شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
نگاهی برون دینی به معاد و عوالم پس از مرگ
آیا انسان به جز زندگی مادی دنیوی، زندگی دیگری دارد؟ آیاغیر از عالم دنیا، عالم یا عوالم دیگری به نام جهان یا جهانهایپس از مرگ وجود دارد؟ آیا انسان موجودی تكساحتی و یكبعدی استكه بر این كره خاكی همچون گیاهی میروید و میخشكد و میپوسد وچیزی جز همین بدن مادی نیست؟ آیا باید برای عالم یا عوالم پساز مرگ، دغدغهخاطری نداشته باشیم و سعی ما براین باشد كه سعادتو خوشی این دنیا را تامین كنیم و به فكر فردا و فرداهای پس ازمرگ نباشیم؟ آیا ما همان گیاه یا حیوانیم با تركیباتی مادیظریفتر و پیچیدهتر؟ آیا از بعد دیگر وجود خود -كه همان بعدنفسانی و روحانی است- و از ساحت گستردهتر حیات خود كه فراتر ازافلاك و سماوات و ارضین است، نباید پرده برداریم و نبایدچارهاندیشی كنیم كه مبادا روزی انگشتحسرت به دندان گزیم ومصداق این آیه كریمه قرآنی شویم كه:
(و یوم یعض الظالم علی یدیه....) (۱) .
«روزی میآید كه ستمكار به دندان بر دو دستش میگزد» .
كارل دوبرل -دانشمند آلمانی- میگوید:
«علوم طبیعی به خود جرات دادند كه جاودانگی نفس را انكاركنند. ولی خداوند، آنها را كیفر داد و خود آنها را برهان قاطعبر خلود و جاودانگی ساخت» (۲) .
«جبریل دولان» در كتاب «پدیده روحی» مینویسد:
«ما دشمنانمان را به اسلحه خودشان سركوب میكنیم و با روشخودشان به آنها اعلام میكنیم كه روح، پس از مرگ، باقی و جاودانیاست. تمام نظریات مادی و دانشمندانی كه انسان را مادهای مجرداز روح میپنداشتند و علم مادی را ابزار اثبات مادی بودن انسانقرار داده بودند، به شدت تكذیب شدند و با مشاهدات حسی روحیگمراهی آنها آشكار شد» (۳) .
در نیمه دوم قرن نوزدهم در اروپای غوطهور در لجنزارماتریالیسم، غوغایی بپا شد، چشمهای بسته گشوده شدند، گوشهایناشنوا، شنوا شدند، دلهای خفته، بیدار گشتند و عقول غافل بهخود آمدند.
در آن روزگار تاریك و ظلمانی، ارواح متجلی شدند. جرقههایتجرد، چشمهای عبرتبین را خیره كردند و آنها كه گرفتار خوابغفلتشده بودند، چشم گشودند و خود را بر ضلالت و گمراهی ملامتكردند.
در آن نهضت اروپایی میلیونها نفر از اركان دانش. حضوری چشمگرداشتند. آنها اساتید فن و علما و پزشكان و مهندسین بودند.
برخی آنها را متهم میكردند كه جنزده شدهاند و اجنه را ارواحپنداشتهاند یا سادهلوحانی هستند كه سراب را آب میپندارند و ازحقیقتبه دور افتادهاند.
این تهمتها ناروا بود. در میدان علم و تجربه، درایت وجوانمردی لازم است. علم و تجربه را باید با علم وتجربه پاسخداد. آنها كه از راه علوم تجربی به وجود نفس مجرد، اذعان واعتقاد پیدا كرده بودند، مردمی دقیق و هشیار بودند و هرگزاوهام و خرافات، بر جان و دل آنها چیرگی نیافته بود.
وانگهی مگر كشف وجود اجنه به جای ارواح، دلیلی آشكار بر اینكه موجودات عالم، منحصر به آنچه ما به چشم مسلح یا غیر مسلح،مشاهده میكنیم نیستند، بلكه در ورای محسوسات بلاواسطه ومعالواسطه ما، موجودات دیگری هم هستند كه نمیتوان بر سر آنهاتیغ انكار فرود آورد. هرچند كه ما جن را از مجردات و ازموجودات نوری نمیدانیم. بلكه بنا به رهنمود قرآن آنها اجسامناریند، چنان كه انسانها اجسام خاكیند (۴) .
ولی ارواح و فرشتگان، خارج از قلمرو مادهاند. آنچه مهم است،این است كه نباید جهان و موجودات آن را منحصر در محسوساتبدانیم و از ماورای محسوسات، بیخبر بمانیم.
● سابقه تاریخی اعتقاد به روح و عوالم پس از مرگ
حقیقت این است كه اعتقاد به روح و عوالم پس از مرگ، پدیدهاینو و تازه نیست، بلكه سابقهای بس طولانی و عمری دراز به اندازهعمر بشریت دارد.
در حقیقت، اعتقاد به روح یا نفس مجرد و عدم فنای انسان بهفنای تن، به معنای خودباوری انسان است. آنها كه از این اعتقادفاصله گرفتهاند، در حقیقت گرفتار ناخودباوری شدهاند. آنها خودرا فراموش كردهاند. چرا كه خدا را از یاد بردهاند. قرآن در یكیاز دستورات خویش فرمود:
(و لا تكونوا كالذین نسوا الله فانساهم انفسهم...) (۵) .
«مانند كسانی كه خدا را فراموش كردند و خداوند -به كیفرخدافراموشی- خودشان را از یادشان برد، نباشید» .
