سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

از اعتیاد تا سوءرفتار


از اعتیاد تا سوءرفتار

چگونه تخلف از بندهای عقدنامه به طلاق منجر می شود

مطابق اصل ۱۰ قانون اساسی و برای حمایت از بقای خانواده، در این قانون مادری کشور آمده: «از آنجا که خانواده، واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه‌ریزی‌‌های مربوط باید برای آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد» و به همین دلیل دادگاه‌های خانواده اقدام‌های بازدارنده مختلفی را پیش‌بینی کرده‌اند تا از بروز طلاق میان همسران جلوگیری کنند. در مطلب هفته گذشته، به مقدمات و مراحل منتهی به طلاق نیز اشاره شد و از مددکاری، داوری، مشاوره و دیگر مراحل طلاق سخن به میان آمد. به این نکته نیز اشاره شد که چه شرایطی می‌تواند منجر به ایجاد حق طلاق برای زنان شود. برای اطلاع دقیق و جزیی از شرایط منجر به ایجاد عسر و حرج و در نتیجه صدور حکم طلاق به درخواست زوجه، خواننده این شماره باشید.

همسران برای آن‌که به رابطه خود جنبه رسمی بدهند، باید آن را در قالب سندی رسمی به نام عقدنامه ثبت کنند. لحظه ازدواج آنقدر شیرین است که در محضر و هنگام امضای سند عقدنامه، تمامی بندها با عجله از سوی همسران امضا می‌شود. در چنین مواقعی معمولا محضردار هم طرفین را تشویق به امضای یک به یک بندها می‌کند و به افرادی که بخواهند بندهای عقدنامه را بخوانند نیز می‌گوید: بعد می‌خوانی! این بندها هم معمولا خوانده نمی‌شوند و وقتی طرفین به مشکل می‌خورند، تازه به یاد بندهای عقدنامه می‌افتند، ولی غافل از این هستند که بندهای امضا شده به وسیله آنها، مسوولیت‌های حقوقی مختلفی را برایشان به وجود می‌آورد که در موقع اختلاف و بحث بر سر طلاق، این موارد برای زنان ارزش پیدا می‌کنند. در صفحات میانی عقدنامه و پیش از رسیدن به بندها، این توضیح ذکر شده است: «ضمن عقد نکاح، زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد که در موارد مشروحه زیر با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز از دادگاه، پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه نماید و نیز به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکلی غیر داد تا در صورت بذل از طرف او قبول نماید.»

نکته قابل توجه این است که به گفته قاضی مرتضی بیات، در مواردی که مبنای دادخواست طلاق از سوی زوجه عسر و حرج باشد، حتی تحقق یکی از این شروط نیز کفایت می‌کند. در ضمن تقدم و تاخر این شروط نیز دلیل خاصی ندارد و نشانه برتری یکی بر دیگری نیست. نکته جالب توجه درخصوص طلاق عسر و حرجی نیز طبق گفته وی این است که در طلاق عسر و حرجی خواهان همیشه زن است و طبق قاعده البینه علی المدعی،‌ خواهان باید دلایلی بیاورد تا برای دادگاه محرز شود او بر اثر زندگی زناشویی در عسر و حرج است. بیات در ادامه می‌افزاید:‌ قانون، مواردی را برای عسر و حرج برشمرده،‌ ولی اگر زن دلایل و شرایط دیگری را عنوان کند که نشان دهد از زندگی زناشویی در سختی است، این موضوع منجر به صدور حکم طلاق می‌شود.

● وقتی زن بدون خرجی رها می‌شود

یکی از موارد مهمی که زنان با استناد به آن اقدام به ارائه دادخواست طلاق می‌کنند، نپرداختن نفقه از سوی مردان است. در بند یک عقدنامه چنین آمده است: «استنکاف شوهر از دادن نفقه زن به مدت ۶ ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تادیه نفقه و همچنین در موردی که شوهر دیگر حقوق واجبه زن را به مدت ۶‌‌ماه وفا نکند و اجبار او به ایفاء هم ممکن نباشد.»

شکل ماجرا نیز این‌گونه است که بر اثر کشمکش‌ها و اختلاف میان همسران، مرد در اولین گام پرداخت خرجی خانه را قطع می‌کند. در چنین مواردی، ‌زنان با مراجعه به دادگاه خانواده و ارائه دادخواست نفقه گذشته برای مدتی معین نفقه خود را طلب می‌کنند. در چنین شرایطی دادگاه پس از تشکیل جلسه،‌ مرد را محکوم به پرداخت نفقه گذشته همسر می‌کند و اگر مرد بنا به هر دلیلی این نفقه را نپردازد، برای زن این حق ایجاد می‌شود که دادخواست طلاق بدهد. طبق گفته این قاضی دادگستری،‌ در صورتی که حکم، قطعی شده و قابل اجرا نباشد و مرد نیز نتواند نفقه گذشته همسرش را بپردازد، این موضوع منجر به صدور حکم طلاق می‌شود. در برخی موارد نیز زنان راه‌حل شکایت کیفری و ترک انفاق را در پیش می‌گیرند که در چنین مواردی نیز در صورت عدم پرداخت نفقه از سوی مرد، ‌قطعیت حکم دادگاه کیفری منجر به صدور حکم طلاق به نفع زن می‌شود، اما اگر دادگاه نفقه گذشته را قسطی کند و مرد علاوه بر پرداخت نفقه گذشته، ‌برای پرداخت نفقه حال یا همان نفقه جاریه نیز آمادگی داشته باشد در چنین شرایطی دیگر حکم طلاق صادر نخواهد شد.

● رفیق ناباب و طلاق

یکی از مهم‌‌ترین دلایلی که زنان برای جدایی از همسر خود به آن استناد می‌کنند، اعتیاد همسر است. این موضوع تا آن اندازه اهمیت دارد که در عقدنامه به عنوان یکی از دلایل طلاق به آن چنین اشاره شده است: «ابتلای زوج به هرگونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل آورد و ادامه زندگی برای زوجه دشوار باشد.»

اگر زن برای جدایی از همسر خود به این بند متوسل شود،‌ بر این اساس با معایناتی که بنا به دستور ریاست محترم دادگاه از سوی پزشکی قانونی یا مراجع مربوط دیگر از شوهر صورت می‌گیرد، اگر اعتیاد مرد برای دادگاه محرز شود،‌چون اعتیاد به مواد مخدر می‌تواند به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند،‌ حکم طلاق با توجه به این بند توسط دادگاه صادر خواهد شد.

اگر زن برگه آزمایشی از همسر خود ارائه کند که اعتیاد او را نشان دهد تنها در صورتی از سوی دادگاه پذیرفتنی است که شوهر به اعتیاد خود اقرار کند و اگر شوهر آن را نپذیرد، مرد برای آزمایش معرفی خواهد شد

به گفته قاضی شعبه ۲۷۲ دادگاه خانواده شماره ۲، دادگاه‌های خانواده معمولا برای اعتیادهای ساده حکم به طلاق نمی‌دهند. اگر هم فردی معتاد باشد و در زمان طلاق ترک کرده باشد، باز هم این مساله منجر به صدرو حکم طلاق به نفع زوجه نخواهد شد و دادگاه در چنین مواردی شرایط حال مرد را در نظر می‌گیرد. از طرفی اعتیاد زمانی منجر به صدور حکم طلاق می‌شود که باعث شود زندگی برای زن سخت، مختل و غیرقابل تحمل شود. چنین اعتیادی از مصادیق عسر و حرج است، اما اگر زندگی همسران مختل نشود و مرد خرجی خانواده و همسرش را بپردازد و به وظایف خود نیز عمل کند و آزار و اذیتی برای همسرش نداشته باشد، این مساله منجر به صدور حکم طلاق نمی‌شود، هرچند خود اعتیاد جرم است و اگر در دادگاه ثابت شود، قاضی می‌تواند مرد را به دادگاه انقلاب معرفی کند.

نکته مهم درخصوص اثبات اعتیاد این است که تنها راه موضوع معرفی مرد از طریق دادگاه به پزشکی قانونی و انجام تست مورفین صورت می‌گیرد. بجز این اگر زن برگه آزمایشی از همسر خود ارائه کند که اعتیاد او را نشان دهد، تنها در صورتی از سوی دادگاه پذیرفتنی است که شوهر به اعتیاد خود اقرار کند و اگر شوهر آن را نپذیرد، مرد برای آزمایش معرفی خواهد شد.

شاید برخی تصور کنند هر نوع اعتیادی می‌تواند منجر به صدور حکم طلاق شود، اما تنها اعتیاد مضر سبب می‌شود دادخواست طلاق زن پذیرفته شود و مواردی مانند اعتیاد مرد به مطالعه کتاب، دیدن فیلم، بازی‌های رایانه‌ای و ... که در برخی پرونده‌های خانوادگی از سوی زنان مطرح می‌شود، دلیلی برای طلاق نیست، البته سیگار هم نمی‌تواند دلیلی برای صدور حکم طلاق باشد، اما اعتیاد به حشیش جزو موارد صدور حکم طلاق است. در سال‌های اخیر مواد روانگردان و قرص‌های توهم‌زا نیز به فهرست مواد مخدر اضافه شده، اما مشکل برخی از این مواد همچون شیشه این است که آزمایشگاه‌ها نمی‌توانند وجود آن را در بدن مرد تشخیص دهند و به همین دلیل شیوه معرفی به آزمایشگاه طبق گفته قاضی بیات نمی‌تواند منجر به صدور آزمایش و اثبات اعتیاد شود، اما اگر مرد در دادگاه اقرار کند که به چنین ماده‌ای معتاد است، این مساله منجر به صدور حکم طلاق به نفع زن خواهد شد. در صورتی که مرد بابت اعتیاد خود در دادگاه انقلاب نیز پرونده داشته باشد، این مورد نیز جزو موارد منجر به صدور حکم طلاق است که با استعلام دادگاه خانواده از دادگاه انقلاب محرز می‌شود.

● ضرب و جرح

یکی از رایج‌ترین و شایع‌ترین مسائلی که زنان آن را دستمایه دادخواست‌های طلاق خود می‌کنند، ضرب و جرح از سوی همسرشان است. نکته جالب توجه این که طبق گفته قاضی بیات، هر نوع دعوایی که میان زن و شوهر شکل بگیرد نمی‌تواند منجر به صدور حکم طلاق شود، مثلا گاهی میان همسران اختلاف‌هایی جزیی شکل می‌گیرد که منجر به زدن یک سیلی از سوی مرد به زن می‌شود. چنین مواردی ممکن است در طول زندگی میان بیشتر خانواده‌ها به وجود بیاید، اما به صرف یک سیلی نمی‌توان حکم طلاق داد. گاهی مرد رفتار بسیار خشنی دارد و همسرش را بشدت کتک می‌زند و این کتک زدن به گونه‌ای است که عرفا و از جهات دیگر از حد تحمل یک انسان عادی خارج است و سبب می‌شود سلامت و زندگی مشترک زن مختل شود.

شیوه اثبات چنین رفتاری نیز یا از طریق شکایت در دادگاه کیفری و منجر شدن پرونده به حکم کیفری علیه مرد است یا با اقرار مرد در دادگاه خانواده و اعتراف به کتک زدن همسرش محقق می‌‌شود. گزارش مددکاری نیز در چنین مواردی در حد یک اماره می‌تواند به قاضی کمک کند تا درخصوص چنین پرونده‌ای تصمیم بگیرد که ادامه زندگی ممکن نیست و باید حکم به طلاق داد.

● وقتی شوهر سوءمعاشرت دارد

بند دیگر موجود در عقدنامه که برای زن حق طلاق ایجاد می‌کند، چنین است: «سوءرفتار یا سوءمعاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل نماید.» معنی و مفهوم این بند طبق گفته قاضی بیات چنین است که مرد فعالیت‌هایی را انجام دهد که زن به واسطه آن در سختی و عذاب باشد. قاضی شعبه‌۲۷۲ دادگاه خانواده توضیح می‌دهد سوءمعاشرت بحثی است که در قانون به شکل حصری به آن اشاره نشده و به همین دلیل محدود به یک رفتار خاص نیست. قانون مواردی را به عنوان سوءرفتار برشمرده و موارد دیگری هم هست که در قانون ذکر نشده، اما اگر برای دادگاه محرز شود که سوءرفتار مرد به نحوی است که باعث اختلال در زندگی زن و شوهر می‌شود، می‌تواند آن را از مصادیق عسر و حرج بداند و با طلاق زن موافقت کند. مواردی مانند سیگار کشیدن نمی‌تواند سوءرفتار تلقی شود، اما رفتارهایی مانند فحاشی، بددهنی، ترک واجبات و انجام محرمات می‌تواند جزو سوءرفتار مرد محسوب می‌شود، مثلا ممکن است مردی نماز نخواند یا با وجود توانایی جسمی روزه نگیرد.

در قانون برای چنین مواردی پیش‌بینی نشده که منجر به طلاق شود، اما ممکن است در نقطه مقابل این مرد، زنی از یک خانواده بسیار مذهبی و متدین حضور داشته باشد که ترک واجبات و انجام برخی کارها از سوی مرد برای او سخت باشد و باعث اذیت و آزار او شود و او در این موقعیت در درجه‌ای قرارگیرد که زندگی‌اش مختل شود و سبب عسر و حرج او شود و به همین دلیل حتی در چنین مواردی نیز پس از احراز شرایط، حکم طلاق صادر خواهد شد. البته رفتاری مانند بیکاری اگر در کنار آن تامین مسائل مالی خانواده از سوی مرد صورت گیرد نمی‌تواند سوءمعاشرت تلقی شود، اما اگر کنار بیکاری قرار گیرد و مرد هزینه زندگی را نپردازد، می‌تواند به صدور حکم طلاق منجر شود.

فضه میرباقری



همچنین مشاهده کنید