یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
بوش و فریب یك ملت
شاید درك این مسأله كه دولت بوش چگونه توانسته است قدرت و اختیارات اجرایی خود را تا این حد گسترش دهد، كار آسانی نباشد. دولت بوش در ابتدای كار، مخفیانه به گسترش قدرت خود پرداخت و اكنون این كار را به وضوح انجام می دهد و با مخالفت و عكس العمل جدی نیز مواجه نشده است.
در حالی كه باید گفت قدرت اجرایی نامحدود دولت در آمریكا امری بی سابقه است و یكی از اهداف اولیه بنیان گذاران قانون اساسی این كشور ، محدود كردن قدرت دولت و گسترش آزادی های فردی مردم بوده است. درست است كه از سال ۲۰۰۴ تاكنون میزان محبوبیت بوش كاهش چشمگیری پیدا كرده و او حمایت گسترده مردم را پس از حملات ۱۱ سپتامبر از دست داده است، اما این مسأله در گسترش اختیارات این دولت محدودیتی به وجود نیاورده است.
علیرغم كاهش مداوم محبوبیت دولت بوش، تاكنون مقاومت چشمگیر و همه جانبه ای در قبال قانون شكنی و قدرت طلبی دلت، از سوی مردم آمریكا مشاهده نشده است. دلیل این امر وجود اسلحه ای منحصر به فرد در زرادخانه های آمریكاست، تنها اسلحه ای كه می توان از آن به دفعات استفاده كرد: ترس.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر تاكنون ، مردم آمریكا هدف تبلیغات روانی دولت قرار گرفته اند. دولت با استفاده از روش های گوناگون به مردم نسبت به حملات تروریستی و بمب گذارانی هشدار داده است كه قصد انهدام ساختمان ها و اماكن مختلف را دارند. از آن زمان سیل هشدارها از سوی كاخ سفید روان بوده است و دولت بوش، مردم آمریكا را ازحملات تروریستی ، تسلیحات هسته ای، بمب گذاری ها، حمله به تأسیسات زیربنایی ، حمله به بنادر و به خطر افتادن آزادی های فردی و امنیت ملی آمریكا ترسانده است. دولت آمریكا به مردم چنین القا كرده است كه زندگی و بقای آنها در خطر است و با دشمنی واجه هستند كه به هیچ یك از دشمنان سابق آمریكا شباهت ندارد و از تمام دشمنان قبلی قدرتمند تر و شرورتر است!
شكی نیست كه تروریسم یكی از خطرات جدی امنیت جهان به شمار می رود. اما آیا دولت آمریكا حق دارد با ارعاب و به وحشت انداختن مردم به سیاست ها و اهداف قدرت طلبانه خود دست یابد؟ در پنج سال اخیر مردم آمریكا تحت كنترل دولتی بوده اند كه برای دستیابی به اهداف خود سعی كرده است تا حد ممكن ترس و وحشت را در میان مردم اشاعه دهد و اكنون ملت آمریكا به ملتی ترسو تبدیل شده و شجاعت خود را از دست داده اند. حتا پس از گذشت پنج سال از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ، دولت بوش هنوز از حربه ترس و ارعاب به عنوان سلاحی قدرتمند استفاده می كند.
دیك چنی در ژانویه ۲۰۰۶ با افتخار تمام، شنود غیرقانونی مكالمات مردم آمریكا را راهكاری برای مقابله با تروریسم می نامد و اعلام می كند نباید ترس از حملات تروریستی را فراموش كرد. وی با بیان این كه دشمن هنوز در كمین است تا با حمله ای دیگر مردم آمریكا را غافل گیر كند، قانون شكنی های دولت بوش را جدیت و تلاش این دولت برای مقابله با تروریسم می نامد. دیك چنی حتا یك بار هم از قانون شكنی دولت بوش در شنود مكالمات مردم آمریكا سخن نمی گوید و سعی دارد با به بازی گرفتن احساسات مردم و ترس آنها از تروریسم ، قانون شكنی های دولت را توجیه كند.
شخص رئیس جمهور آمریكا نیز در تمامی سخنرانی های خود پس از حملات ۱۱ سپتامبر به آتش ترس و وحشت مردم دامن زده است. وی در سخنرانی خود كه برای جلب حمایت مردم از حمله به عراق ایراد كرد، میگوید دلیل حمله به عراق جلوگیری از گسترش قدرت مسلمانان در جهان است. وی ادعا میكند در صورتی كه از این كار ممانعت به عمل نیاید، مسلمانان امپراطوری خود را در سراسر جهان گسترش میدهند ، تسلیحات كشتار جمعی میسازند، اسراییل را نابود می كنند، اروپا را به زانو درمیآورند و مردم آمریكا را قتل عام میكنند و دولت را به انزوا میكشانند. بوش تروریستها را افرادی شرور و شیطان صفت معرفی میكند كه دارای قدرتی شكستناپذیر هستند و رویای تسلط بر جهان را در سر میپرورانند.
بوش در این سخنرانی میگوید خطری كه از جانب تروریستها ، آمریكا را تهدید میكند از تمامی خطرهای دیگر جدیتر است و باید برای مقابله با آن از هر تمهیدی استفاده كرد.
بیش از پنج سال است كه مردم آمریكا این سخنان را از مقامات دولتی به كرات شنیدهاند آنها به دفعات شنیدهاند كه از سوی دشمنی قدرتمند و بیرحم تهدید میشوند و دولت برای مقابله با این خطر و حفظ جان مردم باید قدرت و اختیارات نامحدودی در اختیار داشته باشد! دولت بوش با مستمسك قرار دادن آینده آمریكا و لزوم حفظ كشور در برابر خطرات تروریسم مردم آمریكا را ودار كرده است تا در برابر قدرتطلبیهای دولت سكوت اختیار كنند.
اگرچه ارعاب مردم و به سكوت واداشتن آنها در قبال سوءاستفاده از اختیارات دولتی، امری غیرمنتطقی و غیرقابل توجیه است، اما اهداف شوم دولت آمریكا را به تحقق رسانده است. دلیل این امر به خوبی روشن است. وقتی كه مردم امنیت و جان خود را در خطر میبینند و تمامی خطرات دیگر در قبال آن رنگ میبازد طبیعی است كه به سمت كسانی كه ادعای حفاظت از جان آنها را دارند، متمایل شوند و حتا قانونشكنیها را نیز بپذیرند.
طرح این ایده كه دولت درباره خطرات تروریسم مبالغه كرده است، از سوی مردم قابل قبول نیست. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ زمانی كه جان كری اعلام كرد آمریكا باید به آسودگی پیش از حملات ۱۱ سپتامبر برسد و بیش از این از تروریسم هراس نداشته باشد، طرفداران بوش این سخنان را حربه قرار داده و اعلام كردند جان كری برای مقابله با تروریسم و حفاظت از جان مردم آمریكا توانایی و جدیت لازم را ندارند. چنین تبلیغاتی باعث شد تا مردم در قبال قدرتطلبیهای دولت بوش سكوت كنند.
اما اكنون زمانی آن فرارسیده است كه مردم آمریكا از ماهیت واقعی سیاست های دولت بوش آگاهی پیدا كنند و بدانند كه بدون ترس و از دست دادن شجاعت خود نیز میتوانند با خطر تروریسم مقابله كنند.
بیش از پنج سال از حملات ۱۱ سپتامبر میگذرد و هم اكنون مردم آمریكا دریافتهاند كه در میان خطراتی كه آینده فرزندان آنها را تهدید میكند، تروریسم خطر اول محسوب نمیشود.
در واقع دولت بوش در طی چند سال به جای اندیشیدن به خطرات احتمالی دیگر و در پی قدرتطلبیهای خود، اقدامات نادرستی مرتكب شده است كه این اقدامات هزینه گزافی را برای مردم آمریكا به دنبال داشته است.
باید گفت مردم برای مقابله با تروریسم به آرامش و شجاعت نیاز دارند و با ترس و وحشت قادر نخواهند بود خطر تروریسم را از بین ببرند. ترس و وحشت نقطه مقابل شجات هستند. تنها افراد قوی هستند كه بینش و منطق خود را به كار میگیرند و بر ترس غلبه میكنند.
تمام افرادی كه در ترس و وحشت به سر میبرند، انسانهایی ضعیف و ناموفق هستند . بزرگترین عوارض ترس، آشفتگی روحی و روانی است . چنین افرادی هرگز در زندگی موفق نیستند و به اهداف خود دست پیدا نمیكنند. ترس و وحشت ، توانایی و قابلیت های این افراد را از بین میبرد و آنها به افرادی ناتوان تبدیل میشوند.
دولت آمریكا نیز در طی پنج سال گذشته چنین سرنوشتی را برای مردم خود رقم زده است. رسانهها و نخبگان سیاسی آمریكا در این راه دولت بوش را یاری دادهاند و به این ترتیب مردم آمریكا به ملتی كاملاً منفعل تبدیل شدهاند كه حتی قدرت انتقاد از سیاست های نادرست دولت را نیز از دست دادهاند.
اما اكنون سالها از حملات ۱۱ سپتامبر میگذرد و دولت آمریكا باید بداند سلاح ترس دیگر قدرت خود را از دست داده است. مردم نیز باید بدانند كه ترس، محصول ضعف و زبونی است. یك ملت قدرتمند هرگز آزادیهای خود را فدای یك ترس موهوم و ساختگی نمیكند. اما این دقیقاً یكی از خطمشیهای اصلی دولت بوش در چهارسال اخیر بوده و برای دستیابی به اهداف خود از آن استفاده كرده است.
منبع:سایت عملیات روانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست