷۹ میلادی، جمهوری دموکراتیک را در این کشور بنیان گذارد. اما همین جمهوری نوپا توسط مردم البته با شیطنت و کارشکنی های دولت آمریکا چندان دوام نیاورد و در نهایت از طریق برگزاری یک انتخابات اورتگا از رقیب خود خانم «چامورو» شکست خورد و از صحنه قدرت کنار رفت. شاید بتوان گفت کنار رفتن اورتگا از قدرت بی ارتباط با سست شدن بنیان های کمونیسم در اتحاد شوروی سابق و اساساً کم رنگ شدن ایدئولوژی مارکسیستی نبوده است، اما هر چه بود اورتگا نشان داد که رأی مرد قابل احترام است و از قدرت کنار رفت ولی هنوز با ایدئولوژی مأنوس است. اکنون به نظر می رسد، بین شیوه دموکراتیک، یعنی برگزاری انتخابات و اعتراضات مستمر سیاسی و اجتماعی برای برکناری خانم آرویو از قدرت در فیلیپین، اقدام به کودتای نظامی راه میانه است. معمولاً در چنین شرایطی نظامیان بلندپایه و از کار برکنار شده با دیگر نظامیان بلندپایه شاغل، از نارضایتی عمومی استفاده کرده و درصدد رسیدن به اهداف خود از طریق کودتا هستند. از بیستم ژانویه سال ۲۰۰۰ میلادی که آرویو در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان رئیس جمهوری انتخاب شد تاکنون سه کودتا علیه وی صورت گرفت. در سال ۲۰۰۳ میلادی تعدادی از افسران تحت عنوان افسران باشگاه آزاد دست به کودتا علیه وی زدند و این کودتا با دستگیری عوامل آن با شکست روبرو شد. در ماه های گذشته نیز شایعه کودتا از سوی منابع مطلع امنیتی تأیید شد و این کودتا قبل از آنکه از قوه به فعل درآید، در نطفه خفه شد. سومین کودتا در روزهای گذشته صورت گرفت که این کودتا نیز با دستگیری چند افسر عالی رتبه به همراه دو هزار سرباز عملاً شکست خورد و راه به جایی نبرد. این در حالی است که حرف اول و آخر خانم آرویو ماندن بر اریکه قدرت است و به مخالفان خود اعلام کرد که تحت هیچ شرایطی حاضر به کناره گیری از قدرت نیست و تا سال ۲۰۰۷ با صلابت تمام به وظایف خود عمل خواهد کرد. آرویو مدعی است از حقوق قانونی ملت خود دفاع می کند و عزم خود را در جهت اجرای اصلاحات اقتصادی به منظور رونق بخشیدن به زندگی عموم مردم برای رسیدن به رفاه جزم کرده است و در عین حال به مذاکرات سیاسی خود با جبهه آزادیبخش اسلامی برای رسیدن به صلح ادامه خواهد داد و به عنوان یک عضو اتحادیه ‎/ آ،سه،آن‎/ از هر تعاملی با دیگر اعضای این اتحادیه جهت تقویت مناسبات درون اتحادیه و حفظ جایگاه منطقه ای و بین المللی ‎/ آ،سه ، آن‎/ دریغ نخواهد کرد. در این باره آرویو گفت با مخالفان سیاسی خود تا آنجا که قانون و منافع ملی اقتضا می کند مذاکره و تعامل خواهد کرد. شاید به همین دلیل است که او طرح شکست خورده سه کودتا را ناشی از مقبولیت اجتماعی و مشروعیت سیاسی خود می داند و از وفاداری ارتش به خود سخن می گوید. اما از یاد نباید برد که آرویو فرزند خوشنام ترین رئیس جمهوری فیلیپین _ دوسیرادو _ است و روزگاری نیز با عنوان سناتور انتخابی _ با شانزده میلیون رأی _ به سنا رفت و باعث شد تا بهترین قوانین اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به نفع مردم تصویب شود و همو بود که توانست باپشتوانه این رأی دولت آمریکا را وادار به تخلیه پایگاه های نظامی _ سوبیک و کلارک _ در فیلیپین کند. این مسائل قطعاً از ذهن افکار عمومی فیلیپین پاک نشده است و مردم بخوبی می دانند زمانی که آرویو به عنوان معاون «ژوزف استرادا» - رئیس جمهوری سابق فیلیپین _ نیز انجام وظیفه می کرد حتی در مقام اپوزیسیون قرار گرفت و در پیشاپیش مردم از استرادا خواست به دلیل اخذ رشوه ۸‎/۵ میلیون دلاری از قمارخانه های غیرقانونی از قدرت کنار برود. اکنون به نظر می رسد با توجه به برخی تحولات سیاسی و پاره ای اقدامات آرویو، باید پرونده خوشنامی او را بست و مختومه اعلام کرد. چرا که موقعیت خانم آرویو در نزد افکار عمومی بشدت تضعیف شده است و عامل این تضعیف کسی جز خود او نیست. زیرا آرویو متهم به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ شد. وی خود، اعلام کرد که با اعمال نفوذ، یک میلیون رأی اضافه به نفعش در صندوق ها ریخته شد و همین یک میلیون رأی اضافه باعث پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری شد. نکته دیگر اینکه شوهر و فرزندان وی از موقعیت خانوادگی رئیس جمهوری سوء استفاده کردند و نهایتاً به آمریکا فرار کردند. وزیر کشاورزی کابینه خانم آریو نیز به سوءاستفاده از بیت المال و اختلاس متهم شد. خود آرویو نیز به دریافت رشوه از قمارخانه های غیرقانونی متهم شده است. مضاف بر اینکه وی دستور اجازه ورود نیروهای نظامی آمریکا به خاک فیلیپین را داد تا این نیروها در کنار نیروهای نظامی فیلیپین بتوانند با تروریسم مبارزه کنند. از آنجا که ورود نیروهای نظامی آمریکا منوط به اجازه پارلمان بوده است، برخی سناتورها، نمایندگان و رهبران احزاب و حتی رؤسای جمهوری پیشین فیلیپین، نظیر ژنرال «فیدل راموس» و خانم «کورازان آکینو» از آریو خواسته اند به طور مسالمت آمیز از قدرت کنار رود تا شرایط برای برگزاری انتخابات آزاد و سالم با شرکت همه گروه ها آماده شود. اصرار آرویو برای ماندن در قدرت مسلماً واکنش های جدی تری را به دنبال خواهد داشت. احتمال اینکه این بار آمریکا از طریق نظامیان همسو با خود علیه آرویو دست به کودتای جدی تر بزند، بسیار زیاد است. برای آمریکا مهره ها تا زمانی که قابل استفاده اند، در شطرنج سیاست باقی می مانند اما اگر تاریخ مصرفشان بگذرد، مسلماً شرایط نیز عوض خواهد شد.

محمد مهدی غفاری



همچنین مشاهده کنید