هرچند عقیده به بقای روح و عوالم پس از مرگ، انسانها راگرفتار كارهایی ناپسند و خرافی كرده و به اعمالی روی آوردهاندكه در خور شان انسان عاقل و مؤمن و متعهد نبوده، ولی اینها بهدلیل فاصله گرفتن انسان از مكتب انبیا بوده و سوء استفاده ازیك حقیقت، دلیل یا مجوز طرد آن حقیقت نمیشود، بلكه تلاش یاجهادی دیگر میطلبد كه حقیقت از اوهام و خرافات پیراسته شود وجان و دل انسان از زنگار جهالت و عادات شوم و غلط و دست وپاگیر، پاك گردد.
هرگاه پادشاهی میمرد، زنانش برای پیوستن به او و رفع تنهائیاو بر یكدیگر پیشی میگرفتند.
در افریقا بستگان مرده، زنها و كنیزانش را با سم میكشتند، تابه مرده بپیوندند و او را از وحشت تنهایی نجات دهند.
در برخی از مناطق، هرگاه پادشاهی از دنیا میرفت، دوازده دخترجوان همراه او زنده به گور میكردند، تا با او مونس و همدمباشند. شگفت این كه دخترهای جوان، در این راه با یكدیگر بهرقابتبرمیخاستند واحیانا رقیب خود را میكشتند، تا مانع از سرراه خود بردارند.
برخی از اقوام، عادت داشتند كه هرگاه فرزندی از آنها جوانمرگمیشد، مادر یا عمه یا جده او رامیكشتند و با او به خاكمیسپردند تا همدم او باشد.
به اعتقاد برخی، مردگان به جایی میروند كه در آنجا شكارفراوان، و كالا ارزان، و سال طولانی، و چشمهها پرآب و جوشان است.
برخی دیگر براین باور بودند كه با فرا رسیدن تاریكی شب،ارواح مردگان بیدار میشوند و به جستجوی غذا میپردازند. بلكهبرخی معتقد بودند كه آنها هم كشت و درو دارند و همچون زندگانبه كار و تلاش مشغولند و احیانا با یكدیگر به جنگ و نبردبرمیخیزند (۶) .
هرچند این اعمال و عقاید، رنگ خرافه دارد; ولی در عین حال،خبر از یك حقیقت میدهد. پیامبران خدا همواره تلاش میكردند كهحقیقت را از اوهام و خرافات، عریان كنند و كام بشر را با آبزلال، سیراب گردانند و او را از نوشیدن آبهای آلوده و گندیده،برحذر دارند.
عقیده به روح و عوالم پس از مرگ، همان آب زلال است كه نبایدآلوده و گندیدهاش كرد.
● رسالت فلسفه و كلام
بیجهت نیست كه از روزگاران باستان، اندیشمندان و خردمندان نیز به تحقیق عقلانی آنچه در تعلیمات همه انبیا و در متون دینیهمه ادیان بزرگ مطرح بوده، پرداخته و سعی كردهاند با براهینعقلی و منطقی، به اثبات آن بپردازند.
هرچند بحث ما به حوزه فلسفه و كلام مربوط نیست و نمیخواهیم بهتحلیل عقلانی مطالبی كه در فلسفه و كلام قدیم و جدید، در اینزمینه مطرح شده بپردازیم، بلكه بحث ما به فلسفه دین، یعنیتحلیل عقلانی آنچه در متون دینی آمده، مربوط است. ولی نادیدهگرفتن تلاش و كوشش مستمر فلاسفه و متكلمان، نامی جز ناسپاسی وقدرناشناسی ندارد و باید از چنین روشی خود را برحذر داریم. ازاین رو اعلام میكنیم كه آنها دو دستهاند:
۱) قائلان به حسن و قبح عقلی
آنها كه قائل به حسن و قبح عقلی هستند، از راه براهین عقلی حركت كرده و كوشیدهاند كه مساله خلود نفس و جاودانگی روح وعوالم پس از مرگ را بر كرسی بنشانند و ضمن پرهیز از اوهام وخرافات، هرگونه گرد و غبار شك و شبههای را از پیرامون آن،بزدایند. از اینرو نباید سوالات زیر بدون پاسخ بماند.
دكتر احمد بهشتی
پینوشتها:
۱) الفرقان:۲۷.
۲) دائرهالمعارف القرن العشرین از محمد فرید وجدی، ج۱، ص ۱۰۱«اخر» .
۳) همان، ص ۱۰۱ و ۱۰۲.
۴) در سوره اعراف، آیه ۱۱ از زبان شیطان چنین آمده است:
«خلقتنی من نار و خلقته من طین» .
۵)الحشر:۱۹.
۶)دائرهالمعارف القرن العشرین،(پیشین)صفحات ۹۲ تا ۹۴.
۷)اشاره استبه تعبیری از امیرالمؤمنین(ع) كه یكی از اهدافبعثت انبیا را كاوش دفینههای عقول انسان معرفی كرده و فرمودهاست: «فبعث الیهم انبیائه و واتر الیهم رسله لیستادوهم میثاقفطرته و یثیروا لهم دفائن العقول» (نهجالبلاغه، خطبه ۱).
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
حماس دولت سیستان و بلوچستان انتخابات مجلس شورای اسلامی عراق چین دولت سیزدهم حسن روحانی روز معلم رهبر انقلاب معلمان
سیل هواشناسی ایران تهران آتش سوزی باران هلال احمر اصفهان سازمان هواشناسی شهرداری تهران معلم پلیس
قیمت خودرو خودرو ترکیه تورم مسکن قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو سهام عدالت دلار حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مهران غفوریان تلویزیون ساواک سریال صداوسیما موسیقی مسعود اسکویی رضا عطاران تئاتر
موبایل
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه اوکراین انگلیس نوار غزه ایالات متحده آمریکا یمن
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر سپاهان باشگاه پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال بازی تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی ناسا گوگل صاعقه تماس تصویری تلفن همراه مدیران خودرو
کبد چرب فشار خون طول عمر