سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

مرزبندی سرزمین كسب و كار


مرزبندی سرزمین كسب و كار

همه كارآفرینانی كه به تنهایی كسب و كاری را آغاز نموده اند و در اول راهند, با مشكلاتی روبه رو هستند یكی از چالش های پیش روی شما اینست كه می خواهید حدود و مرزهایی برای خودتان و دیگران مشخص كنید تا اطرافیان شما بدانند كه با وجود یك عضو خانواده یك كارآفرین باید چه كار كنند, چطور به شما كمك كنند, در چه مواقعی تنهایتان بگذارند كه به كارهایتان برسید

همه كارآفرینانی كه به تنهایی كسب و كاری را آغاز نموده‌اند و در اول راهند، با مشكلاتی روبه‌رو هستند كه اگر خانواده‌ای هم داشته باشند، دشواریها فزون‌تر خواهند شد. اگر شما هم چنین فردی باشید قطعاً‌ با سخنان من آشنایید. یكی از چالش‌های پیش روی شما اینست كه می‌خواهید حدود و مرزهایی برای خودتان و دیگران مشخص كنید تا اطرافیان شما بدانند كه با وجود یك عضو خانواده یك كارآفرین باید چه كار كنند،‌ چطور به شما كمك كنند، در چه مواقعی تنهایتان بگذارند كه به كارهایتان برسید و بدانند كه ممكن است با وجود كارآفرین بودن پدر یا مادر با چه مشكلات و محدودیت‌هایی مواجه شوند.

● حالا چند مثال برایتان می‌گویم :

اول یك سوال : از بین چهار گزینه بهترین پاسخ را برای پرسش زیر پیدا كنید :

شما به عنوان یك كارآفرین تازه كار می‌خواهید بیش از همه درباره كدامیك از این امور برای اطرافیانتان حد و مرزی مشخص نمایید؟

۱) صحبت كردن با همسایه‌ای كه اتومبیلش را در جای پارك شما پارك كرده است.

۲) مشخص كردن زمانی خاص برای خوابیدن بچه‌ها.

۳) یادآوری به اطرافیان كه هنگام كار كردن مزاحم شما نشوند.

۴) گفتن این كه ممكن است مدتی بعد مشغله‌تان بیشتر شود.

اگر پاسخ شما «همه گزینه‌ها» باشد، معلوم می‌شود كه به خوبی از مشكلات و چالش‌های حرفه‌تان آگاهی دارید. در واقع «همه گزینه‌ها» بهترین پاسخ است.

● حالا ببینیم كه منظور ما از تعیین حد و مرزها چیست.

به زبان ساده هنگامی كه شما به عنوان یك كارآفرین نیازهایتان را برای دیگران توضیح می‌دهید، حدود و مرزهای مورد نظرتان را معین می‌نمایید. برای این كه این پروسه به خوبی جلو رود، لازمست كه خودتان از نیازها، مشكلات، محدودیت‌ها‌‌ی روابط با دیگران و حضور در كنار خانواده كاملا با خبر باشید و اموری كه برایتان مهم هستند را به طور دقیق ذكر كنید.

سپس این مطالب را برای كسانی كه به نحوی بر زندگیتان تاثیر و نقش بارزی دارند مطرح كنید و با احترام از آنها بخواهید كه با شما همكاری كنند.

دقت كنید كه این حدود و مرزها باید «سالم» باشند به این معنا كه باعث تنش و رنجش و دلخوری در خانواده و میان دوستانتان نشوند. باید این‌ها در عین محدودیت طوری وضع شوند كه نه تنها دیگران را آزار ندهند بلكه شادی و لذت را هم به خودتان و خانواده‌تان هدیه كنند. در این حالت كارآفرین با خونسردی و آرامش كارهایش را سر و سامان می‌دهد، انرژی بالایی دارد و می‌تواند كسب و كارش را به موفقیت برساند به علاوه از بودن كنار خانواده‌اش لذت ببرد. در این جا روش‌های تعیین حد و مرزهای مفید و سالم كه به شما و خانواده‌تان كمك خواهند كرد را برمی‌شماریم. مطالعه این گفته‌ها شما را راهنمایی می‌كنند :

حرف اول و آخر این پروسه «كنترل» است. می‌توانیم این‌طور بگوییم كه شما با وضع این محدودیت‌ها، خود را در حبابی قرار می‌دهید كه كنترل ورود و خروج هر چیز خارجی در دست شماست.

▪ مواردی كه در زیر می‌آوریم آنهایی هستند كه مهار و كنترلشان در حیطه قدرتتان است :

ـ حرفه‌ای كه انتخاب می‌كنید. جالب است یا این كه دوستش ندارید؟

ـ اشخاصی كه با شما كار می‌كنند. یادتان باشد كه اینجا دیگر رئیسی در كار نیست كه مجبور باشید برایش كار كنید و هیچ اعتراضی هم نكنید!

ـ مدت زمانی كه برای كارتان اختصاص می‌دهید. كم یا زیادش به خواست و توان و حجم كارتان بستگی دارد. كارتان عقب مانده است؟ خب دیگران را سرزنش نكنید. شما هستید كه مرزها و محدودیت‌هایتان را مشخص نكرده‌اید. بقیه مقصر نیستند. خودتان باید مشكلات خود را یادآور شوید و حدودی مشخص نمایید.

ـ تعیین كارهایی كه دوست دارید در زمان كار كردن انجام دهید.

یادتان باشد كه فعالیت‌های مثمرثمر و مفید را بگنجانید و از حاشیه رفتن پرهیز كنید.

ـ طرز رفتار و صحبت كردن دیگران با شما. هر رفتاری كه شما را آزار می‌دهد و هر صحبتی كه ناخوشایند و ناامیدكننده است را كنار بزنید و با آن شخص یا اشخاص رابطه برقرار نكنید. گاهی اوقات كلمات و واكنش‌های دیگران آنچنان قدرتی دارند كه تصور نمی‌كنید. پس از شنیدن سخنان منفی، ناامیدكننده و مخرب اعصاب و روحیه سخت‌ دوری كنید. مواجهه با رفتار ومنش‌های توهین‌آمیز و تمسخرآمیز هم چنین تاثیراتی دارند.

ـ فاكتورهایی كه در نیل به موفقیت‌ تاثیر گذارند. اگر می‌خواهید كه برای كارتان مدت زیادی صرف كنید، به مشتریان بگویید و مدت زمان مورد نظرتان را مطرح كنید. این‌طوری لازم نیست كه چند شب آخر تا صبح بیدار بمانید تا به موقع كارتان را به مشتری تحویل دهید.

مواردی كه در بالا ذكر كردیم محدودیت‌ها و مرزهای «سالم» هستند. دقت كنید كه وضع حدود و مرزها به معنی تسلط بر دیگران و كنترل رفتار آنها نیست. در حقیقت می‌توان این‌جور خلاصه كرد كه شما با انجام این كار، تصمیم می‌گیرید كه چطور در مقابل رفتار دیگران «پاسخ» دهید نه «عكس‌العمل».

مثلاً كارمندان و همكاران شما آن‌طور كه باید كار نمی‌كنند و توجه ندارند كه پروژه پیش رو عقب است و باید سخت كار كنند. در این جا دستور دادن و وادار كردن آنها به كار كردن پاسخگو نیست. بلكه باید از ابتدا رفتار و منش كاریشان را كنترل كنید تا فضایی پركار و پربار خلق شود. در عین حال كنترل غیرمستقیم و تعیین حدود و مرزهای مشخص كاری باعث می‌شود كه بین شما و كارمندانتان هم تنش و دلخوری به وجود نیاید.

حالا به سراغ حد و مرزهای «ناسالم» می‌رویم كه به جای كمك به پیشبرد روند كار سیر پیشرفت آن را در شیبی نزولی قرار می‌دهند.

▪ این‌ها گفتگوهایی هستند كه از وضع محدودیت‌های بد و مخرب حكایت دارند :

ـ «تو اصلا اجازه ندادی من نظرم را بگویم»

ـ «سه تا از مشتری‌ها هنوز پول ما را نداده‌اند.»

ـ «تو نباید مزاحم كار من بشوی»

به نظر آشنا می‌رسند، نه؟ وضع این‌گونه حد و مرزهای ناسالم و تنش‌زا باعث می‌شود كه درآمد كسب و كارتان افت كند، انرژی و انگیزه‌تان تقلیل یابد، فرصت‌ها را از دست بدهید و بالاخره موفق نشوید.

حالا سوال اینست كه چطور از گیرافتادن در اینچنین دام‌هایی پرهیز كنیم؟ و چرا مردم و صاحبان كسب و كار این‌طور محدودیت‌هایی را به وجود می‌آورند؟

به واقع می‌توانم بگویم كه علت دقیقش را نمی‌دانم ولی چند مثال می‌آورم و توصیه‌ها و پیشنهاداتم را هم در پایانشان ارائه خواهم داد. لازم به ذكر است كه با عجله و بدون تحقیق و بررسی در امور شخصی خودتان، خانواده‌تان و كسب و كارتان به دنبال پیدا كردن این تله‌ها نروید. این كار ساده‌ای نیست و نیاز به تعمق و همفكری دارد. پیدا كردن نقاط سیاه و تاریك این دایره ارتباطی به آسانی میسر نمی‌شود. باید از یك دوست مورد اعتماد، مشاور یا كارشناس روابط بین فردی كمك بگیرید.

● در اینجا چند اشتباه رایج ارتباطی ذكر شده‌اند :

▪ مردم اغلب اوقات به خاطر خشم و ناراحتی خودشان، دیگران را سرزنش می‌كنند.

یك بار یكی از دوستان خردمندم گفت : «اگر سرزنش كنی، چیزی یاد نمی‌گیری.» اگر به خاطر مشكلات و محدودیت‌های خودتان بقیه را نكوهش كنید به این معناست كه شما مسئولیت كارهایتان را بر عهده نمی‌گیرید. بنابراین انتقال خشم و سرخوردگی خود به دیگران و شماتت نمودن آنان تنها انرژی شما را هدر می‌دهد. پس دست از این رفتار بردارید و به فكر پاسخی مناسب باشید نه عكس‌العملی تند و خشمگینانه. مسئولیت اعمالتان را قبول كنید و ببینید كه اشكال كار از كجاست سپس یك محدوده و مرزهای مناسب و سالمی‌ تدوین كنید.

▪ مردم از تعارض و تضاد می‌ترسند.

بله ممكن است كه اعلام محدودیت‌های شما و تعیین حد و مرز برای دیگران به واكنش های احساسی و عاطفی متضاد بینجامد.

به همین جهت بسیاری حاضرند همچنان با ناراحتی و تنش كار كنند ولی این واكنش‌های احتمالاً ناخوشایند احساسی را تجربه ننمایند.

یك راهی كه ممكنست مفید باشد اینست كه به خود بگویید : «اگر من این كار را انجام دهم، بدترین واكنش آنها چطور می‌تواند باشد؟» زمانی كه آن را تصور كنید، برایش اسم بگذارید و آن را برای خودتان شرح دهید، دیگر آنقدرهاهم ترسناك نخواهد بود. از طرف دیگر اتفاقات خوب و خوشایند را هم در نظر آورید.

▪ مردم دوست دارند كه دیگران را راضی كنند.

بدانید كه هیچ وقت نمی‌توانید همه را خرسند و راضی كنید. پس بهتر است در ابتدا به خودتان بپردازید. اگر دنبال برآورده كردن نیازها و حل مشكلات خودتان باشید، مفهوم خودخواه بودن شما را نمی‌رساند. بدانید كه بالا بردن انرژی و انگیزه كارتان و دنبال كردن ایده‌ها و طرح‌هایتان،‌ از اخذ «تایید» دیگران خیلی مهمتر است. هنگامی كه موفق شوید، در عوض تایید، احترام و اعتماد آنها را كسب خواهید كرد.

▪ بیشتر مردم نمی‌دانند كه خواسته واقعیشان چیست و در اصل چه می‌خواهند.

اكثر مردم نیازها و تمایلات و خواسته‌های حقیقی‌شان را سركوب یا انكار می‌كنند. این عمل باعث می‌شود كه در مخمصه‌ بدی گیر بیفتند كه نمی‌دانند باید از كدام جهت بروند، خسته و عصبی و افسرده می‌شوند و با خشم و عصبانیت بسیار دیگران را سرزنش می‌كنند. این اشخاص نمی‌توانند افكارشان را سر و سامان دهند، احساساتشان را مدیریت كنند و به یكباره واكنش‌های تند و شدید هیجانی‌ نشان می‌دهند. آنها از مشكلات جسمانی هم در رنج هستند- سر درد، زخم معده، حوادث گوناگون، افسردگی و نظایر اینها- نمی‌توانند محدودیت‌هایشان را به درستی مشخص كرده آنها را برای دیگران شرح دهند. شخصی اینچنین قادر نیست حقایق و نقاط سیاه و سفید زندگی را تشخیص دهد.

برای این كه ببینید چطور می‌شود از این وضع خلاص شد ابتدا نشانه‌های ذكر شده را در وجودتان جستجو كنید و از وجود یا عدم وجودشان مطمئن شوید. آیا احساس تنش می‌كنید؟ سردرد و اضطراب آزارتان می‌دهد؟ احساس می كنید كه خسته و دلتنگ و افسرده‌اید؟

اگر پاسخ این سوالات مثبت است، پس باید دست به كار شوید و تغییری صورت دهید. اگر از شروع این كار می‌ترسید و مضطرب شده‌اید،‌ عجله‌ای در كار نیست. مدتی وقت بگذارید و به تدریج این رفتارها را كنار بگذارید و همان‌طور كه گفتم ابتدا باید با خودتان رو راست باشید و خواسته اصلیتان كه سركوبش كرده‌اید را زنده كنید. آن وقت است كه می‌توانید آرامش پیدا كرده با تفكر و تعمق و تحقیق و بررسی به آن بپردازید. زمانی كه خواستید كسی را سرزنش كنید و مسئولیت كارهایتان را گردن نگیرید، مكث كنید، نفس عمیقی بكشید، مسئله را از نظر بگذرانید و سپس پاسخ دهید.

پس از این پروسه، انرژی منفی و عصبی وجودتان را به روشی چون فعالیت‌های ورزشی و موسیقی رها كنید.

مترجم : آذین صحابی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.