پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

رویکرد تبادل سوخت یا شروع غنی سازی ۲۰ درصد


رویکرد تبادل سوخت یا شروع غنی سازی ۲۰ درصد

آقای احمدی نژاد در آخرین گفت وگوی تلویزیونی خود اظهار داشته اند که مبادله بخش اعظمی از دستاورد هسته ای کشور ایرادی ندارد, زیرا نظر افرادی که سوپر انقلابی شده اند و گفته اند ممکن است غرب همچون گذشته به وعده خود وفا نکند فاقد وجاهت است

آقای احمدی نژاد در آخرین گفت وگوی تلویزیونی خود اظهار داشته اند که مبادله بخش اعظمی از دستاورد هسته ای کشور ایرادی ندارد، زیرا نظر افرادی که "سوپر انقلابی" شده اند و گفته اند ممکن است غرب همچون گذشته به وعده خود وفا نکند فاقد وجاهت است. از دید ایشان منطق لطمه ندیدن کشور از واگذاری مدنظر این است که از سویی اگر هم زمان بازگشت سوخت اتمی (همانند ساخت نیروگاه بوشهر) دچار نوسان شود، تولید مجدد و جبران آن برای کشور میسر است و از سوی دیگر در چنین شرایطی حقانیت موضع و "حرف" ما اثبات می گردد و مناسبات به نفع ایران عوض می شود.

در مورد بخش اول این گفته یعنی توانایی بازتولید و نحوه و زمان آن باید متخصصین امر نظر دهند تا به نتیجه گیری بنشینیم. ولی در مورد دومین استدلال بیان فوق، فضای عمومی تری برای نظردادن وجود دارد. نزدیک به هفت سال قبل در زمان دولت اصلاحات، تیم مدیریتی پرونده هسته ای کشورمان طی فرایندی طولانی به این نتیجه رسید که برای "اعتمادسازی" و ارتقای سطح تعامل و همکاری با طرف های درگیر در این پرونده، طی موافقت نامه ای که تعیین مدت اعتبار آن در اختیار طرف ایرانی بود، به تعلیق فعالیت های غنی سازی خود بپردازد و مفاد پادمان الحاقی "آژانس بین المللی انرژی هسته ای" را پذیرفته و به اجرا گذارد.

این توافق به رغم محدودیت های گزنده ای که در بر داشت، منافع مناسبی را برای کوتاه مدت و آینده دورتر شامل می شد که اتفاقا یکی از توجیهات اصلی برای این عواید، همان نکته ای است که اکنون آقای احمدی نژاد به آن اشاره دارد و اساس سخن خود قرار داده. چراکه دولت آقای خاتمی پس از دوسال و پیامد اتلاف وقت و خلف وعده دولت های غربی برای بررسی موضوع پرونده هسته ای کشورمان در روال عادی، به فک پلمپ از تجهیزات غنی سازی کشور دست زد و دستگاه هایی که به همت دانشمندان بومی آماده و مهیای فعالیت بودند،...

به حالت ورود به چرخه تولید درآمدند. به این معنی که با توجه به سنگ اندازی دوساله و نقض تعهدات از سوی اروپا و آمریکا در راه بازگرداندن مباحث هسته ای به مسیر طبیعی و غیرسیاسی خود و در مقابل پایبندی کامل کشورمان به ضمانت سپرده شده، حسن نیت طرف ایرانی عیان شد و ثمره این دیپلماسی، تغییر سویه مناسبات به نفع ایران بود.

