جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

توسعه روابط چین و ایران نتیجه چالش های تهران و غرب


توسعه روابط چین و ایران نتیجه چالش های تهران و غرب

قسمت اول
تا اواخر قرن بیستم , چین به عنوان غول انسانی و ژاپن به عنوان غول اقتصادی آسیا و جهان معروف بودند, اما اكنون چین فقط پرجمعیت ترین كشور جهان نیست

چین در آغاز قرن ،۲۱ دارنده مجموعه ای از توانمندیهای ویژه است. رشد اقتصادی چین یكی از بالاترین نرخ رشدهای جهان و در حدود ۸ تا ۹ درصد است، چین دارای بزرگترین ارتش جهان از نظر نیروی انسانی، عضو دائمی شورای امنیت، یكی از بزرگترین صادركنندگان تسلیحات به ویژه تسلیحات موشكی در جهان، تنها قدرت بزرگ كمونیست به جای مانده از بلوك شرق سابق، مدافع قدرتمند نظام چندقطبی ، دومین كشور دارنده ذخایر ارزی جهان با ۶۳ میلیارد دلار ذخیره ارزی، تولید ناخالص بیش از ۸۰۰میلیارد دلار، یكی از قدرتهای صاحب تكنولوژی فضایی با سابقه پرتاب ۴۸ ماهواره و آمادگی پرتاب ۳۰ماهواره دیگر طی ۵سال آینده، برخوردار از ۳۹۵ كلاهك هسته ای و دهها موشك دوربرد قاره پیما و حجم تجارت خارجی حدود ۵۰۰ میلیارد دلار در سال، كشوری است كه طبق دیدگاههای «دنگ شیائوپینگ» رهبر فقید و «جیانگ زمین» رئیس جمهور پیشین باید طی یك برنامه بلندمدت، نخست به قدرت برتر آسیا پاسیفیك و سپس به یك ابرقدرت تبدیل شود و این برنامه ای است كه اكنون «هوجین تائو» رئیس جمهور جدید مأمور اجرای آن است.روابط با چنین قدرتی هم اجتناب ناپذیر است و هم ضرورت. ایران نیز به دلیل نوع خاص و ویژه روابطش با قدرتهای غربی، از جمله آمریكا و اتحادیه اروپا توسعه روابط با چین را به معنای افزایش فرصت ها، توانمندیها و امكانات و قدرت ملی و كاهش آسیب پذیری ها و تهدیدات علیه امنیت ملی خود تلقی می كند.

روابطی به قدمت امپراتوری ها

سال ،۲۰۰۳ سی و دومین سالگرد برقراری روابط رسمی دیپلماتیك میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین است.

تاریخچه روابط ایران و چین به بیش از ۲۵۰۰سال می رسد كه در برخی سفرنامه ها بدان اشاره شده است. طی این دوران، همواره ایران و چین به عنوان دو قدرت بزرگ آسیایی با یكدیگر در ارتباط بوده اند.

«جاده ابریشم» كه از شهر «شی.ان» واقع در جنوب غربی پكن آغاز و با عبور از ایران به دریای مدیترانه متصل می شده، نماد روابط نزدیك دو كشور به ویژه مناسبات تجاری و بازرگانی محسوب می شده است.

روابط رسمی سیاسی میان دو كشور مطابق با عرف كنونی، از سال۱۲۹۹ شمسی با امضای یك معاهده مودت و كنسولی میان دو كشور برقرار شد و در سال۱۳۱۲ ایران اقدام به گشایش سركنسولگری در شهر «شانگهای» كرد كه به دلیل وقوع جنگ جهانی دوم و پس از آن، تغییراتی در ساختار چین، این روابط برای مدت طولانی معلق ماند.

در سال ۱۹۶۵ (مطابق با ۱۳۴۴)، ایران از ادامه همكاری با آمریكا در تحریم اقتصادی چین خودداری كرد و این امر موجبات نزدیكی دو كشور را فراهم آورد.روابط سیاسی میان دو كشور مجدداً از سال۱۳۵۰ (۱۹۷۱) به طور رسمی برقرار شد و تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۳ سفیر به پكن اعزام شدند. پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران و با ایجاد جو تفاهم، این روابط در زمینه های گوناگون همواره رو به رشد و دارای سیر صعودی بوده است.

سفر رهبران و مقام های عالی رتبه ایران به چین، روابط دوجانبه را وارد مراحل تازه ای كرد. همچنین مقامات مختلفی از ایران از وزارتخانه ها و سازمانهای مختلف در این سالها از چین بازدید كرده اند. از جمله این سفرها می توان به سفر سال ۲۰۰۰ ریاست جمهوری به چین اشاره كرد.در مقابل از طرف چین نیز رهبران و مقامهای عالی رتبه از ایران بازدید كرده اند كه آخرین مورد آن، سفر «هوجین تائو» معاون رئیس جمهوری وقت چین به تهران در دی ماه سال۱۳۷۹ بود.

راهبردهای سیاست خارجی چینسیاست خارجی و دفاعی چین به طور سنتی تحت تأثیر رهیافت انزواطلبی قرار دارد.دولتمردان چین در دوره های مختلف تاریخی، بیشتر ترجیح داده اند كه با پرداختن به مسائل داخلی، توان كمتری را در عرصه كشمكش های جهانی صرف كنند.چینی ها در اعصار مختلف به جای آنكه در اندیشه تجاوز و تهاجم به سایر سرزمین ها بوده باشند، بیشتر در اندیشه و تفكر دفاع از خود بوده اند. حمله مغول ها به چین در قرون وسطی، سلطه استعماری انگلیس، آلمان، فرانسه، هلند و ... بر مناطق مختلف چین در قرن نوزدهم میلادی و تجاوزات مكرر ژاپن به این كشور در نیمه اول قرن بیستم میلادی بر انزواطلبی چینی ها مؤثر بوده است و بسیاری معتقدند كه دیوار چین، نماد انزواطلبی ملت و دولتی است كه به شدت رفتارها، هنجارها، عملكردها، مواضع و راهبردهای اقتصادی، سیاسی، دفاعی و امنیتی آن از فرهنگ كنفوسیوسی متأثر است. جوهره فرهنگ كنفوسیوسی مبتنی بر نفی كاربرد زور در مناسبات اجتماعی و تشویق انسانها به رعایت حقوق همنوعان، مهربانی، صلح طلبی و دورنگری و حزم و احتیاط است. این فرهنگ، شهروندان چینی را افرادی آرام، درونگرا و دورنگر تربیت كرده است و دولتمردان چینی نیز به عنوان اعضای این جامعه در رفتار سیاسی - امنیتی خود تحت تأثیر همین هنجارها قرار دارند.یكی دیگر از اصول سیاست خارجی و دفاعی - امنیتی چین، عدم ورود به دسته بندیها و بلوك بندی های نظامی، امنیتی است. چین در دوران جنگ سرد هیچگاه به طور رسمی به بلوك بندی های نظامی - امنیتی وارد نشد و اكنون نیز علی رغم اینكه به عنوان یك قدرت بزرگ نظامی در عرصه معادلات نظامی - امنیتی منطقه ای و بین المللی حضور دارد، اما هیچگاه با یك یا تعدادی از كشورها، پیمان های دفاعی - امنیتی امضا نكرده است.از سوی دیگر، چین در برنامه های كلان دفاعی - امنیتی و سیاست خارجی اش، بیشترین توجه را به رشد و توسعه اقتصادی معطوف كرده است و نسبت به آمریكا و انگلیس، فرانسه و روسیه حساسیت، علاقه و تمایل كمتری در مورد مداخله در بحران های منطقه ای از خود نشان می دهد. در حالی كه چهار عضو دائمی دیگر شورای امنیت، مناطق نفوذ فرامنطقه ای برای خود قایل بوده و در دفاع از این مناطق نفوذ وارد چالش جدی با یكدیگر شده اند و سهم قابل ملاحظه ای از بودجه ملی و دفاعی خود را صرف فعالیت در این مناطق می كنند، چین توسعه درون گرا را در رأس اولویت های خود قرار داده است و حتی با وجود داشتن یك ارتش بزرگ، از اعزام آن به خارج از مرزهای ملی خودداری می كند و صرف نظر از دخالت در جنگ كره در ۱۹۵۳ كه در اوج تندروی های اولیه ناشی از انقلاب چین به وقوع پیوست، این كشور در ۵۰سال بعد از جنگ كره نیروهای نظامی خود را به خارج از مرزها گسیل نداشته است و در جریان جنگ نفت و اشغال كویت به عنوان مهمترین چالش نظامی - امنیتی دهه ۹۰ جهان نیز، علی رغم مشاركت بیش از ۶۰ كشور جهان در حمله به ارتش عراق و آزادسازی كویت، چین از اعزام نیروهای خود به منطقه خودداری كرد و در جنگ های اخیر افغانستان و عراق نیز چنین رفتار كرده است.

اصل دیگری كه در راهبردهای سیاست خارجی و دفاعی و امنیتی چین به ویژه در خاورمیانه و خلیج فارس قابل مشاهده است، اقتصاد محور بودن سیاست های دفاعی - امنیتی، رئالیستی بودن سیاست های مذكور و فاصله گرفتن تدریجی و سپس كامل این سیاست ها از نگرش های ایدئولوژیكی بنیانگذاران انقلاب چین است.

با توجه به همین دو اصل اقتصاد محور بودن سیاست های دفاعی - امنیتی و رئالیستی بودن این سیاست ها، چین در خاورمیانه و خلیج فارس با مجموعه ای از بازیگران و دولتها كه دارای نگرش ها، راهبردها و سیاست های دفاعی - امنیتی متفاوت، متقابل و حتی متعارض هستند، دارای روابط گسترده ای است. چین در مناقشه اعراب و اسرائیل با اسرائیل، سوریه، عراق، عربستان و فلسطینی ها كه بازیگران متخاصم و رقیب به شمار می روند، روابط فعالانه ای دارد.

پكن همچنین در دوره حاكمیت صدام در برقراری روابط گسترده با كویت و عراق به عنوان دو بازیگر رقیب و دارای چالش های دفاعی - امنیتی شدید و تقریباً ترمیم ناپذیر و ایران و عراق كه سابق چالش های ارضی و امنیتی و تاریخی داشتند، موفق و توانا عمل كرد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.