جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

تقابل سنت و عصیان گری


تقابل سنت و عصیان گری

تفاوت ها را به رسمیت بشناسیم

سالیان سال است که فراوان درباره‌اش می‌شنویم. جوان والدینش را سنتی و قدیمی میداند و والدین جوانش را عصیان گر و کم تجربه. کارشناسان اجتماعی هر جا نشستند و برخاستند از آن گفتند. همواره بحث داغ محافل اجتماعی بوده و هست. آن را دلیل تفاوت نسل امروز و دیروز می‌دانند؛ همان تفکراتی که باعث شد تا بر قدیمی‌ها انگ سنتی و محافظه‌کار بودن و بر جوانان عصیانگری زده شود موضوعی که به ظاهر کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد، اما در عمق مسائل اجتماعی ریشه دوانده است.

تجربه هر نسل جهان ذهنی و افق‌های آینده آن را رقم می‌زند. بعد از انقلاب اسلامی، به دلیل وقوع پدیده‌های متعدد نظیر جنگ تحمیلی و دگرگونی‌های عمده سیاسی- اجتماعی، هر گروه سنی تجربه‌ای خاص از جهان پیرامون خود داشت که جهان ذهنی آنها را از دیگر گروه‌های سنی جدا می‌کرد. شاید از همان جا بود که ماجرای پیچیده شکاف نسلی جرقه زد و در سال‌های پس از آن، تفاوت میان آنچه به عنوان نسل گذشته شناخته شده بود و نسل امروز پررنگ جلوه کرد. در یک نگاه اجمالی تفاوت‌ها میان ارزش‌ها به طور کلی مشاهده می‌شود، ارزش‌هایی در مورد مسائل خانوادگی، ازدواج، ارزش‌های اجتماعی یا اخلاقی، موضوعات مربوط به زنان، اشتغال آنها و عقاید و نگرش‌ها درباره اقتصاد و فرهنگ که روی سراسر زندگی تأثیر می‌گذارد.

نمی‌توان این اختلاف‌ها را شکاف نسل‌ها دانست، چرا که آرمان‌ها، نیازها و احساسات هر جوانی با نسل گذشته متفاوت است.

شاید یکی از حساس‌ترین حوزه‌هایی که می‌تواند شکاف نسل‌ها را به وضوح روشن کند حوزه ارزشی است. ارزش‌ها مفهوم و مشروعیت قواعد و ضوابط رفتارهای اجتماعی را نشان می دهد. هرگونه گرایش جدید یا متفاوتی در این حوزه نشان‌دهنده آغاز یک حرکت یا شکاف اجتماعی خواهد بود که باید آثار آن را در آینده دید. به هر حال، از آنجا که ارزش‌ها قواعد رفتاری را تعیین می‌کنند، پایبندی به نظام‌های اخلاقی گوناگون رفتارها و عنایات متفاوتی را به ارمغان خواهد آورد. آنچه امروز در جامعه مشاهده می‌شود حکایت از اختلاف میان نسل گذشته و حال است که مشکلات قابل توجهی در عرصه‌های گوناگون زندگی- از مسائل خانوادگی ، انتخاب همسر و ارتباط دختر و پسر گرفته تا برنامه‌ریزی‌ اقتصادی- خواسته یا ناخواسته، ایجاد کرده که نه تنها زندگی کنونی جوانان، بلکه زندگی والدین آنها را نیز که به نوعی به نسل گذشته گره خورده، مختل کرده است.

نظرهایی که جوانان در مورد شکاف نسلی می‌دهند قابل تأمل است. امید پانزده ساله‌ که در مقطع متوسطه مشغول تحصیل است، به شدت از این ماجرا رنج می‌برد. هر چند والدینش چندان در گروه نسل گذشته قرار نمی‌گیرند او از اختلاف نظرهای بی‌شمار با آنها می‌گوید. «تا قبل از این، سر انتخاب رشته تحصیلی‌ام با آنها اختلاف داشتم چرا که به رشته‌های هنری علاقه داشتم اما با مخالفت والدین مواجه شدم. آنها به شدت خواهان تحصیل من در رشته تجربی یا ریاضی- فیزیک بودند. حالا هم که در رشته تجربی مشغول تحصیلم از من می‌خواهند در دانشگاه رشته‌های پزشکی را انتخاب کنم، اما شخصا علاقه‌ای به این رشته ندارم.» او از این موضوع اظهار نگرانی می‌کند که در آینده، اختلاف نظرهایش با خانواده عمق بیشتری بگیرد، چرا که تاکنون همین موضوع فاصله‌ای میان او و والدینش ایجاد کرده است.

فاطمه ۲۲ ساله هم از مشکلات مشابهی رنج می‌برد. او معتقد است والدینش به هیچ وجه نظرهایش را در مورد آشنایی پیش از ازدواج و رفت و آمدهای اجتماعی آزادتر نمی‌پذیرند. مریم یکی از همین دختران است. او فارغ‌التحصیل رشته مهندسی شیمی است و در یکی از کارخانه‌های تولید مواد غذایی کار می‌کند. می‌گوید: «پدر و مادرم ابتدا مخالف کار کردن من در یک محیط مردانه بودند، اما با پافشاری‌های من بالاخره موضوع را پذیرفتند. با این حال، باز هم خیلی از روزها سر موقع برگشتنم از محل کار با هم اختلاف پیدا می‌کنیم.»

● فرمانبرداری هرگز!

«شکاف نسلی در هر جامعه‌ای تعریف مشخص خودش را دارد و براساس مؤلفه‌های مختلف می‌توان آن را تعریف کرد. اما نکته‌ای که بیش از هر چیز باید به آن توجه کرد این است که نباید از جوانان انتظار فرمانبرداری و اطاعت بی چون و چرا داشت. جوان امروز به واسطه رابطه‌اش با دنیای بیرون، هرگز به راحتی تسلیم خواست‌های هرچند درست و اصولی خانواده نمی‌شود .» این جملات را سعیده سرابی جامعه‌شناس، می‌گوید. معتقد است که نمی‌توان این اختلاف‌ها را شکاف نسل‌ها دانست، چرا که آرمان‌ها، نیازها و احساسات هر جوانی با نسل گذشته متفاوت است.

نیاز به استقلال نباید باعث شود تا گوش ها را به روی هر اندرز و انتقال تجارب ببندیم و فقط خود تجربه کنیم.از سوی دیگر، محمدتقی ناظمی‌راد کارشناس مسائل اجتماعی، با اعتقاد به اینکه عدم نزدیکی دو نسل می‌تواند مشکل‌ساز باشد می‌گوید: «جوامع مختلف برنامه‌های متفاوتی برای کاهش شکاف نسلی عملی کرده‌اند و تا حد ممکن نسل‌ها را به هم نزدیک کرده‌اند، چون وقتی شکاف بیش از حد طبیعی باشد، تبعات زیادی دارد و خسارات زیادی بر جامعه وارد می‌شود. اگر ‌نسل‌ها زبان یکدیگر را نفهمند، نمی‌توانند روی یک موضوع به تفاهم برسند و وقتی چنین پدیده‌ای بروز پیدا کند، بیشتر برنامه‌ریزی‌ها و هزینه‌ها هدر می‌رود، چون اول باید تلاش کرد تا زمینه‌ای مشترک بین آنها برقرار شود.» والدین باید بدانند که جوان نیاز به استقلال و تجربه اندوزی دارد و هویت خود را در این نیاز ها می یابد پس عرصه را برای این شرایط بیشتر بگسترانیم.

● حقیقتی انکار ناپذیر

به هر‌حال اکنون، ‌در جامعه ‌ما شکاف ‌و تمایز بین ‌ایده‌آل‌ها و واقعیات در نسل ‌جدید حقیقتی ‌انکارناپذیر است‌ همان‌گونه ‌که‌ در نسل ‌گذشته ‌حقیقت‌ داشته ‌است، ‌و علل ‌بازآفرینی ‌مداومش چیزی ‌نیست‌ جز این‌که‌ در جامعه ‌ما الگوهای ‌تربیتی ‌و جامعه‌پذیری ‌در تمامی ‌عرصه‌های ‌اجتماعی‌، اقتصادی‌، سیاسی ‌و فرهنگی ‌نیاز به ‌تجدیدنظر جدی ‌و فوری ‌دارد تا دستاوردهای ‌چندین ‌و چند نسل ‌را، نه ‌به‌ گونه‌ای ‌تجویزی ‌و بی‌چون ‌و چرا، بلکه ‌با مشارکت ‌به ‌نسل ‌بعد انتقال ‌دهد و به ‌نسل ‌جدید اجازه ‌دهد که خود تجربه‌ کند، ‌بیندیشد و برگزیند. البته نسل جدید نیز باید بپذیرند که تجربه کردن هر اتفاقی گاه به بهای از دست رفتن آینده تمام می شود و نیاز به استقلال نباید باعث شود تا گوش ها را به روی هر اندرز و انتقال تجارب ببندیم و فقط خود تجربه کنیم. ما در خانواده زندگی می کنیم تا از حمایت های آن برخوردار باشیم و در مشکلات تنها نمانیم. بپذیریم که هر شرایطی با محاسن و معایبی همراه است و نیاز و آرزوی والدین را برای ساختن آینده ای پر بار تر برای جوانشان درک کنیم.

سپیده دانایی همراه با اضافات

تنظیم: کهتری