شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

سن فرار دختران از خانه به زیر ۱۴ سال رسید


سن فرار دختران از خانه به زیر ۱۴ سال رسید

می گوید از خانه فرار کرده ام و این فرار یعنی عصیان عصیان علیه ناپدری و فقر شاید سرنوشت او آن قدرها گنگ نیست آوارگی در خیابان و تن دادن به هر چه که ذهن تو, نه ما آن را غریب و غیراخلاقی می داند

‌● بررسی آسیبی اجتماعی در گفت وگو با شهربانو امانی

می گوید از خانه فرار کرده ام و این فرار یعنی عصیان. عصیان علیه ناپدری و فقر شاید. سرنوشت او آن قدرها گنگ نیست. آوارگی در خیابان و تن دادن به هر چه که ذهن تو، نه ما آن را غریب و غیراخلاقی می داند. سرنوشتی که همان عصیان برایش رقم خواهد زد. او، اما عصیان کرده تا به خوشبختی برسد، دنیایی تازه و مرفه. فرار نکرده تا برچسبی نازیبا بر پیشانی اش حک شود. اما چه دردناک است این برچسب لعنتی که دیگر پاک نمی شود. سراغ شهربانو امانی کارشناس امور زنان می رویم تا از دختران فراری برای مان صحبت کند.

پدیده دختران فراری، پدیده یی است که در عرض چند سال گذشته، صحبت از افزایش آن بوده است، پس این پدیده باید تعریفی عام داشته باشد. چون، بسیاری از دخترانی که در خیابان ها زندگی می کنند، در واقع از خانواده فرار نکرده اند، بلکه امکان مالی برای داشتن نوعی سرپناه را ندارند. در حالی که دختر فراری کسی است که علیه خانواده طغیان کرده و نتوانسته سنت های خانواده را تحمل کند. به نظر شما، این نوع تقسیم بندی درست است؟

دختر فراری یعنی کسی که از خانواده فرار کرده و به خانواده پشت پا زده. یعنی کسی که خروج از خانه داشته است. منتها دختران فراری، لاجرم دختران خیابانی نیستند. همه زنان و دختران خیابانی فراری نیستند. بعضی از زن ها یا دختران ممکن است در خیابان زندگی کنند به این دلیل که سرپناهی ندارند یا از روستاها به شهر مهاجرت کرده اند و چاره یی ندارند جز اینکه در خیابان کار و زندگی داشته باشند.

دختران فراری را باید ورای این بحث دید. بسیاری از دختران خیابانی رفتارهای غیراخلاقی هم دارند، اما الزاماً دختر فراری به سمت مسائلی مثل تن فروشی کشیده نمی شود. البته من سعی می کنم به جای فرار کلمه بهتری پیدا کنم شاید گریزان شدن از خانه اصطلاح بهتری باشد. این موضوع با بحث در مورد عوامل گریز از خانه بهتر معلوم می شود.

حالا که تعریف این قشر به نوعی با عوامل ارتباط پیدا می کند، از عوامل صحبت کنید. عوامل گریز از خانه به نظر کارشناسان بیشتر، مسائل و مشکلات خانوادگی است. خشونت های جسمی و روحی موجود در خانه اعم از تنبیه یا توهین و تحقیر. در بسیاری از خانواده ها هم شرایط اجتماعی تغییر پیدا کرده و نوعی گسست بین نسلی ایجاد کرده است. یا بسیاری تفاوت های فرهنگی دیگر دختران جوان و خانواده ها.

از طرف دیگر، الان جوانان و نوجوانان مثل گذشته نیستند که به راحتی همه چیز را تحمل کنند. آستانه تحمل جوانان پایین تر آمده. جوانان نمی توانند هوش هیجانی را به راحتی کنترل کنند و تصمیمات آنی می گیرند. بر اساس آمارها، بیشتر دختران از خانواده هایی فرار می کنند که سطح سواد والدین کم است. در حالی که این آمار، در خانواده هایی با سطح سواد بالا بسیار اندک است.

این مساله سواد در بین خود دختران هم نقش عمده یی دارد. یعنی بسیاری از آنها که فرار می کنند، افرادی هستند که ترک تحصیل کرده اند. در هر صورت این شاخص ها را به چند دسته می توان تقسیم کرد؛ بدسرپرستی والدین عامل اصلی فرار از خانه است. بعد از آن اعتیاد والدین است. آزار و ضرب و شتم رتبه سوم را دارد و فقر با وجود اینکه بسیاری بر آن تکیه می کنند چهارمین عامل فرار دختران از خانه است. در حقیقت سرپرستی مناسب نداشتن پدران یکی از عوامل عمده است. طلاق هم البته عامل مهمی است. در حقیقت سرد شدن کانون خانواده در دختران بسیار تاثیر می گذارد.

● از سرپرستی نامناسب پدر صحبت به میان آوردید. فکر نمی کنید اینجا نوعی خلأ قانونی وجود دارد. اینکه دختر بتواند از این سرپرستی نامناسب به نهادی شکایت کند؟

در قانون این اجبار و الزام وجود دارد که مرد باید نفقه زن را تامین کند، اما هیچ جای قانون به صورت صریح نیامده است که پدر موظف به تامین نیازهای مادی فرزند است. البته در عمل و عرف قانون نانوشته یی هست که برطبق آن پدر باید معیشت فرزندان را تامین کند. به نوعی خانواده هایی که مشکلات متعدد دارند، خانواده هایی هستند که پدر در آنها نقش آفرینی مفید و موثر ندارد. طبق نظر کارشناسان خنثی بودن و بی توجه بودن پدر دامن می زند به خروج فرزندان از خانواده.

واقعیت این است که تمام تصمیمات اقتصادی و اجتماعی دولت بر خانواده ها تاثیر می گذارد. وقتی شرایط اقتصادی به گونه یی است که پدر خانواده مجبور است چند جای مختلف کار کند، دیگر توانایی این را ندارد که برای فرزندان وقت مناسب بگذارد. نزدیک ترین فرد به عنوان یک غیرهم جنس به دختری که به سن بلوغ وارد می شود، پدر است. اگر دختر ارتباط صمیمی با پدر داشته باشد، پدیده فرار از خانه کاهش پیدا می کند. آموزش دختران، پدران و حتی مادران در این زمینه می تواند موثر باشد که متاسفانه وجود ندارد.

● شما در عواملی که برشمردید به معضلات و تضادهای فرهنگی هم اشاره کردید، می توانید این موضوع را بیشتر توضیح دهید؟

امروزه وسایل ارتباط جمعی بسیار گسترده شده است. دخترانی هم که فرار می کنند متعلق به خانواده های کم سواد هستند. یعنی در این خانواده ها مشکل دختران حل نشده باقی می ماند. تنها مشکل فقر مادی نیست. فقر فرهنگی هم مشکل بزرگی است. جوان امروز، تنها از خانواده آموزش نمی بیند. بلکه از صدا و سیما، ماهواره، اینترنت و در کنار اینها سینما بیشترین تاثیر را از گروه همسالان می گیرد. نرم افزارهای دیداری و شنیداری در تکوین شخصیت افراد نقش بسیار مهمی دارند.

اگر خانواده نتواند این مظروف را پر کند دیگران آن را پر می کنند. از طرف دیگر، بیش از بیست و سه نهاد، امروزه در جامعه هست که نقش فرهنگی و تربیتی دارند، اما این نهادها وظایف خود را به درستی انجام نمی دهند و تضادهای فرهنگ سنتی با فرهنگ جدید را حل نمی کنند. خانواده ها، مهمترین مسوولیتی که دارند، یعنی تربیت فرزند را به عهده نهادهایی مثل مدرسه و دانشگاه گذاشته اند. به همین خاطر بین آموزش های اجتماع و خانواده ها هم نوعی تضاد به وجود آمده. شاید با یک مثال بهتر موضوع روشن شود.

دختران جوان در سنی خاص دوست دارند مورد توجه باشند. چه اشکالی وجود دارد اگر معلمان تربیتی مسابقه آرایش مو برگزار کنند؟ در محیطی مثل مدرسه، که محیطی امن است و دختران در دید نامحرم هم قرار نمی گیرند. این نوع برنامه ها می تواند هیجانات جوانان را تخلیه کند چون امکانات مالی هنگفتی هم دارند. یا به مساجد نگاه کنیم. این نهاد نتوانسته تضاد فرهنگی را حل کند. این غفلت، بخشی مربوط به زمان جنگ است و از دیگر طرف به دلیل به روز نشدن سیستم آموزش بوده است.

● شما معتقدید نهادهای آموزشی نتوانسته اند خود را با نیازهای روز جوانان هماهنگ کنند، این یک روی سکه است و روی دیگر تضاد فرهنگی است که میان خانواده ها و مدارس وجود دارد. این تضاد چرا شکل گرفته است؟

از دیرباز ایرانی با تضاد فرهنگی زندگی کرده است. از زمان قبل از انقلاب خانواده ایرانی با هر نوع وسیله تازه مخالفت کرده است. جامعه ایران، جامعه یی است مذهبی. در جامعه مذهبی باید فتاوا و الگوهای دینی رعایت شود.

زهرا بیگدلی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.