یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
چرا ازدواج می کنیم

آیا تا به حال با خود فکر کردهاید وقتی این همه ازدواج به طلاق میانجامد، اصلا چرا این ریسک را بکنیم؟ و اصلا چرا ازدواج میکنیم؟ پاسخ ساده است. آرزوی محبتکردن و مورد محبت واقع شدن است که افراد را به ازدواج میکشاند. با وجود افزایش میزان طلاق، زندگی مشترک آزاد و بچهدار شدن بدون ازدواج، واقعیت این است که ازدواج همچنان آرزو و هدف بیشتر آمریکاییهاست.
نظرسنجیها در این کشور نشان میدهد ۹۰ درصد آمریکاییها «ازدواج سعادتمند» را یکی از مهمترین اهداف زندگی یا از اهداف خیلی مهم زندگیشان میدانند، اما همراه این میل و آرزو، ترسهای واقعبینانه هم وجود دارد.
طبق آخرین پژوهشها، چنین نتیجهگیری شده که «آنها از ته دل میخواهند فقط یک بار ازدواج کنند و میخواهند ازدواجی سعادتمند داشته باشند، اما نمیدانند آیا این هنوز ممکن است یا نه».
ازدواج عبارت است از پاسخ به ژرفترین نیاز انسان یعنی وحدت زندگی با فردی دیگر. در واقع تاریخ روانشناسی بشر حاکی از آرزوی عمیق انسان برای اتصال یا وحدت است.
هدف از ازدواج این است که نزدیکترین رابطه از کل روابط انسان باشد. زن و شوهر قرار است در زندگی فکری، عاطفی، اجتماعی، جسمی و معنوی یکدیگر شریک باشند و چنان با هم زندگی میکنند که به «یک گوشت و خون» بدل شوند.
این به آن معنا نیست که زوجها فردیت خود را از دست میدهند، بلکه به این معناست که آنها احساس عمیقی از وحدت با یکدیگر کسب کنند. این نوع وحدت بدون تعهد عمیق و پایداری که به ازدواج استحکام میبخشد ممکن نیست. در واقع، ازدواج قراردادی نیست که رابطه جنسی را قانونی کرده و صرفا نهادی اجتماعی نیست که امکان مراقبت از کودکان را فراهم میکند.
ازدواج یک کلینیک روانی نیست که ما حمایت عاطفی لازم را از آنجا به دست بیاوریم و ابزار کسب مقام اجتماعی یا امنیت اقتصادی نیست.
هدف نهایی ازدواج و عالیترین هدف آن، وحدت زن و مرد است در عمیقترین سطح ممکن و در تمام حوزههای زندگی که به نوبه خود به بیشترین میزان ممکن از رضایت خاطر زوجین میانجامد و در عین حال به بهترین وجه به اهداف خداوند برای زندگی آنها کمک میکند.
اگر هدف ما یکیشدن باشد، پس پرسش کلیدی پیش از ازدواج باید این باشد «به چه دلیل فکر میکنیم که ما باید یکی شویم؟» وقتی حوزههای فکری، اجتماعی، عاطفی، جسمی و معنوی زندگی را بررسی میکنیم، چه مییابیم؟ آیا در این حوزهها به اندازه کافی وجوه مشترک داریم تا پایههای وحدت ما را فراهم کند؟ این به لحاظ عملی چه معنایی دارد؟ این معنا که زوجی که به ازدواج فکر میکنند باید مدت زمانی را به بحث تکتک حوزههای اساسی زندگی بگذرانند تا ببینند واقعا چه نوع آدمهایی هستند.
زوجهای متاهل زیادی وجود دارند که درک عمیقی از افکار و علایق یکدیگر ندارند و بسیاری از آنان فقط با یک درک سطحی از شخصیت یا وضع عاطفی با یکدیگر ازدواج میکنند. عدهای نیز فکر میکنند ارزشهای مذهبی و اخلاقی مهم نیست، در نتیجه وقت چندانی صرف صحبت درباره این موضوعات نمیکنند. اگر میخواهید با کسی ازدواج کنید آیا عاقلانه نیست ابتدا ارکان لازم را پیریزی کنید؟
به عنوان یک فرد مجرد همواره به این مساله دقت کنید که هیچ خانهای بدون پیریزی پایههای مناسب نباید ساخته شود. به همین ترتیب، هیچ ازدواجی نباید پیش از بررسی پایهها سر بگیرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست