پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

رئیس جمهوری که خوب حرف می زد


رئیس جمهوری که خوب حرف می زد

نگاهی به هشت سخنرانی جورج بوش در سازمان ملل

جورج بوش رئیس‌جمهوری ایالات متحده در طول هشت سال حضور در کاخ سفید هشت‌بار به عنوان نماینده کشورش در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد؛ سخنرانی‌هایی با مضمونی غالبا واحد و البته توجیهی. کاخ سفید در طول سال‌های حضور بوش بر مسند قدرت معادلات بین‌المللی را دگرگون کرد که بی‌شک چاره‌ای جز توجیه و تکرار برای بوش باقی نماند. خلاصه سخنرانی‌های رئیس‌جمهوری ایالات متحده در هشت مجمع عمومی به شرح زیر است:

● ۱۰نوامبر ۲۰۰۱: یازدهم سپتامبر، تروریسم، طالبان

در سال ۲۰۰۱ که مصادف بود با حمله به برج‌های دوقلوی تجارت جهانی (۱۱ سپتامبر) بدیهی است که سخنان جورج بوش سرشار از تهدید و حمله است. در این سخنرانی بوش دست‌کم ۳۷ بار از واژه‌های «ترور» و «تروریسم» استفاده کرد. واژه‌های تهدید، شیطان، قتل، مرگ، سرکوب و خشونت در عبارات او موج می‌زد. بوش سخنان خود را با اشاره‌ای به حادثه ۱۱ سپتامبر آغاز کرد و گفت: «ما در مجمعی با یکدیگر دیدار می‌کنیم که وقف صلح است، در شهری که به‌واسطه خشونت از هم گسسته...». بوش با محکوم کردن تروریسم به سخنی از شیخ‌الازهر استناد کرد که گفته بود: « تروریسم یک بیماری است و اسلام کشتار بی‌گناهان را منع کرده است». بوش همچنین تروریست‌ها را با این عبارات مورد خطاب قرار داد: «آنها اقدام خود را مقدس می‌شمارند در حالی که این اقدام خود را با معامله قاچاق مواد مخدر آمیخته‌اند. آنها کشتار و خودکشی را به نام عقیده بزرگی [شهادت و جهاد] انجام می‌دهند که اسلام هر دو را ممنوع ساخته است... زنان و مردان و کودکان بی‌گناه را می‌کشند اما خدای اسحق و اسماعیل به عبادت این گروه پاسخی نخواهد داد». بوش در ادامه سخنان خود با خطاب قرار دادن تروریست‌ها آشکارا اعلام کرد: « هیچ گوشه‌ای از جهان... برای پناه دادن به آنها در امان نیست... تروریست‌ها در پی بی‌ثبات‌سازی تمام منطقه و ساقط کردن دولت‌ها و دستیابی به سلاح‌های کشتار جمعی هستند».

سخنان بوش بسیار تحت تاثیر حادثه ۱۱ سپتامبر بود و در این سخنرانی سعی در توجیه اقدامات آینده دولت خود در مبارزه با تروریسم داشته و به نوعی اقدام به نظریه‌پردازی در این مورد کرد. او همچنین از وظیفه ملت‌ها در مبارزه با تروریسم سخن گفت و دولت‌ها را به سه دسته تقسیم کرد:

۱) دسته‌ای که نقش خود را در این مبارزه ایفا کرده و آمریکا نیز به آنها کمک خواهد کرد

۲) دسته‌ای که چشم بر این امر بسته و امیدوارند که تهدید از سرشان رفع شود.

۳) دولت‌هایی که همکاری می‌کنند اما در عین حال تروریست‌ها را نیز پناه می‌دهند. بخش مهم‌تر سخنان بوش به وضعیت عراق و خصوصا افغانستان اختصاص داشت. وی با اشاره به فجایع طالبان خواستار مقابله با طالبان شد و این سخنرانی آغاز و زمینه‌چینی برای حمله به افغانستان بود. در واقع پیامد این سخنان حمله به این کشور و فروپاشی طالبان بود.

● ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۲: عراق، تروریسم، افغانستان

در این سال محور سخنان بوش بر عراق متمرکز بود. هر چند باز سخنان رئیس‌جمهور آمریکا با موضوع تهدید تروریسم آغاز شد و اشاره داشت که «امنیت مشترک ما از سوی نزاع‌های منطقه‌ای [در خاورمیانه] به چالش کشیده شده است؛ چالش‌هایی که قدیمی است اما اجتناب‌ناپذیر نیست». بوش آشکارا اعلام کرد که نبرد در افغانستان به مناطقی فراتر از این کشور نیز خواهد رفت. وی گفت: « ما سال گذشته کارهای خوبی - در افغانستان و فراتر از آن - انجام دادیم. کارهای بسیاری نیز در افغانستان و فراتر از آن داریم که انجام دهیم». این منطقه «فراتر از افغانستان» به عراق اشاره داشت به‌گونه‌ای که در این سخنرانی بیش از ۶۰ بار به صورت مستقیم به «عراق» و «عراقی» اشاره داشت و حدود ۹ مرتبه نیز نام «صدام حسین» یا «دیکتاتور عراق» برده شده است. بوش به عملکرد دولت عراق در جنگ علیه ایران و کویت و نیز قطعنامه‌های مکرر سازمان ملل در خصوص این کشور نیز اشاره کرد. همچنین به تلاش عراق برای دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی و سلاح‌های بیولوژیک و بی‌ثباتی منطقه و فشار علیه ملت خود اشاره کرده بود. با چنین پیشینه‌ای که وی از عراق ارائه داد این ظن را تقویت کرد که هدف بعدی پس از افغانستان و طالبان، حکومت رژیم بعث عراق است. در واقع این سخنرانی نیز آغاز تبلیغات علیه عراق را کلید زد و شمارش معکوس برای سرنگونی رژیم صدام آغاز شد.

● ۲۳سپتامبر ۲۰۰۳: یازدهم سپتامبر، تروریسم، عراق

در این سال نیز آغاز سخن بوش با اشاره به واقعه ۱۱ سپتامبر و شهر نیویورک بود که آن را به مثابه صحنه نبرد و سمبل یک جنگ ناتمام ذکر کرد. بوش در بخش اول سخنان خود با اشاره به قربانیان تروریست‌ها گفت: « آنهایی که امدادرسانان را هدف قرار داده و قربانی می‌کنند خود را دشمن بشریت معرفی کرده‌اند... آنها هیچ جایی در هیچ مذهبی ندارند...». این سال، سال سرنگونی صدام بود و محور سخنان بوش به عصر پس از صدام و طالبان اشاره داشت و اینکه آزادی‌ای برای این دو کشور به ارمغان آورده که می‌تواند به مثابه الگویی برای سایر ملت‌ها به‌کار گرفته شود. بوش ابتدا روی سخن به افغانستان داشت و گفت: «رئیس‌جمهور افغانستان که امروز اینجاست نماینده ملتی آزاد است که در حال ساخت جامعه‌ای مبتنی بر عدالت است؛ ملتی که کاملا به جنگ با تروریسم پیوسته است». همچنین با اشاره به رژیم صدام تصریح کرد: «مجسمه صدام برداشته شد... مجسمه واقعی حکومت و شخصیت او که همانا اتاق‌های شکنجه، تجاوز و سلول‌های زندان برای کودکان بی‌گناه است بسته شدند». بوش همچنین در این سخنرانی با اشاره به خدمات کشورش به این دو دولت رسته از دست استبداد اذعان کرد: « اول، ما باید در کنار مردم عراق و افغانستان بایستیم چراکه در حال برساختن کشورهایی آزاد و با ثبات هستند... سازمان ملل دوست مردم افغانستان است و غذا و دارو در این کشور توزیع کرده و به آوارگان کمک می‌کند تا به کشورهای خود بازگردند... ناتو نیز باید زیر نظر سازمان ملل نیروهایی به کابل بفرستد... و باید بقایای طالبان و القاعده را نیز شکست داد». در عراق نیز «سازمان ملل هر روزه وظایفی مهم انجام می‌دهد. تا پایان سال ۲۰۰۴ بیش از ۹۰ درصد کودکان عراقی زیر پنج سال در برابر بیماری‌هایی مثل فلج اطفال، سل و سرخک مصون شده‌اند... نیروهای ما تلاش دارند تا به عراقی‌ها کمک کنند به زندگی روزانه بازگردند... ما هزاران مدرسه نیز ساخته‌ایم... ». وی طرح کمک‌رسانی به عراق را با طرح مارشال برای اروپا در جنگ جهانی دوم مقایسه کرد. در این سال تمجید از رهبران عراق و الگو بودن این کشور بخشی دیگر از سخنان بوش را به خود اختصاص داد. اشاره دیگر رئیس‌جمهور آمریکا در سخنرانی امسال خود در سازمان ملل تلاش این کشور به همراه روسیه و سایر کشورها برای نابودی سلاح‌های کشتار جمعی بود که در اجلاس G-۸ در کانادا مبلغ ۲۰ میلیارد دلار برای آن اختصاص‌یافته بود.

● ۲۱سپتامبر ۲۰۰۴: حقوق بشر، تروریسم، سودان

در این سخنرانی بر خلاف سیاق سابق، تاکید وی بر حقوق بشر و شأن انسانی بود. رئیس‌جمهور آمریکا اعلامیه جهانی حقوق بشر را با اعلامیه استقلال آمریکا مقایسه کرد و چنین گفت: «شأن هر انسان با حاکمیت قانون، محدودیت قدرت دولت، احترام به زنان، حمایت از اموال خصوصی، آزادی سخن، عدالت برابر و متساوی و تساهل مذهبی محترم شمرده می‌شود». بوش تعریف جدیدی از امنیت ارائه داد و افزود در تعریف جدید از امنیت « امنیت جهان ما بر پیشرفت حقوق بشر بنا می‌شود». هر چند اشاراتی نیز به آزادی عراق و افغانستان شد اما محور سخنان وی «رعایت حقوق بشر و شأن انسانی» بود. وی عزم خود برای مبارزه با حمایت دولتی از تروریسم را اعلام و نیز به بودجه ۶/۵ میلیارد دلاری کشورش برای مبارزه با ایدز و مالاریا و غیره اشاره کرد. همچنین به تشکیل بنیادی برای حمایت و بسط آزادی‌ها اشاره کرد و اذعان داشت: «از آنجا که باور دارم که بسط و پیشرفت آزادی راهی است به سوی یک دنیای بهتر و امن‌تر لذا پیشنهاد تشکیل بنیاد دموکراسی در سازمان ملل را داده‌ام». این در حالی است که بودجه این بنیاد برای «برقراری حاکمیت قانون، دادگاه‌های مستقل، مطبوعات آزاد، احزاب سیاسی و اتحادیه‌های تجاری» اختصاص می‌یابد. همچنین به وضعیت بحرانی دارفور و رواندا و برمه نیز اشاره داشت.

