سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مباهله

مدینه اولین باری است كه میهمانانی چنین غریبه را به خود میبیند. كاروانی متشكل از شصت میهمان ناآشنا كه لباسهای بلند مشكی پوشیدهاند، به گردنشان صلیب آویختهاند، كلاههای جواهرنشان برسر گذاشتهاند، زنجیرهای طلا به كمر بستهاند و انواع و اقسام طلا و جواهرات را بر لباسهای خود نصب كردهاند.
وقتی این شصت نفر برای دیدار با پیامبر، وارد مسجد میشوند، همه با حیرت و تعجب به آنها نگاه میكنند. اما پیامبر بیاعتنا از كنار آنان میگذرد و از مسجد بیرون
هم هیات میهمان و هم مسلمانان، از این رفتار پیامبر، غرق در تعجب و شگفتی میشوند. مسلمانان تاكنون ندیدهاند كه پیامبر مهربانشان به میهمانان بیتوجهی كند.
بههمین دلیل، وقتی سرپرست هیات مسیحی، علتبیاعتنایی پیامبر را سؤال میكند، هیچكدام از مسلمانان پاسخی برای گفتن پیدا نمیكنند.
تنها راهی كه بهنظر همه میرسد، این است كه علت این رفتار پیامبر را از حضرت علی بپرسند، چرا كه او نزدیكترین فرد به پیامبر و آگاهترین، نسبتبه دین و سیره و سنت اوست. مشكل، مثل همیشه بهدست علی حل میشود. پاسخ او این است كه:
«پیامبر با تجملات و تشریفات، میانهای ندارند; اگر میخواهید موردتوجه و استقبال پیامبر قرار بگیرید، باید این طلاجات و جواهرات و تجملات را فروبگذارید و با هیاتی ساده، به حضور ایشان برسید.»
این رفتار پیامبر، هیات میهمان را بهیاد پیامبرشان، حضرت مسیح میاندازد كه خود با نهاتسادگی میزیست و پیروانش را نیز به رعایتسادگی سفارش میكرد.
آنان از اینكه میبینند، در رفتار و كردار، این همه از پیامبرشان فاصله گرفتهاند، احساس شرمساری میكنند.
میهمانان مسیحی وقتی جواهرات و تجملات خود را كنار میگذارند و با هیاتی ساده وارد مسجد میشوند، پیامبر از جای برمیخیزد و بگرمی از آنان استقبال میكند.
شصت دانشمند مسیحی، دورتادور پیامبر مینشینند و پیامبر به یكایك آنها خوشامد میگوید. در میان این شصت نفر، كه همه از پیران و بزرگان مسیحی نجران هستند، «ابوحارثه» اسقف بزرگ نجران و «شرحبیل» نیز بهچشم میخورند. پیداست كه سرپرستی هیات را ابوحارثه اسقف بزرگ نجران، برعهده دارد. او نگاهی به شرحبیل و دیگر همراهان خود میاندازد و با پیامبر شروع به سخنگفتن میكند: «چندی پیش نامهای از شما بهدست ما رسید، آمدیم تا از نزدیك، حرفهای شما را بشنویم».
پیامبر میفرماید:
«آنچه من از شما خواستهام، پذیرش اسلام و پرستش خدای یگانه است».
و برای معرفی اسلام، آیاتی از قرآن را برایشان میخواند.
اسقف اعظم پاسخ میدهد: «اگر منظور از پذیرش اسلام، ایمان به خداست، ما قبلا به خدا ایمان آوردهایم و به احكام او عمل میكنیم.»
پیامبر میفرماید:
«پذیرش اسلام، آثار و علایمی دارد كه با آنچه شما معتقدید و انجام میدهید، سازگاری ندارد. شما برای خدا فرزند قائلید و مسیح را خدا میدانید، درحالی كه این اعتقاد، با پرستش خدای یگانه متفاوت است.»
اسقف برای لحظاتی سكوت میكند و در ذهن دنبال پاسخی مناسب میگردد. یكی دیگر از بزرگان مسیحی كه اسقف را درمانده در جواب میبیند، به یاریاش میآید و پاسخ میدهد:
«مسیح بهاین دلیل فرزند خداست كه مادر او مریم، بدون اینكه با كسی ازدواج كند، او را بهدنیا آورد. این نشان میدهد كه او باید خدای جهان باشد.»
پیامبر لحظهای سكوت میكند.
ناگهان فرشته وحی نازل میشود و پاسخ این كلام را از جانب خداوند برای پیامبر میآورد. پیامبر بلافاصله پیام خداوند را برای آنان بازگو میكند: «وضع حضرت عیسی در پیشگاه خداوند، همانند حضرت آدم است كه او را به قدرت خود از خاك آفرید...» (۱)
و توضیح میدهد كه «اگر نداشتن پدر دلالتبر خدایی كند، حضرت آدم كه نه پدر داشت و نه مادر، بیشتر شایسته مقام خدایی است. درحالی كه چنین نیست و هر دو بنده و مخلوق خداوند هستند.»
لحظات بكندی میگذرد، همه سرها را بهزیر میاندازند و بهفكر فرو میروند. هیچ یك از شصت دانشمند مسیحی، پاسخی برای این كلام پیدا نمیكنند. لحظات بهكندی میگذرد; دانشمندان یكی یكی سرهایشان را بلند میكنند و درانتظار شنیدن پاسخ به یكدیگر نگاه میكنند، به اسقف اعظم، به شرحبیل; اما.. سكوت محض.
عاقبت اسقف اعظم بهحرف میآید:
«ما قانع نشدیم. تنها راهی كه برای اثبات حقیقتباقی میماند، این است كه با هم مباهله كنیم. یعنی ما و شما دستبه دعا برداریم و از خداوند بخواهیم كه هركس خلاف میگوید، به عذاب خداوند گرفتار شود.»
پیامبر لحظهای میماند. تعجب میكند از اینكه اینان این استدلال روشن را نمیپذیرند و مقاومت میكنند. مسیحیان چشم به دهان پیامبر میدوزند تا پاسخ او را بشنوند.
در اینحال، باز فرشته وحی فرود میآید و پیام خداوند را به پیامبر میرساند. پیام این است:
«هركس پس از روشن شدن حقیقت، با تو به انكار و مجادله برخیزد، [به مباهله دعوتش كن] بگو بیایید، شما فرزندانتان را بیاورید و ما هم فرزندانمان، شما زنانتان را بیاورید و ما هم زنانمان. شما جانهایتان را بیاورید و ما هم جانهایمان، سپس با تضرع به درگاه خدا رویم و لعنت او را بر دروغگویان طلب كنیم.» (۲)
پیامبر پس از انتقال پیام خداوند به آنان، اعلام میكند كه من برای مباهله آمادهام. دانشمندان مسیحی به هم نگاه میكنند، پیداست كه برخی از این پیشنهاد اسقف رضایتمند نیستند، اما انگار چارهای نیست.
زمان مراسم مباهله، صبح روز بعد و مكان آن صحرای بیرون مدینه تعیین میشود.
دانشمندان مسیحی موقتا با پیامبر خداحافظی میكنند و به اقامتگاه خود باز میگردند تا برای مراسم مباهله آماده شوند.
صبح است، شصت دانشمند مسیحی در بیرون مدینه ایستادهاند و چشم به دروازه مدینه دوختهاند تا محمد با لشكری از یاران خود، از شهر خارج شود و در مراسم مباهله حضور پیدا كند.
تعداد زیادی از مسلمانان نیز در كنار دروازه شهر و در اطراف مسیحیان و در طول مسیر صف كشیدهاند تا بیننده این مراسم بینظیر و بیسابقه باشند.
نفسها در سینه حبس شده و همه چشمها به دروازه مدینه خیره شده است.
لحظات انتظار سپری میشود و پیامبر درحالی كه حسین را در آغوش دارد و دستحسن را در دست، از دروازه مدینه خارج میشود. پشتسر او تنها یك مرد و زن دیده میشوند. این مرد علی است و این زن فاطمه.
تعجب و حیرت، همراه با نگرانی و وحشتبر دل مسیحیان سایه میافكند.
شرحبیل به اسقف میگوید: نگاه كن. او فقط دختر، داماد و دو نوه خود را به همراه آورده است.
اسقف كه صدایش از التهاب میلرزد، میگوید:
«همین نشان حقانیت است. بهجای این كه لشكری را برای مباهله بیاورد، فقط عزیزان و نزدیكان خود را آورده است، پیداستبه حقانیت دعوت خود مطمئن است كه عزیزترین كسانش را سپر بلا ساخته است.»
شر حبیل میگوید: «دیروز محمد گفت كه فرزندانمان و زنانمان و جانهایمان. پیداست كه علی را بهعنوان جان خود همراه آورده است.»
«آری، علی برای محمد از جان عزیزتر است. در كتابهای قدیمی ما، نام او بهعنوان وصی و جانشین او آمده است...»
دراین حال، چندین نفر از مسیحیان خود را به اسقف میرسانند و با نگرانی و اضطراب میگویند:
«ما به این مباهله تن نمیدهیم. چرا كه عذاب خدا را برای خود حتمی میشماریم.»
چند نفر دیگر ادامه میدهند: «مباهله مصلحت نیست. چهبسا عذاب، همه مسیحیان را دربر بگیرد.»
كمكم تشویش و ولوله در میان تمام دانشمندان مسیحی میافتد و همه تلاش میكنند كه بهنحوی اسقف را از انجام این مباهله بازدارند.
اسقف به بالای سنگی میرود، به اشاره دست، همه را آرام میكند و درحالیكه چانه و موهای سپید ریشش از التهاب میلرزد، میگوید:
«من معتقدم كه مباهله صلاح نیست. این پنج چهره نورانی كه من میبینم، اگر دستبه دعا بردارند، كوهها را از زمین میكنند، درصورت وقوع مباهله، نابودی ما حتمی است و چهبسا عذاب، همه مسیحیان جهان را دربر بگیرد.»
اسقف از سنگ پایین میآید و با دست و پای لرزان و مرتعش، خود را به پیامبر میرساند. بقیه نیز دنبال او روانه میشوند.
اسقف در مقابل پیامبر، با خضوع و تواضع، سرش را به زیر میافكند و میگوید: «ما را از مباهله معاف كنید. هر شرطی كه داشته باشید، قبول میكنیم.»
پیامبر با بزرگواری و مهربانی، انصرافشان را از مباهله میپذیرد و میپذیرد كه بهازای پرداخت مالیات، از جان و مال آنان و مردم نجران، در مقابل دشمنان، محافظت كند.
خبر این واقعه، بسرعت در میان مسیحیان نجران و دیگر مناطق پخش میشود و مسیحیان حقیقتجو را به مدینه پیامبر سوق میدهد.
پینوشتها:
× برگرفته از مجله بشارت، شماره ۱.
. «ان مثل عیسی عندالله كمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له كن فیكون». آل عمران (۳)، آیه ۵۹.
. «فمن حاجك فیه من بعد ما جاءك من العلم، فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنتالله علی الكاذبین». آل عمران (۳)، آیه ۶۱.
صاحب اثر : سید مهدی شجاعی
منبع : ماهنامه موعود جوان شماره ۱۶
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست