پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

شارون و آپارتاید صهیونیستی


شارون و آپارتاید صهیونیستی

شارون و آپارتاید صهیونیستی

۱) تردیدی نیست كه خروج شهرك نشینان یهودی از سرزمین های فلسطینی در غزه رویدادی بزرگ و پراهمیت است. این رویداد بیانگر پیروزی مقاومت مردم فلسطین در برابر اشغالگرانی است كه از عده و عده برای سركوب و كشتار و تحمیل و اشغال هیچ كم ندارند و به بزرگترین ابرقدرت تاریخ جهان متكی هستند و تقریبا همه كشورهای اروپایی هم از آنها حمایت می كنند و چهار پنجم رسانه های جهان در خدمت منافع آنها هستند.

۲)امروز مردم جهان با حیرت مشاهده می كنند كه اسرائیلی ها با كوله باری از اندوه و نومیدی ناچار به خروج از سرزمینی می شوند كه ۳۸ سال پیش به اشغال اسرائیل درآمد. همان جایی كه بنیانگذاران اسرائیل آن را مهمترین بخش ارض موعود

می خواندند و تندروترین فرزندان بنی اسرائیل را به آنجا آورده بودند تا بقیه سرزمین های فلسطینی را هم بتدریج و به زور از مردم این دیار غصب كنند. اما اینك ملت فلسطین كه درست از هنگام دیدار معروف شارون از بیت المقدس انتفاضه الاقصی را آغاز كرد توانسته است افراطی ترین سیاستمدار رژیم صهیونیستی را وادار به خروج از نوار غزه كند.

۳) طی دهها سال ملت مظلوم فلسطین

دردناك ترین تجربه های بشری را در سخت ترین شرایط تحمل كرده است و رژیم صهیونیستی با حمایت انگلیس و سپس آمریكا و بسیاری از كشورهای غربی همه حقوق این ملت را با وحشیانه ترین رفتارها از آنها سلب كرده اند. شارون در صبرا و شتیلا كشتارهایی به راه انداخت كه مایه شرم بشریت است ولی كمتر در تاریخ رسانه های جهان بویژه رسانه های غربی نمونه هایی از مظلوم نمایی و شرح رنج و درد ملت ستمدیده فلسطین مشاهده

می كنیم. در روزها و هفته های گذشته رادیوها و تلویزیون ها و روزنامه ها و دیگر انواع رسانه ها در غرب با توصیفاتی پرسوز و گداز از وضعیت غم انگیز شهرك نشینان یهودی در حال خروج از غزه گزارش دادند. در این گزارش ها كه حتی دل سنگ را آب می كند با عكس و فیلم نشان داده می شود كه چگونه یهودیان افراطی مجبور به ترك خانه و كاشانه خود می شوند. كارزار تبلیغاتی گسترده و عظیمی كه رسانه های غربی و صهیونیستی در باره خروج شهرك نشینان اسرائیلی از نوار غزه به راه انداخته اند به روشن ترین وجه طرز تفكر و نگرشی را كه غربیان به جهان و مردمانش دارند بازمی نمایاند. این رسانه ها با موفقیت چهره ظالم و مظلوم را با تصویرسازی های معكوس تغییر می دهند.

۴) شكی نیست كه عقب نشینی اسرائیل از نوار غزه با اهداف تعریف شده ای همراه است و شارون بدون شك قصد دارد توطئه های بزرگی را در آینده در سرزمین های اشغالی به اجرا بگذارد. ولی این بدان معنا نیست كه خروج اسرائیل از نوار غزه یك برنامه اسرائیلی است كه صرفاً با اختیار و اراده شارون و برای اجرای برخی سیاست های خاص تدوین و اجرا شده است. برعكس این اقدام بر شارون و رژیم او تحمیل شده است و او بازیگر واكنشگری بیش نیست كه از زور ناچاری منفعلانه ترین واكنش ممكن را ازخود بروز داده است. شارون در برابر اعتراضات اسرائیلی ها به خروج از غزه تنها به ابراز تاسف و گریستن در برابر دوربین های تلویزیون

