سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مجله ویستا

حكمت های تحریم ربا


حكمت های تحریم ربا

با حاكمیت فرهنگ ربا, انجام كارهای نیك و اساسی برای پایداری حیات اجتماعی رنگ می بازد و به استوارسازی زیربناهای اقتصادی توجه نمی شود انسان, رسالت و مسؤ ولیت مهم و بزرگ خود را در این زمینه ها از یاد می برد و سرمایه گذاری و گردش درست دارایی ها در گردونهٔ انحرافی و ویرانگر می افتد و جایگاه بایستهٔ خود را نمی یابد

این‌ مقاله‌ كه‌ از بخش‌های‌ متعدد تشكیل‌ شده، ابتدا با استفاده‌ از آیات‌ و روایاتِ‌ ربا، حكمت‌های‌ زیر را به‌ صورت‌ فلسفهٔ‌ تحریم‌ ربا معرفی‌ می‌كند:

۱. هدایت‌ سرمایه‌ها به‌ سمت‌ فعالیت‌های‌ مولد

۲. هدایت‌ سرمایه‌ها به‌ سمت‌ فعالیت‌های‌ مفید

۳. هدایت‌ انسان‌ها به‌ سمت‌ تعادل‌ روحی‌ و روانی.

در بخش‌ دوم، به‌ تبیین‌ عظمت‌ گناه‌ ربا در اسلام‌ می‌پردازد و در بخش‌ سوم، با رد‌ عقلایی‌ بودن‌ ربا در اقتصاد، راه‌كارهای‌ اسلامی‌ برای‌ جریان‌ پول‌ و سرمایه‌ را تبیین‌ می‌كند و به‌ مواردی‌ چون‌ قرض‌الحسنه، شركت، مضاربه، مزارعه، مساقات، جعاله، مصالحه، وقف، وصیت‌ و هبه‌ می‌پردازد و در پایان، پیشنهادهایی‌ اجرایی‌ برای‌ اقتصادهای‌ بدون‌ ربا ارائه‌ می‌كند.

مقدمه‌

در نگرش‌ دین، جامعه‌ای‌ كه‌ فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ و معیشتی‌ خود را بر پایهٔ‌ ربا سامان‌ دهد، به‌ سوی‌ نابودی‌ گام‌ برمی‌دارد،۱ و در مسیر عصیانگری‌ و ناسپاسی‌ است.۲ از رستگاری‌ و شكوفایی‌ واقعی‌ باز می‌ماند و انواع‌ آشفتگی‌ها، بی‌عدالتی‌ها و فسادگری‌ها در آن‌ رواج‌ می‌یابد، و در این‌ روش، توده‌های‌ مردم‌ از نعمت‌های‌ گوارا و لذت‌ بخش‌ زندگی‌ محروم‌ می‌شوند.۳

در نگرش‌ دین، بدترین،۴ پلیدترین۵ و خطرناك‌ترین۶ شیوهٔ‌ كسب‌ درآمد و تأمین‌ زندگی، آن‌ است‌ كه‌ آدمیان‌ از طریق‌ درآمد حاصل‌ از ربا، توان‌ و رشد اقتصادی‌ خود را افزایش‌ دهند؛ از این‌ رو به‌ مؤ‌منان‌ یادآور می‌شود كه‌ از رباخواری‌ و ترویج‌ فرهنگ‌ ربا، و ساماندهی‌ اقتصاد جامعه‌ بر اساس‌ آن‌ به‌ شدت‌ بپرهیزند، و به‌ تقوا و حاكمیت‌ ارزش‌های‌ دینی‌ در جامعه‌ روی‌ آورند،۷ و با دلیل‌ تراشی‌ها و توجیهات‌ گوناگون،۸ خود و جامعه‌ را به‌ این‌ دشمن‌ پنهانی۹ و فریبنده‌ نیالایند.

●حكمت‌های‌ تحریم‌ ربا

۱. هدایت‌ سرمایه‌ها به‌ سمت‌ فعالیت‌های‌ مولد

از جمله‌ حكمت‌های‌ تحریم‌ ربا در اسلام، شركت‌ عینی‌ مردم‌ در فعالیت‌های‌ بازرگانی‌ و تولیدی‌ با حضور محسوس‌ در اقتصاد واقعی‌ است.۱۰ در بینش‌ اسلام، اقتصاد ربوی، عامل‌ گرایش‌ به‌ سودپرستی۱۱ و فراموشی‌ كمك‌های‌ انسان‌ دوستانه‌ به‌ دیگران۱۲ است، و به‌ شكاف‌ روزافزون‌ زندگی‌ها و شكل‌گیری‌ فاصلهٔ‌ طبقاتی‌ و ثروت‌های‌ افسانه‌ای‌ نزد گروهی‌ از افراد می‌انجامد، و اسباب‌ تباهی‌ انسان‌ها را فراهم‌ می‌آورد،۱۳ و كسان‌ بسیاری‌ را به‌ تحمل‌ ستمی‌ فرساینده‌ و جانكاه‌ وامی‌ دارد؛۱۴ ستمی‌ كه‌ جسم‌ و روان‌ آدمی‌ را می‌آزارد، و او را از مسیر تكامل‌ و تعالی‌ و زندگی‌ درست‌ و سازنده‌ باز می‌دارد.

