جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

اقتصاد در حصار دولت


اقتصاد در حصار دولت

یكی از دهها معضلات اساسی اقتصاد ایران در حال حاضر, حجم زیاد فعالیتهای دولت است دولت به مفهوم عام آن از یك سو مسئولیت اداره جامعه را به عهده دارد و از سوی دیگر باید زمینه حضور مردم در اقتصاد را فراهم كند خلط بین این دو جنبه كاركردی دولت, باعث شده كه در حال حاضر سهم دولت از فعالیتهای اقتصادی به بیش از ۷۵ درصد افزایش یابد با این تفاسیر هنوز قوانین كشور نتوانسته اند مرز بین بخش خصوصی و دولتی و تعاونی و میزان حضور آنها را در اقتصاد مشخص كنند و شاید به همین دلیل است كه مقام معظم رهبری از مجمع تشخیص مصلحت نظام درخواست كرده تا به تبیین اصل ۴۴ قانون اساسی بپردازد

آنچه خواهد آمد نگاهی است به دلایل گسترش نفوذ دولت در اقتصاد ایران و بررسی وضعیت موجود.

دلایل گسترش دولت

در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی به لحاظ گرایش به دولتی نمودن امور، بخش دولتی به تدریج رو به گسترش نهاد، به طوری كه تعداد دستگاههای اجرایی كشور در مقایسه با سال ۱۳۵۷ تا بیش از سه برابر افزایش یافت و در همین مدت تعداد كاركنان دولت نیز ۴ برابر شد.در یكی از مطالعاتی كه در سازمان مدیریت و برنامه ریزی صورت گرفته، ۱۱ دلیل عمده برای گسترش تشكیلات كلان دولت برشمرده شده است.

این ۱۱ دلیل به شرح زیر می باشد:

۱- توسعه نیافتگی كشور در دو دهه قبل به نحوی كه دولت تصور می كرد باید خود در جهت توسعه كشور دست به اقدامات اجرایی و همه جانبه بزند.

۲- وجود عدم تعادل گسترده بین بخشها و مناطق كشور تا حدی كه دولت را نگران كرده و موجب گسترش تصدی گریها شد.

۳- گسترش حجم و تنوع فعالیتهای دولت طی سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۶ به اتكای افزایش یك باره درآمدهای نفتی و تسری این گسترش به سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی.

۴- عدم وجود و حضور مؤثر بخش خصوصی در سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی.

۵- آثار ناشی از ضرورتهای پیروزی انقلاب اسلامی نظیر ایجاد نهادهای انقلابی و ملی شدن شركتهای خصوصی نظیر بانكها و بیمه ها.

۶- تفسیرها ی افراطی و بعضاً ناصحیح از قانون اساسی.

۷- رقابت در بین وزراء، استانداران و برخی نمایندگان مجلس برای دریافت منابع بیشتر و شروع پروژه های عمرانی جدید كه نهایتاً توسط دولت مورد بهره برداری و اداره قرار می گرفتند.

۸- عدم اطمینان به شایستگی و كارآیی بخش خصوصی.

۹- تمركز امور برنامه ریزی كشور و عدم تفكیك حدود اختیارات و وظایف مقامات ملی و محلی در این زمینه.

۱۰- عدم بازنگری و تنظیم مجدد نقش و وظایف دولت متناسب با احكام قانون اساسی.

۱۱- تعدد مراجع تصمیم گیری برای تأسیس و ایجاد دستگاههای دولتی.

در خصوص مورد آخر باید گفت كه مراجع متعددی نظیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای گسترش آموزش عالی، شورای گسترش دانشگاههای علوم پزشكی، مجامع عمومی شركتهای دولتی و قوه قضاییه در كنار مراجع صلاحیت دار معمول (هیأت وزیران و مجلس) نسبت به ایجاد موسسات و شركتهای دولتی و گسترش تشكیلات داخلی آنها اتخاذ تصمیم كرده اند.

هرچند در گزارش سازمان مدیریت به دلایل ۱۱ گانه فوق اشاره شده، اما با توجه به شرایط حاكم فعلی در جامعه می توان گفت به طور كلی این تفكر كه بخش خصوصی توانایی انجام كار در كشور را ندارد، شاید از مهمترین دلایل رشد و گسترش بخش دولتی در كشور است.

برای اثبات این فرضیه می توان به نحوه واگذاری شركتهای دولتی در سالهای اخیر توجه كرد. در این رابطه جالب است بدانیم كه به گفته مسئولان وزارت امور اقتصادی و دارایی در حال حاضر نسل پنجم شركتهای دولتی نیز در كشور به وجود آمده است. برای توضیح این مسأله لازم به ذكر است كه در ابتدا شركتهای عمده دولتی مانند شركت ملی نفت، پتروشیمی و یا بانك ملی و بیمه ایران شكل گرفته اند كه به شركتهای نسل اول معروفند.سپس این شركتها اقدام به تاسیس شركتهای زیرمجموعه خود كرده اند كه معروف به شركتهای نسل دوم می باشند و همین رویه طی ۲۵ سال گذشته ادامه یافته به طوری كه در حال حاضر برخی شركتهای نسل پنجم نیز شناسایی شده اند.جای تأسف است كه رویه تولد نسلهای جدید شركتهای دولتی اكنون كار را به جایی رسانده كه آمار دقیقی از تعداد شركتهای دولتی وجود ندارد.حال با این مقدمات می توان توضیح داد كه مدیران و مسئولان رده بالای كشور در این گونه شركتها، اعتقادی به حضور بخش خصوصی در اقتصاد ندارند.برای مثال در حالی كه هر ساله در بودجه های سالیانه مقادیر زیادی منابع مالی ناشی از واگذاری شركت های تحت پوشش شركت ملی پتروشیمی كشور در نظر گرفته می شود اما متأسفانه مسئولان این شركت همواره از این امر سر باز زده اند و جالب است كه در مصاحبه های خود اعلام می كنند شركتها مانند فرزندان مدیران هستند و چگونه می توان فرزندی را كه از بچگی بزرگ كرده اید به دست دیگران بسپرید.به هر حال تا فضای فعلی در بین مسئولان در خصوص نحوه اداره امور كشور حاكم است، باز هم باید شاهد رشد و گسترش بخش دولتی باشیم.

اگر بخواهیم مقداری بیشتر به این موضوع بپردازیم می توان به مصادیق جزیی تر چون انتشار اوراق مشاركت و یا طرح های عمرانی كشور اشاره كرد. ممكن است این سؤال پیش آید كه چه ربطی بین اوراق مشاركت و گسترش بخش دولتی وجود دارد؟ برای توضیح این مسأله باید گفت كه در ادبیات اقتصاد اصطلاحی به نام «Crowding out Effect» وجود دارد كه به وسیله آن می توان نقش انتشار اوراق مشاركت در كاهش حضور بخش خصوصی در اقتصاد را نشان داد.

این مسأله كه به اثر جانشینی نیز معروف است نشان می دهد كه هر قدر سهم دولت، بودجه و سرمایه گذاری دولتی در اقتصاد افزایش یابد در عوض بخش خصوصی از فعالیتهای اقتصادی عقب نشینی خواهد كرد؛ به این ترتیب وقتی دولت اوراق مشاركت منتشر می كند، در حقیقت برای تأمین مالی بودجه خود به جیب مردم چشم دوخته است. منابع مالی كه می توانست صرف پس انداز و سرمایه گذاری بخش خصوصی شود اكنون با انتشار اوراق مشاركت به انحای مختلف در بودجه تزریق خواهد شد.

در خصوص طرح های عمرانی كه توسط دولت نیز اجرا می شود می توان استدلال مشابهی داشت.

هرچند نباید اصل وجود طرح های عمرانی را زیر سؤال برد اما همان طور كه در گزارش سازمان مدیریت نیز به آن اشاره شده است، به هر حال وقتی یك طرح عمرانی به بهر ه برداری می رسد باید عده ای آن را اداره كنند و در این بین پستهای جدیدی چون مدیر عامل، هیأت مدیره و ... به وجود خواهد آمد كه خود به افزایش تعداد شركتهای دولتی و رشد سهم بخش دولتی در اقتصاد منجر خواهد شد.

پیامدهای رشد تشكیلات دولت

به هر ترتیب گسترش وسیع و بی رویه در تشكیلات كلان دولت دارای آثار و پیامدهایی است كه می توان به آن اشاره كرد.

مسلماً بدیهی ترین اثر رشد تشكیلات دولت كاهش نقش و مشاركت مردم در توسعه اقتصادی كشور می باشد.

همان طور كه در بحث «اثر جانشینی» به آن اشاره شد، رشد سرمایه گذاری بخش دولتی، سرمایه های بخش خصوصی را از اقتصاد فرار می دهد، كه این بحث را می توان از بعد نیروی انسانی و مدیریتی نیز بررسی كرد. به عبارت دیگر هر یك مدیر دولتی كه به كشور اضافه شود در حقیقت باید دور یك مدیر خصوصی را خط كشید كه همین امر باعث می شود روند توسعه به «توسعه دولتی» منجر شود.

تأثیر بعدی رشد و گسترش بخش دولتی را می توان در نحوه ارائه كیفیت خدمات دید.

همان طور كه اكنون در اقتصاد كشور دیده می شود، نحوه ارائه خدمات دولتی از كیفیت بسیار پایینی برخوردار است كه نمونه آن را می توان در بانكهای دولتی مشاهده كرد كه یكی از دلایل اصلی آن عدم وجود رقیب جدی برای بخش دولتی است.

به همین دلیل است كه در حال حاضر یكی از دغدغه های سازمان های سیاستگذار در بخش اقتصاد كشور تلاش در جهت كاهش حجم تصدی گری ها تعریف شده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.