جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
نفی ارباب قدرت از دنیای اثیری
تقابل متنها
در ابتدای فیلم «ارباب حلقهها»، «متن» مرجع «جادو»ست. اما جادو خود صورتی مسخشده از عرفان یا فلسفه است. متنی که در قالب فلسفه یا عرفان آفریده میشود، هرگاه توانایی بازآفرینی در قالب خودش را از طریق تأویل «معنا» نداشته باشد و معانی نهفته را در قالب «نشانه» تأویل نموده و بیافریند، جادو شکل میگیرد. از این روی در ارباب حلقهها ما با متنی مواجه هستیم که چون به خودش عطف کنیم، باید در تحلیلش از نشانههایی صحبت کنیم که بسیاری قراردادی تعریفپذیرند و در طی روایت فیلم، شکل نمیگیرند، بلکه از قبل به شکلی حاضر و آماده به متن ملحق میگردند. درحالیکه هرگاه به متنی عطف کنیم که فیلم و نشانههایش از طریق به معنا کشیدن در متنی دیگر میتوانند تأویلپذیر باشند، پس «معانی» آنها (نشانهها) را نیز باید تبیین کنیم. چرا که فیلم نیز به سرعت از متن جادو به متنی که سیر معنوی را جستجو میکند، تغییر ماهیت میدهد. از این روی بسیاری از نامها و واژگانی که در ارباب حلقهها ذکر میشود با توجه به آن که در ابتدا متن مرجع فیلم جادوست، نیاز به تأویل معنایی نخواهند داشت و باید همچون قراردادی پذیرفته شوند. بدون این که بدانیم معنیشان چیست، و تنها میدانیم که متفاوت از سایر واژگان تأویل میشوند و هر یک در جای خود تأثیراتی دارند که دلیلشان بر ما هویدا نیست. درست همانگونه که یک جادوگر با اوراد، اذکار و افعالش میکند، بدون این که نسبت به بسیاری از آنها و دلایل تأثیرشان آگاهی داشته باشد. ارباب حلقهها سرشار از چنین نامها و واژگانی در قالب نشانه است که به قرون گذشته تعلق دارد؛ به خصوص قرون وسطی. اما چرا جادو با وجود این که در آن دوران تکفیر شده و جادوگران توسط کلیسا مجازات میگردیدند، گسترش یافته و زبان پنهان آن قرون میگردد؟! دلیلش را در سطرهای فوق میتوان یافت. با افت دانش در همهی زمینهها در قرون وسطی، دیگر معانی فلسفی و عرفانی و بار ذهنی غیرواقعی و در عین حال مؤثرشان، قابل درک نبود. از این روی در طول چند نسل، آن «معانی» به سبب عدم درک، به شکل «نشانهها» تأویل میشدند. بدین معنی، ذهنی که میداند آنها مطالبی مؤثرند، ولی از چیستی، حوزهی دلالت و کم و کیف و دلایلش آگاهی ندارد، آنها را همچون نشانهای تأویل میکند که به صرف خود از تأثیری جادویی و فوق طبیعی برخوردارند! غافل از این که فوق طبیعی بودنشان، نه بر خارجی و عینی بودنشان، بلکه در معنایی و مفهومی بودنشان است. اما چنان ذهنی هنوز معانی را درک نمیکند، چه برسد به اینکه بتواند بین معنا و نشانه یا اصالت و جایگاه ذهنی و عینی تمایز قائل شود. اما علاوه بر جادو میبایست به متنی نیز عطف کنیم که نه تنها پشت و مرجع متن جادوست، بلکه فیلم نیز با هر لحظهای که پیش میرود به سوی آن رنگ میبازد، به طوری که نشانهها با هر لحظه روشنتر شدن در داخل متن «سیر معنوی»، معناپذیر شده و روایت فیلم را همسو با خود میسازند. از این روی ارتقاء نشانهها تا سطح معانی نیز برای تبیین متن سیر معنوی ضروری خواهد بود. اساسیترین برتری ارباب حلقهها نسبت به نمونههایی همچون «هری پاتر» نیز در توانایی بازتأویل آن در متن سیر معنوی نهفته است.