جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

۵ دولت


۵ دولت

آلن گرینسپن یک جمهوریخواه سنتی در سال ۱۹۸۷ است که در دوران رونالد ریگان رئیس جمهور, جمهوریخواه به ریاست کل بانک مرکزی آمریکا انتخاب شد چهره شکسته و چروکیده از سنگینی بار تجربه امروز دارد, ولی در آن روز که در مقابل قاضی دیوان عالی آمریکا قسم می خورد جوان بود او به صورت آکادمیک یک اقتصاددان بود و اقتصاد را در دانشگاه نیویورک تا دکترا ادامه داده بود

مهمترین پست دولتی وی ریاست شورای اقتصاددانان در دوران ریاست جمهوری جرالد فورد رئیس جمهوری جمهوریخواه آمریکا بود. علاوه بر این مشاور کمیسیون امنیت اجتماعی در دوران رونالد ریگان بود.

هنگامی که پیشنهاد ریاست کل بانک مرکزی آمریکا به دفتر کار وی رسید او ریاست یک دفتر مشاور اقتصادی بخش خصوصی را برعهده داشت. او پیش از این نیز در سمت های دولتی به عنوان مشاور اقتصادی در دوران نیکسون و جرالد فورد حضور داشت. او در سمت رئیس کل مهمترین اداره اقتصادی جهان بحران های بسیاری را با موفقیت پشت سر گذاشت.

دو ماه پس از حضور در این پست ، نخستین و مهمترین بحران آغاز شد که موجب سقوط بازار بورس آمریکا شد. شاخص داو جونز در آن زمان در یک روز ۲۲ درصد کاهش یافت که رویداد بی سابقه ای در ۷۰ سال فعالیت این بازار بود. او در آن زمان که هنوز در سمت جدید به درستی شناخته نشده بود در اظهاراتی به بازار سهام آمریکا و فعالان آن اطمینان داد که تقاضای کافی به این بازار هدایت می شود و با این رویکرد نرخ بهره را پیاپی در یک دوره کوتاه کاهش داد. این اقدام موجب بازگشت آرامش به این بازار و بازسازی اعتماد در آن شد. ولی یک تأثیر جدی و عمیق این حادثه تقویت اعتماد به نفس گرینسپن در شغل جدید و ایجاد امید به وی به عنوان رهبر اقتصاد آمریکا در میان فعالان اقتصادی این کشور در آغاز کار بود.

این اعتماد بیش از ۱۸ سال تداوم داشت و موجب شد تا پیرمرد ریزنقش در دوره پنج رئیس جمهور آمریکا از احزاب مختلف در این سمت باقی بماند و تنها مدیری است که طولانی ترین زمان مدیریت را در سمت های دولتی دارد. زمانی که بیل کلینتون رئیس جمهور دموکرات آمریکا او را برای چهارمین بار به عنوان رئیس کل بانک مرکزی معرفی کرد در سخنانی از عشق و علاقه خود به شغلش سخن گفت و به عنوان یک اقتصاددان تصویر سامان یافته ای از کار یک روشنفکر در جامعه ارائه داد. وی گفت: یک انسان از کار سود معنوی می برد که غیرقابل توصیف است. کار در شرایطی پیچیده که باید یک تئوری و مفهوم پیچیده خیالی را در بازار در معرض آزمایش بگذاری.

● بحران

بحران های دوران رئیس کل پیر بحران هایی بود که در تاریخ هیچ کشوری رخ نداد و در آمریکا نیز بی سابقه بود ولی او به عنوان سکاندار بزرگترین اقتصاد جهان از این بحران ها به خوبی عبور کرد. البته هر کس جای او بود نیز این بحران ها را به سلامت از سر می گذراند چرا که اقتصاد آمریکا به دلیل ماهیت درون زا و اتکای صرف به خلاقیت های درونی بی شک از این بحران ها سر سالم به در می برد ولی رهبری گرینسپن خسارات کمتر و بهبود سریعتری را موجب شد. چرا که همه فعالان اقتصادی به او و توانایی او اطمینان داشتند و او نیز با پی گیری سیاست بازار آزاد به توان این گروه اطمینان داشت. در چنین شرایطی در اقتصادی که همه چیز طبیعی است که یک تصمیم طبیعی و متکی بر معادلات اقتصادی و همکاری مشترک فعالان اقتصادی بهبود اوضاع اقتصادی و رسیدن به ساحل آرامش را تسریع می کندمهمترین و بی سابقه ترین بحران دوران گرینسپن رویداد یازده سپتامبر بود که آمریکا را در لحظه ای به شرایط جنگی برد.تجربه گرینسپن و چهره آرام او پس از این حادثه که بر توانایی های درونی اقتصاد آمریکا برای بازسازی خود تأکید می کرد بازار آمریکا را که با برج های دوقلوی تجارت جهانی فروریخته بود بار دیگر امیدوار کرد.

در نخستین روز گرینسپن در سخنانی این حادثه را در اقتصادی که روزی یک میلیارد دلار سرمایه گذاری در آن انجام می شود، کم اهمیت دانست ولی تأکید کرد که بانک مرکزی به سرعت تصمیم های لازم را برای شرایط جدید خواهد گرفت.

در آن دوره بود که کاهش پیاپی نرخ بهره آمریکا را آغاز کرد و با عرضه ذخایر بانک مرکزی فضای کسب و کار اقتصادی را برای سرمایه گذاری آماده کرد و این روند را تا جایی ادامه داد که نرخ بهره را به صفر نزدیک کرد و از این اقدام وحشتی نداشت.حاصل این رویکرد بازسازی اقتصاد آمریکا در این دوره بحرانی بود. کاهش ارزش دلار و کسری بودجه عظیم آمریکا در این دوره ایجاد شد و میراث گرینسپن برای جانشین خود اقتصادی روبه توسعه اما با بدهی ۴۰۰ میلیارد دلاری بود.

از جمله مهمترین بحران های دیگر که این میراث را در پی داشت و اقتصاد جهان و آمریکا را تحت تأثیر قرار داد بحران سال ۱۹۹۷ جنوب شرق آسیا و سقوط بورس آمریکا در سال ۲۰۰۰ بود. سقوط بورس آمریکا در سال ۲۰۰۰ ناشی از رشد بی رویه قیمت سهام شرکتهای رایانه ای بود که به بحران دات کام موسوم شد. در این دوره برخی از اقتصاددانان اتکای بیش از حد گرینسپن را به ایده بازار آزاد و عدم دخالت وی را در کنترل رشد قیمتهای سهام شرکتهای رایانه ای را دلیل بحران دانستند. ولی او همچنان با ادامه عدم دخالت در بازار به اعتبار خود افزود و این موفقیت ها او را به شخص مشهوری تبدیل کرد که برخی نشریات میزان شهرت و محبوبیت او را به خوانندگان و هنرپیشه های سینما تشبیه کرده اند.

تصویر او بارها در صفحه نخست مهمترین نشریات غیراقتصادی آمریکا منتشر شد و تصاویر او حتی در برخی نمایشگاه های نقاشی نیز به فروش رفت. این رویدادها از گرینسپن ۷۹ ساله شخصیتی افسانه ای در اقتصاد آمریکا ساخته که شاید هیچ کس تا مدتها نتواند جای او را که پس از بازنشستگی و بازگشت به شغل سابق خود در دفتر یک شرکت مشاور اقتصادی در واشنگتن است بگیرد.

یک ویژگی دیگر گرینسپن صراحت و رک گویی بود که بارها در هنگام بروز بحران ها از بیان واقعیت رویگردان نبود.

او حتی یک بار در هنگام بحران بورس آمریکا گفت که در این شرایط بی ثبات بورس بازان حرفه ای نیز از خرید سهام پرهیز کنند و از مردم دعوت نکرد تا در این باره سرمایه گذاری کنند. گرینسپن شخصیتی افسانه ای و برآمده از بحران هاست و در این میان حادثه یازده سپتامبر گرینسپن را به شخصیت اول آمریکا تبدیل کرد.او در اوج موفقیت و توانایی و محبوبیت سال گذشته بازنشسته شد وماه گذشته رسماً این سمت را ترک کرد. او در شرایطی این پست را ترک کرد که هیچگاه تمایل سیاسی خود را به یکی از احزاب مهم در آمریکا نشان نداد و هنوز کسی نمی تواند به دقت بگوید که او دموکرات و یا جمهوریخواه است.

جانشین وی بن برنانک یک اقتصاددان حرفه ای است که ضمن تجربه آکادمیک طولانی در سمت های مدیریتی در بانک مرکزی آمریکا حضور داشته است.

● بن برنانک

بن برنانک پیش از انتصاب به این سمت، ریاست مشاوران اقتصادی کاخ سفید را بر عهده داشت. در مجلس سنای آمریکا آرای نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه را برای جانشینی گرینسپن کسب کرد و مهم ترین کار وی کاهش کسری بودجه آمریکاست. او طرفدار سیاست های گرینسپن است ولی قطعاً با ایده های جدیدتر.

اغلب مخالفان گرینسپن او را نیز شایسته این سمت ندانستند و این امر از ادامه سیاستهای گرینسپن در مهم ترین سمت اقتصادی دولت آمریکا حکایت دارد. دلیل تداوم این دیدگاه ها این بود که گرینسپن به تجربه های تاریخی و دیدگاه های سنتی مراجعه نمی کرد و ایده های خلاق و ابتکاری ارائه می کرد و نگاه به آینده داشت.

بن برنانک ۵۲ ساله سه سال نیز پیش از انتصاب به ریاست مشاوران اقتصادی کاخ سفید در بانک مرکزی آمریکا مشغول کار بود. وی خواهان یک سیاست برنامه ریزی شده برای مقابله با تورم شده و در سنای آمریکا در مقابل نمایندگان حاضر در توضیح برنامه های خود در این سمت این ایده را بار دیگر تکرار کرد.

او که دکترای اقتصاد از ام.آی.تی دارد و مدتی ریاست دانشکده اقتصاد دانشگاه پرینستون را بر عهده داشت بر خلاف گرینسپن از سابقه آکادمیک بسیار قوی برخوردار است. این ویژگی او انتظار عملکرد بهتری را از وی در چشم انداز آینده اقتصاد آمریکا ترسیم می کند.انتخاب او در بازار آمریکا اطمینان بخش بود چرا که نشان داد تغییر شدید و عمیقی در سیاستهای بانک مرکزی آمریکا رخ نخواهد داد و به رغم رکود دوران گذار از گرینسپن به بن برنانک با قطعی شدن حضور او شرایط اقتصادی عادی شد.

گرینسپن پیش از خروج از ساختمان بانک مرکزی آمریکا برای آخرین بار نرخ بهره را به ۵/۴ درصد افزایش داد که بالاترین نرخ از سال ۲۰۰۱ تاکنون است.به اعتقاد مطبوعات آمریکا این تصمیم گرینسپن پایان سلسله وار افزایش نرخ بهره از هنگام پایان بحران یازده سپتامبر است.

بن برنانک که ادامه دهنده راه گرینسپن است کسری تجاری و بودجه آمریکا را مانند بسیاری از اقتصاددانان ناشی از پس انداز بالای دیگر کشورها از جمله چین می داند و قطعاً علاوه بر ادامه کاهش ارزش دلار در برابر دیگر ارزها سیاست های جدیدی را پی خواهد گرفت که شاید هماهنگ با سیاست خارجی آمریکا این کسری را که به نگرانی اغلب اقتصادهای بزرگ جهانی تبدیل شده کاهش دهد.

محمدعلی توحید