چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

تشكیل OGEC ضرورتی اجتناب ناپذیر


یكی از واژه های پركاربرد در متون و تحلیل های اقتصادی, واژه رقابت است

فواید آثار آن در كارایی اقتصادی، بارها گوشزد شده است و همواره برتلاش برای رقابتی كردن بازارهای مختلف تاكید شده است.البته رقابت در اینجا درست در مقابل «انحصار» به كار می رود و شرایطی را رقابتی می گویند كه هیچ تبانی، سازش یا انحصاری در كار نبوده و ساز و كارهای بازار یعنی عرضه و تقاضا، قیمت و مقدار تولید را تعیین كنند.اما در عرصه بازارهای جهانی انرژی، وضع به گونه ای دیگر است و دیگر خبری از شعارهای جذاب، چون آزادی و رقابت در كار نیست. علت آن هم درآمد سرشار صادرات و در مقابل، مخارج هنگفت اردات حامل های انرژی است. وقتی كه هر یك دلار و یا حتی یك سنت، تغییر در قیمت كالایی چون نفت یا گاز، روزانه میلیون ها دلار تفاوت در درآمد و یا مخارج ایجاد می كند، دیگر به راحتی نمی توان صحبت از آزادسازی قیمت ها كرد. به خصوص وقتی كه پای منافع ملی به میان بیاید و این منافع رابطه تنگاتنگی با بخش انرژی پیدا كند. این مساله درمورد كشورهایی كه وابستگی بیشتری به كالاهای خصوصی دارند، نمود بیشتری پیدا می كند. درواقع، یكی از دلایل عمده تشكیل نهادی چون اوپك هم، ضرورت كنترل قیمت ها بود. اما در آستانه قرن بیست و یكم، اگرچه هنوز هم نفت، كالایی استراتژیك محسوب می شود و نیز مطابق پیش بینی ها این اهمیت هكچنان تا سال های دراز پابرجا خواهد ماند، اما پرواضح است كه تجارت و بهره برداری و به طور دقیق تر سودآوری آن با تنگناهایی مواجه شده است و دیگر كالایی نیست كه بتوان آن را با هر شرایطی و به هر كشوری و در هر قیمت دلخواهی فروخت و در یك كلام، دیگر یك منبع مطمئن درآمد نیست.

وضعیت بازار نفت به قدری پیچیده شده است كه هیچ الگوی اقتصادی قادر به توضیح دقیق وقایع و پدیده های بازار نیست. قدرت پیش بینی و مانور در چنین فضایی به شدت كاهش پیدا كرده است. در مورد كشوری مانند ما با درجه بالای وابستگی به درآمدهای نفتی، مدیریت ریسك حكم می كند كه با توزیع این ریسك به بخش های مختلف سعی در كاهش، كنترل و كمینه كردن آن بنماییم.یك راه حل منطقی این مساله، توجه به بازارهای جهانی گاز است. این بازار اگرچه هنوز در ابتدای راه رشد و توسعه است، اما آینده خوبی برای آن قابل پیش بینی است و از شواهد و مطالعات به خوبی پیداست كه به زودی به بازاری تعیین كننده تبدیل می شود و هرچه تكنولوژی جایگزینی آن به جای سایر سوخت ها به ویژه نفت پیشرفت حاصل كند، این اهمیت تشدید خواهد شد. بعضی گزارشات حاكی از روند سریع وابستگی اقتصاد آمریكا و چند كشور مطرح دیگر به صنایع گاز سوز است.اگرچه اولین بهره برداری تجاری از نفت در سال ۱۸۶۰ صورت گرفت، اما تشكیل اوپك به سال ۱۹۶۰ برمی گردد. اما این باره، هیچ لزومی ندارد كه این تجربه تكرار شود. با تدوین و طراحی استراتژی های ملی در بخش گاز، از هم اكنون می توان در این عرصه، جا پای خود را محكم كرد. شاید در حال حاضر بهترین و مناسب ترین بستر برای این كار، سازمان اوپك باشد. كشورهای عضو اوپك با در اختیار داشتن حدود ۴۳ درصد از ذخایر گاز جهان، در صورت اتخاذ تدابیر مناسب می توانند بسترمناسبی برای تشكیل سازمان جدیدی، مشابه سازمان كشورهای صادركننده نفت، جهت كنترل و نظارت بر منابع، صادرات، تجارت و قیمت گاز در جهان فراهم آورند. با توجه به سهم ۲۷ درصدی روسیه از ذخایر گازی، سایر كشورهای جهان نخواهند توانست، رقیبی جدید برای اوپك باشند. البته این در صورتی است كه این ظرفیت های بالقوه و ذخایر، به مرحله تولید برسند.

در غیر این صورت اتفاقی مشابه قدرت گرفتن كشورهای غیرعضو اوپك در دهه ۸۰ روی خواهد داد. تشكیل سازمان كشورهای صادركننده گاز می تواند محوری مناسب برای گفت و گوی بین اعضا در اجلاس آتی اوپك در تهران باشد.

منبع: صبح اقتصاد، دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۳