شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
متهم نکنیم
در چند دهه گذشته، روشهای درمانی مؤثری برای بسیاری از اختلالات روانپزشکی به وجود آمده، اما همچنان یکی از مسایل مطرح در حوزه سلامت روان آن است که بسیاری از افراد دچار اختلالات روانپزشکی، هرگز برای درمان مراجعه نمیکنند یا در صورت مراجعه، درمان خود را به شکل درست و کامل ادامه نمیدهند.
مهمترین دلیلی که برای این موضوع طرح میشود، انگی (Stigma) است که به بیماریهای روانپزشکی زده میشود. این مسأله باعث شده که توجه به شناخت انگ همراه بیماریهای روانپزشکی و مداخلات انگزدایی (Destigmatization) در سالهای اخیر مورد توجه بیشتری قرار داشته باشد؛ به طوریکه در دهههای اخیر تعداد مقالات و کتابهای منتشرشده در این زمینه به شکل چشمگیری رو به افزایش بوده است. بر اساس تعریفی که گافمن ارایه میدهد، انگ ویژگی منفی و نامطلوبی است در یک فرد که او را از دیگران متمایز میکند و او را در نظر دیگران به شکل موجودی کاملا بد، خطرناک یا ضعیف جلوه میدهد. انگ را به دو شکل «انگ اجتماعی» (Public Stigma) و «انگ به خود» (Self-Stigma) مشاهده میکنیم. منظور از انگ اجتماعی، نگرش و رفتاری است که اجتماع و افراد عادی اجتماع نسبت به افراد متعلق به گروهی خاص دارند و منظور از انگ به خود، نگرش و رفتاری است که خود افراد متعلق به این گروه اجتماعی اعمال میکنند و نتیجه پذیرش و درونیسازی (Internalization) انگ اجتماعی است. انگ بیماریهای روانی باعث میشود میزان اشتغال و درآمد در این بیماران کمتر باشد، از سیستمهای حمایت اجتماعی محدودتری برخوردار باشند، کیفیت زندگی پایینتری داشته باشند، علایم افسردگی و کاهش اعتماد به نفس را تجربه کنند و برای درمان دیر مراجعه کنند.
انگ اجتماعی بیماریهای روانپزشکی مشتمل بر مؤلفههای زیر است:
۱) سرنخها و نشانهها: شامل نشانههای روانپزشکی، نقصان در مهارتهای اجتماعی، ظاهر فیزیکی و برچسبهایی است که بیماران روانپزشکی را از سایر افراد جامعه متمایز میکند.
۲) باورهای قالبی: باورهای پذیرفتهشده گروهی اجتماع دربارهی افراد دچار اختلالات روانپزشکی است.
۳) پیشداوری: نتیجه پذیرش باورهای قالبی و همراه با مؤلفه عاطفی مرتبط با آن است.
۴)تبعیض: پاسخ رفتاری است که برمبنای پیشداوری فرد نسبت به بیماران روانپزشکی اعمال میشود و میتواند شامل رفتارهایی مانند اجتناب از این افراد باشد.
برای کاهش انگ بیماریهای روانپزشکی راهبردهای مداخلاتی در سطوح مختلف به کار میرود:
▪ مداخلات فردی: هدف از این نوع مداخلات آن است که فرد دچار بیماری روانپزشکی بیاموزد چگونه باورهای خود درباره خود را به شکل باورهایی منطقیتر تعدیل کند و تغییر دهد که آسیب کمتری به او و زندگیاش بزند.
▪ توانمندسازی شخصی: با این مداخلات، فرد دچار اختلالات روانپزشکی از طریق کسب قدرت و تسلط زندگی خود، از تأثیر منفی بیماریهای روانپزشکی میکاهد.
▪ مبارزه با انگ اجتماعی: با این مداخلات سعی میشود تا جامعه از ارایه تصاویر توأم با بیاحترامی و بیارزشنمایی بیماران دچار اختلالات روانپزشکی بازداشته شود. برای این هدف سه راهبرد کلی توصیه میشود:
ـ راهبرد ۱: تماس با افراد دچار اختلالات روانپزشکی،
ـ راهبرد ۲: آموزش،
ـ راهبرد ۳: اعتراض.
در ادامه این نوشته به مداخلات مؤثر در کاهش انگ اجتماعی اشاره میشود.
الف) راهبرد ۱: تماس با افراد دچار اختلالات روانپزشکی
یکی از مؤثرترین روشهای تغییر نگرش جامعه درباره اختلالات روانی شامل ترویج تعاملات بین جامعه عمومی و افراد دچار بیماریهای روانی است. ملاقات با افرادی از جامعه که دچار بیماری روانی بودهاند و زندگی مفیدی داشتهاند، نگرشهای انگزننده به بیماران را به چالش میکشد. تماس با افراد دچار بیماریهای روانپزشکی ممکن است به شکل نقل و انتشار زندگینامه این افراد، ساخت فیلمهای مستند و سینمایی درباره زندگیشان یا تماس واقعی و رودررو با آنان باشد. این تماسها باید به شکلی باشد که باورهای قالبی را به طور تدریجی و ملایم به چالش بکشد و ارایه تصاویر بسیار اغراقشده از باورهای جامعه درباره افراد دچار بیماریهای روانی ممکن است کارایی چندانی نداشته باشد.
ب) راهبرد ۲: آموزش
از طریق آموزش، اطلاعاتی به جامعه ارایه میشود تا بتواند درباره افراد دچار اختلالات روانی دقیقتر و آگاهانهتر بیندیشد و تصمیم بگیرد. هدف از آموزش، ارایه اطلاعات گسترده و توأم با جزییات درباره اطلاعات علمی مرتبط با بیماریهای روانی نیست، بلکه هدف آن است که مخاطبان از واقعیتهای سادهای آگاهی یابند که باورهای نادرست اجتماعی را درباره بیماریهای روانی سست کند. در این راهبرد کوشش میشود به دو سوال اصلی برای درک بیماریهای روانی پاسخ داده شود:
تجربه ابتلا به بیماری روانی چگونه تجربهای است؟
اگر فردی این تجربه را پیدا کند و دچار اختلال روانی بشود، از چه روشهای مؤثری برای تشخیص و درمان این حالت میتواند کمک بگیرد؟
نشان داده شده که به چالش کشیدن باور قالبی اجتماع درباره مسوولیت در افراد دچار اختلالات روانی (افراد دچار بیماریهای روانی خود در ایجاد این مشکل مقصرند و مسوولیت دارند)، از طریق آموزش، میتواند آثار قابلتوجهی بر نگرش و رفتار افراد داشته باشد. تنها آگاهی دادن به مردم که بیماری روانی یک اختلال زیستشناختی است و فرد در ایجاد آن کنترل چندانی ندارد، میتواند هم نگرش و هم رفتار افراد جامعه را نسبت به این بیماران به شکلی قابلتوجه بهبود دهد. یک روش برای انجام این کار، مقایسه بیماری روانی با بیماریهای شناختهشدهای مانند دیابت است (بیماری روانپزشکی یک اختلال مغزی است. همان طور که فرد دچار دیابت را برای مصرف انسولین سرزنش نمیکنید، فرد دچار بیماری روانی را هم نمیتوان برای ابتلا به این اختلال مقصر دانشت و سرزنش کرد).
ج) راهبرد ۳: اعتراض
در این راهبرد، افراد برای به چالش کشیدن انگ اجتماعی، نسبت به ارایه تصاویر غیردقیق و خصمانه از بیماریهای روانی اعتراض میکنند. انگی که در این راهبرد مورد هدف قرار میگیرد، انگی است که به شکل عمومی و در سطح وسیع اجتماعی زده میشود (برخلاف تماس و آموزش که اغلب مربوط به نگرشهای شخصی افراد است) و براساس ماهیت و عمومی بودنشان آثار گستردهتر و مخربتری دارند. گروههای هدف برای این نوع مداخلات شامل روزنامهها و مجلات، نمایشهای تلویزیونی، شرکتهای تولید فیلم، شبکههای رادیویی، شرکتهای تبلیغاتی، قانونگذاران، کارفرماها و مانند آن است.
اعتراض دو جزء اصلی دارد:
▪ پیامی اخلاقی به اجتماع میدهد که انگ و تبعیض نسبت به افراد دچار اختلالات روانی نادرست است.
▪ باعث میشود انگ اجتماعی و رفتارهای تبعیضآمیز با پیامدی منفی برای مسببان آن همراه باشد.
در بهکارگیری راهبرد اعتراض باید به دو نکته توجه داشت:
▪ Suppression Rebound: اگر از افراد خواسته شود که افکار بد یا نادرست خود را متوقف کنند، احتمال دارد که زمان بیشتری فکرشان با این افکار مشغول شود.
▪ Social Reactance: وقتی از افراد خواسته شود که کاری را انجام ندهند، ممکن است آن را بیشتر انجام دهند و به این کار خود ادامه دهند: «لازم نیست به من بگویی چه طور فکر کنم».
● جمعبندی
انگ همراه با بیماریهای روانی عاملی مهم در جلوگیری از مراجعه افراد برای درمان و در نتیجه مانعی عمده در برابر سلامت روان اجتماع است. مداخلات مختلف در سطوح مختلف میتوانند برای کاهش انگ بیماریهای روانی به کار گرفته شوند. این مداخلات ممکن است با این هدف باشند که تفاوت این بیماران با سایر افراد جامعه کمتر شود (بهبود درمانها، یافتن روشهای درمانی مؤثرتر و با عوارض جانبی کمتر)، یا برای کاهش باورهای قالبی و نگرشهای غیردقیق نسبت به این بیماران باشد (آموزش، تماس با بیماران و اعتراض). با توجه به سهم عمده بار بیماریهای روانی در سلامت عمومی، توجه سیاستگذاران سلامت و پزشکان در همه رشتهها و گرایشها و تلاش آنان در کاستن از انگ بیماریهای روانی جزیی پراهمیت در کاستن از باز این بیماریها بهشمار میرود.
نویسنده: دکتر سامان توکلی
روانپزشک و رواندرمانگر
پینوشت: این نوشته به شکل سخنرانی در سمپوزیوم انگ بیماریهای روانپزشکی در نهمین همایش سالانه انجمن روانپزشکان ایران (سال ۱۳۸۸) ارایه شده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست