پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

هنرنمایی کفاشیان آخرین دستاوردهای صفایی و دادکان هم نابود شد


هنرنمایی کفاشیان آخرین دستاوردهای صفایی و دادکان هم نابود شد

اخبار ارسالی از ناتوانی گسترده مالی در فدراسیون فوتبال که بخشی از آن, به تعلل در آماده سازی تیم ملی انجامیده است, در واقع مهر باطل بر اندوخته های این مجموعه طی یک دهه اخیر می زند فصل جدید فدراسیون فوتبال, دقیقاً از زمان صفایی فراهانی آغاز شد

۱) اخبار ارسالی از ناتوانی گسترده مالی در فدراسیون فوتبال که بخشی از آن، به تعلل در آماده سازی تیم ملی انجامیده است، در واقع مهر باطل بر اندوخته های این مجموعه طی یک دهه اخیر می زند. فصل جدید فدراسیون فوتبال، دقیقاً از زمان صفایی فراهانی آغاز شد.

مدیر «متفاوت» آن روزهای فدراسیون، ویرانه نابسامانی را که تحویل گرفته بود، دچار تحول شگرفی کرد. بیش از سازه های سخت افزاری، آنچه در روشهای مدیریتی مهندس فراهانی جلب توجه می کرد، راهکارهای نوین و نگرش جدید در موارد اداره فوتبال بود. کلید خوردن لیگ حرفه ای فوتبال و نیز سامان گرفتن اوضاع تیم ملی نتیجه توجه ویژه فدراسیون صفایی بود.

۲) در دوره دادکان هم روند رو به رشد اداره فدراسیون دنبال شد. غیر از شیوه های به روز و نسبتاً مدرن اداره امور، آنچه فصل مشترک مدیریت صفایی و دادکان قلمداد می شد، دستاوردهای بسیار مثبت مالی بود. واقعیت آن است که فدراسیون فوتبال به ویژه در دوران زمامداری محمد دادکان هرگز از نقطه نظر مالی «کاسه چه کنم چه کنم» دست نگرفت و استیصال و درماندگی را تجربه نکرد.

۳) محمد دادکان که برای مدت کوتاهی در فدراسیون صفایی نقش قائم مقام را ایفا کرد، ساز و کارهای بسیار مقرون به نتیجه ای را در حوزه پولسازی به اجرا گذاشت. او که خود عضو هیأت امنای بازار تهران بود و از طریق ارتباطات خود در همین حوزه، درآمد سرشاری را متوجه فدراسیون کرد، بعد از عقد قرارداد با ایرانول به عنوان اسپانسر تیمهای ملی، بسیاری از مشکلات مالی این مجموعه را کاملاً رفع کرد. سپردن تبلیغات دور زمین و دیگر آگهی های تجاری به یک شرکت نیز در واقع نقش یک نقطه عطف اقتصادی را برای فدراسیون فوتبال بازی کرد.

گذشته از همه اینها، ترکیب هیأت رئیسه فدراسیون دادکان، یک امتیاز بزرگ برای فوتبال ایران بود. می توان تصور کرد فردی با موقعیت ضیاء الدین شجاعی برهان، چه فرصتهای درآمد زایی شگرفی را فراروی فدراسیون قرار می داد. اگر هنوز مجاب نشدید، عضویت شریعتمداری- وزیر وقت بازرگانی کشور- در همین هیأت رئیسه را هم مد نظر قرار دهید تا به شرایط آن روز فدراسیون اشراف پیدا کنید.

۴) نتیجه اقدامات اقتصادی فدراسیون به اندازه ای در خور توجه بود که طی همه سالهای زعامت دادکان، بودجه فدراسیون فوتبال از سوی سازمان تربیت بدنی تقریباً «معلق» بود. جالب تر اینکه، هم اکنون اسنادی وجود دارد که از وام ۶۰۰ میلیون تومانی فدراسیون به سازمان تربیت بدنی خبر می دهد. در این مدت هیچ کمک مالی مهمی از دولت یا سازمان به فدراسیون نشد، حتی روایاتی وجود دارد که به دستگیری فدراسیون فوتبال از فدراسیون هاکی دلالت می کند!

۵) امروز اما، اوضاع به کلی تغییر کرده است. بعد از حرف و حدیث های زیادی که از بدهی فدراسیون به داوران منتشر شد، اینک، ضعفهای شدید مالی این مجموعه به جایی رسیده که قابل کتمان نیست. وقتی کفاشیان می گوید «بدون کمک دولت و سازمان، ناتوان خواهیم بود»، اوج بحران به تصویر درمی آید. مجموعه ای که پیش از این به توانایی پولی شگفت انگیزی رسیده بود که می توانست به سازمان مافوق خود قرض بدهد، در حال حاضر فقر و عجز را تجربه می کند. این، آخرین نقاط روشن تاریخ یک دهه اخیر فدراسیون بود که خاموش شد.

۶) و اینک هزاران پرسش به جای می ماند. معیار سنجش توانایی های مدیران فعلی فدراسیون چیست؟ به کدام حسن این آقایان باید دل خوش کرد؟ به شرایط تیم ملی ببالیم یا از روند لیگی که شروع نشده، ایست قلبی کرده مفتخر باشیم؟ آن هم از افتضاحات حاشیه دیدار دوستانه با آذربایجان! راستی، از ممنوعیت دو شغله بودن مدیران دولتی چه خبر؟!

رسول بهروش