دوشنبه, ۲۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 17 June, 2024
مجله ویستا

موسیقی درمانی چیست


موسیقی درمانی چیست

اگر در خیابان از مردم عامه سوال كنید كه موسیقی درمانی چیست و چه تعریفی از آن دارید احتمالا با نگاههای خیره ی بدون پاسخ مواجه خواهید شد و جوابهای بسیار متنوعی خواهید شنید

اگر در خیابان از مردم عامه سوال كنید كه موسیقی درمانی چیست و چه تعریفی از آن دارید احتمالا با نگاههای خیره ی بدون پاسخ مواجه خواهید شد و جوابهای بسیار متنوعی خواهید شنید . در صورتی كه حدودا از سال ۱۹۵۰ میلادی ، موسیقی درمانی به صورت یك ارگان منظم حرفه ای در آمده است ولی متأسفانه هنوز عده ای زیادی از مردم برداشت مختصری از مفهوم موسیقی درمانی دارند و حتی ممكن است از وجود چنین سازمانی نیز بی اطلاع باشند . موسیقی وسیله و ابزار اولیه ی موزیك تراپیست است كه آنها را از دیگر درمانگران جدا می سازد . موزیك تراپیست ها ملزم به گفتگوی گسترده با درمان جو نیستند بلكه آنها برای ارتباط با درمان جو به جای كلمات از موسیقی و فعالیت های موزیكی استفاده می كنند . فعالیت های موزیكی ممكن است شامل آواز خواندن ،. نواختن ساز ، گوش دادن به موسیقی ، تصنیف و ساختن آهنگ ، حركت با موسیقی ، بحث درباره اشعار با خصوصیات آوازها و تركیب ساز باشد . اگر چه موسیقی درمانی تخصصی نسبتا جوان است اما در گذشته های دور نیز برای مبارزه و مقابله با بیماریهای گوناگون از آن استفاده می شده كه تاریخ بیانگر این مدعاست . در فرهنگ ابتدائی آفریقا و قبایل قدیمی آن ، ‹‹ شامان ›› ( طبیب جادوگر ) رهبر موسیقی طبیب و روحانی قبیل بود . شامان از موسیقی در ارتباط با معجزه در مراسم مذهبی برای خروج امراض از كالبد بیماران استفاده می كرد . در همه جای دنیا ،. آمریكای شمالی ،. آمریكای جنوبی ،‌ آفریقا ، آسیا ریتم طبلها مهمترین نقش را برای مراسم شفابخش جادوگران و درمان گران بازی می كرد . در شواهد موجود در تورات می توان مشاهده كرد كه موسیقی قسمت عمده ای از زندگی عبریان را تشكیل می داده ،. وقتی كه خداوند از مردم عبری خواست رویدادهای مخصوصی را به خاطر بسپارند به موسی ( ع ) دستور داد كه به مردم آواز بیاموزد كه به منزله ی یادبودی از رویدادهای مهم آن باشد . در مراسم مذهبی عبریان موسیقی جایگاه خاصی داشت و تشكیلات معابد آنها دارای ۲۲۸ موزیسین تمام وقت بوده كه شغل آنها پیشگویی و كمك به مردم در رسیدن به خدا بود و منبع قدرت شفای آنها به موسیقی ارتباط داشت . در فرهنگ باستانی مصر و بین النهرین ، موسیقی و شفا با معبد و مراسم مذهبی گره خورده بود . چینی های قدیم و تمدن های هنر كشور دیگر نیز موسیقی را شفابخش می دانسته اند . در یونان قدیم ارتباط نزدیكی بین موسیقی و شفا وجود داشت . این همبستگی به یكی از خدایان یونان به نام ‹‹ آپولو ›› شخصیت و شكل داده است . آپولو هم خدای موسیقی بود و هم خدای طب ، یونانیان معتقد بودند كه امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود می تواند در برگرداندن هارمونی و نظم ، در نتیجه سلامتی در فرد مورد استفاده قرار گیرد . ‹‹ فیثاغورث ›› معتقد است كه موسیقی تجویز شده ی مخصوص ، می تواند به سلامتی فرد منجر شود و او را به سمت اصواتی هدایت كند كه پایه ی سیستم تونال امروزی را توسعه دهد .

دو فیلسوف یونانی به نام های ‹‹ پلاتو ›› و ‹‹ ارسطو ›› از موسیقی كنترل شده در بهبود حال و اخلاق اجتماعی استفاده می كردند و این دو را می توان از پیشروان موسیقی درمانی به حساب آورد . رومی ها نیز به قدرت شفابخش موسیقی اعتقاد داشتند . به عنوان مثال آنها معتقد بودند كه موسیقی می تواند مارگزیدگی را علاج كند و با طاعون مبارزه كند ، ‹‹ ذینقراطیس ›› رومی با ارگ و كالیوس اورلیانس با آهنگ های فلوت و تمرینات آوازی ، جنون را درمان می كردند ، به طور كلی رومیان معتقد بودند كه موسیقی مانند دارو نه تنها قدرت پیشگیری دارد بلكه درمان كننده نیز هست . در اوایل قرون وسطی ، ‹‹ بوتیوس ›› مرجع با نفوذ موسیقی ، به تأثیر فراوان موسیقی بر شخصیت و اخلاق و رفتارهای معنوی فرد تأكید داشت . بوتیوس مانند دیگر یونانیان موسیقی را جزئی از ریاضیات می دانست و نظریه ی موسیقی انسانی را مطرح كرد . در قرون وسطی ، كلیسا عهده دار آموزش موسیقی بود . بنابراین موسیقی در خدمت دین بود و ذهن را برای تعلیمات مذهبی و افكار مقدس آماده می كرد . بعد از دوران قرون وسطی ، دوران رنسانس آغاز گشت در این دوران نیز موسیقی ارزش درمانی بیشتری یافت . در این دوران تئوریسیس های پزشكی نظریه های چهار خلط بدن ( صفرا ، بلغم ، خون ، سودا ) و مزاج های مترادف با آنها … ( صفراوی ، بلغمی ، دموی ، سودایی ) را مطرح می كردندئ و جهان شناسی چون ‹‹ امپروكلین ›› دنیا را متشكل از چهار عنصر ( خاك ، آب ، هوا ، آتش ) می پنداشت . این نظریه ها موجب شد كه تئوریسیس های موسیقی نیز چهار حالت موسیقی ( باس ، تنور ، آلتو ، سوپرانو ) را با عناصر كیهانی امپروكلین تطابق دهند و همچنین چهار مقام راجع موسیقی رنسانس را ( میكسولیدن ، دورین ،‌ لیدین ، فریگبن ) نیز به طبایع مترادف خود مربوط بدانند . برای مردمی كه در دوران رنسانس زندگی می كردند هارمونی با سلامتی با موسیقی ، در بدن و كیهان ،‌ زمانی به دست می آمد كه بین چهار عنصر ذكر شده موازنه برقرار می شد . بطور كلی در این زمان اعتقاد بر این بود كه موسیقی ، مقاومت بدن را زیاد می كند ، چیزی كه در زمان شیوع بیماری طاعون اهمیت حیاتی داشت .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.