جلوه این تغییر موازنه و تاثیر آن در افکار عمومی جهانی، به صورت شکاف عمیق ایجاد شده در مواضع دولت های غربی به منصه ظهور رسید که تا مدت ها ادامه داشت.پس از آن دولت اصولگرا که بهره بردار از این استراتژی شده و افتخار تکمیل چرخه سوخت اتمی را به نام خود ثبت کرده است، با الصاق صفت تبلیغاتی "ننگ آور" به این فرایند، به اقداماتی دست زد که دستاورد آن تا امروز تولید مقادیری از کیک زرد و اورانیوم با غنای ۳/۵ درصد و در کنار آن ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و تصویب چهار قطعنامه تحریمی علیه ایران در این شورا شده است. در واقع نه تنها از آن تغییر مناسبات در جهت خاموش ساختن مناقشات استفاده مثبتی نشد، بلکه مسیری طی شد که ظرف چهار سال گذشته طرف های مذاکره با کشورمان گام به گام به وحدت نظر برای تداوم چالش دست یافتند. کما اینکه در هفته های اخیر موج تهدیدات و مواضع هشدارآمیز خود را تشدید کرده اند.

بنابراین ذخایر اورانیوم غنی شده ملی بدون توجه به ارزش مادی و اقتصادی آن، دارای ارزش معنوی ممتازی برای مردم است و در نتیجه سرنوشتش برای ایرانیان بسیار اهمیت دارد. گرچه باید اذعان داشت که لزوم تامین نیاز سوختی راکتور تحقیقاتی تهران جهت مصارف پزشکی نیز در جای خود قابل چشم پوشی نیست.

قابل پیش بینی بود که این نرمش تکراری و غیرمنتظره احمدی نژاد، با استقبال دولت های غربی و کشورهای گروه ۱+۵ روبرو شود. واکنش کاسب کارانه غربی ها که به گفته آنان بازگشت مجدد به ماه اکتبر سال میلادی گذشته و پیشنهادهایی که در "وین" و "ژنو" در رابطه با مبادلات اتمی طرح شد بوده، در حالی ابراز می شود که آنان با حفظ وجهه خود و ابراز تردید در مورد جدیت ایران در تبدیل آهنگ لحن به رفتار، خواستار شفافیت رسمی و اعلان کتبی از سوی ایران هستند. اما پیچیدگی این معادله آنجایی بیشتر است که همه روزه خبرهایی مبنی بر تلاش گسترده و سنگین آمریکا برای افزودن به تحریم های بازدارنده علیه کشورمان و سخنان مداخله جویانه مقامات مختلف این کشور و البته نزدیکی بیش از پیش مواضع روسیه به آن منتشر می شود، در عین حال آقای احمدی نژاد ابراز اطمینان می کند که جز انگلیس و رژیم صهیونیستی مابقی کشورها در پی همکاری با ما هستند و حتی اشکال تراشی های فنی چندانی هم ندارند.

در راستای دستیابی به قضاوتی مقرون به صحت، فارغ از این پرسش مهم که ایده چنین پیشنهادی ابتدا از جانب چه طرفی روی میز قرار گرفته، و اینکه ره آورد عینی چنین رویکردی (به ویژه پیرامون به رسمیت شناختن حق غنی سازی و برچیدن تحریم ها) چه چیزی است، ابهام اصلی اینجاست که چه زمینه مساعدی در عرصه سیاست خارجی پدید آمده و این اطمینان خاطر را برای رئیس دولت ایجاد کرده که اینبار بر خلاف گذشته، قادر به استفاده مطلوب از تغییر مناسبات و پرهیز از هزینه های مالی و سیاسی هستیم؟ از سوی دیگر، دلیل تغییرات مکرر اظهارات مقامات مسوول در کشورمان در مورد غنی سازی چیست که از یک سو منوچهر متکی در مونیخ از فراهم آمدن زمینه تبادل سوخت خبر می دهد و همان زمان علی لا ریجانی در تهران تلا ش غرب برای دریافت مواد غنی سازی شده را کلا هبرداری سیاسی توصیف می کند و پس از آن، محمود احمدی نژاد که مبادله بخش اعظمی از دستاوردهای هسته ای را فاقد ایراد خوانده بود، ناگهان از غنی سازی ۲۰ درصدی در کشور خبر می دهد. به راستی، رویکرد جدید هسته ای کشور،بالا خره کدام است؟

نویسنده : محسن دقت دوست