حبیب

اگر در میان گروه کثیر مردان کسانی را بتوانید پیدا کنید که قدری به رویاهایشان بپردازند و خیالپردازی کنند، مسلماً حبیب را در میان آنها نخواهید یافت. حبیب کاملاً واقع‌بینانه …

اگر در میان گروه کثیر مردان کسانی را بتوانید پیدا کنید که قدری به رویاهایشان بپردازند و خیالپردازی کنند، مسلماً حبیب را در میان آنها نخواهید یافت. حبیب کاملاً واقع‌بینانه فکر می‌کند و تصمیم‌هایی که می‌گیرد نیز به همان نسبت واقع‌گرایانه و دور از هرگونه تصورات غیرواقعی است. به‌طور طبیعی چنین نگرشی باعث می‌شود او سخت‌کوش و پرکار باشد و برای انجام تمام کارهایش برنامه و اصول مشخصی داشته باشد. در زندگی حبیب هیچ‌چیز ناگهانی و بدون برنامه‌ریزی قبلی انجام نمی‌شود.

حبیب آنقدر به کارهای فنی و مکانیکی و اصولاً هر موضوع علمی علاقه نشان می‌دهد که به قول اطرافیانش همیشه غرق در این مسائل است. حتی این وضعیت گاه تا آنجا پیش می‌رود که به نظر می‌رسد حبیب هیچ علاقه‌ای به کارهای هنری و جنبه‌های ظریف زندگی ندارد و به طور کلی از زندگی و روابط اجتماعی کناره گرفته است.

در نگرش حبیب به زندگی همیشه نوعی تردید دیده می‌شود. او آدم منفی‌باف و بدبینی نیست. برعکس بسیار مثبت‌گرا و خوش‌بین است. تنها موضوع این است که به سختی می‌تواند شرایط و مسائل غیرمعمول زندگی را بپذیرد و روشی که برای رسیدن به این پذیرش در پیش می‌گیرد، این است که با دیگران بحث کند تا بتواند نظرات موافق و مخالف را ارزیابی کند. اما به دلیل قاطعیت بیش از اندازه در نظرات و عقایدش به نظر می‌رسد در پایان بحث‌ها دیگران به این نتیجه می‌رسند که حبیب به هیچ وجه آدم موافق و بانزاکتی نیست. اما در مجموع استانداردهای حبیب در زندگی بیش از آنکه استانداردهای معنوی باشند، به اصول مادی نزدیک هستند. در عین حال زمانی که حبیب اصول و اهدافی را برای خودش معین کند، به ندرت از راهی که انتخاب کرده تخطی می‌کند و با اراده قوی آنچه را در پیش گرفته به سرانجام می‌رساند. جالب این است که در این میان، با وجود تمام مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید،

به ندرت ممکن است حبیب از دیگران تقاضای کمک کند و البته او آنقدر در انجام کارها موفق نشان می‌دهد که کسی فکر نمی‌کند حبیب نیاز به کمک داشته باشد.

و اما نکته آخر: حبیب ذاتاً پرتوقع است و گهگاه آنقدر درگیر توجه به خودش و نیازها و خواست‌هایش می‌شود که فراموش می‌کند دیگرانی هم در اطرافش وجود دارند و باید به آنها نیز توجه کند.

در این شرایط آنچه حبیب می‌خواهد در درجه اول اهمیت قرار می‌گیرد و در نتیجه به احساسات، عواطف، نظرات و خواست‌های دیگران کمتر توجه می‌کند. اگرچه این وضعیت زیاد پیش نمی‌آید، اما در مجموع باعث می‌شود حبیب در روابط فامیلی و نیز در ارتباطات صمیمی و نزدیکش دچار مشکل شود.