یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دموکراسی آتنی


دموکراسی آتنی

برای اولین بار در آتن در دوره باستان دموکراسی بعنوان ایده و سیستم حکومتی شکل گرفت الگوی مدرن قانون اساسی کشور های غربی دموکراسی آتن می باشد و اروپائیان خود را وارث فرهنگ یونانیان می دانند

برای اولین بار در آتن در دوره باستان دموکراسی بعنوان ایده و سیستم حکومتی شکل گرفت. الگوی مدرن قانون اساسی کشور های غربی دموکراسی آتن می باشد و اروپائیان خود را وارث فرهنگ یونانیان می دانند. به همین علت این ایده قدیمی قرن ۵ قبل از میلاد هنوز مسئله روز است. ساختار سیاسی، عمل کرد نهاد ها و قوانین در دموکراسی آتنی نه فقط تا به امروز جذابیت خود را از دست نداده است ، بلکه این فرم حکومتی از دروه باستان تا شکل گرفتن دموکراسی جدید در کشور های غربی یک استثنا در اداره تشکیلات دولتی در سطح بین المللی محسوب می شود. این استثنا تاریخی دموکراسی در آتن احتیاج به بررسی بیشتری دارد که روشن شود چه درکی آتنی ها از ” قدرت ملت ” و یا بقول مارکسیست ها از ” قدرت خلق ” داشتند . اما سوال این است که چرا تنها آتن در بین ملت ها دوره باستان این راه بخصوص را انتخاب کرد و چه پیامد های ایده و سیستم دموکراسی برای زنان و مردان آتنی به ارمغان آورد. از آن جائیکه مدارک تاریخی زیادی در باره دموکراسی آتنی هم از یونانیان و هم از شاهدان این پدیده تاریخی وجود دارد ، ما می توانیم امروزه یک تصویر واقعی از دموکراسی در آتن در ذهن خود مجسم کنیم.

● اصول های اساسی دموکراسی در دروه باستان :

۱) قدرت مردم

در زبان یونانی واژه دموکراسی تشکیل شده است از demos و kratos .

kratos (قدرت) و demos ( مردم ) که demokratia معنی قدرت مردم را می دهد و آتن یک شهری بود با سیستم دموکراسی. یک توصیف از دموکراسی که با ذکر اسمش شروع بشود ، یک سنت است: “ و اسم نظام سیاسی ما، چون پایه ها این نظام را نه اقلیت بلکه اکثریت تشکیل می دهد، به (اسم) دموکراسی معروف شده است.” (Thukydides )

این جمله از دوران باستان با محتوی پر اهمیت نخست بطور تقریبی به طرح مقوله دموکراسی می پردازد. تاریخ نویس یونانی Thukydides مبحث دموکراسی را با واژه اکثریت شروع و بعد بطور کامل مقوله های مساوات و آزادی در چهارچوب این نظام مورد بررسی قرار می دهد. دموکراسی یک واژه قدیمی یونانی است و بطور دقیق نیز Thukydides این وآژه را توضیح داده است که نظام دموکراسی تکیه بر اکثریت دارد. این توضیح اجازه تفسیرهای مختلفی از دموکراسی را نمی دهد. اما این جمله یک بُُعد زمانی نیز دارد. Thukydides این گفتار خود را اواخر قرن ۵ قبل از میلاد به تحریر در آورد و از قرار معلوم دموکراسی واژه ای چندان قدیمی هم نبوده که افکار عمومی نتواند آنرا بخاطر بیآورد. مقوله و واژه دموکراسی در نیمه اول قرن ۵ قبل از میلاد افکار و ذهن شهروند آتن را بخود مشغول کرده بود که علت آن نیز می بایست نتیجه تغییر و تحولی باشد که در روال ، راه و رسم سیاسی در همین زمان به وقوع پیوسته بود. حکم رانان آتن از قرن ۸ تا ۵ قبل از میلاد از اشراف تشکیل شده بودند که شهروندان ناراضی را به صبر و آرامش ترغیب می کردند. رسوخ ایده دموکراسی در ذهن آتنی ها و نهادینه شدن آن در سیستم دولتی نتیجه کار فکری روشنفکران آتنی نبود ، بلکه رفرم های تدریجی در ساختار و تشکیلات دولت اشراف بود که بعدا روشن فکرانه مورد بررسی قرار گرفتند و تشکلات دموکراسی را به وجود آوردند. صد سال پس از اینکه آتنی ها خود را با مقوله دموکراسی مشغول کرده بودند ارسطو در اواخر قرن ۴ ( ۳۲۲ قبل از میلاد ) در کتاب “سیاست” قانون اساسی ۱۵۸ شورا های محلی را مورد بررسی قرار می دهد و سیستم دموکراسی را در این شوراها به دو بخش تقسیم می کند: پایه ، اصول دموکراسی و آداب ، روش های مشخص دموکراسی. در زبان امروزی دموکراسی آتنی تقسیم می شود به ساختار دموکراسی و ارزش های دموکراسی (فرهنگ) و در قانون اساسی آتن بعد از واژه kratos ( قدرت )، واژه الیگارشی (oligarchia) نیز مورد استفاده قرار می گیرد که تشکیل شده است از oligoi به معنی ’معدود’ و arche به معنی ‘ قدرت و یا فرمانروایی’ - مفهوم oligarchia که معنی حکومت عده ای معدودی را می دهد درست در نقطه مقابل مفهوم دموکراسی به معنی قدرت اکثریت قرار دارد. در ذهن و برنامه اشراف آتنی سیستم الیگارشی هنوز جذابیت خود را از دست نداده بود، اما آن ها بیشتر ترجیع می دادند که بجای واژه الیگارشی از واژه اشراف سالاری ( aristokratia) استفاده کنند. چرا که aristo به معنای زبده و نخبه مشروعیت بیشری به یک سیستم حکومتی می دهد تا oligoi به معنی ’ معدود ‘ و اشراف خود را از نخبگان و زبدگان جامعه بشمار می آوردند. در آتن قدیم این دو وآژه oligarchia و demokratia در مقابل یک دیگر قرار داشتند. ارسطو در کتاب ‘ سیاست ‘ مغایرت این دو سیستم دموکراسی و الیگارشی از یک دیگر را مقایسه کرده است با بادی که از شمال و بادی که از جنوب می وزد.

یکی از ویژگی های دموکراسی در آتن روش انتخاب شدن شهروندان در شورا ها و یا سازمان های اداری بود که این امکان را به تمام مردان (چه نقشی زنان در دموکراسی آتنی داشتند، توضیح داده خواهد شد) آتنی می داد که برای یک زمان محدوی ( یک سال) بطریق قرعه کشی انتخاب شوند. دموکراسی آتن به نوعی نفی قدرت دولت بود ، چرا که هر شهروند مذکر یک روز حکم فرمایی می کرد و روز دیگر تحت نفوذ قدرت دیگران بود. قدرت شورا ها و دیگر نهادهای دولتی محدود می شد به رسیدگی به امور اداری شهروندان. Euripides تراژدی نویس قرن ۵ قبل از میلاد در قطعه تئاتر Hiketiden در سال ۴۲۴ نحوه حکم فرمایی در آتن را به نمایش می گذارد و نشان می دهد که بعلت عوض شدن بطور متناوب (سالیانه) اعضاء شورا ها در واقع هیچ کسی در آتن صاحب قدرت نیست و همه شهروندان آزاد می باشند. Platon در کتاب (nomoi ) اشاره می کند که در آتن آزاد بودن از سلطه قدرت حکم رانان بطور کامل وجود دارد و در کتاب دیگر ( politeia ) بنظر فیلسوف یک سیستم دمکراسی احتیاجی به حکم فرما ندارد. اما الیگارشی در تصور Platon یک سیستم ایده آل بشمار می آمد و نه دموکراسی. در سیستم دموکراسی ، بر عکس الیگارشی ، نه زیر دست وجود دارد و نه حکم رانان از ابهتی بخصوصی برخوردارند که باعث ترس و یا ستایش شهروندان شوند.

