پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

طرح های نافرجام رژیم صهیونیستی


طرح های نافرجام رژیم صهیونیستی

مدتی است که از گوشه و کنار اخبار ناخوشایندی درباره استفاده اسرائیل و آمریکا از گزینه نظامی علیه ایران می شنویم

مدتی است که از گوشه و کنار اخبار ناخوشایندی درباره استفاده اسرائیل و آمریکا از گزینه نظامی علیه ایران می‌شنویم. این خبر اگرچه به صراحت از سوی هیچ مقام غربی تایید نشده اما مانور رسانه‌ها روی آن بسیار زیاد است، به‌گونه‌ای که طی هفته‌های اخیر، مسوولان ارشد ایران در مقام پاسخ به این احتمالات برآمده و نسبت به وقوع چنین حالتی به غرب هشدار داده‌اند. اولین بار روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال بود که در گزارشی خبر داده بود که اسرائیل در حال ارزیابی طرح حمله احتمالی خود به تاسیسات هسته‌ای ایران آن هم به تنهایی است. به گزارش این روزنامه در حال حاضر این پرسش مقامات اسرائیلی را به خود مشغول داشته است که آیا این حمله نیازمند چراغ سبز آمریکا هست یا خیر، و چه اثراتی برمناسبات اسرائیل و آمریکا خواهد داشت.

آن‌طور که وال استریت ژورنال نوشته بود، موضوع محوری که اسرائیل را به تفکر و بررسی واداشته اثرات این حمله احتمالی بر مناسبات آتی اسرائیل و آمریکاست. نشریه تایم نیز خبری مشابه وال استریت ژورنال منتشر کرد. با این تفاوت که به نوشته این روزنامه، کاخ سفید هم به استفاده از گزینه تقابل فکر می‌کند، برای همین طرح حمله به تاسیسات اتمی ایران بار دیگر در دستور کار واشنگتن قرار گرفته است. بسیاری از ناظران سیاسی گفته‌های نویسنده این مقاله را فراتر از یک گمانه رسانه‌ای دانستند چرا که شبکه ارتباطی قدرتمندی در پنتاگون دارد. بنابراین اطلاعات در واشنگتن به شدت شایع شده که هلیکوپترهای نظامی اسرائیل تجهیزات زیادی را به پایگاه «توبروز» در صحرای جنوبی فلسطین اشغالی انتقال داده‌اند. آمریکایی‌ها نیز پایگاه‌های خود در آسیای مرکزی را برای حمله آماده کرده‌اند.

در چنین شرایطی که رسانه‌های غربی احتمال حمله نظامی ‌اسرائیل به حزب‌الله یا ایران را مطرح می‌کردند ، ۴۰ نماینده عضو کنگره آمریکا نیز با ارائه طرحی،‌ از حمله اسرائیل به مراکز هسته‌ای ایران حمایت کردند. این اتفاق باعث شد تا به اخبار رسانه‌ها، نگاهی فراتر از یک شایعه شود. از همان موقع بود که برخی مقامات ایران نیز در این خصوص واکنش نشان داده و به غرب هشدار دادند. در چنین شرایطی محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران نیز خبر از احتمال حمله اسرائیل به دو کشور در منطقه داد. وی اگرچه حمله به ایران را منتفی دانست اما تصریح کرد که این حمله طی سه ماه آینده، حداقل به دو کشور متحد ایران در منطقه انجام می‌گیرد.

● آیا خطر جنگ جدی است؟

این اولین بار نیست که خطر وقوع جنگ و تقابل نظامی علیه ایران مطرح می‌شود. در واقع سالهاست که اسرائیل احتمال حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را مطرح می‌کند. البته گاهی این احتمال به شدت افزایش یافته است. نمونه‌اش بحث حمله به ایران در اواخر دوران جورج بوش رئیس‌جمهور پیشین آمریکا بود. اواسط سال ۱۳۸۷ بود که رسانه‌های غربی از تلاش سران رژیم صهیونیستی برای متقاعد کردن بوش جهت حمله به ایران خبر دادند.

بهانه‌ای که مانند همیشه گفته می‌شد اسرائیلی‌ها با دستاویز قراردادن آن می‌خواهند نقشه خود را عملی کنند، خطر اتمی شدن ایران بود. در واقع همیشه آرزوی اسرائیل حمله به مراکزهسته‌ای ایران بوده و توانایی‌های هسته‌ای ایران را خطری برای خود در منطقه دانسته است. مصمم بودن مقامات این رژیم برای تحقق این امر تا به آنجا جدی شد که رسانه‌های غربی، بسیاری از نشانه‌های پررنگ‌تر شدن حمله رژیم صهیونیستی به مراکز هسته‌ای ایران از جمله بوشهر و نطنز را منتشر کردند.

نشانه‌هایی نظیر موافقت کاخ سفید با فروش تعدادی بمب‌افکن استتاری «اف ۲۲» به اسرائیل که اواخر بهار همان سال صورت گرفت، همچنین برگزاری مانوری توسط اسرائیل در شرق سواحل مدیترانه بیش از گذشته این حدس را تقویت کرد. اما درست در شرایطی که گمانه‌ها حاکی از حمایت پشت پرده مقامات آمریکایی از حمله اسرائیل به ایران بود، روزنامه گاردین طی گزارشی از مخالفت صریح بوش، رئیس‌جمهور آمریکا در این باره خبر داد و نوشت: بوش از چنین حمله‌ای حمایت نکرده، در نتیجه طرح اسرائیل ناکام مانده است. گفته می‌شد ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل قصد جدی خود جهت بمباران تاسیسات اتمی ایران را اواخر اردیبهشت ۱۳۸۷ طی ملاقاتی با بوش در میان گذاشته بود.

اسرائیلی‌ها اگرچه قبول داشتند برای دولت بوش آغاز یک جنگ با ایران بسیار دشوار است و این کار با مقاومت افکار عمومی و کنگره روبه‌رو خواهد شد، اما با وجود این، از دیدگاه دیگری به این مساله می‌نگریستند و معتقد بودند وقت تنگ است و تنها در دوران بوش می‌توانند موافقت آمریکا را برای حمله به ایران جلب کنند.در همین راستا رزمایشی که بدون اعلام قبلی توسط اسرائیل انجام شد، بر این موضوع صحه گذاشت. این مانور که با حضور یکصد جنگنده اف ۱۶ و اف ۱۵ در شرق مدیترانه و یونان برگزار شد، ظاهراً تمرینی برای توسعه ظرفیت نظامی اسرائیل جهت اجرای یک حمله از راه دور بود.درست در همین زمان بود که روزنامه نیویورک تایمز به نقل از مقام‌های آمریکایی نوشت هواپیماهای سوخت رسان که در این مانور شرکت داشتند در مسافتی تقریباً ۱۵۰۰ کیلومتری پرواز کردند که حدوداً فاصله میان اسرائیل و تاسیسات اتمی نطنز است. جالب آنکه مقام‌های اسرائیلی از هر گونه توضیحی درباره جزئیات این مانور خودداری کردند و در عین حال همتایان آمریکایی شان نیز در این رابطه هیچ واکنش جدی نشان ندادند.

اما درست در شرایطی که فضای جنگ علیه ایران تشدید شده بود و ایران نیز واکنش شدیداللحنی نشان داد، شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی در تغییر موضعی ۱۸۰ درجه‌ای، تصریح کرد اقدام نظامی علیه ایران اشتباه است و در حال حاضر منتظر اقدامات دیپلماتیک خواهند ماند. اندکی بعد مشخص شد که علت تغییر رویکرد اسرائیل به چه خاطر بوده است. بنابر مطالبی که روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت، واشنگتن به درخواست اسرائیل برای فروش تجهیزات نظامی به این کشور جواب رد می‌دهد.

● پشت پرده ماجرا چه خبر است؟

این پایان داستانی بود که ۲ سال قبل درباره حمله نظامی رژیم صهیونیستی به ایران به شدت مطرح بود. درحال حاضر یک بار دیگر این مباحث با شدتی بیشتر از قبل مطرح شده است، اما به باور برخی ناظران سیاسی به نظر نمی‌رسد که در شرایط کنونی اسرائیل دست به حمله نظامی ‌علیه کشورهای منطقه یا گروه‌هایی نظیر حماس و حزب‌الله بزند چرا که شرایط برای چنین کاری مهیا نیست. هرچند فضای رسانه‌ها این‌گونه است و در رسانه‌ها به این فضا دامن زده می‌شود ولی شرایط کنونی در این جهت برای اسرائیل فضای مناسبی نیست.

این گروه معتقدند اسرائیل توان رویارویی با ایران را ندارد زیرا اولا با پاسخ تند و قاطع ایران مواجه خواهد شد و ثانیا تل‌آویو هنوز با مشکل جدی درخصوص مسیر حمله به ایران دست و پنجه نرم می‌کند. ۳ راه هوایی برای هواپیماهای اسرائیلی وجود دارد یکی استفاده از عراق و دیگری ترکیه و عربستان. چه جنگنده‌های اسرائیلی از فضای عراق بگذرند که تحت کنترل نیروی هوایی آمریکاست و چه بخواهند از حریم هوایی عربستان و ترکیه که هر دو هم‌پیمان آمریکا هستند، عبور کنند این امکان در حال حاضر بسیار اندک است. زیرا اولا عراق و ترکیه روابط سیاسی بسیار خوبی با ایران داشته و احتمال آن‌که اجازه چنین اقدامی را بدهند بسیار اندک است، آنقدر که می‌توان آن را امری محال دانست.

عربستان نیز بعید به نظر می‌رسد بخواهد در شرایط فعلی به چنین درخواستی چراغ سبز نشان دهد. فقط می‌ماند این‌که اسرائیل با پشتیبانی آمریکا و حمایت آن درصدد تحقق خواسته‌اش برآید. اما آمریکا نیز بعید به نظر می‌رسد که بخواهد با ورود به این موضوع، درگیری دیگری در منطقه ایجاد یا حتی از اسرائیل حمایت کند.

در چنین شرایطی به نظر می‌رسد آنچه باعث شده تا چنین اخباری مطرح شود، می‌تواند به این علت باشد که اسرائیل درصدد است تا تلاش دوباره‌ای برای همراه کردن آمریکا با خود برای حمله به ایران انجام دهد. تل‌آویو بخوبی آگاه است که برای هرگونه اقدامی علیه ایران باید حمایت کامل آمریکا را کسب کند چرا که در غیر این صورت مناسباتش با واشنگتن دچار آسیب جدی خواهد شد. از این رو ذهن برخی مقامات صهیونیستی به این مشغول است که احتمال وقفه در مناسبات تل‌آویو با واشنگتن پس از حمله یک‌جانبه اسرائیل به ایران، بیش از هر چیز دیگری از جمله توانمندی هسته‌ای ایران، منافع اسرائیل را به خطر می‌اندازد.

در این میان چنین به نظر می‌آید که آمریکا هم در حال حاضر توجیهی برای حمایت از گزینه تقابل با ایران ندارد. همواره از سوی مقامات غربی این نکته مورد تاکید قرار داشته که حمله نظامی آخرین گزینه‌‌ای است که مورد بررسی قرار می‌گیرد. البته آنان در عین حال اذعان داشته‌اند که این گزینه را هیچ‌گاه از روی میز خود حذف نکرده‌اند. لذا تنها هدفی که پیش‌بینی می‌شود از این مانور رسانه‌ای پیگیری کرد، تحت‌فشار قرار دادن ایران به خاطر مسائل هسته‌ای است و این‌که تهران را وادار به نشستن پای میز بدون هیچ شرط ویژه‌ای کنند. البته این که چقدر در دستیابی به هدف خود موفق باشند، موضوعی است که بنابر تجربه‌های پیشین، احتمالش اندک است.

مریم جمشیدی