پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

اسلام و اعتلای هنرهای سنتی ایران


اسلام و تعالی شأن معماری ایرانی نیز در دامان فرهنگ اسلام به رویش و پویشی بی نظیر درآمد و شیوه های مختلفی یكی پس از دیگری پدید آمد

اسلام و تعالی شأنِ معماری

معماری ایرانی نیز در دامان فرهنگ اسلام به رویش و پویشی بی نظیر درآمد و شیوه‌های مختلفی یكی پس از دیگری پدید آمد:

شیوه خراسانی

گرچه این شیوه به ظاهر در قرن اول هجری قمری پدیدار گشت و تا قرن چهارم ادامه یافت، اما باید به خاطر داشت كه این شیوه ریشه در معماری پیش از خود داشت و بر معماری پس از خود نیز تأثیر نهاد. این شیوه در دوره‌ای بسیار پرفراز و نشیب در تاریخ كشورمان به مركزیت خراسان بالنده بود و به مرور زمان به شهرهای دیگر نیز نفوذ كرد. بناهای ساده این دوره یادآور ساده‌زیستی مسلمانان راستین صدر اسلام است. در آنها از تزیینات [انبوه ] سراغی نمی‌توانیم بگیریم؛ همچنین مردم‌واری به عنوان تأمین نیازهای اساسی مردم در این شیوه جایگاه ویژه‌ای داشت. در نحوه بكارگیری مصالح نیز سعی بر آن بود تا از مصالح بوم آورد، مصالحی كه در نزدیكی محل ساخت یافت می‌شود استفاده شود. مسجد آدینه فهرج؛ اولین مسجد ایرانی؛ در این دوره ساخته می‌شود. این مسجد تلفیقی است زیبا از آنچه معمار آن از معماری پارتی می‌دانسته با آنچه از معماری مسجد قبا – نخستین مسجد اسلامی – شنیده بوده است؛ بنایی كه از پس گذر سده‌ها همچنان سادگی و صفای خود را در عین شكوه فناناپذیرش حفظ كرده است. از بناهای دیگری كه در این شیوه آفریده شدند، می‌توان به مسجد تاریخانه دامغان، بنای نخستین مسجد آدینه اصفهان، مسجد آدینه ساوه، مسجد آدینه نایین و بنای نخستین مسجد آدینه اردستان اشاره داشت.

شیوه رازی

زمان بالندگی این شیوه را می‌توان از قرن چهارم تا قرن هشتم هجری قمری دانست. گرچه این شیوه – كه ادامه منطقی و تكامل شیوه پیشین بود- از شمال ایران آغاز شد، اما در ری به شكوفایی و كمال خود رسید. در این دوره ری در آبادترین و باشكوهترین عصر تاریخی خود به سر می‌برد. در شیوه رازی، مصالح از همان ابتدا از بهترین و مرغوبترین نوع خودانتخاب می‌شد. در طراحی مسجد هم می‌توان شاهد دگرگونی از نوع شبستانی به نوع چهار ایوانی بود كه بازشناخت معماری ایرانی اسلامی از معماری كشورهای دیگر اسلامی حایز اهمیت است. بهره‌گیری از نقش‌های شكسته، گره‌سازی با آجر و كاشی یا گره‌سازی درهم، استفاده از آجر پیش‌بر، اغراق در ارتفاع بناها و سودبردن از طاقها و گنبدهای زیبا از ویژگی‌های این شیوه است. مسجد آدینه زواره، نخستین مسجدی است كه در طرح ازشبستانی به چهار ایوانی گردانده می‌شود.

از یادگارهای این شیوه می‌توان به برج گنبد قابوس، گنبدهای خواجه نظام الملك و تاج الملك در مسجد آدینه اصفهان، بخشی از مسجد آدینه قزوین، برج‌های خرقان و ساختمان حرم حضرت عبدالعظیم اشاره كرد.

شیوه آذری

پس از فرونشستن آتش‌هایی كه به دست مغول افروخته شد، این شیوه بپاخاست و تا پیش از به حكومت رسیدن صفویان همچنان بالید.

این شیوه در دو دوره به تكامل می‌رسد: دوره اول در مراغه و دوره دوم در سمرقند. از ویژگیهای این شیوه می‌توان به ساخت بناها با خشت خام و پخته، جانشین شدن سفال منقوش به جای آجر، بهره‌گیری از گره‌سازی‌های آجری، كاشی و توأمان، سود بردن از كاشی معرق و هفت رنگ و به‌كارگیری انواع پوشش‌های طاقی و گنبدی اشاره كرد.

در این شیوه طرح بناها از تنوع چشمگیری برخوردار می‌شود: ربع رشیدی - كه مجموعه‌ای از كاروان‌سراها، دكانها، ‌حمام‌ها، انبارها و آسیاب‌ها بود- در این دوره (به فرمان خواجه رشیدالدین فظل الله) ساخته می‌شود. نیز مقبره‌الجایتو در این دوره به فرمان سلطان محمد خدابنده (الجایتو) در سلطانیه پی افكنده می‌شود.. مسجد آدینه یزد نیز از بناهای قابل توجه در این خصوص است كه شاخص آن سردر بلند آن می‌باشد ؛ سردری كه از حیث تناسب بزرگترین سردر شمرده می‌شود. از بناهای دیگر می‌‌توان به رصدخانه مراغه اشاره كرد.

مسجد در شهرهای ایران پس از اسلام به عنوان یكی از عناصر اصلی ساخت شهر و مهمترین بنای عمومی به شمار می‌رفت و در تفكرات مربوط به شهرسازی اسلامی نقشی زیر بنایی را ایفا می‌كرد؛ تا آنجا كه گاه مساجد در شهرها، طراحی‌های دیگر را مشروط به موقعیت خود می‌كرده‌اند. مساجد ایران را از نظر شیوه جایگزینی آنها در بافت شهری می‌توان به دو رده بزرگ تقسیم كرد:

اول؛ مساجدی كه شكل‌گیری آنها در بستر كالبدی شهرها بتدریج و در طی زمان صورت پذیرفته است و با عوامل مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و شهرسازی تغییر شكل یافته است.

دوم؛ مساجدی كه با طرح قبلی و گسسته از بافت كالبدی مجاور، یك بار و برای همیشه شكل فضایی آنها تعیین و تثبیت شده است ..

ایرانیان در عرصه معماری اسلامی چندان پیش تاختند كه عده‌ای معتقدند بناهای مذهبی عربی متأثر از بناهای مذهبی ایرانیان است. مانند گلدسته‌های قرینه، تزیینات و كاشیكاری‌ها از مختصات مناره‌های ایران می‌باشد..

مناره‌ها ابتدا به صورت ساده و منفرد برای گفتن اذان و آگاه كردن مسلمانان از وقت نماز به كار می‌رفت، اما پس از قرن پنجم و ششم هجری قمری ضمن پذیرش كاربردی فنی در جنب سردر ورودی‌ها و جنب ایوان‌های اصلی مساجد و سایر بناهای مذهبی، به صورت عنصری نمایشی و تزیینی نیز در آمد و جنبه نمادین به خود گرفت..

واقع شدن مساجد به عنوان عنصری اصلی از مجموعه مركز شهر یا مركز محله‌ها در مسیر گذرهای اصلی، بروشنی در ساختار شهرهای ایران نمایان است.

سرنوشت خط درایران ؛ از انجماد پهلوی تا روان نستعلیق

از دیگر هنرهایی كه در این عرصه با طلوع اسلام در ایران، مقام و منزلتی بس شریف یافت «خوشنویسی» می‌باشد و كتابت قرآن، هنر مقدس علی الاطلاق محسوب می‌شود.

نگارش یا نگاشتن به معنی نقش كردن است و حتی گفته‌اند كه لغت نقاشی تازی نیز از همین نگاشتن پارسی اخذ شده است. از این واژه پیداست كه مردمان برای نمودن افكار و رسانیدن مقاصد خود به «نقش خیال» كه همان نگارش می‌باشد می‌پرداخته‌اند؛ چه اینكه واژه «انگاشتن» به معنای «پنداشتن» هم از ماده نگاشتن به نظر می‌رسد. زیرا «انگاشتن» به معنی رسم چیزی در كانون «خیال» است. به گفته حافظ:

هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال

با كه گویم كه در این پرده چه‌ها می‌بینم

در اساطیر و متون باستانی ایران آمده است كه ایرانیان باستان، خط و شیوه نگارش آن را می‌دانستند. در اسطوره‌شناسی ایران باستان، اختراع خط به «تهمورث زیناوند» نسبت داده شده است به این ترتیب كه:

«چون تهمورث پیشدادی در جنگ بر اهریمن پیروز شد و دیوان مغلوب پادشاه ایران شدند از او خواستند كه از كشتنشان صرف‌نظر كند و گفتند: اگر ما را از بند رهایی بخشی در عوض به تو هنری خواهیم آموخت كه تا این زمان نشناخته باشی...»

در كتاب «دانشوران ناصری» به نقل از «عبدالله بن عباس» آمده است كه گفت:

«از رسول خدا (ص) پرسیدم: معنی آیه اوثاره من علم چیست؟ فرمود خط است كه علم به وسیله آن در روزگار باقی می‌ماند.»

حضرت رسول اكرم (ص) در آموختن خط و كتابت به مسلمانان علاقه فراوان داشتند، بطوری كه در جنگ بدر كه عده‌ای از قریش به اسارت مسلمانان در آمدند، پیامبر بزرگوار اسلام آزاد ساختن را مشروط به تعلیم خط و كتابت به مسلمانان قرار دادند. این معنا از تأویل حدیث نبوی بر می‌آید: «من كتب بسم الله الرحمن الرحیم بحسن الخط فقد دخل الجنه بغیر حساب» (یعنی: كسیكه بسم الله الرحمن الرحیم را به زیبایی بنویسد به یقین بی‌حساب داخل بهشت می‌شود). و از قول حضرت علی (ع) مستفاد می‌شود كه: «الخط الحسن للفقیر مال و للغنی جمال و للاكابر كمال» (یعنی: خط خوب برای فقیر مال است و برای غنی جمال و برای بزرگان كمال).


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.