می پردازد زیرا بخوبی می داند كه سیاست خشونت آمیز او با سنگین ترین شكست روبرو شده است. شارون در ابتدا با سیاست مشت آهنین به روی كار آمد. او در آغاز وعده گسترش شهرك سازی را در منطقه مطرح كرد و شروع به كشتار فلسطینی ها در دو سوی رود اردن كرد. در واقع هنگامی كه انتفاضه مسجد الاقصی اسرائیل را به ضعف شدید دچار كرد صهیونیست ها با روی كار آوردن شارون كه در واقع افراطی ترین و بیرحم ترین چهره سیاسی صهیونیستی در نیم قرن اخیر به شمار می آید تصور كردند كه فلسطینی ها را به حاشیه خواهند راند. شارون طی سال ها از هر روش خشونت آمیز كه درتصور انسان می گنجد برای نابودی مقاومت فلسطینی استفاده كرد اما امروز نتیجه چیست؟

۵) نتیجه این است كه مقاومت مشروع فلسطینی امروز در جهان آبرو و اعتباری بیش از گذشته دارد و حقوق مردم فلسطین با صدای بلندتری در جهان شنیده می شود و در میان مردم فلسطین موقعیت جنش مقاومت اسلامی به حدی تقویت شده است كه هم شارون و هم دوستان آمریكایی و اروپایی او و هم جناح های سازشكار فلسطینی برگزاری انتخابات آزاد پارلمانی در فلسطین را كابوسی وحشتناك به شمار می آورند زیرا تردیدی به پیروزی حماس و جهاد اسلامی ندارند. اكنون بار دیگر آشكار شده است كه غصب و تجاوز در دنیای امروز كه ملت ها بیدار و مصمم به دفاع از موجودیت و هویت خود هستند به هیچ عنوان پایدار و همیشگی نمی ماند و این موضوع ربطی به نوع توازن قوا میان غاصب و مغصوب ندارد.

۶) شارون از خارج كردن ۸۵۰۰ شهرك نشین یهودی از نوار غزه چه اهدافی را تعقیب می كند؟ شارون خود بارها گفته است كه می خواهد با این كار امنیت اسرائیل را ارتقاء ببخشد. او می گوید ما دیگر نمی توانیم در باریكه كوچكی كه بیش از یك میلیون و چهارصد هزار فلسطینی خشمگین، فقیر و مصمم آنجا را به متراكم ترین مكان جهان مبدل كرده و روز به روز تعداد آنان بیشتر می شود باقی بمانیم. به نظر می رسد امروز در سرزمین های اشغالی شارون قصد دارد سیاست آپارتاید را به اجرا بگذارد. اساس این سیاست كه نمونه اعلای آن در رژیم قبلی آفریقای جنوبی اجرا می شد این بود كه نژاد حاكم بایستی از نژادهای محكوم فاصله بگیرد و ساختار اجتماعی و سیاسی بایستی بگونه ای باشد كه ارتباط و مراوده میان نژادها هرچه كمتر و محدودتر شود. از این رو آپارتاید مفهوم جدایی نژادی را جایگزین تبعیض نژادی می كند كه بهرحال همواره با نوعی ادغام و مراوده اجتماعی میان نژادها همراه بوده است. اگرچه قضیه فلسطین وجه نژادی برجسته ای ندارد ولی نوع مناسبات میان فلسطینی ها و اسرائیل با نمونه رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی انطباق دارد. روش صهیونیست ها همواره بر مبنای فشار و تحقیر و تضعیف ملت فلسطین و نابودی زیرساخت های زندگی اجتماعی و اقتصادی همراه با حضور مداخله گرانه و سركوب مستقیم نظامی و امنیتی بوده است. ولی تجربه شارون در اعمال خشونت بی حد و حصر علیه فلسطینی ها برای حفظ نوار غزه و تامین امنیت چند هزار شهرك نشین افراطی در برابر دریای جمعیت فلسطینی ها اكنون با شكست مواجه شده است و لذا او سعی دارد تا از تجربه آفریقای جنوبی به صورتی تعدیل شده در سرزمین های اشغالی بهره گیری كند. شارون می خواهد فلسطینی ها را از آنچه خاك اصلی اسرائیل می خواند جدا كند و جدا نگه دارد. در این مسیر خارج كردن شهرك نشینان از نوار غزه اولین گام به شمار نمی آید . بلكه این حركت از ماه ها پیش با رایزنی با آمریكا آغاز شد و سپس با آغاز ساخت دیوار حائل در میان مراكز جمعیتی فلسطینی از بخش های یهودی نشین ادامه یافت. اكنون با خروج شهرك نشین ها از غزه و كاهش حضور فیزیكی نیروهای اسرائیلی در منطقه این فرایند وارد مرحله جدیدی شده است.

