دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مهندسی فرهنگی در کلام مقام معظم رهبری
● جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی
شورایعالی انقلاب فرهنگی قرارگاه اصلی مهندسی فرهنگی کشور است:
ـ این جا را در واقع باید اتاق فرمان فرهنگی کشور یا ستاد عالی فرهنگی و علمی دستگاههای کشور اعم از دستگاههای فرهنگی و سایر دستگاهها و مرکز مهندسی فرهنگی کشور به حساب آورد. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۱)
ـ این جا آن قرارگاه مقدم فرماندهی است. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ ما سال گذشته این جا عرض کردیم "مهندسی فرهنگی کشور" به عهده شماست. گفتیم اینجا "قرارگاه اصلی" است. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۴)
مهندسی فرهنگی کشور منحصراً توسط شورایعالی انقلاب فرهنگی امکانپذیر است.
ـ این مجموعه در کشور بیبدیل است. در مدیریت راهبردی فرهنگی، ما به غیر از این مجموعه، هیچ مرکزی را در کشور نداریم. بخشهای مختلف چه دولت، چه مجلس، چه حتی مجمع تشخیص مصلحت وظایفی دارند، امّا هیچکدام وظیفهای را که این شورا بر عهده دارد بر عهده ندارند. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۱)
ـ مجمع تشخیص مصلحت نظام مسئول سیاستهاست، ولی این شورایعالی انقلاب فرهنگی را بر کنار نمیکند از نگاه بلند مدتی که به آیندة فرهنگی کشور دارد و تصمیمی که در این زمینه میتواند بگیرد و به عنوان یک مجموعه کارشناسی زبده و ناب که صد در صد فرهنگی است به مجمع تشخیص مصلحت کمک کند و آن را به سمت سیاستی که باید به صورت رسمی به دستگاهها ابلاغ شود، هدایت کند. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۱)
ـ فرهنگ کشور کلاً به یک نظم و جهتگیری و جهتیابی و انسجام بخشهای گوناگون دولتی و غیردولتی در باب فرهنگ احتیاج دارد، و در این جاست که این مقوله میتواند تأمین شود. نه در کمیسیون دولت، نه در کمیسیون مجلس و نه در هیچ جای دیگر. این مقصود عملی نیست. بنابراین جایگاه شورا کاملاً بیبدیل است. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۱)
شورایعالی انقلاب فرهنگی به عنوان قرارگاه اصلی برای "مهندسی فرهنگی کشور" ابتدا باید "نقشه مهندسی فرهنگی کشور" را تهیه نماید.
● ضرورت مهندسی فرهنگی کشور
ـ الان باید نقشه مهندسی فرهنگی کشور روی میز آماده باشد و باید روی آن بحث شده باشد. کار شده باشد، تصمیم گیری شده باشد و نقشه کلان با راهکارها- نه فقط چیزهایی که صرفاً آرزو و آمال است- کاملاً کشیده شده و مشخص شده باشد. این حرف اصلی ماست به شما دوستان. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۴)
برای "مهندسی فرهنگی کشور" باید فرهنگ مهندسی شدهای که بر اساس آن میخواهد کشور مهندسی شود معین گردد. بنابراین جایگاهی که وظیفه مهندسی فرهنگی کشور را بر عهده دارد باید نخست مهندسی فرهنگ انجام دهد.
ـ علاوه براین، غیر از سیاستگذاری به آن معنا (تعیین سیاستهای پیشرو و مهندسی فرهنگی کشور)، کار دیگر شورا، مهندسی فرهنگ کشور است. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۱)
ـ یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
مهندسی فرهنگ و مهندسی و مدیریت فرهنگی دارای اهمیت و ضرورت و امکانپذیری است.
● رابطه حکومت و فرهنگ
ـ آنچه در مقوله فرهنگ بر عهده حکومت است، عبارت است از نظارت هوشمندانه، متفکرانه، آگاهانه، مراقبت از هرزروی نیروها و هرزرویی علف هرزه ها، هدایت جامعه به سمت درست، کمک به رشد و ترقی فرهنگی افراد جامعه. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۲)
ـ ما نه معتقد به ولنگاری و رهاسازی هستیم، که به هرج و مرج خواهد انجامید، نه معتقد به سختگیری شدید، اما معتقد به نظارت، مدیریت، دقت در برنامهریزی و شناخت درست از واقعیات هستیم. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۲)
ـ نمیشود ما میدان را رها کنیم تا دیگران هر کاری که میخواهند، بکنند. امروز همان کسانی که ادعای آزادی میکنند و دم از لیبرال بودن میزنند، پیچیدهترین و دقیقترین و ظریفترین شیوة کنترل را بر روی فرهنگ کشورهای خودشان، بلکه سراسر دنیا، اعمال میکنند و سعی دارند که فرهنگ خود را به کشورهای دیگر منتقل و تزریق کنند. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۲)
ـ ما نمیخواهیم با نگاه افراطی به مقوله فرهنگ نگاه کنیم. بایستی نگاه معقول اسلامی را ملاک قرار داد و نوع برخورد با آن را بر طبق ضوابطی که معارف و الگوهای اسلامی به ما نشان میدهد تنظیم کرد. برخورد افراطی از دو سو امکانپذیر است و تصور میشود:
یکی از این طرف که مقوله فرهنگ را مقولهیی غیرقابل اداره و غیر قابل مدیریت بدانیم مقولهیی رها و خود رو که نباید سر به سرش گذاشت و وارد آن شد.
متأسفانه این تفکر در جاهایی است وعدهیی طرفدار رها کردن و بیاعتنایی و بینظارتی در امر فرهنگ هستند. این تفکر، تفکر درستی نیست و افراطی است.
در مقابل، تفکر افراطی دیگری وجود دارد که آن سختگیری خشن و نظارت کنترلآمیز بسیار دقیق است. این تفکر هم به همان اندازه غلط است.
نه میشود فرهنگ را در جامعه رها کرد که هر چه پیش آمد، پیش بیاید نه میشود آن طور سختگیریهای غلطی را که نه ممکن است و نه مفید، الگو قرار داد. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۲)
ـ در قبال هجمهای که امروزوجود دارد، نمیشود بیکار نشست و نظارت را از دست داد. بایستی با دقت مراقب رفتار و حرکت فرهنگی جامعه بود و برای آن برنامهریزی کرد.
این یکی از مهمترین وظایف حکومت است وحق بزرگی است که مردم بر گردن حکومت دارند. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۲)
ـ فرهنگ یک ملت را میشود با عوامل تأثیرگذار به تدریج عوض کرد. یک ملت از لحاظ فرهنگی عزیز را تبدیل کرد به یک ملت توسری خور و ضعیف، متقابلاً یک ملت تنبل را میشود تبدیل کرد به یک ملت زرنگ. این رنگ ثابت لایزالی و لایزولی نیست. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ فرهنگ ملی را میشود به مرور در طول زمان تغییر داد،یعنی مثل کوههای عالم که در قرنهای متمادی جابهجا نمیشوند، جزو ثوابت نیست مجموعهای لازم است که اینها را( مشخص کنیم که فرهنگ چگونه باید باشد ، اشکالات و نواقص اش چیست و چگونه باید رفع شود، کندی ها و معارضاتش کجاست ) تصویر کنند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشند.نمیگویم به طور کامل کنترل کنند، چون کنترل فرهنگ به صورت کامل نه ممکن است و نه جایز. اصلاً رشد فرهنگی با ابتکار و آزادگی و آزادی و میدان دادن به ارادههاست. در این تردیدی نیست. منتهاهوای کاررابایدداشت. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ با توجه به اهمیت حقیقتی که نامش فرهنگ جامعه است و با توجه به این که اگر این مجموعه بنای فرهنگی را مهندسی و از آن حراست و حفاظت نکنیم، عوامل گوناگون تأثیرگذار در فرهنگ، قسم نخوردهاند که چون ما کاری نمیکنیم. آنها هم کاری نکنند. نه، آنها اثر خودشان را میگذارند و کار خودشان را میکنند. تکلیف ما به عنوان مسئولان نظام جمهوری اسلامی چیست؟
یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است یعنی مشخص کنیم که ....... بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ دولت و مجموعة حکومت نمیتواند خود را از این موضوع برکنار بدارد و بگوید بالاخره فرهنگی وجود دارد و مردم به چیزی فکر میکنند. نه، ما مسئولیت داریم این فرهنگ را بشناسیم، اگر ناصواب است، آن را تصحیح کنیم. اگر ضعیف است، آن را تقویت کنیم، اگر در آن نفوذی هست، دست نفوذی را قطع کنیم. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۱)
● چگونگی مهندسی فرهنگ و مدیریت فرهنگی کشور
ـ در مقوله فرهنگ، رفتار حکومت باید دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد. باغبان به هنگام، نهال میکارد به هنگام، آبیاری میکند به هنگام، هرس میکند به هنگام، سمپاشی میکند به هنگام ، هم میوهچینی باید فضای فرهنگی کشور را باغبانی کرد .برای باغ با فنون مهندسی کشاورزی، نقشه مهندسی تهییه ، یعنی مسئولانه و با دقت این مقوله را دنبال کرد. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۲)
● ابعاد فرهنگ
فرهنگ یک سیستم است و دارای انواع و اجزائی است و مهندسی فرهنگ به عنوان یک مهندسی سیستم باید انجام پذیرد.فرهنگ یک جامعه، اساس هویت آن جامعه است.فرهنگ که میگوئیم اعم از:مظاهر فرهنگی - مانند زبان و خط و امثال اینها و آنچه باطن و اصل تشکیلدهنده پیکرة فرهنگ ملی است مثل: عقاید، آداب اجتماعی، مواریث ملی، خصلتهای بومی و قومی اینها ارکان و مصالح تشکیلدهنده فرهنگ یک ملت است فرهنگ دارای انواعی است و در مهندسی فرهنگ همه این انواع فرهنگ باید مهندسی شوند.انواع فرهنگ عبارتند از: فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی، فرهنگ تخصصی، فرهنگ سازمانی فرهنگ ملی.
ـ عاملی که یک ملت را به رکود و خمودی، یا تحرک و ایستادگی، یا صبر و حوصله یا پرخاشگری و بیحوصلگی یا اظهار ذلت در مقابل دیگران. یا احساس غرور و عزت در مقابل دیگران به تحرک و فعالیت تولیدی یا به بیگارگی و خمودی تحریک میکند. فرهنگ ملی است.فرهنگ - با همین تعریف ویژه - محصول تعریف جمعی از یک جامعه است و خودش موثردر همه حرکات و تحولات و تشکیلدهنده هویت یک جامعه است. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ فرهنگ به عنوان شکلدهندة به ذهن و رفتار عمومی جامعه است. اندیشیدن و تصمیمگیری جامعه بر اساس فرهنگی است که بر ذهن آنها حاکم است.در داخل کشور، چیزهایی که در فرهنگ عمومی، ضعیف است، یا جایش کم است، کدام است؟یکی از آنها انضباط است دیگری اعتماد به نفس ملی واعتزاز ملی است مورد بعدی، قانونپذیری است.مقوله بعدی، تدین و دینباوری است.
موارد دیگر فرهنگ ازدواج، فرهنگ رانندگی، فرهنگ خانواده، فرهنگ اداره، فرهنگ لباس است.
بنده با مد خیلی موافقم، جزو آدمهایی هستم که به مد گرایش دارم، اما مدی که از داخل جوشیده باشد- چون مد یعنی ابتکار و نوآوری - نه چیزی که از بیرون بیاید. مد آرایش مو و لباس و حرف زدن ما همهاش دارد از بیرون میآید. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۱)
ـ یکی از موارد فرهنگ عمومی، فرهنگ لباس است. وقتی بنده خودم در این شورا بودم، شورا وزیر محترم آن وقت را - که جناب آقای خاتمی بودند - موظف کرد تا الگوی لباس بیاورد. ایشان رفتند زحماتی کشیدند. اما به جایی نرسید. من نمی گویم آقایان حتماً کت و شلوار را بکنند و همان لباسهای پیشنهادی را بپوشند، اما بگذارید ما لباسی داشته باشیم که بگوییم ایرانی است در موزهها آن را نگه داریم و مال زمان هخامنشیان و ساسانیان و سلجوقیان هم نباشد. باب امروز باشد.
بالاخره جایی باید موضع خود را دربارة اینها (فرهنگ ازدواج و فرهنگ خانواده، فرهنگ لباس و الگوی مصرف و ... در فرهنگ عمومی) معین کند. حتی اگر بگوید من الان وقت ندارم و اولویتم تعیین لباس ملی نیست.خیلی خوب، معلوم بشود که ما تا پنج سال یا ده سال این اولویت را نداریم و میخواهیم آن را کنار بگذاریم.لیکن بالاخره این انبار مجموعه فرهنگی صاحبی داشته باشد.
فرهنگ به عنوان جهتدهنده به تصمیمات کلان کشور - حتی تصمیمهای اقتصادی،سیاسی، مدیریتی و یا در تولید نقش دارد. وقتی ما میخواهیم ساختمان بسازیم وشهرسازی کنیم در واقع با این کار داریم فرهنگی را ترویج میکنیم یا تولید میکنیم یااشاعه میدهیم. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۱)
ـ فرهنگ مثل روحی است که در کالبد همة فعالیتهای گوناگون کشورحضور و جریان دارد. فرهنگی که باید در تولید، خدمات،ساختمانسازی، کشاورزی، صنعت، سیاست خارجی و تصمیمات امنیتی رعایت شود و حدود را معین و جهت را مشخص کند. چیست؟این باید در این جا معین شود. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۱)
ـ مهندسی فرهنگ تخصصی فرهنگ اقتصادی، فرهنگ سیاسی، فرهنگ اجتماعی مهندسی فرهنگ این است که با رویکرد سیستمی اجزاء فرهنگ اعم از فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی، فرهنگ تخصصی ، فرهنگ سازمانی ، در مجموعة فرهنگ جانمایی شده و روابط آنها بخوبی تنظیم شود. ضعفهای اجزاء و روابط آنها برطرف شود.
یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است. یعنی مشخص کنیم که فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی و حرکت عظیم درونی و صیرورت بخش و کیفیت بخشی که اسمش فرهنگ است و در درون انسانها و جامعه بوجود میآید، چگونه باید باشد؟ فرهنگ هدف کدامست؟ اشکالات و نواقصاش چیست؟ چگونه باید رفع شود؟ فرهنگ موجود کدامست؟کندیها و معارضاتش کجاست؟مجموعهای لازم است که اینها را تصویر کند. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ یک متولی و یک مرکز میخواهد تا از یک طرف(فرهنگ را) مهندسی کند.یعنی با یک فکر کلان،با یک نگاه برتر و بالاتر از همة جریانهای فرهنگی در داخل کشورببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی چگونه و با چه کیفیتی باید باشد.به کدام سمت باید برود (فرهنگ هدف کدامست؟) کجاهایش ایراد دارد(فرهنگ موجود کدامست؟
اشکالات و نواقصاش چیست؟کندیها و عارضاتش کجاست؟مجموعهای لازم است که اینها را تصور کند.یک متولی و یک مرکز میخواهد که با یک فکر کلان، با یک نگاه برتر و بالاتر از همه جریانهای فرهنگی در داخل کشور، ببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی کجاهایش ایراد دارد. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ بند دیگر از شرح وظایف شورا وجود دارد تحت عنوان: تجزیه و تحلیل جریانات فرهنگی جهان و تعیین تأثیر آن بر مسائل داخلی. شما ببینید چه افق وسیعی را خودتان برای شورا معین کردهاید. خود اعضای شورا این بندها را تنظیم کردهاند: این خیلی مهم است که انسان جریانات فرهنگی جهان را به روز ببیند و محاسبه کند که تأثیر آنها روی جریانات داخلی چگونه است. بعد از آن که دانست تأثیر آنها چگونه است. آنگاه تازه کار شروع میشود که حالا پس ما چکار کنیم که از آسیبهای آن جریانات کم کنیم. یا اگر منافع و سودی دارد از آن حداکثر استفاده را بکنیم. اما تجزیه و تحلیل جریانات فرهنگی جهان و تبیین تأثیر آنها بر مسائل داخلی هم در شورا مطرح نشده است. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۱)
● تعیین فرهنگ آرمانی
ـ این را به عنوان یک واقعیت بپذیریم که ما به عنوان مسئولان نظام و علاقمندان به آرزوها و آرمانهای جمهوری اسلامی (فرهنگ آرمانی) چه بخواهیم و چه نخواهیم عوامل اثرگذار روی فرهنگ ملی، مثل جریانهای بیمهار به سمت این ملت سرازیر نه و دارنه روی فرهنگ ملت اثر میگذارند. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است. یعنی مشخص کنیم که حرکت عظیم درونزا و صیرورت بخش و کیفیت بخشی که اسمش فرهنگ است و در درون انسانها و جامعه بوجود میآید. چگونه باید باشد؟ مجموعهای لازم است که این را تصویر کند. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ یک متولی و یک مرکز میخواهد که با یک فکر کلان و با یک نگاه برتر و بالاتر از همة جریانهای فرهنگی در داخل کشور ببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی چگونه و با چه کیفیتی باید باشد، به کدام سمت باید برود. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ مدیریت فرهنگی کشورفرهنگ کشور کلاً به یک نظم و جهتگیری و جهتیابی و انسجام بخشهای گوناگون دولتی و غیردولتی در باب فرهنگ احتیاج دارد. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۱)
ـ مجموعهای لازم است که اینها را ]مهندسی فرهنگ کشور را[ تصویر کند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ ببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی چگونه و با چه کیفیتی باید باشد، به کدام سمت بالا برود و کجاهایش ایراد دارد واز سوی دیگر:مراقبت کند که این کارها انجام بگیرد. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ کلیه دستگا ها اعم از اقتصادی سیاسی قضایی اجرایی و ... در تحقق فرهنگ هدف خط مقدم تلقی می شوند.مجلس ما برای عملی شدن آنچه در این جا به عنوان مهندسی انجام میگیرد حتماً باید قانون بگذارند.مجمع تشخیص مصلحت هم در سیاستگذاریها همین مهندسی کلان (مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی کشور) را در نظر داشته باشد. ما در آنجا سیاستگذاری رسمی فرهنگی داریم، نه مهندسی مورد نظر ما که نگاه کلان به مباحث فرهنگی است. بنابراین آنچه شما در این جا تصویب میکنید به مجمع تشخیص مصلحت میرود برای یک منظوربه دولت میرود برای یک منظور به مجلس شورای اسلامی میرود برای یک منظوربه صدا و سیما میرود برای یک منظور و ....... (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
ـ مجمع تشخیص مصلحت هم در سیاستگذاریها همین مهندسی کلان را در نظر داشته باشد. ما در آنجا سیاستگذاری رسمی فرهنگی داریم، نه مهندسی مورد نظر ما که نگاه کلان به مباحث فرهنگی است. مجمع تشخیص مصلحت هم در سیاستگذاریها همین مهندسی کلان (مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی کشور) را در نظر داشته باشد. ما در آنجا سیاستگذاری رسمی فرهنگی داریم، نه مهندسی مورد نظر ما که نگاه کلان به مباحث فرهنگی است.
بنابراین آنچه شما در این جا تصویب میکنید به مجمع تشخیص مصلحت میرود برای یک منظور ،به دولت میرود برای یک منظور،به مجلس شورای اسلامی میرود برای یک منظور،به صدا و سیما میرود برای یک منظور و .......(مقام معظم رهبری ۱۳۸۳)
شورایعالی علاوه بر تهیه نقشه مهندسی فرهنگ و نقشه مهندسی فرهنگی کشور برای اینکه این نقشه پیاده شود (مدیریت فرهنگی در کشور اعمال شود و اهداف فرهنگی محقق گردد ). هم باید الزامات پیاده شدن این نقشه اعم از توسعه مدیریت کشور، توسعه سازمانهای کشور، توسعه نیروی انسانی کشور، توسعه علم و تکنولوژی کشور و ... را مشخص نماید و بخصوص در انجام وظیفه مدیریت راهبردی (مدیریت بازده) در تعیین نرخ شاخصهای فرهنگ هدف و در تعیین سیاستهای کلی نظام سازگار با فرهنگ هدف ایفای نقش نماید.
در کنار حرکت علمی و تحقیقی و راه افتادن دانشگاهها و ایجاد فرهنگستانها و نشر کتابها و از این قبیل چیزهای خوب که همه شاخصهای خوبی برای مقوله فرهنگ است. واقعاً باید ببینیم که بر اثر تلاشهای فرهنگی ما چه در قوه مقننه، چه در قوه مجریه چه در مجموعة شورایعالی انقلاب فرهنگی چه کارهایی انجام گرفته که برای نسل جوان زمینه اعتلای فرهنگی به وجود آورده است. این را واقعاً باید سنجید و بر اساس آن پیش رفت.
● هدف گذاری کلان(راهبردی)
یکی از بندهای شرح وظایف شما "تعیین شاخصهای ارزیابی وضعیت فرهنگی و آموزشی و تحقیقاتی کشور" است. از وقتی این شرح وظایف نوشته شده تا الان شش سال میگذرد. سال ۱۳۷۵ شرح وظایف نوشته شده است. اما تا الان در شورا حتی مطرح نشده است.
همه شما اهل علمید و میدانید تعیین شاخص برای ارزیابی وضعیت علمی و (فرهنگی) کشور چقدر مهم است.
اگر شورا این کار را بر عهده بگیرد دیگر نه رئیس جمهور و نه دولت احتیاج دارد کار جدیدی بکند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست