سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
تمرکز بر کاهش مصرف
از ابتدای تاریخ، خشکسالی، بخشی از تغییرات آب و هوای محیط ما بوده است.شاید از خود بپرسیم آیا پیشرفت در زندگی بشر موجب شده تا با پدیده خشکسالی برخوردی متفاوت با یک بلای غیر مترقبه کنیم؟ بدون شک خشکی بهعنوان یک پدیده آب و هوایی ممکن است هر از گاهی رخ دهد اما آیا در طول دورههای خشکی گذشته برنامههای موفقیت آمیزی اجرا شده است؟ آیا از بیتدبیریهای گذشته درس آموختهایم؟ شواهد نشان میدهد که جامعه تمایلی برای برنامهریزی جهت مقابله با خشکسالی یا پیشبینی آن نداشته است. خشکسالی به دورهای از زمان اطلاق میشود که عرضه رطوبت در آن زمان در سطح مشخصی کمتر از حد مورد انتظار شرایط معمول آب و هوایی باشد و بهطور کلی خشکسالی را از نظر جوی، هیدرولوژی و کشاورزی مورد بحث قرار میدهند و بعضی نیز اصطلاح خشکی از منظر جامعهشناسی (Sociologicaldrough) را معرفی کردهاند که در آن آب قابل دسترس کمتر از حد مورد انتظار جهت فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی میباشد. بهطور کلی خشکسالی از دو جزء تشکیل شده است:
۱) جزء آب و هوایی که منجر به کاهش بارش و آب قابل دسترس میشود.
۲) جزء تقاضا برای مصرف آب.
معمولا دولتها در برخورد با پدیده خشکسالی عمده فعالیت خود را جزء دوم یعنی کاهش تقاضا برای مصرف آب متمرکز میکنند. با این حال اگر چه برنامهریزی دولتها برای مواجهشدن با پدیده خشکسالی میتواند تا حد زیادی موثر باشد اما قبل از هرگونه برنامهریزی باید مشکلات اساسی که مانع اجرای فعالیت موردنظر میگردد، را شناسایی کرد.
نگرش انسان به آب به فراوانی آن بستگی دارد؛ اگر فراوان باشد از نظر برخی موهبتی الهی تصور میشود که در هر زمان و به هر مقصودی آزادانه میتوان از آن بهرهمند شد و اگر کمیاب باشد به کالایی بس ارزشمند مورد توجه عموم و مسئلهای برای ستیزه و حتی جنگ، بین استفادهکنندگان آن تبدیل میشود. تمدنهای گوناگون نسبت به آب، طیفی از نگرشها بین آن دو کران داشتهاند. حقیقت تلخی که با آن روبهرو هستیم این است که برکات ناشی از آب بهطور یکسان بر جهان ارزانی نگشتهاند و از این رو در بسیاری از نقاط جهانی با پدیده خشکسالی روبهرو هستیم. از ابتدای تاریخ خشکسالی بخشی از تغییرات آب و هوایی محیط ما بوده است و بقای بشریت گواهی است بر ظرفیت تحمل پذیری او در چنین پدیده آب و هوایی اولین گزارشهای مربوط به کوششهای بشر برای مبارزه با خشکسالی در داستان حضرت یوسف در انجیل آمده است که در آن فرعون مصر به یوسف ماموریت داد تا اولین برنامههای مبارزه با خشکسالی را تهیه و اجرا کند.
شاید از خود بپرسیم آیا پیشرفت در زندگی بشر موجب شده تا با پدیده خشکسالی برخوردی متفاوت با یک حادثه غیر مترقبه داشته باشیم؟ بدون شک خشکی به عنوان یک پدیده آب و هوایی ممکن است هر از گاهی رخ دهد اما در طول دورههای خشکی گذشته برنامههای موفقیتآمیزی اجرا شده است؟ آیا از بیتدبیریهای گذشته درس آموختهایم؟ شواهد نشان میدهد که جوامع تمایلی برای برنامهریزی جهت مقابله با خشکسالی یا پیشبینی آن نداشتهاند. به نظر میرسد همیشه بهجای برخورد پیشگیرانه و برنامهریزی قبلی با خشکسالی اقدام به واکنشهای مقطعی میکنیم و مهمترین عملی که همه منتظر آن هستیم این است که باید انتظار باران را بکشیم. خشکسالی به دورهای از زمان اطلاق میشود که عرصه رطوبت در آن زمان در سطح مشخصی کمتر از حد مورد انتظار شرایط معمول آب و هوایی باشد. بهطور کلی خشکسالی از دو جزء تشکیل شده است؛ جزء آب و هوایی که منجر به کاهش بارش و آب قابل دسترس میشود و جزء تقاضا برای مصارف آب. معمولا دولتها در برخورد با پدیده خشکسالی عمده فعالیت خود را در جزء دوم یعنی کاهش تقاضا برای مصرف آب متمرکز میکنند. قبل از هر گونه برنامهریزی جهت برخورد با خشکسالی باید مشکلات اساسی که مانع اجرای فعالیتهای موردنظر میگردد را شناسایی کرد.
● موانع برنامهریزی کارآمد برای خشکسالی
اگر چه برنامهریزی دولتها برای مواجه شدن با پدیده خشکسالی میتواند تا حد زیادی موثر باشد، اما قبل از هر گونه برنامهریزی باید مشکلات اساسی که مانع اجرای فعالیتهای موردنظر میگردد را شناسایی کرد. پنج مانع عمده که باید مورد بررسی قرار گیرند عبارتند از:
شفافیت خشکسالی، تصادفی بودن خشکسالی، پدیده خشکسالی، هزینهها و ضررهای خشکسالی و ملاحظات سیاسی.
۱) شفافیتسازی تعریف خشکسالی
برنامهریزان و مدیران سوانح غیر مترقبه بر این باورند که پدیدههایی همچون خشکسالی کاملا شفاف و بر همگان روشن است. اصولا برنامههای لازم جهت کاهش اثرات اغلب سوانح طبیعی امری مشکل است زیرا شدت و دوره بازگشت این حوادث ناشناختهاند، اگر چه تخصص چندانی برای تعیین زمان سیل، آتشفشان یا زلزله لازم نمیباشد، با این وجود عدماطمینان قابل توجهی در مورد زمان شروع و ختم پدیده خشکسالی وجود دارد. از طرفی خشکسالی یک حادثه آنی نیست بلکه نوعی پدیده تدریجی میباشد. بحث درباره برنامهریزی خشکسالی و مدیریت منابع آب تعریفی از اجزای تشکیلدهنده خشکسالی میباشد. عدمصراحت و شفافیت در تعریف میتواند یک عامل اساسی در اینکه چرا برنامهریزی برای خشکی و مدیریت منابع آب آنچنان که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته، باشد.
۲) تصادفی بودن خشکسالی
از نظر تاریخی، تا زمانیکه خشکسالی منجر به کمبود شدید آب نشود، توجه دولتها به آن جلب نمیگردد. بیشترین مانع برای برنامهریزی کمبود آب حاصل از خشکسالی، تصادفی بودن این پدیده است. خشکسالی به عنوان یک امر مسلم باقی خواهد ماند و فقط دوره و شدت آن نامعلوم است بنابراین عقلانی است که برای کاهش هزینهها و عوارض خشکسالی، برنامهریزی مناسب انجام داد.
۳) پدیده خشکسالی
مانع دیگر در راه برنامهریزی خشکسالی در ماهیت این پدیده نهفته است. خشکسالی میتواند بهترین سیاستها و برنامهریزیها را غیر عملی سازد مگر آنکه افراد هر جامعه در برخورد با این پدیده به یک توافقی در بین خود برسند یا اینکه از طرف دولت مجبور به انجام برنامههای موردنظر شوند. افرادی که خشکسالی را تجربه میکنند، دارای اختیارات محدودی برای مقابله با آن هستند و مقابله جمعی توسط تمامی افراد (چه آنها که خشکسالی را تجربه کردهاند و چه آنها که تجربه نکردهاند) بهترین راه حل را ارائه میدهد.
۴) هزینهها و عوارض خشکسالی
عدم اطلاع عمومی از ضرر و زیانهای خشکسالی یکی دیگر از دلایلی است که علاقهمندی برای برنامهریزی خشکسالی را کاهش میدهد. عموما تصور بر این است که میزان ضررهای ناشی از خشکی کمتر از سوانح غیرمترقبه (که معمولا واضحتر و در دوران کوتاهتری اتفاق میافتد) میباشد. در مقام مقایسه ضررهای خشکسالی در زمان طولانیتری توزیع میشود. زمانیکه به ضررهای واقعی خشکسالی پی برده شود، این ضررها میتواند ضررهای ناشی از حوادث غیرمترقبه را ناچیز جلوه دهد. برای مثال در استرالیا بین سالهای ۱۹۷۵-۱۹۴۵ ضررهای خشکسالی چهاربرابر ضررهای ناشی از دیگر سوانح طبیعی غیرمترقبه بوده است. بهعلاوه تمامی هزینههای ناشی از خشکسالی کاملا مشخص و تعریف شده نیست. اثرات اجتماعی خشکسالی و هزینههای مربوط به آن و چگونگی نفوذ اثرات آن در سراسر جامعه و اینکه در نهایت چه کسانی را تحت تاثیر قرار میدهد باید بهتر شناخته شود. ضررهای غیر مستقیم ناشی از خشکسالی بسیار بیشتر از ضررهای مستقیم آن هستند اما بهدلیل ماهیت پراکندگی و کمرنگی آنها امکان تشخیص و ارزیابی آنها مشکل است و اغلب ناشناخته میماند. اصولا تصادفی بودن خشکسالی و کاهش سریع علاقهمندی عمومی به مسائل خشکسالی بعد از شروع یک بارش باران و منابع محدود برای برنامهریزی تعیین ضررهای غیر مستقیم حاصله از خشکی را کمتر ضروری میسازد و تا زمانیکه هزینهها و ضررهای پراکنده و کمرنگ خشکسالی تعیین و مشخص نگردند، مسوولان و تصمیمگیرندگان، آگاهی همه جانبهای از ضررهای خشکی نخواهند داشت.
۵) ملاحظات سیاسی
در بعضی از کشورها ملاحظات سیاسی مانع از درک واقعیات و مسائل خشکی و اعلام به موقع به مردم و در نتیجه مانع از تهیه و تدوین برنامههای لازم برای روبهرو شدن با این پدیده میگردد. این ملاحظات میتواند به صورت محلی و در داخل یک کشور یا در ابعاد بینالمللی و به منظور اهداف خاص سیاسی صورت پذیرد. بنابراین لازم است به منظور برخورد صحیح با پدیده خشکی و به حداقل رساندن ضررهای آن، هرگونه ملاحظات سیاسی در ایجاد سازمانهای وابسته، تعیین مسوولان و مدیران مربوطه، زمان اخطار، عمومی، نظارت بر اجرای برنامههای پیشنهادی و چگونگی هزینه کردن اعتبارات تخصیص یافته، تهیه و تدوین قوانین اضطراری و برآورد صحیح از میزان خسارات مستقیم و غیر مستقیم خشکسالی، از بین برود.
● چارچوب اصلی جهت برنامهریزی
مسوولیت مدیریت منابع آب درهنگام خشکسالی که توسط دولت تعیین میگردد، لازم است به نحوی گسترش یابد که اقدامات مورد نظر به موقع صورت پذیرد. هرچند افزایش بازوهای اجرایی دولت برای حوادث غیرمترقبه همچون خشکسالی، قابل پیشبینی میباشد، با این وجود کارهای مورد نظر توسط استانها در درجه اول معمولا با سازماندهی عملیات مدیریتی در حوزه اختیارات خود شامل نشان دادن عکس العمل به یک واقعه غیرمترقبه پس از اتفاق افتادن میباشد تا اینکه فعالیتهایی را به عهده گیرند که برای کاهش ضررهای قبل از وقوع حادثه باشد.
● راهکاری برنامهریزی
ارائهدهندگان مدلهای استفاده از آب، پنج فاکتور زیر را مورد تاکید قراردادند که شامل: شناسایی مشخصههای خشکسالی، معرفی حدود اختیارات دولت، چگونگی آگاه ساختن مردم، روشهای کاهش مصرف آب و حفظ درآمد و نظارت بر مصرفکنندگان آب میباشد.
این فاکتور ممکن است پاسخی به سوالات زیر باشد:
ـ خشکسالی چه موقع به وقوع میپیوندد؟
ـ درصورت بروز خشکسالی، چه کسی مسوولیت مدیریت آن را برعهده میگیرد؟
ـ چگونه باید مردم را آگاه ساخت؟
ـ چگونه باید حق آبها را کاهش و میزان مصرف آب را تعدیل کرد؟
ـ و چگونگی اطمینان از کاهش مصرف آب.
نداشتن پاسخ مناسب به هریک از سوالات فوق از جدی بودن مدیریت موثر برنامهریزی آب خواهد کاست. هریک از این راهکارها را میتوان مورد بررسی قرارداد.
● شناسایی مشخصههای خشکسالی
از آنجاییکه تصمیمگیری در مورد آغاز یا خاتمه شرایط خشکی تا حدی مشکل به نظر میرسد، باید به منظور جلوگیری در اجرای مدیریت منابع آب، از مشخصههای خشکسالی استفاده نمود. هنگامیکه این مشخصهها تعیین گردد، مصرفکنندگان آب میتوانند برنامه لازم را تهیه و در مورد سرمایهگذاریهای آینده تصمیمگیری نمایند. علائم نشاندهنده خشکسالی باید دقیق و مشخص باشد تا در تصمیمگیری ایجاد ابهام نکند. مشخصههای مختلفی را میتوان جهت اعلام بروز شرایط خشکی مورد استفاده قرار داد که شامل شاخصههای شدت خشکی( شاخص پالمر)، میزان رواناب در نهرها، دادههای آماری در مورد میزان بارش مورد نیاز، درجه شوری آب رودخانهها، پتانسیل مخرب بعضی آبها برحیاتوحش و ماهیها و وضعیت موجود آبهای زیرزمینی میباشد. برای بهعمل آوردن هریک از مراحل خشکی سه نشانه از پنچ نشانههای خشکی، نشاندهنده سطح خشکی میباشد. نشانگرهای خشکی نباید پیچیده باشد به نحوی که موجب عدماطمینان درتعیین هریک از مراحل خشکسالی گردد. برای مثال اگر بارندگی و ذخایر سطحی دو علامت خشکی میباشند، تصمیم در مورد عملی کردن طرحهای موردنیاز، در زمانیکه بارندگی کمتر از حدمعمول و ذخایر آب درحالت معمول هستند، مشکل خواهد بود. هنگامیکه فقط یک منبع آب وجود داشته باشد وجود یک نشانگر خشکی نیز کافی به نظر میرسد. برای مثال وقتی تنها منبع آب یک شهر، ذخیرههای سطحی باشد، طرحهای مدیریت منابع آب هنگامی فعال خواهد بود که حجم ذخیره منبع (برحسب درصد فصلهای عادی) از مقدار مشخصی کمتر گردد. یک معیار لغزنده برای نشان دادن مشخصههای خشکسالی، میتواند بهطور نموداری و بهصورت ذخیره منبع که با منحنی میزان ذخیره منبع تعیین میگردد، باشد. هنگامیکه میزان واقعی ذخایر به منطقه هشدار خشکی میرسد، برنامه کاهش تحویل آب از حوزه به نقاط مختلف اجرا میگردد. زمانیکه آبهای زیرزمینی یکی از منابع اصلی عرضه آب باشد، میتوان از علائم خشکی بر مبنای آبهای زیرزمینی استفاده نمود.
اغلب برنامههای مدیریت منابع آب، مراحل ترتیب یافته پیشرفت خشکی را با میزان معینی از کاهش مورد نظر، هماهنگ نمودهاند. در آمریکا، اداراتی که دارای برنامه مدیریت آب هستند به این نتیجه رسیدهاند که امکان وقوع خشکسالی در فصل پاییز کمتر است و اما اگر این امکان روی دهد، امکان آنکه خشکی توسعه یافته و شدیدتر شود، زیاد است.
● تعیین و انتخاب مسوولان دولتی
تعیین یک واحد مسوول دولتی که دارای یک قدرت برنامهریزی برای شرایط خشکسالی باشد، قبل از وقوع خشکسالی یکی از نکات حیاتی جهت مهیاشدن برای مدیریت منابع آب در دوران خشکی میباشد. به این منظور لازم است واحد تعیین شده فوق از قدرت اجرایی و اختیارات لازم جهت اعلام وقوع خشکسالی و تغییر الگوی مصرف آب برخوردار باشد. میزان اختیارات مسوول این واحد نیز باید دقیق و شفاف باشد.
عدم شفافیت لازم در حدود اختیارات میتواند باعث ایجاد شرایطی گردد که مقامات ذیربط برای اجتناب از برخورد با گروههای مردم، تصمیمات خود را به تاخیر اندازند و این تاخیر موجب کاهش حفاظت کمی و کیفی از منابع آب میگردد.
● اخطار بروز خشکسالی
هنگامیکه بروز شرایط خشکسالی، مدیریت جدید منابع آب را میطلبد، لازم است فورا مردم را از شرایط جدید آگاه ساخت. این اخطار باید شامل اطلاعات لازم برای کاهش مصرف آب، زمان اجرای آن و قابلیت و راهکاری لازم باشد. چگونگی اعلام حالت خشکسالی به مردم باید بر اساس وضعیت محلی بوده و مسائل اقتصادی نیز در آن مدنظر قرار گیرد.
● کاهش مصرف آب و حفظ ساختار اقتصادی
وجود یک سیستم تعیین اولویتهای مصرف آب قبل از وقوع خشکسالی ضروری میباشد به نحوی که هریک از مصرفکنندگان آب قبل از بروز خشکی از برنامههای محدودسازی مصرف آب مطلع گردند. همچنین اگر ادارات، صنایع و بنگاههای تجاری، قبل از بروز خشکسالی از برنامههای کاهش مصرف آب آگاه باشند، میتوانند برنامههای اضطراری خود را برای کاهش مصرف آب تنظیم وتدوین نمایند. بدون شک کاهش مصرف آب، کاهش درآمد عرضهکنندگان آب را بهدنبال دارد. این کاهش درآمد زمانی به وقوع میپیوندد که هزینههای مقابله با خشکسالی به بیشترین میزان خود میرسد. درصورت عدموجود یک صندوق ذخیره مالی یا حساب بانکی اضطراری خشکسالی، عرضهکنندگان آب باید نرخ آب بها را افزایش داده یا یک قیمت اضافی را در شرایط جدید اعمال نمایند. استفاده از عوارض خشکسالی مزیت بیشتری نسبت به افزایش آب بها دارد. مثلا اعمال عوارض خشکسالی برای مسوولان راحتتر بوده و میزان افزایش درآمد از این طریق قابل پیشبینی میباشد. این نوع افزایش موقتی قیمت برای مصرفکنندگان آب، مقبولیت بیشتری دارد و قابل درک است زیرا فقط در شرایط اضطراری اعمال میشود و ترس از ادامه افزایش نرخ آب را برای جبران کاهش درآمد در دوران خشکی پس از رفع آن از بین میبرد.
● چگونگی نظارت بر رعایت برنامه مصرفکنندگان آب
تجربه نشان داده است که کاهش بیش از ۲۵-۲۰ درصد میزان آب را نمیتوان با درخواست داوطلبانه به دست آورد. به نظر نمیرسد که نوعی توافق همگانی در مورد اینکه مقررات قانونی صرفهجویی آب یا افزایش آببها و عوارض خشکسالی راههای موثرتری برای کاهش مصرف آب نسبت به آنچه از طریق صرفهجویی داوطلبانه حاصل میگردد، باشند. بعضی از مدیران سازمانهای آب، از خود آنها یا گروههای مدافع منابع آب صورت میگیرد. با این حال دادن اختیارات لازم به مامورین و مسوولان دولتی جهت نظارت برحسن اجرای برنامههای ویژه خشکسالی، ضروری میباشد. حقیقت بسیار مهم آن است که کمبود آب به عنوان یکی از موارد آسیبپذیری زیستمحیطی، پدیده جدیدی نیست و کشاورزان در نواحی گرمسیری و خشک همواره با چنین کمبودی زندگی کرده و مکانیسم سازش و کنار آمدن خود با طبیعت و شیوههای بقایشان را ابداع کردهاند. آنچه در محدوده پایداری یا تداومپذیری، موضوع جدیدی تلقی میشود، تاثیر افزایش چگالی جمعیت است که مردم سرزمینهای خشک جهان با آن مواجهند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست