جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
لولیتا Lolita
رمانی از ولادیمیر ناباکوف (۱۸۹۹-۱۹۷۷)، نویسنده امریکایی روسنژاد، که در ۱۹۵۸انتشار یافت. داستان عشقبازی یک مرد چهلساله و یک دختربچه آتشپاره هم در امریکا و هم در اروپا غوغایی برانگیخت و برای نویسنده واقعی سباستین نایت و پاراد سرو صدایی به پا کرد که تقریباً حیرت انگیز بود، زیرا در سرگذشت این عشق گناهآلود پاکی و صداقتی هست که قاتل را دلپذیرتر و حتی، از نظر اخلاقی، پاکتر از مقتول جلوه میدهد.
هامبرت تا پایان عمر داغ عشق کودکانهای در سینه دارد و آن عشق به آنابل است: دختر کوچکی که در ساحل جنوبی فرانسه در آبهای مدیترانه آبتنی میکرد و در چهاردهسالگی به بیماری تیفوس در گذشت و باعث شد که همبرت نتواند به والچکا، زن اولش، دل ببندد. دوری از وطن و افزایش سن و اهریمن درون، همه دست به دست هم میدهند تا نگذارند که او در راه راست بماند. همینجاست که لولیتا وارد زندگیاش میشود.
لولیتا نام واقعیاش دولورس سات، دختر بانو هیز موجر اوست.
هامبرت چهل ساله ورزشکار و فرهیخته به خاطر این دختر نوبالغ با مادر او، این بیوه آتشین مزاج، این «عجوزه» ازدواج میکند. اما سرنوشت بقیه کارها را سامان میدهد.
بانو هیز دفتر یادداشتهای خصوصی شوهر تازهاش را مییابد و میخواند و بر اثر خشمی که سرتا پای وجودش را فراگرفته است، تصادفاً زیر اتومبیلی میرود و کشته میشود.
آنگاه زندگانی واقعی برای هامبرت آغاز میشود: خود را قیم دختر یتیم میکند و به چشمچرانی و پرستش تن او میپردازد. اما لولیتای لوند و شیطانصفت، آن باکره دروغین، هامبرت را وا میدارد تا او را معشوقه خود کند، و همینجاست که زندگی دوزخی مرد عاشق آغاز میشود.
در بزرگراهها و و رستورانها و هتلهای سرتاسر امریکا، هامبرت میکوشد تا معشوقه خود را از کنجکاوی دیگران دور بدارد و خود را از انجراف اخلاقی و از تمایلات فساد آمیز آن دختر آتشپاره حفظ کند و این زندگی دو نفره عجیب را که در آن هم نقش حامی سختگیر و پدروار و هم نقش عاشق فرمانبردار را بر عهده دارد طولانیتر سازد.
دخترک امریکایی، عاری از میل جنسی واقعی و به دور از هر گونه شفقت، زندگی آن مرد سادهدل و احساساتی اروپایی را در هم میریزد و بر آن تسلط مییابد و سرانجام به سراغ مرد دیگری میرود.
اما همین جاست که هامبرت، آن عاشق تنها مانده، در پایان گشت وگذاری دورانی در سر تا سر سرزمین عجیب و نامتعارف امریکا، و در لحظهای که خود را برای همیشه جداشده از معشوقه ازدواج کرده خود میبیند، به صورت مجری عدالت درمیآید و کوئیلتی، فاسق قبلی لولیتا، را با شلیک گلوله از پا درمیآورد « تا لولیتا در روح نسلهای آینده همیشه زنده بماند».
ناباکوف با سبک نگارشی خاص، روان انسان را تحریر میکند؛ انسانی که دوزخی درونی را دست مایه خوشبختی ناممکن خود میسازد.
ابوالحسن نجفی. فرهنگ آثار. سروش
۱. Vladimir Nabokov ۲.Parade ۳.Humbert Humbert ۴.Annabelle ۵.Valetchka ۶.Dolores ۷.Haze ۸.Quilty
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران تهران انتخابات عراق دانشگاه تهران رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم روز معلم نیکا شاکرمی مجلس
سیل آتش سوزی هواشناسی شهرداری تهران آموزش و پرورش یسنا پلیس قوه قضاییه فضای مجازی معلم زلزله سلامت
قیمت خودرو تورم سهام عدالت قیمت طلا سازمان هواشناسی خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت سکه ایران خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان
مهران غفوریان ساواک موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ سینمای ایران تبلیغات نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس انگلیس نوار غزه اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان آتیلا حجازی باشگاه استقلال علی خطیر لیگ برتر بازی لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی فناوری آیفون گوگل ناسا مدیران خودرو تلفن همراه
خواب طب سنتی کبد چرب فشار خون بیماری قلبی