چنان که در بالا یادآوری شد واژه دموکراسی در اواسط قرن ۵ قبل از میلاد ( ۴۷۷ و یا ۴۵۰) برای شهروندان آتن وآژه ای آشنا بشمار می آمد ، اما آتن از قرن ۶ ( ۵۹۴) دارای یک نهاد سیاسی بنام مجمع ملت بود که مهم ترین سمت ها در این اجلاس را اشراف در اختیار داشتند و امکان کنترل زیاد این افراد ثروتمند از طرف افراد کم درآمد وجود نداشت. در آتن در این زمان ۴ گروه و یا ۴ طبقه از شهروندان که بر طبق در آمد تقسیم شده بودند ، زندگی می کردند. رفرم های سیاسی تا اواسط قرن ۵ باعث گردید که هر چهار گروه بتواند در این مجمع انتخاب شوند ، اما رغبت شهروندان و بخصوص قشر پایین اجتماع به انتخاب شدن در این مجمع زیاد نبود. از اوائل قرن ۵ عادات و رسوم های سیاسی دیگری در آتن بر قرار گردید و بخصوص جنگ آتن با ایران (۴۷۹/۴۸۰) باعث تقویت خود آگاهی و اعتماد بنفس آتنی ها گردید. ملوانان و پارو زنان کشتی های جنگی یونانی ها که علیه ناوگان ایرانیان به نبرد پرداخته بودند به طبقات پایین جامعه تعلق داشتند و بعد از پیروزی بر ایرانیان خواهان دخالت و سهم بیشتری در اداره دولت بودند. و از طرف دیگر چون اشراف در مجمع ملت حاضر به توضیح عمل کرد های خود نبودند، طبقات کم درآمد خواهان رفرم مجمع ملت شدند. سال ۴۶۲ نقطه عطفی در توسعه دموکراسی در آتن بشمار می آید. در این سال شهروند آتنی Ephialtes که بانی رفرم در مجمع ملت بود بقتل می رسد و عاملان این جنایت در دوره باستان مثل دوره مدرن از طیف سیاسی محافظه کاران و ضد رفرمی ها بودند. نظر ارسطو در باره دموکراسی چنین است: “زندگی کردن آنطور که فرد می خواهد” و ادامه می دهد: “تحت تسلط هیچ کس نبودن و اگر این امر ممکن نیست پس باید حکم رانان مرتب عوض شوند”. دشمنان دموکراسی در آتن نظر مثبتی به مردم نداشتند و برای آنان demos ( مردم ) مفهوم افراد معمولی، ساده و حتی رذل را می داد ( دموکراسی یعنی حکومت اراذل , rabble ). اشراف آتنی حتی سیستم دموکراسی را نوعی حکومت تک نفری توصیف می کردند ، حکومتی که فقط بوسیله افراد بی استعداد و عادی اداره می شود. اما وآژه ای برای این نوع سیستم که از مردم عادی تشکیل شده باشد در یونان قدیم وجود نداشت و واژه Ochlokratie (سیستم عوام ) که برای اشراف دارای همان مفهوم سیستم دموکراسی بود بعدا رایج گردید. اشراف از واژه دموکراسی بعنوان فحش و دشنام نیز استفاده می کردند و معتقد بودند که شهروندانی که مجبورند کار کنند (طبقات پایین جامعه) نمی توانند به کار های فرهنگی به پردازند و هم از نظر بدنی و هم از نظر تفکر عقب افتاده محسوب می شوند ، اما برعکس ثروت مندان که احتیاج به کار کردن ندارند هم امکان کار فکری را دارند و هم می توانند با آموزش های ورزشی بدنی زیبا داشته باشند. و از طرف دیگر دموکراتان معتقد بودند که در سیستم دموکراسی مکانی برای ثروتمندان و اشراف وجود ندارد. اما نظری به اندازیم به درصد شهروندانی که در آتن حق دخالت در امور سیاسی داشتند و باید توجه داشت که در دموکراسی آتن خارجی ها و برده ها اجازه انتخاب شدن و انتخاب کردن را نداشتند. در آتن قرن ۵ فقط ۲۰٪ از شهروندان می توانستند در سرنوشت سیاسی دولت سهیم باشند که البته رقم جالبی برای یک دموکراسی نیست، اما در آمریکا در سال ۱۸۳۰ فقط ۵٪ و در انگلستان قبل از رفرم سیاسی در سال ۱۸۶۷ فقط ۴٪ در روستا ها و ۶٪ در شهر حق شرکت در انتخابات را داشتند. در تمام دوران قرن ۱۹ در کشور های تازه صنعتی شده اروپا کارگران کارخانه ها شرکتی در امور سیاسی نداشتند و اما در آتن قرن ۵ و ۴ یک کارگر روز مزد می توانست در انتخابات شرکت کند. : دمکراسی قرن ۵ قبل از میلاد در آتن به مراتب پیشرفته تر و مترقی تر از دموکراسی در اروپا و امریکا قرن ۱۹ بود. Platon در دیالوگ (Portagoras ) اشاره می کند که تمام شهروندان : نجار، کفاش، آهنگر ، تاجر ، فقیر و ثروتمند می توانند نظریات و پیشنهادات خود را در مجمع عمومی ارائه دهند.

۲) تساوی

آیا دموکراسی با مساوات (اقتصادی) انسان ها در رابطه هست و یا نه از دروه باستان تا به امروز مورد بحث می باشد. این خواسته تساوی انسان ها هم می تواند یک آرزو ( تخیل ) باشد و یا می تواند حداقل در یک سیستم دموکراسی به این هدف تساوی تا حدودی نزدیک شد. ایده تساوی در یونان باستان قدیمی تر از ایده دموکراسی است و از قرن ۸ تا ۶ قبل از میلاد افکار شهروندان را بخود مشغول کرده بود. آتنی ها در این دروه همراه با تقاضای برابری سیاسی (دموکراسی)خواستار تساوی اقتصادی نیز بودند (تقسیم زمین). از قرار معلوم این تقاضای تقسیم زمین در قرن ۵ دیگر مسئله روز شهروندان نبوده است و علت آن را باید در شرائط کشاورزی آتن جستجو کرد: گندم و بیشتر محصولات کشاورزی از مصر ، جنوب ایتالیا و یا از نواحی دریا سیاه وارد می شد و زمین داران بزرگ نیز وجود نداشتند که زمین های آن ها ارزش تقسیم کردن را داشته باشند. و از طرف دیگر بعد از یک رفرم ارضی از قرن ۶ ببعد این امکان برای دهقانانی که قادر به پرداخت بدهکاری های خود نبودند وجود داشت که زمین های خود را بتواند نگهداری و به طلب کار واگذار نکنند. بطور خلاصه می شود این نظریه را بیان کرد که رفرم های اجتماعی برای نهادینه کردن دموکراسی در آتن تغییراتی را در شرائط مالکیت به وجود نیآورد. تساوی در حقوق سیاسی شهروندان تساوی در موقعیت اجتماعی که وضعیت مالی و اصل و نسب آنرا تعیین می کردند به دنبال نداشت. اما با این وجود افلاطون در دیالوگ ( Gorgias ) تاکید می کند که بحق نیست که ” قدرتمندان بر ضعیفان حکم فرمائی کنند ” شهروندان فقیر که با قرعه کشی انتخاب می شدند و به مجمع عمومی (ملت) راه می یافتند حقوق دریافت می کردند. این پشتیبانی مالی شامل افراد معلول هم نیز می شد. دموکراسی آتن به تـأمین معاش شهروندان توجه داشت و اگر تساوی مالکیت تحقق نیافت اما کسی هم گرسنه نبود. یکی از ویژگی های دموکراسی آتنی جلوگیری از نفوذ اشخاص ثروتمند بود که نتواند بوسیله پول ، موقعیت و دوستان خود مقام های مهمی را در مشاغل دولتی بدست بیآورند. اگر مجمع عمومی به این نتیجه می رسید که شخصی از موقعیت و ثروت خود سوء استفاده می کند و برای دموکراسی خطرناک است پس از بحث در مورد این شخص در مجمع رأی گیری صورت می گرفت و در صورتی که ۶۰۰۰ از اعضای مجمع برعلیه شهروند ثروتمند رأی می داند می بایست شخص مزبور برای مدت ۱۰ سال آتن را ترک کند ، اما اموال محکوم مصادره نمی گردید. ناآرامی در افکار عمومی آتن شعار ” تساوی متساوی ها ” ایجاد نمود که بازتاب افکار اشراف بود. این شعار تا به امروز نیز جذابیت خود را از دست نداده است. اصل سوال این است که آیا تمام شهروندان جامعه می بایست از حقوق متساوی برخوردار باشند و یا اینکه می بایست حقوق های متفاوتی برای انسان های متفاوت وجود داشته باشد. دو نظریه برای تحقق بخشیدن به تساوی در جامعه در آتن مورد بحث بود : نظریه تساوی بر پایه کمیت (arithmetik) و نظریه تساوی بر پایه کیفیت Geometrie) ). این دو طرح تساوی را افلاطون در کتاب های Gorgias و nomoi مورد بحث قرار می دهد. نظریه کمیت معتقد است که وجود شکل های مختلف ( مربع ، مثلث ، لوزی ، ذوزنقه ) مانعی برای نهادینه کردن دموکراسی نمی باشند و برخورد یکسان به هر شکلی امکان پذیر است. اما نظریه کیفیت ادعا می کنند که تساوی فقط در مورد نوع بخصوصی می تواند تحقق یابد ،یعنی فقط در محدوده دایره و یا لوزی که همان تئوری ” تساوی متساوی ها ” است. بدین ترتیب تساوی می بایست مابین ثروتمندان و جدا از تساوی مابین فقرا تحقق یابد و نه تساوی ما بین ثروتمندان و فقرا. مخالفان دمکراسی برای اثبات نظریه خود مبنی بر متفاوت بودن انسان ها از یک دیگر از طبیعت و دنیای حیوانات مثال می آورند که بر طبق آن هیچ تساوی مابین شیر قوی و خرگوش ضعیف وجود ندارد، و یک شیر رام شده نیز غیر طبیعی می باشد. به همین ترتیب در یک سیستم دموکراسی قدرت مندان رام می شوند و طبیعت واقعی آن ها از بین می رود. ارسطو در کتاب” سیاست” اشاره به یک قصه ای از مجمع حیوانات می کند که خرگوش برای تساوی مابین حیوانات تبلیغ می کند و با اینکه جواب شیر در این داستان قید نشده اما پیام واضع است : طبیعت تفاوت ها را مابین قوی و ضعیف ، بزرگ و کوچک ، شکارچی و شکار ، حاکم و زیردست را می شناسد و این تفاوت ها تغییر ناپذیرند. با وجود نظریات پیروان تشبیه قوانین طبیعت با ترکیب شهروندان جامعه برای آتنی ها قوی و یا زیبا بودن افراد تاثیری بر تفکر سیاسی آن ها نداشت. ارسطو در کتاب سیاست تاکید می کند که دولت نباید در انحصار ثروتمندان قرار گیرد و فیلسوف شیر جامعه را نیز در نظر گرفته بود : فردی که از قدرت بیش از انسانی برخوردار است و می تواند پادشاه بشود.

۳) آزادی

” بگو ، پیرامون چه ارزشی ( معیار ( دموکراسی تعریف می شود.من جواب دادم : پیرامون آزادی، چرا که تو در تمام نقاط یک شهر که با اصول دموکراسی اداره می شود می شنوی، که آزادی بهترین چیز است و برای شخصی که طبیعتاً آزادمنش است فقط جائی ارزش زندگی کردن را دارد که در آنجا آزادی وجود داشته باشد “ ) افلاطون .( politeia - برای ارسطو حتی مقوله سوم دموکراسی ، آزادی ، مهم تر از قدرت مردم و تساوی می باشد. از قرار معلوم برای آتنی ها آزادی از ارزش بیشتری برخوردار بود تا از تساوی. یکی از ویژگی های مهم دموکراسی در آتن امکان بیان کردن نظریات سیاسی و اصولا ابراز همه چیز در مجمع عمومی بود. در زمان الیگارشی مقررات خاصی برای رفتار شهروندان در انظار عمومی وجود داشت که بطور مثال اگر یک شخص عادی با فرد ثروتمندی که از طرز لباس پوشیدن و رفتار قابل تشخیص بود در خیابان روبرو می شد می بایست شخص عادی به کنار برود (جا باز کند) که شخص ثروتمند بتواند به راه خود ادامه دهد. این نوع آداب و رسوم در دوره دموکراسی در آتن دیگر مرسوم نبود. ثروتمندان اجازه نداشتند در مکان های بخصوصی به امور تجاری به پردازند و حتی در شهر Theben افراد پول دار پس ۱۰ سال ممنوعیت فعالیت های اقتصادی می توانستند در امور سیاسی دخالت کنند. شهروندان آتن حساسیت شدیدی نسبت به محدود شدن آزادی داشتند و افلاطون دموکرات ها را انسان های بسیار زود رنج نامید که به یک کمی بردگی عادت ندارند .( politeia )در قانون قضایی آتن ماده ای که با استناد بر آن بشود شخصی را بازداشت کرد وجود نداشت ، به استثناء اختلاس در اموال دولتی که در این صورت دادگاه اجازه داشت شخص مجرم را به زندان محکوم کند. شباهت بسیاری مابین درک شهروندان از آزادی در آتن ۲۴۰۰ سال پیش و قوانین کشور های مدرن امروزی وجود دارد: آزادی ابراز عقیده ، نوشتن ، ترسیم تصویر، آزادی انتخاب شغل، امنیت در منزل ، آزادی کامل اطلاع رسان ( آزادی امروزی مطبوعات ) و آزادی تشکیل انجمن. حتی آریستوکرات ها که بطور قطع از طرف داران دموکراسی نبودند اجازه داشتند انجمن های خود را تشکیل بدهند. نوشیدن مشروبات (شراب و…)، جشن گرفتن و تشکیل کلوب آزاد بود. معروف است که فرزندان آریستوکرات ها در انجمن های خود تابوی های مذهبی را نادیده می گرفتند به خدایان اهانت می کردند. یونانیان نه به یک خدا بلکه به خدایان معتقد بودند و وحی و نهادهای مذهبی را نمی شناختند. به جز در شرائط جنگ که آتنی ها از خدایان در خواست کمک می کردند خدایان دخالتی در امور سیاسی نداشتند و سیاست یک امر انسانی و نه خدائی بود. مسئله آزادی مذهب که آیا هر شهروندی در آتن آزاد بود به خدایان ایمان داشته باشد یا نه تا به امروز بسیاری از پژوهش گران دوره باستان را بخود مشغول کرده است . حکم اعدام سقراط بجرم بی دینی ( الحاد) و منحرف کردن جوانان در محاکمه زمستان سال ۳۹۹ باعث ایجاد شک و تردید در آزاد بودن انتخاب مذهب در آتن می باشد. آیا واقعاً روشنفکرانی که با ایدئولوژی دولت مخالفت می ورزیدند ( nonconformism) در آتن در دوره دموکراسی تحت تعغیب قرار می گرفتند ؟

سقراط تا قبل از محاکمه در سال ۳۹۹ به مدت بیش از ۲۵ سال بعنوان یک متفکر مورد توجه افکار عمومی قرار داشت ، بدون آنکه بخاطر افکارش مورد تعغیب قرار بگیرد. در سال های ۰۳/۴۰۴ آتن در جنگ با همسایه جنوبی خود ، با اشپارتا ، شکست خورد و با پشتیبانی اشپارتا ۳۰ سیاست مدار ضد دموکراسی در آتن به قدرت رسیدند که این دوران به دوران ۳۰ مستبد در تاریخ یونان قدیم ثبت شده است. حکم رانان جدید حقوق دمکراسی شهروندان را نادیده گرفتند و تعداد افرادی که از حقوق شهروندی بهره مند بودن از ۴۵۰۰۰ به ۳۰۰۰ نفر تنزل دادند و بدون محاکمه ۲۵۰۰ آتنی را اعدام کردند ( در سال های ۱۷۹۳ تا ۱۷۹۴، در دروران ترور انقلاب فرانسه فقط در حومه پاریس ۲۶۰۰ نفر اعدام گردیدند ). بیشتر دموکرات ها به خواست قدرت مندان جدید مجبور به ترک آتن گردیدند. اما در ماه مارس سال ۴۰۳ دموکرات ها توانستد بخشی از حومه آتن را به تصرف خود در آورند و بالاخره در سال ۴۰۰ دوباره اصول دموکراسی را در آتن بر قرار کنند. پس از نهادینه شدن دوباره دموکراسی تمام افرادی که با ۳۰ مستبد همکاری کرده و سیستم دموکراسی را از بین برده بودند مورد عفو دولت دموکرات آتن قرار گرفتند. اما برای بسیاری از شهروندان آتن که در زمان دیکتاتوری ۳۰ مستبد مجبور به ترک آتن و یا یکی از خویشاوندان خود را از دست داده بودند این عفو عمومی برای پیروان دیکتاتوری قابل قبول نبود. این قربانیان دوران ۳۰ مستبد ، با وجود عفو عمومی ، بر علیه عاملان جنایت شکایت کردند. یکی از این شهروندان بنام Lisias که برادرش بدست مستبدان کشته شده و خود از آتن فرار کرده بود شکایتی در رابطه با قتل برادرش به دادگاه ارائه می دهد. Lisias یکی از معروف ترین سخنران دادگاه در آتن دوره باستان می باشد که ادعانامه بسیاری از شاکیان برعلیه مستبدان را در دادگاه قرائت می کرد. درست همین اتهام همکاری با مستبدان و مقصر بودن در اعدام دموکراتان نیز برای سقراط معتبر و صدق می کرد. سقراط در زمان دیکتاتوری در آتن به همان گروه ۳۰۰۰ نفر تعلق داشت که حقوق شهروندی خود را توانسته بود حفظ کند و رابطه نزدیکی با مستبدان داشت ( اما سقراط یک شخص سیاسی نبود ) و یکی از شاگردانش بنام Kritias عضو گروه ۳۰ مستبد در زمان دیکتاتوری در آتن بود. دادگاهی شدن سقراط را باید در این رابطه بررسی کرد و نه بعلت بی دینی فیلسوف. اما با تمام این وجود دادگاه حکم اعدام را برای سقراط صادر نکرد و اصولا در قانون قضایی آتن ماده ای برعلیه کسانی که به مذهب اعتقاد نداشتند در نظر گرفته نشده بود. اعضای هیات منصفه در دادگاه می بایست درخواست یکی از طرفین ، شاکی و یا متهم ، را بپذیرند. سقراط از خود بخوبی دفاع نکرد وحتی تاکید میکرد که برای فعالیت خود در زمان دیکتاتوری ۳۰ نفر باید مورد تقدیر نیز قرار گیرد و نه اینکه انتقاد بر خود و توبه کند. به همین علت نیز دادگاه تقاضا نامه شاکی را پدیرفت ، چرا که سقراط با دفاعیات خود ادعاء شاکی را که فیلسوف دموکراسی را به چشم تحقیر آمیز نگاه می کند تائید کرد. در موارد بخصوصی نقض سنت های مذهبی جرم به حساب می آمد ، بطور مثال کثیف کردن محراب با خون انسان و یا بی اعتبار شمردن رسوم های مذهبی. جامعه دموکرات آتن تا به این درجه سکولار نشده بود که سرقت از یک معبد فقط یک دزدی ساده و یا تخریب مجسمه خدایان مانند خسارت رساندن به یک شئ معمولی محسوب شود. با وجود محاکمه استثنایی سقراط بجرم بی دینی عقاید مذهبی در آتن قرن ۵ و ۴ قبل از میلاد امری خصوصی بشمار می آمد و هر شهروندی می توانستد خدای خود را پرستش کند و حتی اگر این خدا با خدای اکثریت همگونی نداشت. هر دموکرات و هر ضد دموکرات در آتن نیز آگاه بود که آزادی های فردی با شکست آتن از یک دشمن خارجی از بین می روند و حتی امکان اینکه در چنین صورتی شهروندان آزاد آتن به برده گی نیز در آیند زیاد بود. شاگرد سقراط Kritias و یکی از اعضای ۳۰ دیکتاتور که مدتی در آتن حکم فرمائی کردند در باره قوانین اشپارتا ( Sparta )، همسایه جنوبی آتن، با وجد و شوق می نویسد: در اشپارتا شرائط بطور کلی با آتن فرق دارد ، در اشپارتا معلوم است که چه فردی برده و چه فردی آقا است.

● روش زندگی مبتنی بر اصول دموکراسی

این سوال که آیا دموکراسی سوای یک فرم حکومتی یک فرم زندگی هم می باشد ، از قرن ۱۹ تا به امروز مورد بحث و تحلیل است و نظریات های مختلفی هم در این باره ابراز شده است. شهروند آتنی اما این جدائی مابین یک سیستم سیاسی دموکراسی ( دولت ) و روش زندگی بطور دموکراسی را نمی شناخت و برای او امری بدیهی بود که اصول دموکراسی زندگی خصوصی افراد را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و حتی تعیین می کند. یکی از اصول دموکراسی در آتن “ نوع زندگی بدون اوامر و دستورات “ بود که این نوع زندگی بدون امر و نهی باعث می گردید که شخص برای خود ارج و منزلت بیشتری قائل شود ، اعتماد به نفس ( آگاهی از خود ) شهروندان افزایش یابد و استعداد ها شکوفا گردند. مدارک و اسناد زیادی از روابط و برخورد افراد با یک دیگر از این دوره در اختیار است که آداب و رسوم در زندگی خصوصی آتنی ها را برای ما به روشنی آشکار می کنند. برای افلاطون دموکراسی مانند ” یک بیماری همه گیر است که بدون آنکه کسی متوجه شود به خانه های مردم رخنه و تمام روابط اجتماعی انسان ها را مبتلا به این مرض کرده است “( Politeia ). یکی از خصوصیات نظم و ترتیب سیاسی در آتن قواعد و استانداردهای اخلاقی بود که روابط افراد با یک دیگر را در اجتماع تعیین می کرد. بنقل از Thukydidesهیچ شخصی در آتن اجازه نداشت گفتار زننده ای در باره نوع تفریح و یا خوش گذارنی افراد در محافل عمومی ، با هدف تحت فشار روحی قرار دادن شهروندان خوش گذران، بازگو نماید. Thukydides ادامه می دهد : افرادی که مسائل مربوط به روابط جنسی مخالفان خود را در دادگاه مطرح می کردند مورد تنفر شهروندان قرار می گرفتند. تحقیر و اهانت به شهروندان چه مرد ، زن ، بچه و یا برده در آتن ممنوع بود و مرتکبان مورد مجازات قرار می گرفتند ( Demosthenes ) ، به زبان مدرن امروزی دولت موظف به نگهداری حرمت و عزت انسان ها بود. دموکراسی در آتن امکان کتک زدن برده ها را از طرف صاحبان آن ها ( آریستوکرات ها) سلب کرده بود. افلاطون در کتاب خود Politeia اشاره به ” مردان و زنان خریده شده ” می کند که دموکراسی برای این ” افراد عام جامعه حداکثر آزادی ” را به ارمغان آورده است.

● موقعیت حقوقی زنان و برده ها در دموکراسی آتنی

این نظریه که دموکراسی آتنی نمی توانست بدون برده ها و زنان طبقات پایین پا برجا بماند- چرا که اعضای مجمع عمومی مسئولیت اداره کردن امور دولتی را داشتند و نمی توانستند به کار های دیگری به پردازند و این کارها را زنان و برده ها جبران می کردند - قابل قبول نیست. باید به این نکته توجه کرد که مردم عادی ( اکثریت) از نظر مالی امکان نگهداری برده را نداشتند. قیمت یک برده مابین ۱۲۵ تا ۳۰۰ واحد پولی آتن بود و این مبلغ را یک کارگر عادی در مدت یک سال بدست می آورد و همین افراد عادی نیز در مجمح عمومی انتخاب می شدند و کارهای دیگر خود را نیز انجام می دادند. اما از قرار معلوم زنان طبقه بالا می توانستند در مجمع عمومی فعالیت داشته باشند و به همین علت نیز قانونی وجود داشت که اهانت به مردان و زنانی که در مجمع عمومی اننخاب شده اند جرم محسوب می شد. امروزه ما می دانیم نقطه ضعف در دموکراسی آتنی موقعیت اجتماعی زنان و بردگان بود این دو گروه و هم چنین خارجی ها مقیم آتن ( کارگران خارجی ) نمی توانستند در امور سیاسی آتن شرکت کنند. ( اما در دولت ایده ال افلاطون زن ها می توانستند به بالاترین مقام دولتی که توسط فیلسوفان رهبری می شد برسند politeia)). در این دولت افلاطونی خانواده و مالکیت خصوصی دیگر وجود نداشتند ). دموکراسی آتنی نتوانست پدر سالاری و برده داری را که مغایر با اصول آزادی و تساوی می باشند از بین ببرد. با این وجود نباید این کمبود در دموکراسی آتنی را یک طرفه مورد بررسی قرار داداما موقعیت برده ها در سیستم دموکراسی آتنی با مقایسه با دوران آریستوکراتی به مراتب بهتر شده بود و نکته دیگر که به آن اشاره شد که فقط تعداد کمی از شهروندان آتنی می توانستند برده داشته باشند. معمولا برده ها در کنار صاحبان خود در کارگاه ها مشغول به کار بودند و سند های وجود دارد که نشان می دهد که در کارگاه های سنگ تراشی شهروندان آتنی و برده ها کار مشترکی را انجام می دادند و حق مزد برابری هم نیز دریافت می کردند. نویسنده و سیاست مدار آتنی Xenophon که مابین سال های ۴۲۶ تا ۳۵۵ زندگی می کرد و مدتی نیز در ایران اقامت داشت اشاره می کند که هر شهروند آتنی که پول داشت یک برده بعنوان همکار می خرید .

اما چرا فقط در یونان قرن ۵ و ۴ قبل از میلاد سیستم دموکراسی به وجود آمد: بعلت اینکه در یونان نه پادشاهان و آریستوکرات ها توانستند به قدرت واقعی برسند و یک دولت استوار تشکیل بدهند و نه کشیش ها (روحانیون) و بدین ترتیب این امکان برای دموکراتها به وجود آمد که بتوانند افکار خود را در آتن تبلیغ کنند.



همچنین مشاهده کنید