جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دموکراسی ها, نه دموکراسی


دموکراسی ها, نه دموکراسی

فقط یک نوع دموکراسی وجود ندارد و گونه های متفاوتی از آن را می توان برشمرد و در طول تاریخ مشاهده کرد از دموکراسی های یونان تا نظام های شورایی در اسلام تا دموکراسی های لائیک غرب

بحث از ضرورت دموکراسی از این جهت نیست که دموکراسی مطلوب است چرا که دموکراسی به عنوان یک نظریه سیاسی طبیعتاً با مشکلاتی مواجه است. با این حال دموکراسی انتخاب میان بدها است.

این نظریه سیاسی از همان زمان نیز که توسط ارسطو مطرح شد به عنوان بهترین بدها، مورد دفاع او قرار گرفت. وقتی که ما به نظامی کاملاً مطلوب دسترسی نداریم و انتخاب های ما میان پادشاهی و الیگارشی و دموکراسی است در بین این گزینه ها و در مقایسه با استبداد، دموکراسی مطلوب ترین گزینه است. دلیل دفاع نوگرایان دینی از دموکراسی هم آن است که طبق اعتقادات ما به عنوان مسلمانان شیعه ، دولت مطلوب، دولتی است که به دست امام معصوم باشد و در غیاب امام معصوم نیازمند حکومتی هستیم که حافظ نظم جامعه باشد، شریعت را اجرا کند و از استبداد جلوگیری کند چرا که استبداد هم آفت دین است هم آفت جامعه. از این رهگذر می توان دریافت که چرا نوگرایی دینی از دموکراسی حمایت می کند.

نکته قابل توجه دیگر این است که فقط یک نوع دموکراسی وجود ندارد و گونه های متفاوتی از آن را می توان برشمرد و در طول تاریخ مشاهده کرد؛ از دموکراسی های یونان تا نظام های شورایی در اسلام تا دموکراسی های لائیک غرب.

بنابراین دموکراسی ها وجود دارد نه دموکراسی و وقتی در ایران از دموکراسی صحبت می شود منظور یک دموکراسی بومی شده متناسب با شریعت و فرهنگ ایرانی است. به اصطلاح از یک «دموکراسی سبز» سخن گفته می شود؛ دموکراسی ای که با محیط تعارض ندارد و با جغرافیاهای متفاوت همساز است. از دموکراسی در دنیا فقط یک نسخه وجود ندارد که باعث شود دموکراسی ایرانی همان دموکراسی غربی باشد.

▪ اما کسانی که با دموکراسی مخالفت می کنند، همه در یک ردیف قرار نمی گیرند بلکه از مواضع متفاوت با دموکراسی مخالفت می کنند، به گونه ای که می توان آنها را در سه دسته طبقه بندی کرد.

۱) کسانی که در نظام های غیردموکرات سودی دارند و مخالفت آنها با دموکراسی، سیاسی و اقتصادی است و اگر افکار عمومی صحیح شکل بگیرد، منافع آنها در خطر قرار می گیرد.

۲) دسته دوم کسانی هستند که به خاطر درکی که از دموکراسی دارند، آن را همان نظام سیاسی غربی می بینند، نظام سیاسی غربی که همیشه از دموکراسی برای استعمار خاورمیانه بهره گرفته است و این درک را تجربه های تاریخی متعددی نیز تقویت می کند. مثال هایی که نشان دهنده رابطه سختگیرانه دموکراسی های غربی در منطقه خاورمیانه و مناسبات آسان گیرانه آنها در کشورهای خودشان است، یا رابطه ای که انگلیسی ها در هند داشتند و نوع برخورد آنها با شهروندان خودشان از جمله این موارد است.در این میان وظیفه رسانه ها این است که مفاهیم را روشن سازند و مرزهای اندیشه دموکراسی خواهانه در ایران را از مفاهیم مشابه غربی جدا کرده و آن را مشخص سازند.

۳) سومین گروه مخالفان دموکراسی، دلیل رویارویی شان با این مفهوم با هر دو دسته مذکور متفاوت است. آنها از زاویه درک دینی به قضیه نگاه می کنند و در نصوص دینی نشانی برای تایید آن پیدا نمی کنند البته این یک بحث درون دینی است و این افراد باید مشخص کنند کجای دین با دموکراسی مخالف است و اگر هم چنین است با چه وجهی از دموکراسی مخالف است.تحلیل هایی که بسیاری از نوگرایان مسلمان از آیت الله نائینی تا حضرت امام خمینی در دفاع از مشروطه و جمهوری ارائه می دادند، در راستای نشان دادن سازگاری این مفاهیم با آموزه های دینی بوده است.این سه گروه باید به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرند تا مشخص شود عمده مخالفت هایی که با دموکراسی می شود ارتباطی با جوهره دموکراسی ندارد.

تاریخ ایران هم نشان دهنده این است که هرگاه مردم آزادی انتخاب داشته اند به سراغ نظامی رفته اند که هم آرای مردم در آن موثر باشد و هم از دین و مذهب آنها صیانت کند.اما اینکه بعد از ۱۰۰ سال از گذشت دموکراسی هنوز مخالفت هایی با آن صورت می گیرد را باید در بستر این مساله فهم کرد که مخالفت نظری با دموکراسی در کشورهای غربی هم تمام شده است و این ذات بحث های علمی است که تردیدها همواره وجود داشته باشند. لذا از این گونه مخالفت ها نمی توان به این نتیجه رسید که دموکراسی در کشور ما پیش نرفته است.

کشور ما تجربه دو قانون اساسی را پشت سر گذاشته و توجهی که امروز به افکار عمومی می شود با دوره ناصری بسیار متفاوت است. ما در این راه بسیار جلو رفته ایم و آنها که معتقدند که ما پیشرفتی نداشته ایم ایجاد یأس می کنند، هم طرفداران استبداد و هم حامیان ناشی دموکراسی به این عمل مبادرت می کنند. برخی هم همیشه تصور می کنند که کار اگر به دست دیگران پیش رود درست انجام نمی شود و حتماً باید آنها در راس امور قرار گیرند.

از سوی دیگر جامعه ما واجد فرهنگی است که فکر می کند یک شبه و به صورت انقلابی همه مشکلات باید مرتفع شود، حتی برای اصلاحات هم راه حل انقلابی می دهد.برای بررسی مساله دموکراسی هم باید به تمام این مسائل توجه شود و در این راه رسانه ها، وظیفه مهمی دارند چرا که ما همیشه مشغول تحریک جامعه ایم که یا رای دهند یا مخالفت کنند. در حالی که می توانیم آموزش دهیم، جامعه ما نیازمند آموزش است. آشتی میان مذهب تشیع و فرهنگ ایرانی و نوعی از دموکراسی سازگار با اینها، سرنوشت ماست.همان طور که در پزشکی، آموزش و بهداشت مقدم بر معالجه است، در دنیای سیاست هم آموزش و پیشگیری مقدم بر ایجاد هیجان و اشتیاق و نفرت است.

داود فیرحی