چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جهانی شدن اقتصادی و اتحادیه های کارگری


جهانی شدن اقتصادی و اتحادیه های کارگری

سخنرانی جورج ماوریکوس, دبیرکل فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری در همایش بین المللی سندیکایی در پکن

سخنرانی جورج ماوریکوس، دبیرکل فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری در همایش بین المللی سندیکایی در پکن: جهانی شدن اقتصادی و اتحادیه های کارگری، ژانویه ۸-۷، ۲۰۰۸

ـ رفقای گرامی

از طرف سندیکاهای عضو فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری، از فدراسیون سراسری اتحادیه های کارگری چین بخاطر مهمان نوازی گرم و سازماندهی همایش بین المللی سندیکایی صمیمانه تشکر می کنیم. بدون حمایت فدراسیون سراسری اتحادیه های کارگری چین و رهبری آن، تحقق بخشیدن به این ابتکا ممکن نبود.

فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری به همایش اعتقاد دارد. موضع ما این است که جنبش سندیکایی وظیفه دارد فعالانه در تحولات بین المللی شرکت کند، شرایط را مطالعه کند، تحلیل های و پیشنهادات خود را مطرح نماید. ما با فدراسیون سراسری اتحادیه های کارگری چین روابط برادرانه داریم و نقشی که آن بنفع زحمتکشان جمهوری خلق چین ایفاء می کند را خوب می شناسیم. روابط برادارانه بین دو سازمان مستمراً مستحکم تر خواهد شد، زیرا این ضرورت دوران ماست. فدراسیون سراسری اتحادیه های کارگری چین و فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری رویهم سه برابر کنفدراسیون جهانی اتحادیه کارگری عضو دارند. لازم است این ارتباط در تمام همایش های بین المللی و در تمام سازمانهای بین المللی بیان شود. این یعنی دموکراسی، برابری و شفافیت.

سه هفته پیش در بالی، اندونزی کنفرانس بین المللی سازمان ملل پیرامون تغییرات جوی برگزار شد. متأسفانه یکبار دیگر بی-مسؤولیتی های دولت ایالات متحده آمریکا بوضوخ بنمایش گذاشته شد. این کشور سیاره ما را بیش از هر کشور دیگری آلوده می کند. اما بجای پاسخگویی به اتهامات، تابع هیچ قید و بند و محدودیتی در ایجاد آلودگی نیست. در عین حال، سعی می کند در جهت حفظ سطله و تقویت تجاوزگری نظامی و سیاسی خود به هزینه کشورهای جهان سوم، در برابر تلاش های کشورهای در حال توسعه موانع و محدودیت هایی ایجاد کند.

ما معتقدیم که لازم است موضوع تغییرات جوی در مرکز توجه اتحادیه های کارگری سراسر جهان قرار گیرد. ما علل بوجود آمدن این مشکلات را می شناسیم و باید خواهان بکار بستن اقدامات و سیاست ها برای مقابله با این وضعیت بسیار زشت امروز شویم.

ـ رفقا و دوستان گرامی

ما در دوره پیچیده ای زندگی می کنیم. ویژگی های اساسی این دوره عبارتند از نابرابری بزرگ اقتصادی، فقر عظیم برای اکثریت و انباشت عظیم ثروت برای اقلیت، جنگ دولت های سرمایه داری پیشرفته برای تحت کنترل اقتصادی، سیاسی و نظامی نگهداشتن کل جهان سوم.

امروزه، در قرن بیست و یکم، ۸۰۰ میلیون انسان از گرسنگی رنج می برند و ۲۰۰ میلیون کودک در شرایط ادبار زندگی می کنند، ۹۰۰ میلیون بزرگسال بیسوادند، ۱۱۵ میلیون کودک به مدرسه نمی روند. این تصویر واقعی از جهانی شدن سرمایه داری است که ما در همه قاره ها تجربه می کنیم. همزمان با آن، چند ماه پیش، دانشگاه یونه-وایدر در هلسینکی، نتایج پژوهشی را اعلام کرد که نشان می دهد ۲ درصد جمعیت جهان صاحب ۶۰ درصد ثروت آن است! آن پژوهش همچنین خاطر نشان ساخت که هر سال نابرابری ها بین غنی و فقیر بنحو فزاینده ای افزایش می یابد. قدرت اقتصادی هر چه بیشتر در تعداد اندکی از شرکت های انحصاری بین المللی متمرکز می شود. فقط در عرض یکسال ۶۱۳۴ مورد ادغام شرکت های بزرگ صورت گرفته است. تمرکز اقتصادی موجب تشدید فشار سیاسی و نظامی می شود که چند-ملیتی ها بر همه دولت ها و حکومت های اعمال می کنند.

این تحولات اقتصادی بین المللی، بویژه برای آفریقا و آسیا موجب تولد پدیده مدرن استعمار از طرف ایالات متحده آمریکا شده است. نظام های جدید برده گی از طریق اشکال استثمار به زیان کارگران رشد می کنند. در قرن بیست و یکم، انسانهایی با درآمد ماهانه ۲۵ تا ۳۰ دلار، بدون سندیکا و حقوق بشر وجود دارند. این برده گی است. چند-ملیتی ها و انحصارات از طریق این استثمار در پی تأمین سودهای عظیم خود برای ۵۰ سال آینده هستند. این استراتژی یعنی استثمار به زیان کشورهای در حال توسعه و فقیر، یعنی افزایش بدهی کشورهای فقیر. باید بیاد آورد که ۲۰ درصد جمعیت جهان مالک ثروتهای جهان است و از آن لذت می برد، در حالیکه ۸۰ درصد جمعیت جهان در بینوایی، قحطی و بیماری بسر می برد. ارقام گیج کننده اند. بدهی آفرطق حدود ۲۳۰ میلیارد دلار است. برای آسیا، آفریقا، و آمریکای لاتین بدهی ها خارجی در این کشورهای مقروض موجب فقر، استثمار، و وابستگی سیاسی و نظامی می شود. جمهوری خلق چین با لغو بدهی ۳۱ کشور آفریقایی بمبلغ کل ۱.۲۷ میلیارد دلار آمرطکا سرمشق درخشانی بدست داده است. بیایید سرمشق آنها را دنبال کنیم.

برای فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری، لغو بدهی های کشورهای جهان سوم یک موضوع مرکزی است. این موضوع با مبارزه برای کار مناسب در ارتباط است. بدهی ها مردم عادی را می کشند. هنوز، هر سال تقریباً ۱۰.۵ میلیون کودک زیر ۵ سال جان خود را از دست می دهند و در حال حاضر تقریباً کل مرگ و میر کودکان در کشورهای جهان سوم-قریب نیمی از آنها در آفریقا-اتفاق می افتد. یک فاکت ترسناک دیگر این است که بنا به گزارش سازمان بهداشت جهانی، طول عمر متوسط در کشورهای توسعه یافته ۷۱ سال و در کشورهای جهان سوم تقریباً ۳۸ سال است!

ویژگی بنیادین دوره ما، تجاوزگری دولت های ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، ناتو و متحدان آنهاست. اتحادیه اروپا، در جهت تضمین دسترسی به بازارهای جدید و بدست آوردن مناطق نفوذ، فعالانه در این تجاوزگری مشارکت دارد. این تجاوزگری در عراق، افغانستان، لبنان، فلسطین و در تهدیدات علیه شماری از کشورهای مستقل مشهود است. تحولات اخیر در سومالی گواه دیگری بر این تجاوزگری است. این تجاوزگری، همانند عطش کنترل بازارهای جدید، موجب پیدایش کشمکش در درون امپریالیسم و سرمایه داری می شود. یک بلوک، متشکل از ایالات متحده آمریکا و بریتانیا سعی دارد در آفریقا و آسیا ائتلاف هایی تشکیل دهد. بلوک دیگر، متشکل از محور فرانسه-آلمان و جامعه اروپا، سعی دارد معاهدات استعماری جدیدی را بسود خود بنا کند. این کشمکش های بین دو بلوک که خود را در جنگ علیه عراق، لبنان و غیره نشان دادند، درستی تئوری مارکسیستی کشمکش های بین امپریالیست ها در دوران ما را تأیید می کنند.

در این محیط بین المللی، نقش سازمانهای بین المللی خیلی مشخص است. طبقه کارگر جهانی و تمام خلقها در ارتباط با نقش سازمان ملل طی ۱۵ سال گذشته نگران و سردرگمند. تغییرات در توازن نیروهای بین المللی موجب آن شده است که سازمان ملل تمام فعالیت های غیرقانونی ایالات متحده آمریکا را قانونی کند.

همزمان با آن، اوضاع در سازمان بین المللی کار هم خوب نیست. در آنجا برابری، عینیت و عدالت وجود ندارد. در حال حاضر، سازمان بین المللی کار به برده کنفدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری مبدل شده است. ترکیب شورای حکام آن این را تأیید می کند. در انتخابات پیشرو در سال ۲۰۰۸ برای شورای حکام، فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری خواهان نمایندگی جمعی و همچنین شفافیت در انتخابات خواهد شد.

در اسناد و گزارش های سازمان بین المللی کار، مسأله کار مناسب موضوع اصلی است. هیچ کس با نیاز اصلی به کار مناسب مخالفتی ندارد. البته لازم است ما از یک منظر علمی، متدولوژیک و اجتماعی روشن کنیم منظورمان از کار مناسب چیست. گزارش های کلی و کلی گویی ها نمی توانند مشکل را نشان دهند. فدارسیون جهانی اتحادیه های کارگری از هدف کار مناسب حمایت می کند و در عین حال ما این را ضروری می دانیم که همه طرفها منظور خود از این موضوع را روشن و آشکارا اعلام کنند. به اعتقاد ما در قرن بیست و یکم، طبقه کارگر جهانی با حملات جدی از طرف صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سرمایه بین المللی روبروست. و بعلت این حملات، حقوق کارگران سرکوب شده و عقب رانده و لغو می شوند. همزمان، فقر مردم عادی بدتر شده و سود چند-ملیتی ها انباشته می شود.

در این شرایط اقتصادی و اجتماعی، پارامترهای تعریف کننده «کار مناسب» کدام ها هستند؟ قبل از هر چیز، ثبات در کار مورد نظر ماست. تضمین اینکه برای همه کار وجود داشته باشد. کاری که بطور منظم درآمد داشته باشد و کارگری که حقوق کافی دریافت کند. کار پنج رز در هفته، هشت ساعت در روز و همراه با پوشش تأمین اجتماعی. شرایط بهداشت و ایمنی باید در تمام محلات کار رعایت شود. کودکان کارگران به نظام آموزشی و درمانی رایگان دسترسی داشته باشند. مشکل مسکن برای زحمتکشان حل شود. کارگران سندیکا و آزادی های دموکراتیک داشته باشند، کار و استثمار کودک لغو شود. این یعنی کار بدون استثمار انسان بدست انسان، کاری که موجب رفاه زندگی کارگران و مردم خواهد شد.

بدون روشن کردن این واژه های مشخص، هر گونه بحثی در باره کار مناسب فقط حرف خواهد بود.

مورد کلمبیا را در نظر بگیرید. طی دهسال گذشته، ۲۴۰۰ فعال سندیکایی به قتل رسیده اند. در فیلیپین، طی سالهای اخیر بیش از ۸۵۰ مورد قتل فعالین سندیکایی ثبت شده است. در عراق، نیروهای اشغالگر هزاران کارگر بیگناه را می کشند. در این کشورها حرمت و کار مناسب چه معنی می دهد؟ ارزش عملی کلمات و وعده های فاقد معنی چیست؟

در کشورهای جهان سوم دهها میلیون انسان برای یک دلار در روز زندگی و کار می کنند. دویست میلیون مهاجر در شرایط تهیدستی کامل زندگی می کنند. در حال حاضر در اتحادیه اروپا بیش از ۲۵ میلیون نفر بیکار وجود دارد. برای همه این انسانها معنی کار مناسب با حق زندگی تعریف می شود. حقی که بربریت سرمایه داری آن را از بین برده است.

در چنین جو اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جهانی طرح این سؤال منطقی است: امروزه طبقه کارگر به چگونه سندیکاهایی نیاز دارد؟ با کدام استراتژی و تاکتیک مدرن؟ با چه نوع ائتلافهایی؟ ما با چه نوع اتحادی می توانیم پیش برویم؟ امروزه، عناصر انترناسیونالیسم ما چه باید باشند؟

ما می دانیم که همه ما به این پرسش ها توجه داریم. پاسخ به این پرسش ها باید جدی و جمعی، از طریق تلاش مشترک نیروهای طبقاتی و رزمنده باشد.

همه ما همچنین می دانیم که در درون جنبش سندیکایی همیشه دو خط اصلی وجود داشته است. یکی خط بین المللی کمونیسم ستیزی است که هدف نهایی آن حفظ سرمایه داری، افترا زدن به جمهوری خلق چین، افترا زدن به کوبا، ایران، سوریه، فلسطین و غیره، و کنترل سازمان بین المللی کار است. کنفدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری این خط را نمایندگی می کند.

خط دیگر، خط مبارزه و چشم انداز سوسیالیستی است، خطی که در گذشته و حال از این حمایت کرده است که ترقی همیشه با مبارزه بدست می آید، خط همبستگی با مردم چین، کوبا، ایران، سوریه، و فلسطین، خطی که با حمایت از مردم کشورهای جهان سوم، با پایداری، از مبارزات برای صلح و دوستی بین خلقهای جهان حمایت می کند. در حال حاضر، فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری این خط اول جبهه را نمایندگی می کند.

ما، فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری، به سهم خود، بر شالوده قطعنامه های آخرین کنگره مان، که در دسامبر ۲۰۰۵ در هاوانا برگزار شد، اندیشه های زیر را تقدیم می کنیم:

ما درک می کنیم که طبقه کارگر مدرن دارای خصوصیات جدید بسیاری است، تحصیل کرده تر است، احتیاجات بیشتری دارد، فناوری های جدید تولید می کند، اطلاعات زیادی دریافت می کند و غیره. با این وجود، همچنان طبقه ای است که از طرف سرمایه داران استثمار می شود.

در نظام سرمایه داری تقسیم جامعه ما به دو طبقه اصلی تغییر نکرده است. براساس این ارزیابی، ما معتقدیم به اتحادیه های کارگری با سمت گیری طبقانی نیاز داریم. اتحادیه های کارگری که بخشی از مکانیسم نظام سرمایه داری نبوده، بلکه افزارهای سودمندی برای کارگران باشند. اتحادیه های کارگری مستقل از فرا-ملیتی ها و انحصارات، که برای ائتلاف های اجتماعی با فقرا، روشنفکران مترقی و صاحبان مشاغل آزاد مبارزه کنند. اتحادیه های کارگری که کارگران را براساس منافع طبقاتی آنها متحد کنند، اتحادی که برای مبارزه علیه سرمایه نیروها را گردآورد. چنان اتحادی سندیکا را نه فقط برای نبردهای اقتصادی، بلکه در جهت محو استثمار انسان بدست انسان سازماندهی خواهد کرد.

ما باید سندیکاها را به آموزشگاه های پژوهش، دانش، دموکراسی و جمع گرایی تبدیل کنیم. آموزشگاه هایی علیه جنگ های امپریالیستی. زیرا امروزه، در شرایط جهانی شدن و نئولیبرالیسم ما باید مبارزاتمان را جهانی کنیم، بدون آنکه فراموش کنیم که در درجه اول وظائف ما رشد جنبش در هر یک از کشورهایمان است. تنها با گسترش جنبش در داخل کشورهای ما است که به جنبش بین المللی کمک می کنیم. برای انترناسیونالیسم نوینی که حق خلقها برای تعیین سرنوشت خود را برسمیت خواهد شناخت.

یک پرسش مهم دیگر در باره نقش سازمانهای سندیکایی در کشورهایی است که راه غیر-سرمایه داری توسعه را دنبال می کنند، یعنی در کشورهایی که اقتصاد سوسیالیستی دارند. ما معتقدیم که نقش اتحادیه های کارگری در این کشورها برای کنترل قدرت مردمی، ارتقاء سیاستهای سودمند برای زحمتکشان، و مشارکت فعال در مقابله با چالشهای معاصر بسیار مهم است. اتحادیه های کارگری در سوسیالیسم مدارس اجتماعی طبقه کارگر هستند، آنها از قدرت مردمی حمایت کرده و در عین حال آن را کنترل می کنند. آنها راههای جدید ترقی، رفاه و یکدلی اقشار مردمی را باز می کنند.

▪ فعالیت ها

با توجه به اندیشه های فوق و مباحثات سالهای گذشته، دبیرخانه فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری در نظر دارد در جهت ارتقاء ایده مرکزی همایش، بعضی ابتکارات را به اجرا بگذارد. ما در نظر داریم طی سال ۲۰۰۸ این نوع فعالیت ها را تحت عنوان کلی زیر سازماندهی کنیم:

فعالیت های آموزشی و پژوهشی: از جمله این فعالیتها قصد برگزاری نشست های زیر را داریم:

۱) یک سمینار در آفریقا پیرامون موضوع «آب برای همه». این موضوع تغییرات جوی در کره زمین را در بر می گیرد.

۲) یک کنفرانس در آمریکای لاتین پیرامون موضوع «نقش زنان کارگر و جایگاه آنها در توسعه و در جنبش سندیکایی». این کنفرانس ادامه «کنفرانس جهانی سندیکایی در باره زنان کارگر» که از طرف فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری در ۱۴-۱۳ سپتامبر ۲۰۰۷ در بروکسل برگزار شد، خواهد بود.

۳) میزگرد دانشمندان متخصص کارشناس پیرامون موضوع «بدهی کشورهای جهان سوم و نقش جنبش سندیکایی». این کنفرانس در سال ۲۰۰۸ در اروپا برگزار خواهد شد.

۴) سازماندهی یک سمپوزیوم علمی بین المللی در آسیا پیرامون موضوع « نقش سازمان ملل در دنیای مدرن». از جمله فعالیت های دیگر، ما اوضاع سازمان بین المللی کار را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد و تاکتیک های خود را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

این چهار فعالیت مرکزی در دومین شورای رهبری فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری که هفته آینده در سودان برگزار خواهد شد، مورد بحث قرار خواهند گرفت. ما امیدواریم که اینها تصویب شوند و برای برگزاری موفقیت آمیزشان تهیه تدارکات شروع شود. مایلیم که فدراسیون سراسری اتحادیه های کارگری چین در تمام این ابتکارات نقش اصلی ایفا نماید. همچنین مایلیم که همه دوستانی که در اینجا حضور دارند فعالانه در آن کنفرانسها شرکت کنند.

در پایان، اجازه می خواهم به اطلاع برسانم که حرکت صعودی فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری که بعد از کنگره پانزدهم آن شروع شد، ادامه خواهد یافت. ما از طریق عمل و ابتکارات، با تحلیل مدرن و استراتژی روشن برای حال و آینده پیش می رویم. پیوستن ۴۷ عضو جدید و بدست آوردن دوستان جدید بسیاری طی دو سال گذشته، این حرکت صعودی فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری را تأیید می کنند



همچنین مشاهده کنید