پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

رانگو کلانتر شهر زباله ها


رانگو کلانتر شهر زباله ها

به عنوان اولین کارتون کودکانه ای که در ۱۰ دقیقه ترس و نفرت در لاس وگاس را به تصویر می کشد, انیمیشن رانگو توانسته بر روی طی طریق یک مارمولک خانگی نرم خو متمرکز شود که برای اسلحه کشی به نام عدالت در کشاکش است

صدای جانی دپ بر روی نقش اول فیلم هوشمند و خنده داری از کارگردان فیلم «دزدان دریایی کارائیب»، گور وربینسکی، گذاشته شده و از روشی استفاده کرده که فیلمسازان «ثبت احساس»ش می خوانند.

در رانگو کارت‌های خاک خورده‌ی غرب خسته در دستان پیروزمندی است، انیمیشن بسیار هوشمند حماسه‌ای بیابانی که سبک خودش را دارد وشایسته‌ی پیروزی است. با تغییرشکل یک وسترن اسپاگتی به فسیل یک آفتاب پرست، گور وربینسکی توانسته بعد از سال ها از تکرار دزدان دریایی گریزی بزند به تصویری تحیر آور سبک فوق رئالیستی که گاهی خودش را به مرزهای سورئالیستی می رساند. رشته‌ی گفتگوها گاه خودشان را تا سواحل راگ‌رتز می رسانند، همچنان که اشارات و کنایات به فیلم‌های کلاسیک این فیلم انیمیشن را محبوب بزرگسالان می کند تا کودکانشان. اما حضور جانی دپ در نقش اول به تنهایی می تواند سود خوبی عاید شرکت پارامونت/ نیکلودین کند.

رانگو مانند حس کودکانه عشقِ فیلمی است در یک زمین بازی مجهز به گرانقیمت ترین و بهترین اسباب‌بازی های جهان. همچنین وربینسکی امتیاز همکاری با افراد مستعدی چون جادوگران فنی اینداستریال لایت +مجیک (که بر روی اولین فیلم انیمیشن بلند کار می کنند)، برخی از گروه جلوه‌های ویژه دزدان دریایی و مشاور تصویری راجر دیکینز که کمک کرد تا فیلم تا جایی که می شود عکس گونه باشد.

بی شک به عنوان اولین کارتون کودکانه ای که در ۱۰ دقیقه ترس و نفرت در لاس‌وگاس را به تصویر می کشد، انیمیشن رانگو توانسته بر روی طی طریق یک مارمولک خانگی نرم خو متمرکز شود که برای اسلحه کشی به نام عدالت در کشاکش است. در ادامه او کلانتر شهر زباله ها شهری بیابانی و بی آب و علف می شود، که تحت سلطه‌ی یک لاک پشت چاق و خرفت است که جیره بندی آب محل را زیر نظر دارد، موقعیتی که تقریباً می تواند همزمان فیلم را به مضمون بومی شناسی کودک پسندی برساند و طرفداران فیلم را قویاً به یاد فیلم چایناتاون بیندازد.

هدف رانگو چیزی فراتر از یک فیلم انیمیشن است. این از همان تکه پرانی‌های فیلسوفانه ابتدایی میان رانگو(دپ)، مارمولک چشم ورقلمبیده‌ی آبی رنگ و گورکن دن کیشوت وار (آلفرد مولینا) که بخشی از بدنش را چرخ‌های کامیون صاف کرده، پیداست. این ترکیب، به خصوص در این وسعت، به شدت آشفته است، همین طور رایزنی‌های آزاد رانگو که گاهی آن قدر سریع می گذرد که حتی دنبال کردنش هم سخت می شود.

زمانی که جغد‌های گروه جلف ماریاچی، رانگو را به بیابان‌های خشک می کشانند، او با ماده بزمجه‌ای به نام بینز (ایسلا فیشر) آشنا می شود که به اتفاق به شهر به راستی زباله ها می رسند، شهری که توسط انواع موجودات هوشمند اشغال شده که همگی یک ویژگی مشترک دارند: همه‌ی آنها تشنه اند و بدون آب نمی توانند به زندگی ادامه دهند. شهردار، پیر لاک‌پشت به ظاهر خوش‌مشرب و ویلچرنشین، با صدای ند بیتی و همینطور شبیه به او، به همه قول روزهای بهتر و همکاری رانگو را می دهد تا در کشتن افسانه‌ی ساختگی او شاهین منقار آهنین عظیم الجثه در مقام کلانتر همکاری کند.

در حالی که بعضی جنایات کوچک، تعقیب و گریز‌ها و نبرد‌های سخت را مختل می کند، شخصیت بد واقعی شهردار است که سعی دارد آب را برای روزی انبار کند که بتواند زمین‌های اطراف را ارزان بخرد. خدمتکار او، جیک یک مار زنگی بزرگ (بیل نایی) است، مجهز به یک مسلسل کاتلینگ آماده شلیک که به طور معمول تلق تلق می کند. اما قبل از این که رانگو ظهرش را با این مار به نهایت برساند، او با شخصیتی تأثیر‌گذار به نام روان غرب آشنا می شود که شباهت غریبی به مرد بی نام مسن دارد.

زمانی که فیلمسازانی که تجربه‌ی کار انیمیشن نداشته اند دست به ساخت آن می زنند، نتیجه‌اش می تواند مبدل به ابداعی بدیع و یا چیزی صرفاً نامفهوم شود. در این انیمیشن، خوشبختانه مورد اول صدق می کند. فیلمنامه نویس، جان لوگن، با وربینسکی و به همراهی تصویرساز با تجربه و مشاور تصویری جیمز وارد بیرکیت بر روی داستانی کار کردند و دیگ آرکتایپ های مختلف، میثاق‌ها و کلیشه ها را هم زده اند و با چشمانی تیزبین برای پیدا کردن موضوعات سرگرم کننده و نوشتن دیالوگ‌های مرتبط با هر شخصیت دارند.

از سوی دیگر، کارگردان با ضبط آوازها نه در اتاقک های ایزوله استودیو به طور جداگانه بلکه با همکاری ۲۳ روزه‌ی تمام بازیگران بر روی استیجی نیمه عریان و سقف پوشیده، سنت شکنی کرد. در حال ضبط صدا ها هم کارشان با دوربین های اچ دی فیلمبرداری شد تا انیماتورها به حالات صورت و حرکات بدن بازیگران رجوع کنند. استفاده از این ویدیوها در بعضی کاراکتر‌ها به خصوص کاراکتر های دپ و بیتی بیشتر از بقیه مشهود است، اما تکه پرانی ها به طور معجزه آسا و روانی در کار ضبط آوازها موفق شد؛ که در تبلیغاتشان هم فیلم سازان آن را «ثبت احساس» در مقابل «ثبت حرکت» خوانده اند.

استثنایی تر از هر چیز سبک تصویری این انیمیشن است که حتی بهترین انمیشن های D۳ در کنارش مبتدی می نمایند. رانگو بیشتر از هر انیمشن دیگری به نور و سایه، درجه‌ی رنگ، جزییات صورت، لباس‌ها و طراحی صحنه در هر فریم توجه داشته است. بعضی از این کارها تقلیدی برای رسیدن به استاندارد‌های فیلم های وسترن کلاسیک، و به خصوص، فیلم های سرجیو لئون ست. غیر از این، همه پیچیدگی هایی است که فیلم سازان از اضافه کردنش لذت می برده اند، همانند ساخت یک یادواره‌ی کوچه مانند از پرده‌ی تئاتر و تغییر رنگ آن از قرمز به زرد ماسه ای یا شهر خالی از سکنه تا حد اسکلت ساختمان ها.

جلوه های ویژه‌ی با موسیقی متن هانس زیمر، که تجدید برانگیزاننده ایست از کار انیو موریکون بر موسیقی تجلیلی لئون، جاودانی شده و گاهی حالت کمیک ولی نه احمقانه دارد.

برخی دیالوگ های غیر ضروری این فیلم خانوادگی کمی شگفت آور است و برداشتن ۵ دقیقه‌ی اضافه ی فیلم از پیچش آن جلوگیری می کرد.

اکران: جمعه، ۴ مارس (پارامونت)

محصول: نیکلودئون، بلینک وینک، جی کی فیلم

صداگذاران: جانی دپ، اسلا فیشر، ابیگل برسلین، آلفرد مولینا، بیل نایی، هری دین استانتن، ری وینستون، تیموتی اولیفانت، استفن روت، ند بیتی، کلادیا بلک، یان آبرکرومبی، جیل بیرمینگام

کارگردان: گور وربینسکی

فیلمنامه نویسان: جان لوگن، بر اساس داستانی از جان لوگن، گور وربینسکی، جیمز وارد بیکیت

تهیه‌کنندگان: گور وربینسکی، گراهام کینگ، جان بی. کارلز

مدیر تولید: تیم هدینگتن

طراح تولید: مارک کراش مک کریری

سرپرست جلو‌های ویژه: تیم الکساندر، جان نول

سرپرست انیمیشن: هال هیکل

مشاور تصویری: راجر وود

موسیقی: هانس زیمر

۱۰۷ دقیقه

مترجم: مونا قنبریان