دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

صدای دخترانه برای عروسک‌های پسر


صدای دخترانه برای عروسک‌های پسر

با توجه به این که خواهرانم احترام و مرضیه به کارهای هنری علاقه‌مند بودند، من هم به این حرفه علاقه‌مند شدم و از دبستان کارهای هنری را شروع کردم. هر چه مرضیه به سمت کارگردانی بیشتر …

با توجه به این که خواهرانم احترام و مرضیه به کارهای هنری علاقه‌مند بودند، من هم به این حرفه علاقه‌مند شدم و از دبستان کارهای هنری را شروع کردم. هر چه مرضیه به سمت کارگردانی بیشتر می‌رفت، من به سمت بازی در کارهای کودک و عروسکی گرایش پیدا می‌کردم. البته مرضیه به کارگردانی کارهای کودک علاقه نشان می‌داد و من در کنار او کار می‌کردم. تا این که سال‌ها گذشت و در دبیرستان به شکل حرفه‌ای‌تر ادامه دادم. در دبیرستان گروه تئاتری به سرپرستی جمشید شاه‌محمدی داشتیم که ضبط‌‌های تلویزیونی انجام می‌دادیم و در شهرستان‌های مختلف هم اجرا داشتیم. در آن سال‌ها برای مردم خیلی عجیب و غریب بود که یک دختر در گروه تئاتر برای اجرا به شهرستان‌ها می‌رود. چنین مساله‌ای معمول نبود.

تا این که من وارد دانشکده هنرهای زیبا شدم. در زمان دانشکده هم یک گروه نمایش داشتیم و نمایش‌های مختلفی را اجرا می‌کردیم. همیشه کار برای کودکان برایم اولویت داشت، چون من عاشقانه بچه‌ها را دوست دارم و همیشه هم علاقه‌مند به کار کردن برای بچه‌ها بوده و هستم. از همان سال‌ها ارزش کار برای کودک را درک کرده و معتقدم باید بهترین کارها را برای بچه‌ها انجام داد.

به یاد دارم در کلاس‌های دانشکده غیبت می‌کردم تا برای بازی در یک کار کودک بروم. استادانم وقتی می‌دیدند من غیبت دارم، می‌گفتند دوباره راضیه رفت سگ و گربه شود! دلیل این غیبت‌ها به خاطر این بود که کار برای بچه‌ها را خیلی دوست داشتم. هنوز هم کار برای بچه‌ها اولویت دارد. همیشه در کارهای عروسکی و کودک نقش گویندگان پسر را به من می‌دادند. نمی‌دانم چرا این اتفاق می‌افتد، حتی وقتی در تئاتری به کارگردانی رضا بابک بازی کردم نقش پسری ده و ۱۲ ساله را بهم دادند. مردم هم متوجه نمی‌شدند من دختر هستم و نقش یک پسر را بازی می‌کنم. گوینده نقش دم‌دراز در «مدرسه موش‌ها» هم بودم. گویندگی این نقش برایم خاطرات بسیاری داشت. چون دم‌دراز، یک پسر بچه بازیگوش، زبل و خیلی بامزه بود. در «خونه مادربزرگه» هم جای مراد حرف می‌زدم یا در «قصه‌های تابه‌تا» جای نخودی که قصه یکی از قسمت‌‌های این مجموعه بود، صحبت کردم. البته در کارهای همسرم هم به جای عروسک‌هایی مثل اردک و... حرف زده‌ام. من تا به حال گویندگی خیلی از عروسک‌ها را انجام داده‌ام، اما در میان همه آنها نخودی را از بقیه بیشتر دوست دارم، چرا که بامزگی‌های خودش را داشت.