حلقهی انگشتری در ارباب حلقهها، «نشانهی قدرت» است. اگر عصایی یا تختی به جای آن قرار داشت، «نمادی» را معرفی میکرد. عصایی که جادوگران در ارباب حلقهها استفاده میکنند، هم نمادی از قدرت و نیروی جادویی به شمار میرود. هرگاه هر نشانه و نمادی از طریق ارتباط با سایر نمادها و نشانههای موجود در فیلم (و هر اثری) تعریف میشود، «معنا» را شکل میبخشد؛ نمونهی آن تعریف «دوست» در ارباب حلقههاست که موجب گشودهشدن دربی به روی مسافران میشود. هرگاه واژهی دوست تنها در زبانی خاص و با تلفظی معین مدنظر باشد، آنگاه با تعریف دوست، به مثابهی یک نشانه روبرو هستیم. همچون واژهی دوست که «گاندالف» جادوگر به کار میبرد و دروازهی سرزمین موریا باز نمیشود و تنها واژه «ملون»، یعنی تلفظ دوست در زبان جنها موجب گشودن خودکار درب موریا میگردد. زیرا در اینجا تأکید فیلم بر نشانی جادویی است، نه بار معنایی آن. هرگاه فعل یا گفتاری ارائه شود که حکایت از دوستی کند، با «موضوع دوستی» مواجهایم. همچون همراهشدن دوستان فرودو با او، که موضوع دوستی را معرفی میکند. هرگاه فعل یارفتاری که حکایت از دوستی دارد به بارزترین جلوهی دوستی عطف کند، یک «نماد» را تعریف میکند. به مانند درآغوشکشیدن صمیمانهی افراد در ارباب حلقهها. اما هرگاه واژه یا هر نشانهی دیگری که برای تعریف دوستی در ذهن پیش کشیده میشود، بدون تأکیدی بر فرم یا تلفظی معین به تعریف عام آن در زبانهای مختلف نظر دارد، به طوریکه از طریق ارتباط نشانهها، گفتارها یا رفتارهای مختلف، منتزع و تعریفپذیر میشود، «معنایی» ارائه شده است. همچون همان واژهی دوستی در ارباب حلقهها که از تعاملات مکرر و همراهی و خطرکردن شخصیتهای دور و بر فرودو منتزع شده و تحقق مییابد. نکته اینجاست واژهی ملون که باید دروازهی موریا را تنها به روی دوستان باز کند، به روی اشخاصی که دوست نبودهاند نیز باز کرده است، و تلفظ ملون توسط دشمنان، آنها را به درون سرزمین موریا راه داده است و از این روی معدن را به آرامگاه ساکنین موریا بدل ساخته است! زیرا ملون (دوستی) نشانهای است که تا سطح معنای دوستی ارتقاء نیافته است و بارزترین نمونهی تمایز مهم یک نشانه با یک معنا را در این تجربه در اختیار مخاطبان قرار داده است که تاوانش را ساکنان موریا پس دادهاند!
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات عراق مجلس شورای اسلامی حسن روحانی دولت سیزدهم نیکا شاکرمی دولت چین مجلس رهبر انقلاب بابک زنجانی شهید مطهری
ایران تهران هواشناسی یسنا سیل هلال احمر روز معلم آتش سوزی پلیس معلم شهرداری تهران آموزش و پرورش
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان طلا خودرو قیمت دلار بانک مرکزی ایران خودرو سایپا ارز
عمو پورنگ موسیقی لیلا بلوکات سریال تلویزیون سینمای ایران عفاف و حجاب مسعود اسکویی سینما تئاتر
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه حماس ترکیه نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
هوش مصنوعی ناسا تبلیغات اپل اینستاگرام گوگل تلفن همراه عکاسی
خواب فشار خون کبد چرب