یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا

اقتصاد نفت رُسی


اقتصاد نفت رُسی

منافع نفت رسی بیشتر از چیزی است که اغلب آمریکایی ها تصور می کنند

«دنیس لیتگو» در حوزه نفت فعالیت می‌کند؛ اما خود را تولیدکننده نفت می‌داند. کارگاه تولیدی او گستره وسیعی از «براش لند» واقع در تگزاس غربی را دربرمی‌گیرد. خط تولید آن از هزاران تلمبه نفت رنگی درخشان تشکیل شده است که همانند یک شهر برآمده از تانکرهای یکسان و پراکنده برای ذخیره‌سازی به نظر می‌رسد.

چه می‌شود اگر این چاه‌های نفت خشک شوند؟ آقای لیتگو یکی از مدیران شرکت نفتی «پوینییر نچرال ریسورسز» پاسخ می‌دهد: «ما چاه‌های خشک را حفاری نمی‌کنیم.» در کسب‌و‌کارهای متداول نفتی، خطرناک‌ترین مساله، حفاری‌های بدون نتیجه است. در عوض، کار «نفت رسی» مرتبط با ذخایری است که افراد از چندین دهه پیش آنها را می‌شناختند؛ اما از نظر اقتصادی نمی‌توانستند از آنها نفت را استخراج کنند.

کارگاه پوینییر در مرکز «پرمین باسین» بزرگ‌ترین منابع نفت رسی است. پس از ۲۰۰۸ تولید نفت رسی در آمریکا از ۶۰۰ هزار تا ۵/۳ میلیون بشکه در روز افزایش یافته است.

به دلیل نفت رسی و گاز طبیعی حاصل از سنگ‌های رسی، سوخت‌های فسیلی بیش از همیشه در رشد اقتصادی آمریکا سهیم هستند: بر اساس گزارش

جی.پی.مورگان سوخت‌های فسیلی فقط ۳/۰ واحد در سال گذشته و براساس گزارش موسسه پیترسن تا پایان سال ۲۰۲۰ سالانه ۱/۰ تا ۲/۰ واحد از رشد اقتصادی آمریکا را شکل می‌دهند.

آقای لیتگو رانندگان کامیونی را در استخدام خود دارد که سالانه ۸۰ هزار دلار درآمد دارند. شرکت‌های محلی خدمات نفتی به استخدام نقدی کارگران سریع‌السیر مشهور شده‌اند. شرکت مشاوره مک کینزی پیش‌بینی می‌کند که تا سال ۲۰۲۰ رونق فعالیت‌های مرتبط با انرژی غیر متداول منجر به ایجاد بالغ بر ۷/۱ میلیون فرصت شغلی جدید خواهند شد.

و این تنها بخشی از داستان است. منفعت دیگر نفت رسی این است که نسبت به قیمت‌های جهانی حساس‌تر است. برخی اقتصاددانان فکر می‌کنند که این مساله می‌تواند آمریکا را به تولیدکننده‌ای با قدرت مانور زیاد تبدیل کند که به تعدیل رونق‌ها و رکودهای بازار جهانی کمک می‌کند.

پوینییر به سرعت در حال شکوفایی و رونق است؛ اما «اسکات شفیلد» رئیس این شرکت نگران است که طی چند سال آینده او دیگر مشتری نداشته باشد؛ آمریکا صادرات نفت خام را از دهه ۱۹۷۰ ممنوع کرده است. قیمت نفت وست تگزاس اینترمدیت به قیمت هر بشکه ۱۰۰ دلار به روشنی بالاتر از قیمت نفت رسی است؛ اما چشم‌انداز عرضه بیش از حد، قیمت‌های آینده این نوع نفت را تا ۲۰ دلار کمتر در ۲۰۱۸ تقلیل داده است. آقای شفیلد می‌گوید: «وقتی ۲۰ دلار حاشیه سود هر کسی را می‌گیرید، حفاری‌ها بسیار کمتر خواهد بود.»

تا اوایل دهه ۱۹۷۰، آمریکا بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت جهان بود و «کمیسیون خط آهن تگزاس» قیمت‌های جهانی را از طریق دیکته کردن تعداد تولیدکنندگان دولتی تثبیت می‌کرد. وقتی دولت‌های عرب در جریان جنگ‌های شش روزه اعراب و اسرائیل فروش نفت را به متحدان غربی رژیم صهیونیستی تحریم کردند، تگزاس اثرات منفی این موقعیت را با افزایش تولید عظیم نفت کاهش داد.

اما افزایش مصرف و کاهش تولید، ذخایر نفتی دولت را از بین برد و در ماه مارس ۱۹۷۲ تگزاس خواستار تولید با حداکثر سرعت شد. رئیس کمیسیون خط آهن تگزاس اعلام کرد: «این شرایط یک فرصت تاریخی و در عین حال ناراحت‌کننده است.» وقتی تولیدکنندگان عرب سال بعد ممنوعیت دیگری را اعلام کردند، قیمت‌ها به شدت افزایش یافت.

آمریکا نقش داوری قیمت جهانی برای اوپک را از دست داده است. سیاستمداران آمریکایی به‌طور جداگانه برای تحت کنترل درآوردن مصرف (به طور مثال، با کاهش سرعت محدودیت‌ها) و با ذخیره موجودی‌ها (از طریق ممنوعیت صادرات نفت خام در سال ۱۹۷۵) تلاش کردند.

آمریکایی‌ها تولید را به‌طور پیوسته از اوج ۶/۹ میلیون بشکه در روز در سال ۱۹۷۰ به زیر پنج میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۰۸ کاهش دادند. پس از آن، تولیدکنندگان مستقل شروع به استفاده و سازگاری با تکنولوژی‌های استخراج هیدرولیکی و حفاری افقی کردند. تولید کل آمریکا از آن پس، از ۴/۷ میلیون بشکه در روز فراتر رفت. اداره اطلاعات انرژی به‌عنوان ناظر دولت فدرال آمریکا تخمین می‌زند که تا ۲۰۱۹ میزان تولید نفت آمریکا به رکود خود در سال ۱۹۷۰ بازخواهد گشت. آژانس بین‌المللی انرژی برآورد خوش‌بینانه‌تری دارد؛ به‌طوری که پیش‌بینی می‌کند تا سال ۲۰۲۰ آمریکا با استخراج ۶/۱۱ میلیون بشکه نفت در روز به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت جهان بر جایگاه کنونی عربستان سعودی تکیه خواهد زد.

در کنار ایجاد مستقیم فرصت‌های شغلی جدید و کسب درآمد، رونق سوخت‌های فسیلی می‌تواند با کاهش آسیب‌پذیری آمریکا نسبت به نوسان قیمت‌های نفت به دو شیوه به رشد اقتصادی این کشور کمک کند. اول، به هنگام افزایش تولیدات نفتی و کاهش واردات، پول نقد مصرف‌کنندگان که با افزایش قیمت‌ها از جیب آنها خارج می‌شود، بیشتر به سوی تولیدکنندگان آمریکایی بازخواهد گشت تا به تولیدکنندگان خارجی.

«داوید وو» از بانک آمریکایی مریل لینچ اشاره می‌کند که کسری مواد نفتی آمریکا به ۷/۱ درصد از تولید ناخالص داخلی نزدیک شده است. این در حالی است که کسری مواد نفتی اروپا تا نزدیک ۴ درصد تولید ناخالص داخلی اروپا افزایش یافته است. از این رو، به نظر می‌رسد که حساسیت دلار و اقتصاد نسبت به قیمت‌های نفت کمتر شده است.

دومین شیوه در اقتصاد نفت رسی نهفته است. نفت به راحتی از طریق سنگ‌های متخلخلی که ذخایر نفتی معمولی را تشکیل می‌دهند، جریان می‌یابد. از این رو نفت در زیر یک چاه معمولی می‌تواند در یک منطقه بزرگ گسترده شود. در نتیجه، حجم نفت استخراج شده هر روز- به طور متوسط ۶ درصد در سال- کاهش می‌یابد. در عوض، نفت بسیار کندتر از صخره‌های نفوذناپذیرعبور می‌کند.

از این رو، یک چاه نفت، نفت ذخیره شده در یک منطقه بسیار کوچک‌تر را استخراج می‌کند و به همین دلیل، تولید به سرعت- معمولا برای سال‌های نخست سالانه تا ۳۰ درصد- کاهش می‌یابد. حفظ سطوح تولیدی یک حوزه نفتی به معنی حفاری دائمی است. آژانس بین‌المللی انرژی برآورد می‌کند که حفظ تولید در سطح یک میلیون بشکه در روز در Bakken نیازمند حفر ۲۵۰۰ چاه جدید در سال است؛ حفظ نفت یک چاه معمولی در جنوب عراق اما فقط به حفر ۶۰ چاه در سال نیاز دارد.

همه اینها به این معنی است که وقتی قیمت نفت افزایش می‌یابد، تولیدکنندگان می‌توانند به سرعت چاه‌های جدیدی حفر کنند و ذخایر خود را افزایش دهند. وقتی قیمت‌ها کاهش می‌یابد، آنها حفاری را متوقف می‌کنند و تولید کاهش می‌یابد. در اوایل سال ۲۰۰۹، پس از اینکه قیمت‌ها در پی بحران مالی جهانی فرو ریخت، پوینییر همه حفاری‌های خود در «پرمین باسین» را متوقف کرد. در عرض ۶ ماه، تولید در مناطق متاثر از بحران تا ۱۳ درصد کاهش یافت.

«باب مک نالی» از گروه «راپیدین»، شرکت مشاور صنعتی، پیش‌بینی می‌کند که آمریکا می‌تواند دوباره نقش تثبیت‌گری خود در دهه ۱۹۶۰ را عهده‌دار شود؛ البته این بار در پاسخ به دست نامرئی بازار و نه از موضعی امری. آیا این پیش‌بینی در عمل تحقق می‌یابد؟ ممکن است هم اینک این مساله به وقوع پیوسته باشد. موسسه پیترسن گزارش می‌دهد، پس از ۲۰۰۸، آشوب در سودان، اعمال تحریم‌ها علیه ایران و کاهش تولید نفت دریای شمال، سه عاملی هستند که نفت بسیاری را از بازار بیرون نگه داشته‌اند.

بدون آمریکا که نیمی از رشد تولید نفت جهان را در دوره یادشده تامین کرد، تولیدکنندگان خلیج فارس احتمالا از تامین نیم دیگر ناتوان بوده‌اند. قیمت‌ها می‌تواند به شدت افزایش یابند و به مصرف‌کنندگان در هر جایی آسیب بزنند. با وجود این، هنوز چنین نشده است.

البته شرکت‌های نفتی سعی نمی‌‌کنند به نوسان‌های قیمتی در کوتاه‌مدت واکنش نشان دهند.سرمایه، تجهیزات و نیروی کار همگی هزینه می‌برند. از این رو آنها تلاش می‌کنند در واکنش به آنچه فکر می‌کنند تغییرات قیمتی در بلند مدت است، تولید خود را افزایش دهند. قانون منع صادرات نفت خام به تولیدکنندگان آمریکایی آسیب می‌رساند و شرایط تبدیل آمریکا به یک منبع تنظیم نوسان را دشوارتر می‌کند. هم اینک نفت سبک و شیرین وست تگزاس اینترمدیت با ۸ دلار کمتر نسبت به نفت برنت خرید و فروش می‌شود.

این اختلاف قیمت بیشتر به دلیل تنگناهای حمل‌و‌نقل و ذخیره‌سازی در آمریکا است؛ اما به طور روزافزونی ممنوعیت صادرات باعث اختلاف قیمت‌ها می‌شود. در دهه‌های اخیر، پالایشگاه‌های آمریکا ساختار خود را متناسب با نفت سنگین‌تر و شور وارداتی از مکزیک، ونزوئلا، ماسه‌های قیراندود کانادا تغییر داده‌اند. همین امر موجب شده است که آنها ظرفیت کمتری برای پالایش نفت رسی که سبک و شیرین است، داشته باشند.

اگر ممنوعیت فروش نفت خام آمریکا برداشته شود، صادرات نفت خام می‌تواند کم یا زیاد به سرعت آغاز شود. خطوط انتقال نفت و تانکرها تقریبا برای این کار آماده‌اند؛ اما بحث سیاسی درباره این موضوع در دوران طفولیت خود به سر می‌برد. طبق قانون، رئیس جمهور می‌تواند با در نظر گرفتن منافع ملی مجوز صادرات نفت خام را به صادرکنندگان اعطا کند. باراک اوباما اما هنوز موافق ممنوعیت صادرات نفت خام است.در این میان، قانون‌گذاران ایالت‌های غیرنفتی بسیار محتاط هستند. «ران ویدن» رئیس دموکرات کمیته انرژی و منابع طبیعی سنا می‌گوید: « برای من معیار این است که خانوارهای طبقه متوسط چگونه از این مساله تاثیر می‌پذیرند.»

ذی‌نفعان عمده این ممنوعیت، پالایشگاه‌ها هستند. آنها نفت سبک و شیرین آمریکا را کمتر از قیمت‌های جهانی می‌خرند، آن را به بنزین تبدیل می‌کنند سپس بنزین و سایر محصولات خود را به قیمت‌های جهانی می‌فروشند. صادرات محصولات پالایشگاهی ممنوع نیست و افزایش نیز یافته است.

مدافعان ممنوعیت فروش نفت خام (از جمله برخی پالایشگاه‌ها) مدعی‌اند اگر آمریکا نفت بیشتری صادرکند، عربستان سعودی تولید نفت خود را کاهش خواهد داد. آنها می‌گویند: قیمت‌ها برای مصرف‌کنندگان آمریکایی نه تنها کاهش نخواهد یافت، بلکه حتی ممکن است افزایش یابد، هرچند رویدادهای تاریخی چیز دیگری می‌گویند. وقتی در سال ۱۹۹۵ کنگره به آلاسکا اجازه داد تا نفت خام صادر کند، مشتریان سواحل غربی آلاسکا هیچ هزینه‌ای برای بنزین، گازوئیل یا سوخت جت پرداخت نکردند.

تولیدکنندگان نفت به روشنی از رفع این ممنوعیت منتفع خواهند شد. سایر آمریکایی‌ها نیز ممکن است به طور غیرمستقیم از این رفع ممنوعیت بهره‌مند شوند. یک بازار جهانی که آمریکا هم در آن حضور داشته باشد، بسیار باثبات‌تر، متنوع‌تر و کمتر وابسته به اوپک یا روسیه خواهد بود. سود تقسیمی بیشتر خواهد بود. همان‌طور که آقای شفیلد اشاره می‌کند «باور این که ما از ژاپنی‌ها درخواست کنیم تا خرید نفت خام ایرانی‌ها را متوقف کنند، سخت است؛ اما ما نفت خام خودمان را به آنها نمی‌فروشیم.»

مترجم: مجید اعزازی