چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پیشینه ی,هنر شفاهی


پیشینه ی,هنر شفاهی

نقل روایتی برخلاف دیگر فرم های نقل تنها در گردهمایی ها و نشست های خانوادگی مورد استفاده بوده است تقریباً در همه ی شب نشینی های اعضای یک طایفه و یا چند خانواده یک تن از معم ّرین خوش ذوق اجرای این فرم از نقل را به عهده می گرفت

● فرم در نقل‌های ایران

ساختمان و فرم اجرایی نقل‌ها در نواحی ایران (اعم از نقل‌های ملی و بومی) به طور مشخص به چهار بخش به شرح زیر قابل تفکیک هستند.

۱) نقل کلامی یا روایتی

این نوع نقل که اقتباس و ادامه‌ی قدیمی‌ترین شیوه‌های اجرایی نقل در ایران است، در واقع ساده‌ترین انواع نقل محسوب می‌شود. این شیوه اجرای نقل در عین حال به دلیل سادگی و سهولت در اجرا، عمومی‌ترین نوع نقل نیز به‌شمار می‌اید. اجرای این نقل که تعریف ساده و بی‌پیرایه‌ی داستان‌ها و روایت‌هایی همچون کلیله و دمنه، تاریخ و سرگذشت پادشاهان کیانی، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، هزارو یک شب، حسین ک‍ُرد و برخی از شخصیت‌های افسانه‌ای ایران و داستان‌های افواهی است، ازروی مکتوب و منابع خوانده می‌شد. بنابراین دانش خواندن اصلی‌ترین هنر مجریان این‌گونه نقل‌ها بوده است. بدیهی است بسیاری از کهنسالان طایفه و خانواده نیز به دلیل سال‌ها تکرار این‌گونه نقل‌ها در محافل و شب‌نشینی‌ها با استفاده از حافظه‌ی غنی، داستان این‌گونه نقل‌ها را به خاطر سپرده و خود به مجریان متبحری بدل شدند. بنابراین برخی از راویان نیز تنها به صورت شفاهی این‌گونه داستان‌ها را به حافظه می‌سپردند. ویژگی این فرم از نقل را می‌توان در مناسبت‌ها و مکان‌های اجرای آن دانست.

نقل روایتی برخلاف دیگر فرم‌های نقل تنها در گردهمایی‌ها و نشست‌های خانوادگی مورد استفاده بوده است. تقریباً در همه‌ی شب‌نشینی‌های اعضای یک طایفه و یا چند خانواده یک تن از معم‍ّرین خوش ذوق اجرای این فرم از نقل را به عهده می‌گرفت.

در عین حال گاهی یک داستان طولانی به بخش‌های مختلفی تقسیم و طی چند شب پیاپی بازگو می‌شد. اجرای این‌گونه نقل‌ها بیشتر در شب‌های طولانی زمستان صورت می‌گرفت و افراد ضمن گوش‌ سپردن به نقل، برخی از فعالیت‌های دامپروری و کشاورزی مانند پشم‌ریسی، پارچه بافی و بوجار کردن حبوبات را انجام می‌داده‌اند.

گاهی زنانِ سالخورده نیز راوی و مجری چنین نقل‌هایی بوده‌اند. ویژگی‌ای که در سایر فرم‌های نقل مشاهده نمی‌شود. مخاطبین این فرم نقل نیز به اقتضای شرایط اجرایی آن از کودکان خردسال تا بزرگسال را در بر می‌گرفت.

نقل روایتی به رغم سادگی به لحاظ فرهنگی و تعمیق سنت‌های ادبی از اهمیتی بیشتر از سایر فرم‌های نقل برخوردار بوده است. گستردگی مخاطبین این‌گونه نقل موجب انتقال بخش وسیعی از دانش و تجارب فرهنگ ملی و قومی و پیوستگی و استمرار ذوق، هنر و ادب تاریخی می‌گردید.

۲) نقل منظوم

این فرم نقل نیز از بسیاری جهات مانند نقل کلامی و روایتی است. شرایط زمانی و مناسبت‌های اجرایی این فرم از نقل تفاوت چندانی با نقل روایتی نداشته و تنها وجه تفاوت آن منظوم بودن ادبیات نقل و بالطبع تبح‍ّر و احاطه‌ی بیشتر مجریان نسبت به ادب و فرهنگ فارسی و یا بومی بوده است.

درونمایه و مضامین داستانی این نوع از نقل‌ها نیز برگرفته از مشهورترین انواع ادبیات و منظومه‌های مل‍ّی و یا بومی بوده است. از همین‌رو انواع شاهنامه‌ها، جنگ‌نامه‌ها و ادبیات منظوم غنایی و دینی و مذهبی دستمایه‌ی مجریان این نوع نقل بوده است. ویژگی این نقل نسبت به نقل روایتی بیشتر از منظر حس‌انگیزی و نفوذ و تأثیر قاطع‌تر آن در اذهان مخاطبین قابل بررسی است. علاوه بر‌این نقل‌های منظوم همه‌ی افراد خانواده را با هر شرایط سنی و جنسی با انواع قالب‌های شعری و سبک‌های ادبی آشنا ساخته و از این طریق در افزایش دانش فرهنگی و ادبی افراد جامعه نقش با اهمیتی داشته است. تکرار و تداوم این نقل‌ها، اقشار مختلف را با تاریخ، دین، فلسفه و حکمت، شخصیت‌ها و همین‌طور سیر حوادث اجتماعی کشور آشنا می‌ساخت و در یادآوری و آموزش آداب و معارف نقش بسزایی داشت. یادآوری این نکته ضروری است که در اجرای نقل‌های منظوم، نق‍ّال پاره‌ای از توضیحات را به صورت روایتی چاشنی آن می‌ساخت، همان‌گونه که در نقل‌های روایتی نیز گاهی استفاده از اشعاری نغز بر جاذبه‌های آن می‌افزود.

۳) نقل موزیکال

در این فرم از نقل که در حال حاضر نیز در نواحی ایران و میان طوایف و اقوام مختلف رایج است، مجریان می‌باید از خصیصه‌ای منحصر به فرد برخوردار باشند که همانا داشتن لحن خوش و حافظه‌ای سی‍ّال است. لذا در این سبک از نقل منظومه‌های بلند داستانی با الحان موسیقی توأم می‌گردد. طبیعی است این تمهید موجب نفوذ بیشتر نقل در روح مخاطبین خود گردیده و مضمون آن را ماندگارتر می‌کند.

از دیگر ویژگی‌های این فرم نقل بداهه‌سرایی است که نق‍ّال را قادر می‌سازد به فراخور موقعیت، سن و جنس مخاطبین اشعاری را در توصیف شرایط حال سروده و به عنوان چاشنی بر داستان اصلی نقل بیفزاید.

مجموعه‌ی این توانایی‌ها موجب گردید تا این‌گونه نقالان از موقعیت ممتازتری نسبت به راویان نقل روایتی و نقل منظوم برخوردار گردند.

این ویژگی و اهمیت ذوقی آن شرایط اجرای این‌گونه نقل‌ها را از محافل بسته خانوادگی به سوی مجامع بزرگتری سوق داد. لذا علاوه بر شب‌نشینی‌ها در بسیاری از محافل سور و سرور همچون عروسی‌ها، ختنه‌سوران و برخی اعیاد، اجرای این‌گونه نقل‌ها به عنوان بخشی لاینفک از مراسم و تشریفات یاد شده محسوب‌ می‌شد.

تخصص موسیقیایی این نوع راویان موجب حرفه‌ای‌تر شدن هنر آنان گردید، لذا آنان به واسطه‌ی مرور همیشگی و تعمق در انواع داستان‌های منظوم، گاه خود نیز به خلق منظومه‌هایی می‌پرداختند که منطبق با روحیات، احساسات و نیازهای درونی مخاطبین بود. به واسطه‌ی همین خلاقیت و نوزایی، نوعی بارآوری فرهنگی و هنری به منصه ظهور رسید و در خدمت ارتقاء فرهنگ عمومی قرار گرفت.

این‌گونه نقالان همانند پیشینیان خود جهت فراگیری روایات و احادیث دینی و مذهبی اهتمام ویژه‌ای به خرج می‌دادند. از همین‌رو این طیف از نقالان در جوامعِ قومی و عشیره‌ای علاوه بر ترویج تاریخ و فرهنگ ملی در اشاعه و گسترش اعتقادات دینی و مذهبی نیز نقشی درجه یک ایفا می‌نمودند. همین‌موضوع موجب می‌شد تا آنان در میان افراد قوم و طایفه از شخصیت تقدس‌آمیز و معنوی والایی برخوردار گردند. در برخی از مناطق کشور به این‌گونه نقالان شئرخوان نیز گفته می‌شود. جالب توجه اینکه در پاره‌ای از موارد برخی از زنان سالخورده نیز در زمره‌ی این دسته از نقالان قرار داشتند که شماری از آنان تا چند دهه پیشتر به ارائه‌ی هنر خود می‌پرداختند، با این تفاوت که زنان شعرخوان هرگز در مجالس و محافل بزرگ همچون عروسی‌ها و اعیاد ظاهر نمی‌شدند ولی در محافل طایفه‌ای به اجرای نقل پرداخته و حضور مردان نیز مانع از اجرای هنر آنان نبوده است.(۱)

۴) نقل تلفیقی

این نوع نقل که کامل‌ترین نوع نقل محسوب می‌گردد در واقع محصول تطور و تکامل تاریخی هنر نقالی است. همه‌ی تمهیدات مورد استفاده در نقل‌های فوق‌الذکر در این فرم از نقل به یکجا گردهم می‌ایند تا موجد عالی‌ترین شکل هنر نقالی گردند. نظم‌، نثر، الحان آوازی، نغمات‌سازی و برخی ادوات موسیقی، و حتی آرایش صحنه، لباس و برخی ادوات در کنار هم قرار می‌گیرند، تا نقالی را به هنری شاخص بدل سازد. در تاریخ اجتماعی تهران در مورد تمهیدات صحنه‌ای نقل‌های مربوط به دوره‌ی قاجار آمده است:

«پنج قران می‌دادند، الّا شب‌های مخصوص اوج سخن یعنی (شب سیاوش کشان) و شب (سهراب کشان) که در نقطه‌ی حساس شاهنامه بوده، در آن دو شب قهوه‌خانه آذین بسته شده، پرده و قالیچه به در و دیوارش کوبیده، چراغ‌های زیاد روشن می‌شد و دوران مرشد فرق کرده کمترینش پنج قرآن بود تا به چند تومان می‌رسید و در آخر هم از طرف قهوه‌چی شال ترمه‌ای به صورت انعام به گردنش انداخته می‌شد و نقل آن دو شب هم از یک ساعت به دو ساعت و زیادتر می‌رسید»(۲)

علاوه بر همه‌ی موارد فوق یک ویژگی پر اهمیت و منحصر به فرد نیز به این‌گونه نقل افزوده می‌شود که در واقع به عنوان یک رخداد در هنر نقالی قابل بررسی است.

این ویژگی افزون شدن حرکات و حالات نمایشی به مجموعه‌ی هنر نقال است. در واقع این فرم از نقل را می‌توان با احتیاط به هنر نمایشی تک نفره تعبیر نمود. فتوت‌نامه سلطانی و برخی از سفرنامه‌های عصر صفوی شواهدی از این‌گونه نقل در اختیار می‌نهند، از همین‌رو می‌توان گفت که لااقل از قرن نهم این شکل از اجرای نقل مرسوم بوده است.(۳)

هنوز تعدادی از مجریان این نمونه از نقل‌گاه به گاه در شهرهای بزرگ ایران به ارائه هنر خود می‌پردازند که کارشان از جاذبه‌ی ویژه‌ای برخوردار است. نقال عصایی در دست دارد که به آن «من‌تشا» گویند. این عصا گاه در نقش شمشیر، دشنه و یا نیزه و گاه در قالب اسب قهرمانان داستان و یا حتی اژدها مورد استفاده‌ی نقال قرار می‌گیرد. نقال با ارائه‌ی حرکات و رفتاری نمایشی و بروز اصوات و تقلید صدای برخی از اشیاء و یا جانداران و صدای تاخت و تاز اسبان، در نقش شخصیت‌های مختلف داستان ظاهر گردیده و به تنهایی وظیفه‌ی‌ بازیگری همه‌ی قهرمانان نقل را ایفا می‌‌نماید. اما همه‌ی این تمهیدات تنها بخشی از داشته‌ها و هنر یک نقال توانمند است.

او به لحن‌های آوازی دلپسند مسلط است و هر جا که شرایط و سیر داستان ایجاب نماید، آواز می‌خواند. نقال هر کجا که تشخیص دهد، ادامه‌ی داستان موجب کسالت مخاطبین خواهد شد، با متوقف کردن نقل اصلی به باز گفت داستانی کوتاه می‌پردازد که معمولاً از زمینه‌های طنز و هجو برخوردار است. لذا با القاء شور و نشاط در حاضرین نقل اصلی را پی می‌گیرد. او گاه‌گاه از مخاطبین می‌خواهد تا جهت پیروزی قهرمانان مورد علاقه‌ی خود در داستان تکبیر گفته و یا دعا کنند و در حقیقت از این طریق مخاطبین را به بطن داستان کشانده و از این راه اشتیاق آنان را به چگونگی انجام و عاقبت داستان و سرنوشت قهرمانان نقل بیشتر می‌کند. او گاهی برای پیروزی شخصیت‌های مثبت در نقل از انبیاء و امامان کمک می‌طلبد و با دمیدن روح دینی و مذهبی، اجرای نقل را با روحیات و اعتقادات حاضرین هماهنگ می‌سازد. او گاه در نقش سواری تیز تک و گاه درشمایل شمشیربازی قهرمان و برخی اوقات نیز به صورت عاشقی مغموم و شکست خورده جلوه‌گر می‌شود و در همه‌ی این حالات روح و احساس مخاطبین را به دنبال خویش می‌کشد.

بر همه‌ی این هنرها باید به توانایی و تسلط نقال بر انواع ادبیات رسمی تا انواع ادبیات عامیانه اشاره نمود که او با توجه به شرایط و مجلس و درک ظرفیت فکری و ذوقی مخاطبین یکی از انواع آن و یا هر دو نوع آن را در غزلسرایی و دکلمه‌های گاه‌گاه خود مورد استفاده قرار می‌دهد.

تنوع و ظرفیت بالای این‌گونه نقل‌ها و توانایی مثال زدنی نقالان موجب گردید،تا قرن‌ها بخش وسیعی از دانش شفاهی، شور ملی و آگاهی‌های اجتماعی و تاریخی به واسطه‌ی‌ این سازه از نسلی به نسل دیگر انتقال یابد.

در پایان لازم است تا به یک نکته‌ی اساسی در کار و هنر این‌گونه نقالان اشاره نمود و آن ابداع طومار به عنوان ساختمان ادبی، داستانی و نمایشی نقل است.

موضوعی که در انواع دیگر فرم‌های نقل مورد استفاده نیست. طومار داستان بازنویسی شده‌ی نقل براساس منابع داستانی اعم از نظم و نثر است، که توسط نقالان چیره‌دست و با‌تجربه با جرح و تعدیل اصل داستان و با افزودن شاخ و برگ‌هایی که مناسب با هنر نقالان است، خلق می‌شود.

پانوشتها:

۱. نگارنده طی سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ در البرز مرکزی با دو تن از شعرخوانان زن مواجه گردیده و اجرای آنان را از نزدیک ملاحظه نمودم. خانم مریم سوادکوهی و خانم لیلی اسحاقی که متأسفانه هر دو تن طی همین سال‌ها به ابدیت پیوستند.

۲. تاریخ اجتماعی تهران، جلد۵، ص ۵۱۸.

۳. در این زمینه نگاه شود به سفرنامه‌ی کمپفر بر اساس کتابشناسی پایانی مقالات.

جهانگیر نصری اشرفی