سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

منافع اقتصادی آمریکا در دریاچه خزر


منافع اقتصادی آمریکا در دریاچه خزر

منابع عظیم نفت و گاز دریاچه خزر , موجب شده که آمریکا منافع اقتصادی و راهبردی مهمی در منطقه خزر برای خود درنظر بگیرد آنچه وجود این منافع را برای آمریکا مهم تر می سازد, این است که با دست یابی به نفت و گاز خزر, از وابستگی کشورهای غربی به نفت و گاز خلیج فارس و دیگر مناطق دنیا کاسته می شود

منابع عظیم نفت و گاز دریاچه خزر ، موجب شده که آمریکا منافع اقتصادی و راهبردی مهمی در منطقه خزر برای خود درنظر بگیرد .آنچه وجود این منافع را برای آمریکا مهم تر می سازد، این است که با دست یابی به نفت و گاز خزر، از وابستگی کشورهای غربی به نفت و گاز خلیج فارس و دیگر مناطق دنیا کاسته می شود. به ویژه آن که بسیاری از متخصصان تخمین زده اند که منابع نفت در حال بهره برداری دنیا، در سال های آتی توانایی پاسخگویی به نیازهای در حال رشد کشورها را نخواهد داشت و حتی احتمال می رود که برخی از منابع نفتی موجود نیز پایان یابند که این موضوع فشار بیشتری بر سایر منابع در دسترس وارد می آورد؛ از این رو دست یابی به منابع خزر از این فشارها می کاهد و متقاضیان نفت را از امکانات گسترده تری برخوردار می کند که این خود از اهمیت خلیج فارس و نقش راهبردی و منحصر به فرد آن در دنیا می کاهد.

در واقع، ظرفیت های منطقه خزر در زمینه تولید نفت وگاز سبب شده است که عده ای از کارشناسان از آن به عنوان یکی از صادرکنندگان مهم در آینده نام ببرند.بررسی منافع اقتصادی آمریکا در دریاچه خزر می تواند تحولات حال و آتی این منطقه را تاحدودی تحلیل کند و مسئولان کشور را در جهت کاربست سیاست های مناسب یاری کند. در این مقاله ابتدا منابع انرژی دریاچه خزر اشاره می شود سپس منافع و هدف های سیاسی ایالات متحده آمریکا در دریاچه خزر بررسی می شود.

منابع انرژی دریاچه خزر

براساس برآوردهای آژانس بین المللی انرژی، میزان ذخایراثبات شده نفت خام خزر ۱۷ تا ۳۳ میلیارد بشکه است که در پایین ترین میزان با ذخایر اثبات شده قطر و در بالاترین میزان با ذخایر اثبات شده آمریکا برابری می کند از سوی دیگر، مرکز اطلاعات انرژی آمریکا وابسته به وزارت انرژی آمریکا، بیشترین ذخایر قطعی نفت خزر را ۲/۳۲ میلیارد بشکه و کمترین ذخایر نفت خزر را ۱۶ میلیارد و ۹۴۶ میلیون بشکه برآورد کرده است. تولید نفت این منطقه تا دههٔ آینده دست كم ۴ میلیون بشكه خواهد بود؛ از این رو، نفت این منطقه به راحتی می تواند جانشین مناسبی، هم به لحاظ میزان ذخایر و هم به لحاظ میزان صادرات، برای نفت دریای شمال باشد.تولید نفت خزر در سال ۲۰۰۳ به ۵/۱ تا ۷/۱ میلیون بشکه در روز رسید. تحلیل گران پیش بینی می کنندکشورهای حوزه خزر تا سال ۲۰۱۰ روزانه ۴/۲ تا ۹/۵ میلیون بشکه نفت تولید کنند. براساس مطالعه تازه مؤسسه «وود مکنزی» مستقر در لندن نیز، با ادامه روند کنونی سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز حاشیه دریای خزر، این منطقه تا سال ۲۰۱۵ روزانه ۳/۸-۴/۰ میلیون بشکه نفت خام تولید خواهد کرد و جمهوری های قزاقستان و آذربایجان، سهم اصلی این تولید را عهده دار خواهند شد، اما این میزان پس از سال ۲۰۱۵ به تدریج کاهش می یابد و به پایین تر از ۲/۵ میلیون بشکه در روز می رسد. البته در صورت انجام سرمایه گذاری های عمده و به کارگیری فناوری های پیشرفته و اکتشاف های جدید، ظرفیت تولید این منطقه تا سال ۲۰۲۰ می تواند تا ۳/۵ میلیون بشکه در روز حفظ شود.براساس برخی ارزیابی ها، ذخایر ثابت شده گاز طبیعی منطقه ۲۳۲ تریلیون فوت مکعب برآورد شده كه این میزان با ذخایر عربستان قیاس پذیر است. تولید گاز طبیعی این منطقه در سال ۲۰۰۳ حدود ۵/۴ میلیارد فوت مکعب بود. این میزان تولید با مجموع تولید آمریکای مرکزی و مکزیک قیاس پذیر است. سه پروژه بزرگ این منطقه یعنی کنسرسیوم خط لوله خزر، خط لوله باکو- تفلیس- جیحان و خط لوله گاز طبیعی قفقاز جنوبی- با کو- تفلیس و ارزروم در حال ایجاد چارچوب های لازم برای کاستن از وابستگی منطقه به روسیه هستند. منطقه دریای خزر همچنین ظرفیت تولید ۱۷-۱۶ میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی را تا سال ۲۰۱۰ خواهد داشت.فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۰ موجب شد ، کشورهای ساحلی دریاچه خزر از دو کشور ایران و شوروی به پنج کشور روسیه، آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و ایران افزایش یابد. به دنبال این تحولات ، انفعال ایران در بهره برداری از منابع و پتانسیل های بزرگ ترین دریاچه جهان، برجسته تر شد.در حال حاضر کشورهای قزاقستان و آذربایجان بیشترین سهام را در بهره برداری از ذخایر انرژی دریاچه خزردارند . به گزارش مرکز اطلاعات انرژی آمریکا، بیشترین ذخایر نفت خزر از آن قزاقستان است که کمترین آن ۹ و بیشترین آن ۶/۱۷ میلیارد بشکه است. پس از قزاقستان، بیشترین ذخایر نفت متعلق به آذربایجان با حداقل ۷ و حداکثر ۵/۱۲ میلیارد بشکه است. سومین ذخایر نفت دریای خزر به ترکمنستان با حداقل ۵۴۶ میلیون و حداکثر ۷/۱ میلیارد بشکه اختصاص دارد. روسیه با ۳۰۰ میلیون بشکه و ایران با ۱۰۰ بشکه (۵۹/۰ درصد)،کمترین میزان ذخایر نفت این حوزه را در اختیار دارند.براساس اعلام مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، ایران در حوزه دریاچه خزر خواستار آن است که هر کشور ۲۰ درصد تمام درآمدهای نفتی را از کل منطقه خزر دریافت کند. مهم ترین مشکل درباره منابع نفت و گاز خزر، نبود موافقتنامه ای جامع میان پنج کشور ساحلی است. هر چند روسیه، آذربایجان و قزاقستان هر یک موافقتنامه های دو جانبه ای با یکدیگر امضا کرده اند، که باید به هر کشور ۲۰ درصد از منابع دریا داده شود.

هدف ها و منافع آمریکا در دریاچه خزر

۱. دست یابی به منابع نفت وگاز وكنترل استخراج و صدور نفت وگاز

میزان منابع نفت موجود در خزر كه درطول ساحل آذربایجان تا قزاقستان و تركمنستان و احتمالاً ایران و روسیه كشیده شده است، بیش ازمیزان نفت دو كشور ایران و عراق تخمین زده می شود. این میزان منابع، منطقه خزر را در مقام دوم جهان و پس از خاورمیانه قرار می دهد و آلاسكا و دریای شمال پس ازآن قرار می گیرند. بخش عمده این نفت درآذربایجان و قزاقستان قرار دارد، ولی درسایر مناطق خزر نیز منابعی نهفته است. با این حال احتمال می رود كه منابع موجود حتی بیش از این باشد، زیرا تحقیقات تاكنون بیشتر در بخش جنوبی خزر صورت گرفته و فناوری لازم برای جست وجو دربخش شمالی كه امكانات زیرساختی ضعیف تر و آب و هوای نامناسب تری دارد، دردسترس نبوده است. به همین دلیل دراكثر كشورهای خزر منابع تخمین زده شده بسیار بیشتر از حدی هستند كه در زمان سلطه شوروی و با فناوری ضعیف این كشور شناخته شده بود.منابع گازطبیعی درحدود۹/۷ تریلیون مترمكعب تخمین زده شده است كه این منطقه را درجهان درمقام سوم پس از روسیه و خاورمیانه قرار می دهد و میزان آن بیش از مجموع منابع گاز آمریكا و مكزیك است. قسمت اعظم این منابع گاز درتركمنستان واقع شده است.كشورهای ازبكستان و گرجستان نیز منابع مهمی دارند، ولی میزان آنها به پایه میزان نفت همسایگانشان نمی رسد. در ارمنستان، قرقیزستان و تاجیكستان نیز وجود منابعی احتمال می رود، ولی میزان آن ناچیز است.وجود چنین منابع عظیم نفت وگاز درمنطقه خزر، سبب شده است این منطقه به «خلیج فارس دوم» مشهور شود. همین منابع سبب شده است كه آمریكا منابع اقتصادی و راهبردی مهمی درمنطقه خزر برای خود درنظر گیرد.

آنچه وجود این منابع را برای آمریكا مهم تر می سازد آن است كه با دست یابی به نفت وگاز خزر از وابستگی كشورهای غربی به نفت خلیج فارس كاسته می شود، به ویژه آن كه بسیاری از متخصصان تخمین زده اند كه منابع نفت درحال بهره برداری دنیا، درسال های آتی توانایی پاسخ گویی به نیازهای درحال رشد كشورها را نداشته باشد و حتی احتمال می رود برخی از منابع نفتی موجود نیز پایان یابند كه این بر سایر منابع دسترس فشار بیشتری وارد می کند؛ از این رو دست یابی به منابع خزر از این فشارها می كاهد و متقاضیان نفت را از امكانات گسترده تری برخوردار می کند كه این خود از اهمیت خلیج فارس و نفش راهبردی و منحصر به فرد آن در دنیا می كاهد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.