۲. هدایت‌ سرمایه‌ها به‌ سمت‌ فعالیت‌های‌ مفید

با حاكمیت‌ فرهنگ‌ ربا، انجام‌ كارهای‌ نیك‌ و اساسی‌ برای‌ پایداری‌ حیات‌ اجتماعی‌ رنگ‌ می‌بازد۱۵ و به‌ استوارسازی‌ زیربناهای‌ اقتصادی‌ توجه‌ نمی‌شود.۱۶ انسان، رسالت‌ و مسؤ‌ولیت‌ مهم‌ و بزرگ‌ خود را در این‌ زمینه‌ها از یاد می‌برد و سرمایه‌گذاری‌ و گردش‌ درست‌ دارایی‌ها در گردونهٔ‌ انحرافی‌ و ویرانگر می‌افتد و جایگاه‌ بایستهٔ‌ خود را نمی‌یابد. آن‌چه‌ سود آنی‌ و سرشار دارد، به‌ جای‌ آن‌چه‌ مورد نیاز واقعی‌ است، تولید می‌شود۱۷ و در نتیجه، نظام‌ اقتصادی‌ روندی‌ ویرانگر می‌یابد. چنین‌ است‌ كه‌ قرآن، پدیدهٔ‌ ربا را جنون‌ سرمایه‌داری‌ می‌شناساند كه‌ حالتی‌ نامتعادل‌ پدید می‌آورد؛ حالتی‌ كه‌ در آن، اهداف، تابع‌ امیال‌ نفسانی‌ فزونخواهی‌ است، و حركت‌ها سمت‌ و سوی‌ هدفمند (به‌ معنای‌ درست‌ دینی‌ و انسانی‌ آن) ندارد.۱۸

۳. هدایت‌ انسان‌ها به‌ سمت‌ تعادل‌ روحی‌ و روانی‌

در آموزه‌های‌ اسلامی، یكی‌ از مهم‌ترین‌ ویژگی‌های‌ نظام‌ اقتصادی‌ ربوی، به‌ صورتِ‌ تمثیلی‌ لطیف‌ و پرمعنا، نمایانده‌ شده‌ است. رباخوار در قالب‌ انسانی‌ تمثل‌ یافته‌ كه‌ بزرگی‌ شكمش‌ چون‌ خانه‌ و نامتناسب‌ با دیگر اندام‌ها است، و توان‌ تحرك‌ و حیات‌ قوامی‌ خود را بر اثر حجم‌ بزرگ‌ و سنگینی‌ شكم‌ از دست‌ داده‌ است.۱۹ این‌ تمثیل‌ بیانگر عینیت‌ نمادین‌ و بازگوكنندهٔ‌ چهرهٔ‌ واقعی‌ جامعه‌ای‌ به‌ شمار می‌رود كه‌ در آن، ربا محور و اساس‌ حركت‌های‌ اقتصادی‌ قرار گرفته‌ است.

●بزرگی‌ گناه‌ ربا در اسلام‌

دین‌ اسلام، ربا را همتای‌ بزرگ‌ترین‌ گناهان‌ دانسته،۲۰ و آن‌ را به‌ شدت‌ نكوهیده‌ است۲۱ و نظریه‌پردازان، مدیران، برنامه‌ریزان‌ و همهٔ‌ دست‌اندركارانِ‌ آن‌ لعنت‌ شده‌اند.۲۲ در آموزه‌های‌ دین، از دین‌باوران‌ خواسته‌ شده‌ تا در برابر این‌ پدیدهٔ‌ شوم‌ بایستند،۲۳ و رواج‌دهندگان‌ آن‌ را - به‌ ویژه‌ كسانی‌ كه‌ آن‌ را مایهٔ‌ حیات‌ و رشد اقتصادی‌ می‌دانند - ۲۴ نابود كنند؛ زیرا در جامعهٔ‌ اسلامی، اعتقاد به‌ كارایی‌ نظام‌ ربوی‌ در سلامت‌ زیست‌ مردم‌ و سعادت‌ آن‌ها، مانند شرك‌ و گرایش‌ به‌ بی‌دینی‌ است.۲۵

●راه‌كارهای‌ دینی‌ برای‌ جریان‌ سرمایه‌

روشن‌ است‌ كه‌ در اندیشهٔ‌ دینی، توانمندی‌ اقتصادی، اساس‌ دیگر توانایی‌ها و اقدام‌ها است، و ركود سرمایه‌ و اندوخته‌ها نیز امری‌ نابایست‌ به‌ شمار می‌آید و به‌ فقر و درماندگی‌ می‌انجامد. مال‌ همچون‌ خون، مایهٔ‌ حیات‌ است‌ و باید به‌ گردش‌ افتد و همچون‌ خون‌ كه‌ به‌ میلیاردها سلول‌ انسان‌ به‌ طور منظم‌ و حساب‌ شده، قوام‌ متناسب‌ می‌دهد و هر یك‌ از سلول‌ها را برای‌ انجام‌ وظایف‌ لازم‌ آماده‌ می‌سازد، یكایك‌ افراد جامعه‌ را از توان‌ اقتصادی‌ بایسته‌ برای‌ فعالیت‌های‌ درست‌ و سازنده‌ برخوردار سازد تا استعدادها و توانمندی‌های‌ بالقوهٔ‌ مردم‌ شكوفا شوند، و حاصل‌ كوشش‌ هر كس‌ برگ‌ زرینی‌ در تاریخ‌ زیست‌ آدمی‌ و اندوخته‌ای‌ ارزشمند برای‌ حیات‌ جاودانی‌اش‌ شود. دین‌ در این‌ جهت، رهنمودهای‌ فراوانی‌ دارد كه‌ به‌ تناسب‌ مقاله، به‌ معرفی‌ برخی‌ از آن‌ها می‌پردازیم:

پرداخت‌ وام‌ بدون‌ بهره‌ (قرض‌الحسنه) به‌ نیازمندان‌ و كسانی‌ كه‌ مشكلات‌ مالی‌ دارند۲۶ و نیز آنان‌ كه‌ می‌خواهند دستاوردهای‌ ثمربخش‌ و ارزنده‌ای‌ را عاید جامعه‌ كنند،۲۷ و همچنین‌ پرداخت‌ها و كمك‌های‌ بلاعوض،۲۸ از آن‌ جمله‌ است. انجام‌ فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ از طریق‌ قراردادهای‌ گوناگونی‌ چون‌ شركت، مضاربه، مزارعه، مساقات، جعاله، مصالحه، و بیع‌ در آموزه‌های‌ دین، قلمرو گستردهٔ‌ اقتصاد اسلامی‌ را در فعالیت‌های‌ تولیدی‌ و بازرگانی‌ و خدماتی‌ می‌نمایاند. گذشته‌ از این، مسائل‌ ارزشی‌ اقتصادی‌ چون‌ وقف‌ نذورات، وصیت، هبه‌ و انواع‌ انفاق‌های‌ مالی، و مالیات‌هایی‌ كه‌ در اسلام‌ مقرر گشته، و وظایفی‌ كه‌ دین‌ بر عهدهٔ‌ حاكم‌ اسلامی‌ گذاشته‌ است، تكافل‌ و تعاون‌ اجتماعی‌ كه‌ در جاهای‌ فراوان‌ مطرح‌ است‌ و نیز مسائل‌ بسیار دیگری‌ مانند اصل‌ اخوت، مساوات‌ و ... و حدود و شرایط‌ مالكیت‌ در اسلام، نظام‌ اسلامی‌ را قوامی‌ خاص‌ می‌بخشد كه‌ در عین‌ برخورداری‌ از مزایای‌ واقعی‌ بسیاری‌ از مكاتب، با هیچ‌كدام‌ از آن‌ها عینیت‌ ندارد و مدینهٔ‌ فاضله‌ای‌ را در افق‌ دید قرار می‌دهد كه‌ مؤ‌منان‌ در كوششی‌ همه‌ جانبه‌ باید به‌ سوی‌ آن‌ حركت‌ كنند و رشد فردی‌ و اجتماعی، اقتصادی‌ و سیاسی‌ خویش‌ را اعتلا بخشند. در پرتو این‌ آموزه‌ها، نرخ‌ بهره، معنای‌ سودپرستانه‌ و ماد‌ی‌ كنونی‌ خود را از دست‌ می‌دهد، و اهداف‌ بسی‌ برتر جلوه‌گر می‌شود.

این‌ رهنمودها، هر گاه‌ درست‌ و اصولی‌ عملی‌ شود می‌تواند حیات‌ اجتماعی‌ اقتصادی‌ را به‌ سوی‌ شكوفایی‌ پایدار و مستمر سوق‌ دهد. ملاك‌ قراردادن‌ عدل‌ در هر حركت‌ و سكون‌ انسان‌ و در همهٔ‌ امور، و رعایت‌ انصاف‌ در همه‌ حال‌ و با همه، پشتوانه‌ این‌ امر است؛ به‌ ویژه‌ آن‌ كه‌ دیگر ارزش‌های‌ والای‌ اسلام، نظام‌وار در جامعه‌ نهادینه، و اساس‌ فرهنگ‌ و زندگی‌ مردم‌ شود.

‌سیدهادی‌ حسینی‌


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.