۷) این سیاست چه آثار و پیامدهایی خواهد داشت؟ با خروج صهیونیست ها از غزه محافل تبلیغاتی و رسانه های غربی و صهیونیستی ،هجومی تبلیغاتی به راه انداخته اند تا اینگونه القاء كنند كه شارون مردی كه مردم دنیا او را از بیرحم ترین سیاستمداران روزگار می شناختند نیست بلكه مرد صلح و عدالت است و حتی در راه صلح دست به فداكاری هایی می زند كه امروز نمونه آن را در غزه شاهدیم. اما واقعیت چیز دیگری است. شارون نوار غزه را به صورت قفسی بزرگ درآورده است كه رود اردن برای آن حكم همان دیوار حائلی را دارد كه در سایر نقاط پرجمعیت فلسطینی در اطراف مردم بومی فلسطین كشیده شده است تا فلسطینی ها را در مراكز جمعیتی مشابه بانتوستان های آفریقای جنوبی زندانی كند.

۸) اینجاست كه باید گفت رفتار شارون مبتنی بر گفتمان صلح یا عدالت نیست بلكه صرفا در چارچوب همان گفتمانی است كه از آغاز زمامداریش ادامه داده است و آن همانا گفتمان امنیت است. احتمالا این فرایند جداسازی با

تلاش هایی برای ایجاد شبه دولت فلسطینی نیم بندی بدون به رسمیت شناختن عناصر اصلی مقوم دولت یعنی ارتش و سیاست و اقتصاد مستقل ملی همراه خواهد شد تا این توهم جا انداخته شود كه مسئله فلسطین در حال حل و فصل شدن است.

۹) گام بعدی در این فرایند عادی سازی مناسبات صهیونیست ها با دولت های عربی است كه در واقع بعدی دیگر از همان مفهوم جداسازی است كه آن هم بصورت جدا كردن جهان عرب از قضیه فلسطین و تحت فشار قرار دادن اعراب توسط آمریكا و اروپا برای برقراری رابطه سیاسی و اقتصادی با رژیم صهیونی است. بدین سان شارون كه دریافته بود راهی برای حفظ شیوه مرگبار زندگی صهیونیستی در كنار قربانیان رژیم صهیونی در آینده وجود ندارد و بناچار بایستی از آنها فاصله بگیرد اكنون در حال تنیدن تار های تازه ای بر دست و پای ملت فلسطین است.

۱۰) آیا شارون در اجرای سیاست آپارتاید از حاكمان نژادپرست آفریقای جنوبی مهارت بیشتری خواهد داشت ویا ملت فلسطین بر اثر این سیاست ها منفعل و محدود خواهد شد؟ تجربه تاریخی نشان می دهد كه چنین نخواهد شد. آرمان آزادی فلسطین همچنان سرزنده و قدرتمند است و حمایت از این آرمان نیز امروز به مراتب بیشتر از گذشته در جهان گسترش یافته است. حقوق مردم فلسطین نیز بیش از آنكه مورد حمایت دولت های عرب باشد از حمایت ملت ها برخوردار است. مهمتر از همه اینكه دستاورهای ملت فلسطین از همان هنگام رو به افزایش نهاد كه اتكاء به خود و ایستادن روی پای خود را در شكل حركت اسلامی انتفاضه باور كردند.

دكتر محمد قلی میناوند