● چهاردهم سپتامبر ۲۰۰۵: سونامی، تروریسم، عراق

ایالات متحده همچنان با حوادث طبیعی در نبرد است. یک سال از مخوف‌ترین سونامی تاریخ حوادث طبیعی این کشور می‌گذرد و این‌بار ایالت‌های می‌سی‌سی پی، لوئیزیانا و آلاباما درگیر سیلی هستند که صدها هزار نفر را بی‌خانمان کرده است. جورج بوش پنجمین سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل را با تشکر و قدردانی از کشورهایی آغاز می‌کند که به یاری آمریکا شتافته‌اند. بوش در این خصوص می‌گوید: دو سال است که شاهد قدرت عجیب و مخرب طبیعت هستیم. مصیبتی که همدردی همنوعان تحمل آن را بر ما هموار کرد. ایالات متحده هربار در نقطه‌ای از جهان حادثه‌ای طبیعی جمعیتی را آشفته کرد، به یاری همنوعانش شتافت. این‌بار هم بیش از ۱۱۵ کشور و ده‌ها نهاد بین‌المللی به یاری مردم آمریکا آمدند. از تمامی مردمی که از هر نقطه جهان به نوعی ما را یاری دادند سپاسگ‍زارم. چهل و سومین رئیس‌جمهور ایالات متحده این‌بار هم با زیرکی سخنرانی خود را با اشاره به ایستادن جامعه بین‌المللی در کنار کشورش در مصیبت‌های طبیعی آغاز کرد و سرانجام به این نکته اشاره کرد که جامعه بین‌المللی باید برای مقابله با هر حادثه طبیعی و غیرطبیعی دوشادوش یکدیگر قرار بگیرند. دو سال از حمله تقریبا خودسرانه ایالات متحده به عراق می‌گذرد و بوش همچنان باید در سخنرانی‌هایش به‌طور غیرمستقیم و مستقیم از لزوم حمایت بین‌المللی از این جنگ بگوید. جورج بوش که دو سال پیش بی‌توجه به نقش کلیدی سازمان ملل در معادلات بین‌المللی طراح جنگ عراق لقب گرفت در سال ۲۰۰۵ در برابر چشمان رهبران مخالف و موافق این جنگ به صراحت بحث از میان رفتن مرزهای امنیتی را مطرح کرد. «در قرن جدید، سرنوشت دورترین سرزمین‌ها هم به تقدیر بزرگ‌ترین کشورها گره خورده است.

هیچ کشوری نمی‌تواند با دست و پا زدن در انزوا خود را نسبت به دغدغه و درگیری سایر کشورها بی‌توجه نشان دهد. این‌بار هم واژه تروریسم از زبان رئیس‌جمهور ایالات متحده به کرات شنیده شد. بوش از گستردگی این پدیده خانمان‌سوز از تونس تا اندونزی، از کنیا تا تانزانیا، از مراکش تا اسرائیل، از عربستان سعودی تا ترکیه سخن گفت. بوش در پنجمین سخنرانی هم ادعا کرد که جامعه جهانی گاه چاره‌ای جز مقابله مستقیم با تهدیدهای تروریستی ندارد. در چنین شرایطی به باور جورج بوش جهانیان باید بی‌اندک بهانه‌ای در کنار یکدیگر قرار بگیرند. بوش که به بهانه انهدام تسلیحات کشتار جمعی در اختیار صدام حسین به عراق حمله کرده و پس از گذشت دو سال از این ادعای بوش هنوز خبری از تسلیحات معروف نیست از جهانیان می‌خواهد که تمام تلاش خود را به کار گیرند تا مانع از دستیابی تروریست‌ها به این تسلیحات شوند. پس از سال ۲۰۰۳، عراق تبدیل به عضو لاینفک اظهارات بوش در سخنرانی‌های بین‌المللی شد. هربار که نام این کشور از زبان طراح حمله به آن شنیده می‌شود، بلافاصله واژه دموکراسی هم چاشنی توجیهات رئیس‌جمهور است. بوش در این سخنرانی ویژگی‌های کشورهای دموکراتیک را بر شمرده و می‌گوید: در کشورهای دموکراتیک قانون حرف نخست را می‌زند. با زنان و اقلیت‌ها مانند شهروندان عادی برخورد می‌شود. به محدوده شخصی افراد احترام گذاشته شده و آزادی بیان و عقیده رعایت می‌شود. بوش در پایان از جامعه جهانی و سازمان ملل می‌خواهد که از به اصطلاح دموکراسی نوپا در عراق حمایت کنند.

● نوزدهم سپتامبر ۲۰۰۶: یازدهم سپتامبر، تروریسم، خاورمیانه

پنج سال از حمله القاعده به برج‌های دوقلو در نیویورک می‌گذرد. جورج بوش، رئیس‌جمهوری که نخستین سال حضورش در کاخ سفید با تلخ‌ترین حادثه تروریستی این کشور گره خورد، ششمین سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل را با یادآوری آن حادثه تلخ آغاز می‌کند. بوش قرن بیست‌و‌یکم را قرن مبارزه با ایدئولوژی‌های خشونت‌طلبانه می‌داند. قرن مبارزه با افراطیونی که از فعالیت‌های تروریستی برای خلق رعب و وحشت استفاده می‌کنند. بوش در این خصوص می‌گوید: پنج سال پیش از همین جایگاه از شما خواستم که با حمایت از حقوق شهروندی تک تک انسان‌ها آینده‌ای زیباتر برای نسل‌های بعد بسازیم. امروز می‌خواهم از آینده دیگری سخن بگویم که چندان هم دور از دسترس نیست. آینده‌ای تهی از هرگونه فعالیت تروریستی. آینده‌ای که در آن هر زن و مرد در انتخاب مسیر زندگی خود مختار باشند. خاورمیانه و تحولات این منطقه محوریت سخنان بوش در سال ۲۰۰۶ را به خود اختصاص داد. بوش با چشمگیر خواندن برخی تحولات در خاورمیانه سعی در توجیه حمله به افغانستان و عراق دارد.

با گذشت پنج سال از حمله آمریکایی‌ها به افغانستان بوش از طالبان به عنوان حاکمانی ظالم نام برده و ادعا می‌کند که افغان‌ها پس از آزادی از شر این رژیم از موهبت داشتن دولتی دموکرات به رهبری حامد کرزای برخوردار شده‌اند. پس از افغانستان نوبت به عراق می‌رسد. بوش از صدام حسین به عنوان دیکتاتوری نام می‌برد که نه تنها قطعنامه‌های سازمان ملل را یکی پس از دیگری زیر پا گذاشت که با غوطه‌ور شدن در حمام خون مخالفانش به حکومت ادامه داد. رئیس‌جمهور آمریکا ادعا می‌کند که عراق سال ۲۰۰۶ کشوری است آزاد که ۵۰ میلیون نفر در آن مستقیما با شرکت در انتخابات آینده خود را رقم می‌زنند. الجزایر به واسطه برگزاری نخستین انتخابات رقابتی ریاست جمهوری در نطق ششم رئیس‌جمهور ایالات متحده جا می‌گیرد. دولت کویت که برای نخستین‌بار به زنان حق شرکت در انتخابات را داده است تشویق می‌شود. بوش مردم عراق را مخاطب قرار داده و از صبر و حوصله ۱۲ میلیون عراقی قدردانی می‌کند. به مردم افغانستان این امید را می‌دهد که ایالات متحده همچنان در کنار آنها ایستاده است. از همت لبنانی‌ها برای مخالفت با حضور سربازان سوری در کشورشان به خوبی یاد کرده و از آنها می‌خواهد که به بازسازی اصول دموکراسی در کشورشان تاکید ورزند.

ایران هم بخشی از سخنان بوش را به خود اختصاص داد. بوش این‌بار هم همان ادعاهای پیشین را در خصوص فعالیت هسته‌ای این کشور مطرح کرده و هشدار می‌دهد که تهران باید دست از مجادله با جامعه جهانی برداشته و فعالیت‌های هسته‌ای خود را متوقف کند. سوری‌ها هم از نصیحت‌های رئیس‌جمهور آمریکا بی‌بهره نمی‌مانند. بوش از مردم سوریه می‌خواهد که دست از حمایت از حماس، حزب‌الله و همصدایی با ایران ‌بردارند. مناقشه میان اسرائیل و فلسطین محور اصلی سخنان بوش را در سپتامبر ۲۰۰۶ به خود اختصاص داد. بوش از وجود دو کشور مستقل به نام‌های اسرائیل و فلسطین در کنار یکدیگر حمایت می‌کند. او به رهبران حماس که برنده آخرین انتخابات برگزار شده در فلسطین بودند هشدار می‌دهد که تمام تلاش خود را برای عمل به وعده‌های انتخاباتی به کار گیرند. رئیس‌جمهور ایالات متحده که به بهانه انتقال دموکراسی به افغانستان و عراق حمله کرد، نطق خود را با این جمله به پایان می‌برد: ذات آزادی تحمیل‌بردار نیست. دموکراسی باید انتخاب شود. از بیروت تا بغداد مردم باید خود گزینه آزادی را انتخاب کنند.

● ۲۵ سپتامبر۲۰۰۷: حقوق بشر، تروریسم، مبارزه با فقر

اعضای مجمع عمومی سازمان ملل شصت و دومین سالگرد این نشست را جشن می‌گیرند. جورج بوش هفتمین سخنرانی خود را با بازگشت به ۶۰ سال پیش آغاز می‌کند. زمانی که ۱۶ کشور بیانیه جهانی حقوق بشر را تهیه و نهایی می‌کنند. بوش تنظیم این بیانیه را بزرگ‌ترین موفقیت بشر در عرضه احیای دموکراسی می‌خواند. رئیس‌جمهور ایالات متحده که تنها یک سال تا وداع از قدرت فاصله دارد، خواهان اجرای عملی این بیانیه می‌شود. «شاید اختلاف نظرهایی میان ایالات متحده و سایر کشورها وجود داشته باشد اما هنوز هم هستند دغدغه‌های مشترک که ما را به هم نزدیک می‌کنند. زمانی که انسان‌های بی‌گناه روزهای خود را در ترس و خشونت شب می‌کنند، بدین معناست که مفاد این بیانیه اجرا نشده است. زمانی که کودکان یا از فقر و گرسنگی می‌میرند یا در انفجارهای انتحاری تکه تکه می‌شوند ما نمی‌توانیم ادعا کنیم که رسالت خود را به پایان رسانده‌ایم.» جورج بوش در این سخنرانی، چهار وظیفه برای زمان ملل تعیین می‌کند. نخست رئیس‌جمهور ایالات متحده مهم‌ترین نهاد بین‌المللی را به مبارزه با دیکتاتوری و خشونت در سرتاسر جهان دعوت می‌کند. در توضیح این مقوله بوش باز به یازدهم سپتامبر اشاره می‌کند و تروریست‌هایی که به همت آمریکا و به ادعای بوش از افغانستان و عراق بیرون رانده شده‌اند.

وی از قرار گرفتن کشورهایی نظیر گرجستان و اوکراین در مسیر آزادی و استقلال دفاع می‌کند. کوبا که به واسطه وداع فیدل کاسترو از قدرت و روی کار آمدن رائول که مواضعی نرم‌تر در قبال آمریکا دارد، مورد تحسین بوش قرار می‌گیرد. رابرت موگابه رئیس‌جمهوری زیمبابوه به دلیل خودداری از آنچه که بوش برگزاری انتخابات عادلانه می‌خواند نکوهش می‌شود. دومین مسوولیت سازمان ملل از نگاه بوش، پایان دادن به گرسنگی و بیماری در سطح جهانی است. مبارزه با بیماری‌هایی نظیر ایدز و مالاریا و وبا که هر ساله در همین مجمع اعضا بر سر ریشه‌کنی آنها توافق می‌کنند. سومین رسالت این سازمان خط بطلان کشیدن بر بی‌سوادی تک تک افراد در هر نقطه از این جهان است. بوش تاکید می‌کند که حق تحصیل ابتدایی‌ترین حق افراد است. چهارمین و آخرین مسوولیت اما مبارزه با فقر و ناامیدی است.

● بیست و چهارم سپتامبر ۲۰۰۸: اجماع جهانی، تروریسم، روسیه

جورج بوش در جامه چهل و سومین رئیس‌جمهور ایالات متحده برای آخرین بار در جایگاه بالاترین مقام این کشور در مجمع عمومی سازمان ملل قرار گرفته و با رهبران جهان وداع می‌کند. رئیس‌جمهوری که در هر هفت سخنرانی پیشین سازمان ملل را به‌گونه‌ای زیرکانه مورد انتقاد قرار داده بود این‌بار اعتراف می‌کند که مشکلات جهانی تنها با همکاری همه‌‌جانبه کشورهای عضو این سازمان قابل حل خواهد بود. روسیه به واسطه حمله به شریک منطقه‌ای ایالات متحده، گرجستان در آخرین نطق جورج بوش به شدت مورد انتقاد و نکوهش قرار می‌گیرد. بوش بار دیگر از تروریسم نام می‌برد و از لزوم مبارزه جهانی با این پدیده. اوضاع نابسامان اقتصادی اما بیش از پیش بر سخنان رئیس‌جمهور سایه افکنده است. ادامه حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان و عراق از جمله تاکیدات بوش است. آقای رئیس‌جمهور از ظهور ابر قدرت‌های جدید اقتصادی و سیاسی مانند چین و هند استقبال می‌کند. ایران، کره شمالی و سوریه باز هم از جانب رئیس‌جمهور ایالات متحده به انزوا و طرد شدن از جامعه جهانی تهدید شدند. بوش بار دیگر خواهان اعمال تحریم‌های گسترده علیه کره شمالی و ایرانی شد که در نخستین سال‌های حضور بوش در کاخ سفید به واسطه مخالفت با سیاست‌های واشنگتن در محور شرارت قرار گرفتند. رئیس‌جمهور ایالات متحده تمام تلاش خود را به کار گرفت تا رنگ و بوی وداع به آخرین سخنرانی نبخشد. اما کدام یک از رهبران جهان هنگام سخنرانی بوش چندین‌بار تصویر جان مک کین جمهوریخواه یا باراک اوبامای دموکرات را در نشست سال آتی مجمع عمومی در ذهن مزه مزه نکردند؟

جورج دبلیو بوش چهل و سومین رئیس‌جمهور ایالات متحده در طول دو دوره حضور در کاخ سفید، روابط پرفراز و فرودی را با سازمان ملل تجربه کرد. در سال ۲۰۰۳ میلادی کاخ سفید بی‌توجه به قطعنامه سازمان ملل - که استفاده از زور علیه کشور دیگر را ممنوع اعلام کرده است - به عراق حمله کرد. جان بولتون که به مخالفت با مرجعیت سازمان ملل در معادلات بین‌المللی شهرت دارد، به دستور شخص بوش به عنوان نماینده ایالات متحده راهی مقر این سازمان شد. زمانی که هانس بلیکس به عنوان بازرس تسلیحاتی سازمان ملل به منظور بررسی صحت ادعای کاخ سفید مبنی بر دستیابی صدام حسین به تسلیحات کشتار جمعی به عراق سفر کرد، جاسوسان آمریکایی دفترش در ساختمان سازمان ملل و منزلش در نیویورک را مورد بازرسی قرار دادند. برملا شدن این مسئله ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به کاخ سفید و اعتبار جورج بوش بود. در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۰۶ هوگو چاوز رئیس‌جمهوری ونزوئلا از همان تریبونی که بوش چند ساعت قبل جهانیان را مخاطب قرار داده بود، رئیس‌جمهور آمریکا را شیطان خواند. کمتر از دو ماه دیگر جورج بوش کرسی خود را یا به شریک جمهوریخواهش جان مک کین می‌سپارد و یا به کاندیدای سیاه چرده و دموکرات این رقابت باراک حسین اوباما.

منفورترین رئیس‌جمهور تاریخ سیاسی آمریکا در حالی از کاخ سفید اسباب‌کشی می‌کند که به هیچ کدام از دغدغه‌هایش در طول این هشت سال پایان نداده است. تروریسمی که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ بارها از زبان بوش شنیده شد همچنان امان نیروهای ناتو در افغانستان را ربوده است. خشونتی که بوش به دنبال ریشه‌کنی آن بود هر روز حمامی از خون در عراق به راه می‌‌اندازد. اشاعه دموکراسی که بهانه آمریکا برای حمله به این دو کشور بود تبدیل به شعاری دلفریب اما غیرقابل تحقق شده است. صلح میان اسرائیل و فلسطین همان رنگ و بوی رویا را دارد و البته آمریکا دیگر آن ابرقدرت محبوب بسیاری از قلب‌ها نیست.

محمدحسین باقی

سارا معصومی