سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
تاملی در تحولات سوریه
تاملی در تحولات سوریه
تحولاتی که طی سالهای اخیر در کشورهای عربی رخ داد و نام هایی چون بهار عربی ، بیداری اسلامی و... به خود گرفت ، یکی از بزنگاههای بزرگ در برابر مسئولان کشور ما بود . خوشبختانه مسئولان در همه این تحولات نقش مثبتی ایفا نمودند و در کنار ملت های مظلوم و در برابر حکومت های مستبد و ظالم ایستادند و با این کار ، برگ زرین دیگری به دفتر تاریخ ملت ایران ، افزودند. اما در این میان یک کشور وجود دارد که وضع آن متفاوت است و مسئولان ما عملکرد خاصی در ارتباط با آن از خود نشان دادند که جای درنگ و تامل دارد و آن کشور ، کشوری نیست جز سوریه .
اعتراضات مردم سوریه از ابتدای سال ۲۰۱۱ در شهرهای مختلف این کشور و همنوا با دیگر کشورهای عربی شروع شد ، خواسته معترضان خلع ید از حزب بعث و نیز کناره گیری رییس جمهور بشار اسد از قدرت بود . متاسفانه این اعتراضات نسبتا آرام با شدیدترین وجه ممکن از سوی ارتش سوریه سرکوب شد . برخورد شدید و خشن ارتش سوریه در برابر تظاهرات مردمی به حدی بود که حتی خود بشار اسد هم در گفتگویی که با تلویزیون ایران داشت آن را پذیرفت و گفت که ما همه انسانیم و امکان خطا داریم .
آنچه در این مجال کوتاه می خواهم بیان کنم گزارشی از کشت و کشتارهای سوریه نیست که همه کم و بیش از عمق فاجعه ناک آن با خبریم و قطعا دیدن این همه آلام ملت سوریه و به ویژه دردها و رنجهای زنان و کودکان آنان ما را متاثر کرده است . آنچه ما می گوییم این است که چرا مسئولان ما از حاکمی که مردمش او را نمی خواهند حمایت می کنند ؟
در واقع ما اینجا نمی خواهیم بگوییم که بشار اسد فردی است ظالم و ستم پیشه یا مستبد و خیره سر و یا غیر مردمی ( که جانشین پدری است که خودش با کودتا برسرکار آمده ) بلکه فقط می خواهیم بگوییم آنچه عیان است این است که مردم سوریه تمایلی به بشار اسد ندارند ( شاید اصلا از قیافه او یا از نوع لباس پوشیدن یا اصلا از طریق حرف زدنش خوششان نمی آید ) خوب حالا که مردم کشوری حاکمِ خود را نمی خواهند ، چرا ما باید پشتیبان چنین حاکمی باشیم ؟
مگر غیر از این است که طبق بند ۱۶ اصل ۳ قانون اساسی ما باید نسبت به همه مسلمانان تعهد برادرانه داشته باشیم و از مستضعفان جهان حمایت بیدریغ کنیم ؟ !
حال چه شده است که ما از فردی که مردمش او را ، به هر دلیلی که خود می دانند ، نمی خواهند حمایت می کنیم ؟ چرا ما جوانان خود را به قتلگاه سوریه می فرستیم تا از فردی دیکتاتور حمایت کنند ؟
ممکن است عده ای بگویند رژیم بعث سوریه در جنگ ایران و عراق به ایران کمک کرد لذا ما باید خوبی او را جبران کنیم .
خوب ، حرف درستی است ؛ اما آیا رژیم بعث از امکانات خودش به ایران کمک کرد یا از امکانات ملت سوریه ؟ قطعا جواب این است که از امکانات ملت سوریه . پس ما دَینی از رژیم بعث به گردن نداریم که بخواهیم آن را ادا کنیم بلکه اگر دَینی باشد و قبلا به صورت اهدای نفت جبران نکرده باشیم ، در قبال مردم سوریه است نه حکومت آن . ضمنا حتی اگر ما در قبال حکومت سوریه هم مدیون باشیم ، طی این چند سال حمایت از آن ، باید به احتمال زیاد بری ذمه شده باشیم .
شاید عده ای بگویند سوریه ستون فقرات محور مقاومت است و واسطه ارتباط ما با لبنان و خَم هلال شیعی است ، بنابراین نباید آن را به هیچ وجه از دست داد .
خوب ، این هم حرف درستی است اما ما با چه قیمتی می خواهیم این واسطه و حلقه پیوند را حفظ کنیم ؟ آیا بهای آن برای ما مهم نیست ؟ آیا هدف می تواند وسیله را توجیه و تبرئه کند ؟ آیا سیاست اخلاقی و دینی ، چنین حکم می کند ؟
نمی دانم شاید این حرف ها در عالم سیاست خریداری نداشته باشد و حمل بر بی اطلاعی نویسنده از اقتضاآت جهان سیاست و سیاست بازی شود .البته شاید راست بگویند اما باید توجه داشت که واقعیت این است که بیش از ۷۰ درصد مردم سوریه اهل سنت می باشند و قابل پیش بینی بود که دیر یا زود علیه حکومت اقلیت علوی خواهند شورید ( البته به نظر می رسد که سفارت ایران در سوریه در انتقال اخبار و اوضاع این کشور به دولت متبوعش کوتاهی کرده است و همین موجب شده که دولت ایران در تحولات اخیر سوریه یک گام عقب باشد ) بنابراین حتی اگر بر فرض هم شورش اخیر مردم سوریه سرکوب شود ، نباید آن را به معنای فیصله یافتن قضیه تلقی کرد ، بلکه باید آن را امری موقتی و مقطعی بر شمرد و منتظر ماند تا زمانی که دوباره این دمل چرکین سر باز کند . ( چنانکه در سال ۱۹۸۲ نیز مردم شهر حما علیه حزب بعث و حافظ اسد شوریدند ولی سرانجام با شدیدترین وضع ممکن و دادن هزاران و طبق برخی آمار دهها هزار کشته سرکوب شدند که بنا به گفته حجت الاسلام محتشمی پور سفیر سابق ایران در سوریه پس از این کشتار ، که گویا جرقه اش حمله رژیم بعث به مظاهر اسلامی بود ، امام خمینی پیام تندی به حافظ اسد داد و وی را از کشتار مردم و حمله به مظاهر اسلام بر حذر داشت . جالب است که رژیم بعث سوریه نه تنها اسلامی نیست بلکه با دین و آیین نیز مشکل دارد ) .
فی الجمله به نظر می رسد حتی اگر ما نگاه انسانی و اسلامی هم به قضیه سوریه نداشته باشیم . از دیدگاه منافع سیاسی هم بهتر است ما مناسبات خود را با ملت سوریه ، که بخشی از آنها علویان و شیعیان هستند ، تنظیم کنیم . به عبارت دیگر ما در درجه اول باید با ملت سوریه رابطه خوب و برادرانه داشته باشیم و در درجه بعد با حکومت آن و لذا نباید گذاشت خدایی ناکرده نفرت و کینه ای از ایران و ایرانی به دل مردم سوریه بماند ( چنانکه بعضی از مردم سوریه در برخی تظاهرات خود پرچم ما را به آتش کشیدند ) .
در پایان ذکر این نکته نیز ضروری است نباید در قضیه سوریه با اتخاذ سیاست نادرست و غیر اخلاقی سابقه خوبی که ملت بزرگ ایران به عنوان ملت مهر و مروت و مدارا در طول تاریخ در دفاع از مظلومان و مستضعفان داشته را مخدوش کرد .
مهرداد احمدی ورامینی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور رئیسی سقوط بالگرد رئیسی ایران شهادت بالگرد تبریز حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی
تهران کنکور هواشناسی شورای شهر تهران شهرداری تهران تعطیلی مدارس هلال احمر سانحه بالگرد رئیسی پلیس سیل قوه قضاییه بارش باران
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا بورس خودرو یارانه بازار خودرو دلار حقوق بازنشستگان بازنشستگان ایران خودرو سایپا
شهادت رئیس جمهور سینمای ایران پیام تسلیت تلویزیون لیلا حاتمی سریال آیت الله سید ابراهیم رئیسی سینما شعر رسانه ملی نمایشگاه کتاب زری خوشکام
کنکور ۱۴۰۳ گوگل دانش بنیان تجهیزات پزشکی دانشگاه تهران تلسکوپ فضایی هابل باتری
رژیم صهیونیستی ترکیه جنگ غزه اسرائیل فلسطین غزه روسیه امیرعبداللهیان آمریکا چین حماس اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر رئال مادرید باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال بازی باشگاه استقلال منچسترسیتی
هوش مصنوعی مایکروسافت تبلیغات سامسونگ اپل ناسا نمایشگاه ایران هلث موبایل آیفون
سرطان سزارین رژیم غذایی آلزایمر طول عمر زایمان افسردگی فشار خون مغز انسان دیابت