جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
لباسی که برازنده نیست
براساس آمار ارائه شده از سوی دفتر برنامهریزی وزارت صنایع و معادن طی تحقیقاتی که گروه پژوهشی تکنولوژی نساجی دانشگاه صنعتی امیرکبیر انجام داده است، ایران در سال ۱۳۸۷ بیش از ۲/۷۲ میلیون متر مربع به پارچه از نوع فاستونی نیاز داشته است.
صنعت نساجی کشور و بخصوص تولیدکنندگان فعال پارچه فاستونی چیزی نزدیک به یکسوم این نیاز را با توجه به سطح فناوری و امکانات تولیدی میتوانند تامین کنند، عددی که یافتههای تحقیق نشان میدهد ۶/۲۵میلیون مترمربع حاصل کل تولیدکنندگان پارچه فاستونی کشور در سال ۸۷ بوده است.
صادرات پارچه فاستونی نیز با توجه به نیاز فراوان داخل کشور تا حدی غیرمنطقی به نظر میرسد و بیشتر تولیدکنندگان نیز توجیه اقتصادی برای صادرات ندارند. با این حال رقمی کوچک معادل ۶/۲۷ هزار مترمربع صادرات در سال ۸۷ که عمدتا هم به کشور عراق بوده در گمرک ایران ثبت شده است.
اما حال یک جمع و تفریق ساده واقعیتی را نمایان خواهد کرد که اگر چه بسیار تاسفبار است و لطماتی جبرانناپذیر را به تولیدکنندگان پارچه کشور وارد کرده، با این حال جای بسی تامل برای دستاندرکاران و طراحان سیاستهای اقتصادی کشور خواهد داشت، اداره گمرک مرکزی ایران طبق آمار رسمی فقط ۸/۱ میلیون مترمربع واردات پارچه و پوشاک از نوع فاستونی که عمدتا هم کت و شلوار است را برای سال ۸۷ ثبت کرده است. علیرغم آنکه مطابق نیاز داخل و قدرت تولیدکنندگان عددی معادل ۶/۴۵ میلیون مترمربع باید از طریق واردات این نوع محصول به بازار کشور عرضه شود.
مابقی این محصول که چیزی نزدیک به ۴۴ میلیون مترمربع است از چه طریق در کشور تامین شده است؟
تولیدکننده داخلی که چنین قدرتی نداشته و آمار موجود هم که بیانکننده این سطح تولید نیست. از مبادی قانونی کشور هم که طبق آمار گمرک مرکزی ایران این محصول وارد نشده است. شرایط بازار پوشاک کشور و بخصوص پوشاک وابسته به پارچه فاستونی مانند کت و شلوار هم که در کشور با بحران و کمبود مواجه نشده است. پس این نیاز چگونه رفع شده است؟ پاسخ این چند پرسش ذهن را به سمت یک معضل نهتنها تازه بلکه کهنه و کلیشهای رهنمون میکند و آن معضل واردات از طریق مبادی غیر قانونی یا قاچاق است.
● تضعیف پوشاکدوزان و توسعه نیافتن این صنعت
طبق تحقیق صورت گرفته با توجه به رفتار مصرفکننده ایرانی در زمینه مصرف پوشاک که پوشاک آماده و دوخته شده را به خرید پارچه و سفارش برای دوخت ترجیح میدهد، اولویتبندی میزان مصرف پارچه بر حسب مشتری بدین ترتیب خواهد بود: ابتدا تولیدکنندگان صنعتی و نیمهصنعتی و پس از آن پوشاکدوزان سنتی و کوچک و در نهایت خردهفروشان و بنگاههای کوچک فروش پارچه.
آمار نشان میدهد بیش از ۸۰درصد مصرف پارچه به تولیدکنندگان صنعتی و نیمهصنعتی کشور اختصاص دارد و در واقع مشتری اصلی تولیدکنندگان پارچه محسوب میشوند. اما بررسیها در بازار پوشاک که توسط عموم مردم نیز قابل لمس است حکایت از آن دارد که عمده پوشاک کشور وارداتی بوده و تولید داخل نیست و در این میان سهم عظیمی از بازار پوشاک کشور در سلطه محصولات چینی، ترک و کرهای است که به دلیل قیمت پایین و تنوع در طرح و رنگ علیرغم پایین بودن کیفیت بیشتر این محصولات نسبت به محصولات مشابه ایرانی نظر مصرفکننده را به خود جلب و به دلیل بالا بودن حاشیه سود، فروشنده ایرانی را ترغیب به واردات کرده است. علی صفامهر، کارشناس ارشد بازاریابی دلایل تضعیف پوشاک دوزان کشور را مشابه ضعفهای صنعت بالادستی آن یعنی نساجی میداند و قاچاق بیرویه پوشاک، عدم برخورداری از مدیریت علمی و صنعتی در صنعت پوشاک، مستقل نبودن در طراحی و ارائه مد و بالا بودن قیمت تمام شده پوشاک در کشور را از علل تضعیف صنعت پوشاک و توسعه نیافتن آن میداند و باتوجه به وابستگی شدید ۲صنعت تولید پوشاک و پارچه به یکدیگر، عدم رشد و توسعه و مشکلات و چالشهای هر یک از آنها که ریسندگی، بافندگی، دوخت و طراحی مد، اجزای تشکیلدهنده زنجیره تامین صنایع نساجی هستند موجبات تضعیف، رکود و نابسامانی اجزای بههم پیوسته دیگر را فراهم خواهد آورد.
● نگرش منفی مردم نسبت به کیفیت محصولات ایرانی
این چالش همان ضربالمثل معروف مرغ همسایه غاز است را به ذهن متبادر میکند و جنبه فرهنگی آن هم قابل توجه است. صفامهر، نیاز به ریشهیابی فرهنگی در این حوزه را راهحل اساسی برای یافتن دلایل رفتار شهروندان ایرانی میداند تا بتوان با تدوین راهکاری مناسب، این معضل فرهنگی را بهطور ریشهای از پیش روی صنعت و بازار محصولات ایرانی برداشته و همانند ژاپن و کرهجنوبی حتی یک نگاه متعصبانه نسبت به محصول داخلی را در شهروندان ایرانی بهوجود آورد. فرهنگی که با مدیریت صحیح موجبات توسعه صنعت ژاپن و کره جنوبی را فراهم آورد و هرگز نیز موجب نشد تولیدکنندگان آنها از این تعصب هموطنان خود سوءاستفاده و محصولات خود را در کیفیتی پایین حفظ کنند، بلکه این تعصب را ارج نهاده و با بهبود کیفیت، بهترین محصول را برای آنها به ارمغان آوردند.
متاسفانه شرکتها و سازمانها در کشور مابر اساس نیاز و خواسته مشتری و اصول مشتریمداری مدیریت نمیشوند و این یکی از بزرگترین ضعفهای صنعت کشور محسوب میشوداین در حالی است که ما در ایران مجموعههای فرهنگی و هنری که بتوانند به صورت علمی و پژوهشی رفتار مصرفکننده را مورد ارزیابی قرار داده و با توجه به فرهنگ و تمدن کشور اقدام به طراحی و ترویج مدهای ایرانی کنند نداشته و باید بپذیریم که در این زمینه ما ایرانیها علیرغم سابقه فرهنگی و هنری برجسته متاسفانه مقلد طراحان و مروجان مد دیگر کشورها بخصوص اروپا و آمریکا هستیم و تولیدکنندگان ایرانی نیز چون هیچ اقدامی برای به کارگیری طراحان پارچه و لباس و سرمایهگذاری روی موضوع طراحی مد نمیکنند، همیشه ناگزیر به تقلید هستند و در نتیجه در ارائه طرح و مد جدید به بازار از تولیدکنندگان خارج کشور عقب هستند و آنها سریعتر محصولات خود را میتوانند در بازار ایران مطرح و مشتری بیشتری را جذب کنند.
این پیروی از طرحهای خارجی خود دلیلی بر نگرش منفی مردم نسبت به محصول ایرانی و اعتماد به محصولات خارجی بوده که مورد تاکید صفامهر نیز است و همکاری مسوولان فرهنگی و هنری کشور با تولیدکنندگان داخلی در این حوزه و شکلگیری مجموعهها یا انجمنهایی که بتوانند حتی مد را برای مردم کشور تعریف و ترویج کنند و هر ساله خلاقیت و تنوع لازم را در ارائه بهکار گیرند نیز پیشنهاد میدهد. حتی کار طراحی پارچه و لباس و طراحی مد خود میتواند برای تعدادی بیشمار کارآفرین و اشتغالزا باشد.
● مدیریت سنتی
مدیریت سنتی نیز درد مشترک بیشتر صنایع کشور بخصوص صنایعی است که هویتی مدیر مالکی دارند و مالک و سرمایهگذار خود مجموعهشان را مدیریت میکنند با این اعتقاد که دیگران دلسوز کار من نخواهند بود و بدون داشتن دانش و مهارتهای مدیریتی و به شیوهای سنتی سعی میکنند در صنعتی وارد شوند که در خارج از کشور آنها را مدیرانی تحصیلکرده و با گذراندن دورههای عالی مدیریتی و با داشتن چندین مشاور در حوزههای مشتریمداری و بازاریابی و کیفیت هدایت میکنند.
متاسفانه شرکتها و سازمانها در کشور ما بر اساس نیاز و خواسته مشتری و اصول مشتریمداری مدیریت نمیشوند و این یکی از بزرگترین ضعفهای صنعت کشور محسوب میشود که بیانگر نداشتن دانش مدیریتی در مدیران است. اما با توجه به افزایش دانشکدههای مدیریتی در کشور و رشد چشمگیر دانشجویان رشتهها و گرایشهای متعدد مدیریت و از طرفی دیگر شکلگیری آموزشگاههای برگزارکننده دورههای مدیریتی امید است که آرام آرام دانش مدیریتی به اعضای جامعه صنعتی کشور انتقال یابد و سازمانها چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی، سطح فرهنگ سازمانیشان رشد یابد و افرادی که استعداد و دانش مدیریتی دارند به سازمانها راه یابند که در این میان نقش استادان و دانشجویان رشته مدیریت و فارغالتحصیلان آن بسیار تعیینکننده است.
● فرسودگی فناوری این صنعت و افزایش هزینهها
این چالش در واقع دایره نقاط ضعف این صنعت را تکمیل میکند و با توجه به آنکه فناوری صنایع نساجی ۱۰۰درصد وارداتی و قیمت دستگاهها و ماشینآلات هم بالاست و در حال حاضر نمونههای ایرانی آن نیز وجود ندارد، منجر به تضعیف هر چه بیشتر این صنعت و افزایش هزینه استهلاک، نگهداری و تعمیرات آن میشود.
آیا جوانان مبتکر و خلاق ایرانی که در حال بومیسازی دانشهای نوینی چون بیوتکنولوژی و نانوفناوری و... هستند، قادر به رفع این نیاز در صنعت نساجی نیستند؟ آیا حمایت دولت از پژوهش در زمینه فناوری نساجی نمیتواند باعث بومیسازی یا حداقل مونتاژ این صنعت در کشور و کاهش بهای تمام شده آن شود تا مانعی دیگر از پیش روی صنعتگران عرصه نساجی برداشته شود؟
سینا ایرانپور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست