دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
در آن سوی حادثه تنگه هرمز
حادثه جنجالی تهدید کشتی های آمریکائی بوسیله پنج قایق تندرو ایرانی (١٦⁄١٠⁄١٣٨٦) که، چند روزی است سرخط اخبار بسیاری از مطبوعات چاپی و الکترونیکی جهان را به خود مشغول کرده است، علیرغم بیانات و ادعاهای متناقض طرفین و اظهار نظرهای متفاوت ناظران سیاسی، از دو جنبه بسیار با اهمیتی قابل دقت و تفحص می باشد. بسیار گمان که از این طریق، بتوان آن زوایای تاریکی را دید که، اغلب از نظرها پنهان می ماند.
● جنبه اول مسئله
قبل از هر موضوعی، باید این امر روشن گردد که، کشتی های آمریکائی به چه حقی در خلیج فارس و تنگه هرمز حضور دارند. کشور آمریکا با قریب بیست هزار کیلومتر فاصله، کدام مال مشترکی در آبهای منطقه دارد که، کشتی های خود را در اینجا و آنجا مستقر کرده است. آن موازین و مقررات بین المللی که چنین حقی را برای آمریکا به عنوان ژاندارم جهانی قائل است، از بیخ و بن دور از هرگونه مبنای صحیح و اصولی می باشد. البته، این موضوع، تنها مربوط به کشتی های آمریکائی در تنگه هرمز و خلیج فارس نبوده بلکه، بطور کلی، مسئله وجود پایگاههای نظامی دریائی، زمینی و هوائی آمریکا در اکثر کشورهای جهان را نیز باید در برگیرد.
سیاستگذاران و تعیین کـنندگان سیاست دولت آمریکا، همچون بیماران مالیخولیائی، همیشه دیو و هیولائی را در ذهن خود می آفریند و سپس با کمک غولهای رسانه ای خطر آن را به مردم جهان القاء نموده و با این شیوه ساده و راحت، اشغالگریها، تجاوزات، قتل و غارتهای خویش را توجیه می کنند. بخاطر همین حضور نظامی آمریکاست که، دنیا در حسرت ثبات و آرامش به سر می برد. در دنیای کنونی، در هر گوشه دنیا، هر جا که ناآرامی، مناقشه و جنگ بوقوع می پیوندد، کشت و کشتار روی می دهد، بلا استثناء و بدون شک، آمریکا یک طرف قضیه است. در جهان معاصر و بعد از این نیز، تا زمانی که، آمریکا به داخل مرزهای خودش عقب ننشیند و مردم جهان نیز نتوانند به این امر کمک کنند، هرگونه صحبت از صلح و امنیت پایدار در جهان، هرگونه صحبت از آرامش و امنیت بشری و هرگونه صحبت از کاهش تشنج و جنگهای روانی، چیزی جز شعارهای تخیلی نخواهد بود و آن دیدگاهی که، حضور نظامی گسترده آمریکا در جهان را با هر دلیل و مستمسکی توجیه می کند، طبعا، سراپا اشکال است. برای رفع این اشکال، تشریک مساعی عمومی مردم جهان ضروری ترین شرط می باشد.
● جنبه دوم مسئله
به راه انداختن هیاهو پیرامون مسئله تهدید کشتی های آمریکائی توسط قایقهای ایرانی، درست در آستانه سفر هشت روزه رئیس جمهور آمریکا به خاورمیانه صورت می گیرد که، از یک سو، جرج بوش، بعد از شکست کنفرانس آناپولیس، بار دیگر، موضوع اثبات خطر ایران را هدف این سفر خود اعلام کرده است و از سوی دیگر، در آینده نزدیک (٢٤⁄١٢⁄١٣٨٦) انتخابات مجلس هشتم در ایران و در اواخر سال جاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برگزار خواهد شد. بگذریم از اینکه، امروز مسئله انتخابات نه تنها در ایران و یا آمریکا، بلکه، بطور کلی، بیشتر به یک بازی در دست صاحبان سرمایه و مافیای قدرت تبدیل شده است که، مردم را بسادگی به بازی میگیرند تا جواز قانونی برای حاکمیت خویش کسب کنند. وگرنه، اگر انتخابات، بدون بکار گیری مکانیزم پیچیده تقلب و توطئه صورت می گرفت، مردم هیچگاه به فقر، گرسنگی و فلاکت خود رای نمی دادند. اگر انتخابات به معنی کامل خود انجام می گرفت، امروز ممکن بود روسای دو کشور کسان دیگری بودند. اگر انتخابات به معنی مشارکت مردم در تعیین ارگانها و شخصیتهای رهبری مملکت برگزار می گردید، امروز، سارکوزی، بلر، براوان، مرکل، مشرف و بسیاری دیگر نه تنها در حاکمیت نبودند، حتی به مشاغل پیش پا افتاده نیز نمی توانستند مشغول شوند. برگردیم به مسئله انتخابات مجلس ایران و ریاست جمهوری آمریکا:
انتخابات مجلس ایران، در شرایطی برگزار خواهد شد که، گروه حاکم جمهوری اسلامی خودیها را نیز به دو دسته «بد» و «خوب» تقسیم کرده است. بر همین اساس نه فقط به هیچ یک از احزاب و شخصیتهای سیاسی که، مثل حکومتیان فکر نمی کـنند، حتی، به خودیهای «بد» نیز شرایطی برای شرکت در انتخابات فراهم نیاورده اند. به همین جهت، امروز حاکمان جمهوری اسلامی مثل همیشه، با تشدید فشار و خفقان در داخل، با دستگیری گسترده فعالین جنبش کاگری، دانشجوئی، زنان، معلمان و افزایش اعدامهای دسته جمعی در انظار عمومی و قطع عضو انسانها، از طرف دیگر با چوب حراج زدن با دارائی مملکت تحت عنوان خصوصی سازی، هیاهوی خطر خارجی براه انداخته اند ، تا اذهان مردم را از مصائب و بدبختیهای اصلی خود که مسبب آن بوده اند، منحرف ساخته و به اهداف غیر قانونی خود، جامه عمل بپوشاند.
و اما، در آمریکا، در پی شکست پیاپی سیاستهای این دولت، مبارزه در درون جناحهای حاکم برای تسخیر اهرمهای قدرت، مثل همیشه، گریز از مشکلات داخلی و کسب امتیازات بیشتردر مقابل رقیب، باز هم، خطر خارجی را بزرگـنمائی کرده و به تداوم همان سیاست شکست خورده ادامه می دهند. بویژه اینکه، ماشین «جنگ جهانی با تروریسم» خیلی کهنه شده و به "روغن سوزی" افتاده است.
بدین سبب، می توان نتیجه گرفت که، هیات حاکمه دو کشور لازم و ملزوم یکدیگرند و در پشت پرده، بین آنان توافقهائی در جریان است که، بدین وسیله، در انتخابات آتی به همدیگر، یاری رسانند. امروز، این گمان بشدت قوت می گیرد که، جناحهای جنگ طلب، هم در ایران و در هم آمریکا، در ایجاد زمینه مساعد برای تکیه بر اریکه قدرت و در سر کار ماندن خود، یار و یاور همدیگر بوده اند. مظاهر این موضوع، بویژه در این اواخر، به شدت مشهود است. حادثه جنجالی بین کشتیهای آمریکائی و قایقهای ایرانی، قطعا، در چارچوب همین اهداف ایران و آمریکا قابل مشاهده است.
ا. م. شیزلی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست