یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

خاطرات منتشر نشده اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۹


خاطرات منتشر نشده اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۹

کتاب خاطرات سال ۱۳۶۹ آیت الله هاشمی رفسنجانی که مربوط به مسائل مهم کشور در نخستین سال پس از رحلت امام خمینی است, به زودی وارد بازار خواهد شد دیپلماسی بین المللی, اقتصاد داخلی, جذب سرمایه های خارجی و شکل گیری مناطق آزاد از جمله اقدامات دولت در سال ۱۳۶۹ است که در این کتاب به تفصیل شرح آنها بیان شده است

کتاب خاطرات سال ۱۳۶۹ آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی که مربوط به مسائل مهم کشور در نخستین سال پس از رحلت امام خمینی است، به زودی وارد بازار خواهد شد. دیپلماسی بین‌المللی، اقتصاد داخلی، جذب سرمایه‌های خارجی و شکل‌گیری مناطق آزاد از جمله اقدامات دولت در سال ۱۳۶۹ است که در این کتاب به تفصیل شرح آنها بیان شده است. حمله عراق به کویت و جنگ امریکا با عراق درسال ۶۹ از دیگر وقایع مورد اشاره در این بخش از خاطرات هاشمی‌رفسنجانی است. یکی از مهم‌ترین اقدامات دولت جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۹، ملزم کردن صدام به پذیرش قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر بود که هاشمی‌رفسنجانی در کتاب خاطرات خود ماجرای این واقعه را تشریح کرده است. خلاصه مطلب آن است که صدام حسین، رییس‌جمهور عراق، با نگارش نامه‌یی که از طریق یاسر عرفات به تهران فرستاد، از مقامات ایرانی درخواست کرد تا در مکه با یکدیگر دیدار و مسائل فیمابین را حل و فصل کنند. تیم دیپلماتیک ایرانی هم با برنامه‌یی دقیق، دیکتاتور عراق را مجبور به اعتراف به حقوق جمهوری اسلامی ایران می‌کند و یکی از نتایج این سیاست هم، آزادی سریع اسرای ایران از زندان‌های رژیم بعثی عراق است. در آخرین نامه صدام به مقامات ایرانی آمده است: «وظیفه حکم می‌کند که نه تنها به صلح برسیم بلکه در اسرع وقت برسیم تا امکان تحقق رویاهای بدخواهان و ستمگران از صحنه ما دور بماند.»«اعتدال، توسعه و پیروزی» عنوان کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۹ آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی است که در ۸۰۰ صفحه و با استفاده از ده‌ها عکس و سند تاریخی سال ۹۲ وارد بازار کتاب خواهد شد. محسن هاشمی، مدیرعامل دفتر نشر معارف انقلاب، در گفت‌وگو با «اعتماد» از عرضه این کتاب در نمایشگاه کتاب سال ۹۲ خبر داد و اعلام کرد که محتوای این کتاب نیز همزمان با انتشار، به صورت پاورقی در یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور به صورت روزانه چاپ خواهد شد. دفتر نشر معارف انقلاب اسلامی، بخش‌هایی از این خاطرات را در اختیار ویژه‌نامه نوروزی اعتماد قرار داد که در زیر گوشه‌هایی از آن را می‌خوانید.

● چهارشنبه ۸ فروردین ۱۳۶۹/ اول رمضان ۱۴۱۰ ۲۸ مارس ۱۹۹۰

امروز اول ماه رمضان است. ساعت ۵/۳ بامداد، با زنگ ساعت، برای سحری بیدار شدم. من و یاسر روزه می‌گیریم. بعد از نماز تا ساعت هشت صبح خوابیدم.

به دفترم رفتم. آقایان [ابوالفضل] توکلی [بینا] و دکتر قاضی برای تبریک عید آمدند. آقای [رضا] امراللهی، [رییس سازمان انرژی اتمی]، برای امور انرژی اتمی و دکتر [حسن]‌ حبیبی، [معاون اول رییس‌جمهور]، برای امور جاری کشور و آقای [مرتضی] الویری، ‍[رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس]، برای بحث درباره اجرای برنامه پنج ساله اول آمدند.

آقایان [عیسی] کلانتری و [جلال] ساداتیان از سفر زلاندنو آمدند و پیام [جیمز بیکر]، وزیر امور خارجه امریکا را که توسط وزیر امور خارجه زلاندنو، برای ایران به منظور تحسین روابط و حل مساله گروگان‌ها ارسال شده بود، آوردند. متن گزارش کمیته روابط خارجی کنگره امریکا، مبنی بر تمایل بهبود روابط با ایران را که وزیر امور خارجه زلاندنو به آنها داده بود، آوردند.

عصر هیات دولت جلسه داشت. تصمیماتی در خصوص دادن تسهیلات و تخصیص ارز به دستگاه‌ها و تصویب آیین‌نامه‌های اجرایی گرفته شد. ساعت شش و نیم به خانه رسیدم. افطار فاطی و بچه‌ها بودند.

● چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۶۹/ ۸ رمضان ۱۴۱۰ ۴ آوریل ۱۹۹۰

ساعت ۵/۸ به دفترم رسیدم. ساعت ۵/۹، آقای [حسین] مظفر، مدیرکل آموزش و پرورش معزول تهران آمد؛ از خودش دفاع کرد و اتهامات گروه‌گرایی، باندبازی و مخالفت با رهبری را بی‌اساس خواند و از عزل و نصب‌های زیاد آموزش و پرورش شکایت کرد.

آقای [عباس] امام جمعه، قاری ایرانی که در مسابقات بین‌المللی قرآن کریم کشور مالزی،‌مقام اول شده است، همراه با [آقای علی‌اکبر حنیفی]، داور ایرانی آمدند و گزارش کار دادند. آنها از پیشرفت فنون قرائت قرآن در ایران، پس از انقلاب، ستایش کردند؛ تشویق‌شان کردم. به قاری ۱۰ سکه بهار آزادی و به داور یک سکه همراه با کتاب «امیرکبیر، یا قهرمان مبارزه با استعمار» هدیه دادم.

اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت آمدند. از خودشان در خصوص اتهامات مخالفت با رهبری و دولت و مواضع افراطی و تندروی، دفاع کردند و برای مشکل بروز جریان اسلامی مخالف‌شان، تحت عنوان «جامعه اسلامی دانشجویان» و زیاد شدن اختیارات نمایندگان رهبری در دانشگاه‌ها و طبعا پیشامد محدودیت برای خودشان استمداد کردند.

دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه] آمد. درباره مساله گروگان‌ها در لبنان و روابط با عربستان سعودی و پاسخ به اتهامات وارده توسط رسانه‌های غربی علیه ایران، مذاکره و تصمیم‌گیری شد.

عصر هیات دولت جلسه داشت. در خصوص نحوه تهیه و تصویب آیین‌نامه‌های برنامه و بودجه تصمیم‌گیری کردیم و درباره مناطق آزاد مذاکره شد. اعضای هیات دولت افطار میهمان من بودند. در راه خانه، به منزل بچه‌ها رفتم. در منزل فاطی پذیرایی شد. منازل نوساز محسن و فائزه را هم دیدم؛ بد نیست. بهتر از این هم می‌شد ساخت؛ تاکنون ندیده بودم.

● پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۶۹/ ۳۰ رمضان ۱۴۱۰ ۲۶ آوریل ۱۹۹۰

تا ساعت ۵/۹ صبح، کارها انجام شد. آقای [سید حسین] موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گفت سفیر - سویس حافظ منافع امریکا – آمده و پیامی از [جرج] بوش، رییس‌جمهور امریکا آورده است. او در این پیام، به طور خصوصی از کمک ما در آزادی [رابرت] پل هیل، گروگان امریکایی تشکر کرده و گفته است که حافظ اسد ‍[رییس‌جمهور سوریه] به او اطلاع داده که ایران در این امر کمک موثر کرده و نیز گفته اطلاعات امریکا می‌گوید گروگان‌های ایرانی در دست مارونی‌ها در همان روزهای اول کشته شده‌اند، ولی باز هم آنها آمادگی دارند که پیگیری مساله آن گروگان‌ها را ادامه دهند. گفتم به صورت شفاهی جواب بدهند که اگر زندانی‌های لبنانی از اسراییل آزاد نشوند، مساله گروگا‌ن‌ها پیچیده‌تر می‌شود.

آقای سیدهادی خسروشاهی آمد. مطابق معمول مقداری از مسائل رسانه‌های خبری و مسائل گروه‌های اسلامی و همچنین ضعف تبلیغات ما در خارج از کشور گفت و خواستار دادن اختیارات و امکانات بیشتر به خودش و دادن خرج ساخت مرکز اسلامی در شهر لندن شد. دکتر [محمد] یاریگر روش، رییس سازمان بهزیستی آمد. گزارش کار داد و خواستار ادغام همه نهادهای کمک به محرومان در یک وزارتخانه شد. دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییس‌جمهور]، برای امور جاری کشور آمد.

عصر شورای عالی امنیت ملی با حضور مشاوران سیاسی من و رهبری جلسه داشت، درباره نامه صدام بحث کردیم. قرار شد جواب بدهیم و در ابتدا، مذاکره در سطح پایین را بپذیریم؛ بحث‌هایی خوبی شد. افطار به خانه آمدم.

● یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۶۹/ ۳ شوال ۱۴۱۰/ ۲۹ آوریل ۱۹۹۰

آقای مسیح مهاجری، [مشاور اجتماعی رییس‌جمهور و مدیر روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. گزارش سفر به سریلانکا را داد. پیشنهاد توسعه روابط اقتصادی با این کشور، از طریق فروش اتوبوس و خرید چای را داشت. درباره مقاله‌اش علیه آقای [عطاءالله] مهاجرانی [معاون حقوقی و پارلمانی رییس‌جمهور] صحبت شد.

آقای [اصغر] ابراهیمی، مدیرعامل شرکت مترو آمد. گزارش سفر به شوروی را داد و خواستار تخصیص ارز بیشتر برای مترو شد. او صفحه‌یی از یک قرآن خطی قدیمی را آورد، مدعی بود که در این قرآن، کلمات آیات را با حروف ریزتر از تورات و انجیل با خط عبری نوشته اند، قرار شد بررسی کنیم.

آقایان [حمید] میرزاده، [مجید] عباس‌پور، [عیسی] کلانتری و اکبرزاده آمدند. درباره تدارک سریع‌تر طرح ساخت ماده اصلی برای انوع سموم کشاورزی، مذاکره و تصمیم‌گیری شد. آقای [سیدحسین] موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گزارش مذاکره با سفیر سویس، [حافظ منافع ایالات متحده]، درباره گروگان‌ها را داد و گفت سوال کرده که انتظار داریم چه اقدامی در مقابل آزادی گروگان‌ها انجام شود، پیشنهادهایی ارائه دادم.

آقای [عبدالحسین] وهاجی،‌ [وزیر بازرگانی] آمد. درباره سیاست تقویت صادرات نظراتی ارائه کرد. مهندس [میرحسین] موسوی، [مشاور سیاسی رییس‌جمهور] آمد. پیشنهادهایی در موردتقویت صنایع الکترونیک آورد.

عصر در جلسه هیات دولت شرکت کردم. درباره مقاله [ارتباط مستقیم] آقای [عطاءالله] مهاجرانی [در روزنامه اطلاعات] و عکس‌العمل مخالفان مذاکره شد، بی‌اجازه من نوشته است. پیشنهاد شد بحث آزاد بین مخالف و موافق موضوع مذاکره مستقیم با امریکا [در سطح رسانه‌ها] انجام شود. درباره پاسخ به نامه صدام هم مذاکره شد. شب با رهبری جلسه داشتیم. درباره مسائل جاری کشور و بودجه بنیاد مستضعفان مذاکره کردیم. شب در دفترم ماندم؛ عفت و یاسر هم آنجا بودند.

● سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۹‌/ ۵ شوال ۱۴۱۰ /اول مه ۱۹۹۰

آقای [عطاءالله] مهاجرانی، [معاون حقوقی و پارلمانی رییس‌جمهور] آمد. از هتاکی‌های مخالفان مقاله‌اش شکایت کرد و برای جواب گفتن اجازه خواست. صفحه قرآن خطی جالب را دادم که تحقیق و بررسی کند.

دکتر [عبدالله جاسبی]، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. برای زیاد کردن شهریه دانشجویان، به خاطر بالا رفتن دستمزد کادر علمی و اداری اجازه خواست؛ اجازه ندادم. گفتم صورت خرج و دخل را بدهد. آقای [محسن] کنگرلو برای موضوع تسویه‌حساب هزینه‌های دوران فعالیت در مذاکرات پنهانی خارج از کشور آمد.

آقایان [علی‌اکبر] ولایتی، [وزیر امور خارجه]، [علی فلاحیان]، [وزیر اطلاعات] و [محسن] رضایی، [فرمانده کل سپاه پاسداران]، برای رفع اختلاف در خصوص مسایل مربوط به نهضت‌ها و برنامه‌های خارج از کشور آمدند که به توافق رسیدیم. سپس درباره اختلافات و درگیری‌های وزارت اطلاعات و وزارت امور خارجه مذاکره شد؛‌به تفاهم رسیدند. قرار شد برای تدوین آیین‌نامه همکاری، مذاکره کنند و اگر به توافق نرسیدند، به من مراجعه نمایند.

مراجعات زیادی داشتیم. در خصوص تعویض فرماندار شهرری به آقای [عبدالله] نوری، [وزیر کشور] تذکر دادم، ولی حکم صادر شده است. [آقای غلامرضا آقازاده]، وزیر نفت برای مشورت در مورد مسایل اوپک آمد؛ گفتم در خصوص مراعات سهمیه‌ها و قیمت، موضع قاطع بگیرد. عصر در دفتر آیت‌الله خامنه‌ای، شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. روی متن جواب به نامه صدام حسین، رییس‌جمهور عراق تصمیم‌گیری کردیم؛ قرار شد نامه را وزیر نفت در نشست اوپک، به وزیر نفت عراق بدهد. سپس از ساعت شش بعدازظهر تا ساعت ۹ شب، شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. درباره [کیفیت آزمون سراسری]، کنکور، طرح جدیدی تصویب شد که بیش از ۷ درصد دانشجویان در منطقه خودشان تحصیل خواهند کرد. شب آقای خامنه‌ای، دو بار، تلفنی درباره متن نامه جواب صدام تماس گرفتند.

● یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۹/ ۲۶ رمضان ۱۴۱۰ ۲۲ آوریل ۱۹۹۰

ساعت ۵/۸ صبح به دفترم رسیدم. آقای [محسن] رفیق‌دوست، [رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان] آمد. گزارشی از عملکرد بنیاد داد و برای ورود ۲۰۰ هزار تن فولاد با ارز آزاد اجازه گرفت. آقای [گودرز] افتخارجهرمی، [سرپرست دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی نهاد ریاست جمهوری] آمد. برای مسائل جاری در دادگاه لاهه و انتظارات ما در تعقیب آزادی گروگان‌ها و مسائل شورای نگهبان مشورت کرد؛ توضیحات لازم داده شد.

[آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران آمد. برنامه‌ها و نیازها را گفت؛ منابع ممکن تامین هزینه‌های شهرداری از قبیل جرایم و حق پیشه از مغازه‌داران و پذیره‌ها و نظایر آن، طرح خرید تاکسی نو با ارز آزاد و مسائل دیگر را مطرح کرد. تاکید کردم که اقدامات شهرداری تهران باید با سیاست‌های دولت هماهنگ باشد. خواست که در جلسات دولت شرکت کند و شهردار تهران با حکم رییس‌جمهور منصوب شود.

آقای [مجید] عباس‌پور، [مشاور فنی رییس‌جمهور] آمد. گزارش پدافند ش.م.ر [= شیمیایی،‌ میکروبی و رادیواکتیو]‌ را داد و درباره سازمان انرژی هسته‌یی صحبت شد. عصر به جلسه هیات دولت نرفتم و کارها را تا مغرب انجام دادم. افطار با حاج احمد آقا مهمان رهبری بودیم. احمد آقا چند نامه منتشر نشده امام را آورده بود. خواستار بخشی از پادگان جوار مرقد امام برای توسعه مرقد بود. درباره مذاکرات با عربستان سعودی و گروگان‌ها و مسائل شهرداری تهران مذاکره شد.

شب به خانه آمد. احمدآقا هم با ماشین من آمد؛ خواستار اطلاع بیشتر از امور جاری کشور و شرکت در جلسه دیگر من و رهبری شد و گفت: معتقد است بالاخره جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم]، با آیت‌الله خامنه‌ای اختلاف پیدا می‌کند.

● شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۹/ ۱۶ شوال ۱۴۱۰ /۱۲ مه ۱۹۹۰

نیمه شب تب و لرز گرفتم. صبح همراه صبحانه، مسکن مصرف کردم. به دفترم رفتم. [آقای آقازاده]، وزیر نفت آمد.

گزارش وضع فروش نفت را داد که خوب است. خبر از پیشنهاد ژاپنی‌ها برای گاز پارس [جنوبی] و تفاهمنامه به [شرکت نفتی] توتال فرانسه، برای جمع‌آوری گازهای حوزه‌های نفتی شمال خلیج فارس و مذاکره با چند شرکت، برای جمع‌آوری گازهای همراه حوزه سلمان و [جزیره] سیری؛ قرار شد ۵۰۰ میلیون دلار نفت برای مخارج اضطراری پیش‌فروش شود.

[آقای یوسف بن علوی]، وزیر امور خارجه عمان آمد و پیام سلطان قابوس را آورد. درباره موافقت عربستان سعودی با انجام مراسم برائت از مشرکین و پذیرش ۶۰ هزار حاجی و پیغام صدام را اعلام کرد که عمان محل مذاکره با ما باشد. گفتم از طرف من به امیر کویت بگوید، در مورد محاکمه آقای [سیدمحمدباقر] مهری، [امام جماعت شیعیان کویت] سختگیری نشود. در مورد گروگان‌ها پرسید؛ گفتم ما اقدامات ممکن را کرده‌ایم، نوبت امریکا است.

برای استراحت به خاطر کسالت، دو ملاقات دیگر را لغو کردم. ظهر سوپ خوردم. عصر با آیت‌الله خامنه‌ای که در بوشهر بودند، تلفنی درباره مضامین مذاکرات با بن علوی صحبت کردم. شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. درباره مسائل حج و مذاکره با صدام بحث کردیم. قرار شد ۶۰ هزار حاجی با میتینگ را بپذیریم و هیاتی برای نهایی کردن موضوع و تدارکات به عربستان سعودی بروند.

در مورد مذاکره با عراق با استماع گزارش آقای [سیروس] ناصری، [نماینده ایران در مقر اروپایی سازمان ملل]، در خصوص مذاکره با برزان [تکریتی]، برادر [ناتنی] صدام، قرار شد مذاکرات در ژنو باشد و ناصری و برزان صحبت کنند و محور حرف ما، اجرای قطعنامه [۵۹۸] باشد و با [آقای خاویر پرز دکوئیار] دبیر کل [سازمان ملل] مذاکره شود که روند کار قطعنامه سست نشود.

شب به خانه آمدم. والده هم بودند. مهدی از کیش برگشته بود. گفت بانک مرکزی هنوز حضور پیدا نکرده و وضع برق خوب نیست.

● پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۶۹/ ۱۳ ذیقعده ۱۴۱۰ /۷ ژوئن ۱۹۹۰

تا ساعت ۹ صبح کارها را انجام دادم. آقای [سید احمد] زرهانی، [معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش] آمد.

گزارش کار امور تربیتی را داد و برای بودجه و اتومبیل و ابزار ورزشی استمداد کرد. آقای [شکرالله] ریاضی، [نماینده رییس جمهور در کمیسیون خرید سلاح وزارت دفاع] آمد. درباره سیاست خریدهای تسلیحاتی، مخصوصا تانک و [موشک] سام و هواپیما صحبت کرد.

آقای [عطاءالله] مهاجرانی، [معاون حقوقی و پارلمانی رییس‌جمهور]، برای امور جاری کشور آمد. بر ضرورت هماهنگی اظهارات من و رهبری تاکید داشت. آقای [محمد] سعیدی‌کیا، [وزیر راه و ترابری] آمد. گزارش پیشرفت طرح‌های اتوبان‌سازی توسط بانک‌ها را داد و وضع راه‌آهن و خرید هواپیما را گفت.

آقای [محمود] واعظی، از وزارت امور خارجه آمد و در مورد کمک به حل مساله گروگان‌های اروپایی، امریکایی و لبنانی و سیاست برخورد آینده سوالاتی داشت. آقای [مسیح] مهاجری، [مشاور اجتماعی رییس‌جمهور] آمد. گزارش سفر به اروپا را داد و درباره مسائل داخلی و رادیکال‌ها پیشنهادهایی داشت. از مصاحبه دیروز تشکر کرد.عصر [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران آمد و برای اجرای طرح خیابان نواب و احداث خط تراموا استمداد کرد. بر حمایت جدی از ساخت مترو تاکید کردم. برای سفر به سنگال، جهت شرکت در کنفرانس شهرداران پایتخت‌های جهان مشورت کرد. آقای عبدالله نوری [وزیر کشور] آمد و از برخورد بعضی از رادیکال‌ها شکایت داشت. برای هماهنگی با شورای نگهبان در انتخابات مجلس خبرگان استمداد کرد؛ پیشنهاد ائتلاف [مجمع] روحانیون و [جامعه] روحانیت در انتخابات را داد.

● شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۶۹/ ۱۵ ذیقعده ۱۴۱۰/ ۹ ژوئن ۱۹۹۰

آقای [اکبر] ترکان [وزیر دفاع] آمد. درباره کمبود اعتبارات نیروهای مسلح و خرید سلاح از شوروی و استفاده از عکس‌های ماهواره‌یی خرید شده از شوروی، برای نقشه‌های جامع با وضعیت روز و راه‌اندازی پلانتاریوم خریده شده،‌ صحبت شد.

[آقای اسماعیل شوشتری]، وزیر دادگستری و معاونان آمدند. در مورد وضع قوه قضاییه، کمی اعتبار و خودرو و کمبود نیرو و کمی دستمزد قضات صحبت شد و استمداد کردند؛ واقعا کمبود و مشکل دارند؛ وعده کمک دادم. اعضای غیرارتشی سازمان حفاظت اطلاعات ارتش[= ساحفاجا] آمدند. از تعصب ارتشی [آقای مصطفی ترابی‌پور] رییس ساحفاجا و عدم توجه به توصیه‌ها و نظرات اینها گفتند و اعلام‌خطر کردند. دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییس‌جمهور] برای امور جاری کشور آمد. قرار شد وزارت اطلاعات از پوشش نهاد ریاست‌جمهوری استفاده نکند. دکتر [محمدحسین عادلی] [رییس بانک مرکزی] آمد. سیاست‌های جدید ارزی را گفت و در خصوص تسهیلات صادرات و سختگیری کالاهای همراه مسافر و وام ارزی برای صادرات مشورت کرد.

عفت، تلفنی از سخت‌گیری‌های نامعقول در مورد مبارزه با زنان بدحجاب گفت و پیشنهاد داشت با منطق آنها را هدایت کنند؛ قرار شد پیگیری کنم. عصر، دکتر هاشمی [گلپایگانی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی]، برای دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد. آقای [مسعود روغنی] زنجانی، [رییس سازمان برنامه و بودجه] هم برای مسائل شورای اقتصاد آمد.

شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. گزارش مذاکره آقای [سیروس] ناصری، [نماینده دایم ایران در مقر اروپایی سازمان ملل،] با برزان [تکریتی]، برادر صدام را شنیدیم. در مورد متن نامه‌یی که جواب نامه دوم صدام است و من پیش‌نویس آن را تهیه کرده‌ام و درباره محتوای مذاکرات ناصری و برزان، بحث و تصمیم‌گیری شد.

شب با احمدآقا، مهمان رهبری بودیم. تصمیمات شورای امنیت مطرح شد و به تصویب رهبری رسید. احمدآقا، تقاضای گرفتن بخشی از پادگان نیروی دریایی برای مقبره امام را داشت که رهبری به آینده موکول کردند. همچنین احمدآقا پیشنهاد کرد، نماز جمعه تهران در مرقد امام اقامه شود که جز در مناسبت‌های خاص، پذیرفته نشد، شب به خانه آمدم.

● چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۶۹/ ۹ محرم ۱۴۱۱ اول آگوست ۱۹۹۰

امروز تاسوعاست. صبح زود حمید لاهوتی [همسر فائزه] آمد. پیغام مهندس [مهدی] بازرگان [رهبر نهضت آزادی ایران] را آورد که برای علی اردلان که در زندان است، [و ناراحتی قلبی دارد]، اظهار نگرانی کرده و خواستار کمک برای معالجه‌اش شده است؛ گفتم کمک می‌شود.

برای عزاداری در حسینیه جماران، در جمع محافظان شرکت نمودم و برای آنها کمی صحبت کردم. خواستار امکانات بیشتر رفاهی شدند. دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه]، تلفنی گفت آقای [علی خرم، نامه‌یی از صدام [حسین، رییس‌جمهور عراق] که در ژنو تحویل داده‌اند، آورده است و آورنده نامه گفته که پایه‌های مذاکرات بعدی صلح، در این نامه نوشته شده و آن را خیلی مهم دانسته است؛‌ گفتم به منزل بیاورند.

عصر آقایان [علی] خرم و [جواد] ترک‌آبادی آمدند. پیش‌نویس‌ نامه‌یی از صدام را آورده بودند. صدام آن را با عجله، با هواپیمای اختصاصی به ژنو فرستاده بود که زودتر به دست من برسد تا اگر ما مضمون نامه را بپذیریم، آن را امضا کند و رسما با پیک ویژه بفرستد. نامه مفصلی است و در آن پیشنهاد جامعی برای اجرای قطعنامه ۵۹۸ آمده که نکته اصلی آن، پذیرش نوعی مشارکت ایران و عراق در شط‌العرب [= اروندرود]، براساس خط تالوگ یا منتظر خلع بعرض الطرفین، در مقابل صرف‌نظر از پذیرش قطعنامه است.

مضمون نامه را تلفنی با رهبری در میان گذاشتم؛ قرار شد در شورای عالی امنیت ملی بررسی شود. به نظر می‌رسد در ارتباط با کشور کویت، برنامه‌یی در نظر دارد که می‌خواهد از جانب ما خیالش راحت باشد. شب بچه‌ها برای مراسم عزاداری رفتند. من تنهایی شام خوردم و خوابیدم.

● شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۶۹/ ۱۲ محرم ۱۴۱۰ /۴ آگوست ۱۹۹۰

ساعت هشت صبح به دفترم رسیدم. در اخبار آمده بود که عراق اعلام کرده از فردا عقب‌نشینی از کویت را آغاز می‌کند؛ به شرط اینکه حکومت جدید مستقر باشد و خاندان الصباح برنگردند؛ تقریبا تعلیق به محال کرده است.

آقایان [مسعود روغنی] زنجانی [رییس سازمان برنامه بودجه] و [سراج الدین] کازرونی [وزیر مسکن و شهرسازی] آمدند. بر سر مسوولیت تهیه طرح جامعه سرزمینی اختلاف نظر دارند؛ قانونا به وزارت مسکن و شهرسازی داده شده، اما از زمان رژیم قبل، عملا در دست سازمان برنامه بوده است؛ گفتم به همین صورت بماند و مساله در شورای اقتصاد مطرح شود. به وزیر مسکن و شهرسازی گفتم برای عرضه مسکن کوچک و ارزان و شکستن قیمت مسکن، طرحی مثل خانه‌سازی انبوه در تهران و شهرهای بزرگ بیاورد.

آقای تور گوت اوزال رییس‌جمهور ترکیه تلفن کرد و درباره تجاوز عراق و کویت نظرخواهی کرد. او از اعلامیه دیشب عراق اظهار نارضایتی کرد و گفت با [ملک] فهد [پادشاه عربستان سعودی] و [جرج] بوش [رییس‌جمهور ایالات متحده] و [حافظ] اسد [رییس‌جمهور سوریه] در تماس است. مطرح شد که برای مشاوره به ایران بیاید و یا کسی را بفرستند.

آقای [اکبر] ترکان [وزیر دفاع] آمد. راجع به ساخت و خرید سلاح و اظهار آمادگی ایتالیا و آلمان شرقی برای همکاری صحبت شد و نیازها را گفت. آقایان [فریدون] مهدی‌نژاد [= وردی‌نژاد] و [حیدر] مصلحی آمدند و راجع به کمک به آزادی گروگان‌ها حرف زدند. گفتم بهتر است کمک کنیم که [برایان کینان] گروگان ایرلندی آزاد شود. در اخبار آمده که ۱۷ نفر حزب‌الله بازداشتی در کویت آزاد شده‌اند.

دکتر حبیبی [معاون اول رییس‌جمهور] برای امور جاری کشور آمد. عصر آقای [غلامرضا] آقازاده [وزیر نفت] آمد. در مورد سیاست حفظ قیمت‌های بالای نفت و جلوگیری از زیادی عرضه دیگران به بهانه قطع نفت کویت، مذاکره شد.

شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. راجع به مسائل کویت و عراق و جواب پیشنهاد صدام مذاکره کردیم. قرار شد بگوییم به شرط اعلان پذیرش قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر می‌توانند به ایران بیایند. تا ساعت نه و نیم شب در دفترم کار کردم و به خانه آمدم.

● یکشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۶۹| ۱۳ محرم ۱۴۱۱/ ۵ آگوست ۱۹۹۰

تا ساعت ۹ صبح کارها را انجام دادم. گزارش‌ها را خواندم. وضع کویت و عراق بحرانی است. دکتر وحید [دستجردی رییس سازمان هلال احمر]، و خانم دکتر [شفیقه] حبیبی آمدند. گزارش کار در هلال احمر را دادند. خانم حبیبی از نرسیدن به کارخانه گفت. [آقای محمد سعیدی‌کیا]، وزیر راه و ترابری آمد و گزارش کار داد؛ عازم ترکیه است و حمایت بیشتر می‌خواست.

آقای [محمدعلی] رحمانی از ساحفاجا[= سازمان حفاظت و اطلاعات ارتش] آمد. از بی‌توجهی تیمسار [مصطفی] ترابی، [فرمانده ساحفاجا] شکایت داشت. آقای [سیدحسین] موسویان از وزارت خارجه آمد. گزارش ملاقات سفیر سویس- حافظ منافع آمریکا – را دارد که پیام جرج بوش رییس جمهور آمریکا را آورده بود که به نوعی اطلاع از دخالت نظامی در مساله کویت داده و خواسته بود که ایران درگیر نشود؛‌ می‌خواستند نظر ما را بفهمند که گفتم لازم است از طرح آمریکا مطلع باشیم تا نظر بدهیم.

آقای [علی] فلاحیان [وزیر اطلاعات] و معاون اطلاعات خارجی آمدند. گزارش کار دادند و از عدم همکاری وزارت امور خارجه و تداخل کار با سپاه پاسداران شکایت داشتند. آقای علی خرم مشاور وزیر امور خارجه و مسوول ستاد قطعنامه ۵۹۸ آمد. نامه صدام را آورد که اصرار بر پذیرش سفر طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق را دارد و احتمال به هم خوردن مذاکرات را گوشزد می‌کند. عصر، هیات دولت جلسه داشت؛ مساله کویت و صدام و زلزله رودبار در دستور بود.

شب مهمان آیت‌الله خامنه‌ای بودم. درباره مساله کویت و عراق و نامه صدام و احتمال مداخله آمریکا مذاکره شد. نظر ایشان و من متفق بود: برای جلوگیری از دخالت آمریکا، نباید عملا درگیر شویم و نباید اظهار رضایت کنیم.ساحفاجا[= سازمان حفاظت و اطلاعات ارتش]، اطلاع داد که شنود مکالمات عراقی‌ها، نشان می‌دهد که صدام دستور آماده‌باش کامل پدافند داده و گفته است، ساعت سه بامداد، امریکا به عراق حمله خواهد کرد.

● دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۶۹/ ۱۴ محرم ۱۴۱۱/ ۶ آگوست ۱۹۹۰

در خبرها، احساس تشدید فشار بر عراق مشهود است. بخشی از پیش‌نویس‌ نامه جواب صدام را تهیه کردم. آقای کمال خرازی، نماینده دایم ایران در سازمان ملل آمد. درباره سیاست خارجی مطالبی گفت و برای مدارس و مساجد در امریکا استمداد کرد.

[آقای احمدعلی نظری‌پور]، نماینده داراب و آقای [محمدعلی] نجفی که برای ساخت مدارس کمک می‌کنند، آمدند؛ برای مصالح ساختمانی و رفع مشکلات داراب استمداد کردند. آقای [قاسم] شعله سعدی نماینده شیراز آمد. مقداری از رادیکال‌ها بد گفت و تذکراتی درباره امور اجرایی داد.

آقای [سیدمنصور] رضوی [دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی] آمد. برای امور اداری و استخدامی مطالبی داشت. آقای سیدحسین موسویان آمد و پیام دوم آمریکا را که از طریق سفارت سویس رسیده بود،‌ آورد؛ نوعی اعلان قصد دخالت نظامی در مساله کویت است؛ می‌خواهند مطمئن شوند که ایران با آنها درگیر نمی‌شود.

[آقای عیسی کلانتری] وزیر کشاورزی آمد. گزارش تولیدات کشاورزی و دامداری را داد که همه رشد مطلوبی دارند. دکتر حبیبی معاون اول رییس‌جمهور برای امور جاری آمد. به آقای [علی‌محمد] بشارتی، قائم مقام وزیر امور خارجه، درباره مقاله‌یی که در روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است، تلفنی تذکر دادم.

دکتر ولایتی از فرودگاه تلفنی اطلاع داد که از سوریه برگشته و از سفر راضی است. از فرودگاه مهرآباد، عازم جنوب خلیج فارس است. پاسخ نامه صدام را تمام کردم و خدمت رهبری فرستادم که تایید کامل کردند. عصر آقای [تورگوت] اوزال، رییس‌جمهور ترکیه تلفن کرد و از عزم مبارزه با صدام گفت و خواست که به ترکیه بروم. با مشورت رهبری، آقای علیرضا معیری مشاور امور بین‌الملل رییس‌جمهور را برای مذاکره و اطلاع از برنامه کار اعزام کردم.

شورای اقتصاد جلسه داشت. درباره تقویت پیمانکاران صنعتی داخلی و تقویت صنایع داخلی، تصمیمات خوبی گرفتیم. اطلاع رسید باز هم نفت گران شده است. یک خط لوله نفت عراق از طریق ترکیه تعطیل شده و آقای غلام اسحاق خان رییس‌جمهور پاکستان، خانم [بی‌نظیر] بوتو را برکنار کرده و مجلس ملی را منحل نموده.

آقایان حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران آمدند. درباره سیاست برخورد با عراق مذاکره کردیم. تصمیماتی اتخاذ شد. شب آقای [عباس واعظ] طبسی [تولیت آستان قدس رضوی] برای خداحافظی آمد؛ برای معالجه عازم لندن است. تا ساعت نه و نیم شب در دفترم کار کردم. در راه مصاحبه فرهاد بهبهانی یکی از اعضای توبه کرده جمعیت لیبرال‌ها را گوش دادم.

● شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۶۹/ ۱۹ محرم ۱۴۱۱/ ۱۱ آگوست ۱۹۹۰

بحران خلیج فارس رو به توسعه است صبح آقای میرزاده (معاون اجرایی رییس‌جمهور) برای امور جاری، بازسازی و مسائل مربوط و منطقه آزاد کیش آمد. آقای (عبدالله) نوری [وزیر کشور] آمد. درباره مسائل زلزله‌زدگان مبارزه با مفاسد اجتماعی، طرح ادغام نیروهای انتظامی، مسائل خلیج فارس، صدام، کویت و نیروهای خارجی در منطقه مذاکره شد.

آقای الهی (معاون فرهنگی بنیاد شهید) آمد. عازم کنفرانس مذاهب و ادیان در امریکاست که از سوی کلیسا برگزار می‌شود، مشورت کرد. آقای (سیدحسین) موسویان آمد. گزارش مذاکره با سفیر سویس و نیز ملاقات با سفرای غربی را داد، همه آنها از ایران انتظار دارند علیه صدام، بیش از وضع موجود فعال شود، نوعی پشنهاد دادن تسلیحات و حمایت در سازمان ملل در جهت اجرای قطعنامه می‌کنند. آقای موسویان به امریکا، به خاطر اعلان مبادله پیام بین ایران و امریکا، اعتراض کرده که سفیر سویس عذرخواهی کرده است.

ظهر آقایان (سیروس) ناصری و (علی) خرم آمدند و گزارش مذاکرات ژنو را دادند پیشرفتی نداشته و عکس‌العمل صدام در مقابل نامه ارسالی هنوز نرسیده است. گفتند هندوجا مراجعه کرده که امریکا و انگلیس تصمیم بر حذف صدام گرفته و روی جانشین او توافق کرده‌اند. پیشنهاد داشته که روابط انگلیس و ایران به زودی برقرار شود و خواسته که قبلا (راجر) کوپر آزاد شود.

عصر شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت در مورد سیاست‌های برخورد با مساله کویت و عراق و نیروهای خارجی، مذاکره و تصمیم‌گیری کردیم. قرار شد از درگیری نظامی با عراق پرهیز شود. با حضور نیروهای خارجی در منطقه مخالفت شود. آ‌مادگی کامل نظامی، برای استفاده از فرصت‌ها حفظ شود و مذاکرات ژنو ادامه یابد. همچنین پذیرش فرستاده صدام به ایران مشروط به اعلان پذیرش معاهده ۱۹۷۵ الجزایر باشد. ضمنا تبلیغات کنترل شود. با کشورهای جنوب و شوروی مذاکره و مراوده فعال شود. شب با احمد آقا و دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه]، مهمان آیت‌الله خامنه‌ای بودیم. همین مصوبات مطرح و مورد تایید ایشان قرار گرفت. دیروقت به خانه رسیدم. پیشنهاد صدام از ژنو رسید که خواسته آقای [سیروس] ناصری به بغداد برود و وزیر بازرگانی ایران و عراق ملاقات کنند.

● چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۶۹/ ۲۳ محرم ۱۴۱۱ ۱۵ آگوست ۱۹۹۰

[آقای عمر سی]، وزیر امور خارجه گامبیا آمد. ملاقات تشریفاتی و حرف‌ها معمولی بود. [آقای غلامرضا آقازاده] وزیر نفت آمد. از قیمت و تولید نفت راضی است؛ برای عدم تولید اضافی اعضای اوپک تلاش می‌کند؛ خودمان مقداری اضافه تولید می‌کنیم که برای شرایط احتمالی بحرانی‌تر ذخیره می‌شود.

آقای [مهدی] نصیری مدیر [روزنامه] کیهان آمد. مراحل اختلاف خودش را با آقای [محمد] اصغری [مدیرمسوول سابق کیهان] و آقای [سیدمحمد] خاتمی [مدیر موسسه کیهان و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] که منجر به ابقای او از سوی رهبری شده، تعریف کرد و از سیاست مطبوعاتی خودش دفاع کرد.

خبر رسید که رادیو بغداد، نامه صدام حسین به من را خوانده و صدام در این نامه خواسته‌های ما را پذیرفته است؛ حدس دیشب درست درآمد. سیل تلفن‌های تبریک راه افتاد؛ پیروزی مهمی است و حاکی از تصمیم عراق به مقاومت در کویت در مقابل امریکاست که به ما امتیاز داده است. از صبح زود، خبر اعلان اقدام سخاوتمندانه‌یی در ارتباط با ایران را داده بودند و ما منتظر بودیم.

[آقای یوسف بن علوی]، وزیر امور خارجه عمان به ملاقات آمد؛ از شنیدن خبر قبول خواست‌ه‌ای ما که برای آنها نشان از ادامه بحران در جنوب خلیج فارس است، خیلی دمغ شده بود. از همکاری ما با عراق نگران بود؛ گفتم در مورد موضوع تجاوز به کویت همکاری نخواهیم کرد و برای خروج از کویت پافشاری می‌کنیم. خبر داد که عربستان سعودی و سایر کشورهای جنوب خلیج فارس، شایق به اصلاح روابط خود با ایران هستند و رییس‌جمهور امریکا هم با سلطان عمان، در این خصوص و بررسی راه حل مشکل و روابط با ایران، ۴۵ دقیقه حرف زده و خواستار کمک به آزادی گروگان‌های امریکایی از طرف ماست؛ گفتم نوبت اقدام امریکا است.

عصر هیات دولت جلسه داشت. همه از پذیرش شرایط ما توسط عراق خوشحالند و آن را پیروزی مهمی می‌دانند. شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. تصویب شد که اجازه بدهیم هیات عراقی، بتوانند از یکشنبه آینده به ایران بیایند. شب برای تمشیت امور اسرا که بناست آزاد شوند، در دفترم ماندم.

● جمعه ۲۶ مرداد ۱۳۶۹/ ۲۵ محرم ۱۴۱۱/ ۱۷ آگوست ۱۹۹۰

در خانه بودم. مراجعات تلفنی بیشتر مربوط به اسرا بود که امروز آزادی آنها شروع شده است. متنی نوشتم که برای خیرمقدم آنها خوانده شود. احساسات مردم خیلی خوب است؛ حالت جشن پیروزی بر کشور حاکم است.

در گزارش‌ها، شکست‌ ملک حسین [پادشاه اردن] از سفر به امریکا برای تبدیل موضع امریکا جلب توجه می‌کند، بعضی‌ها به این امید بسته بودند. عصر احمد آقا آمد. در مورد متن نامه صدام درباره آینده عراق صحبت شد.

● سه‌شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۶۹/ ۲۷ صفر ۱۴۱۱ /۱۸ سپتامبر ۱۹۹۰

ساعت نه صبح، دکتر [محسن] نوربخش، [وزیر امور اقتصادی و دارایی] آمد. گزارش وضع اقتصادی را داد و از پیشرفت امور اظهار رضایت کرد. آقای [سیدعلی‌اکبر] ابوترابی، اسیر آزاد شده، همراه پدر و فرزندش آمد؛ از استقامت، صبر و خدمات ایشان در دوران اسارت ستایش کردم. قبل از رسیدن پدرشان [سید عباس ابوترابی]، خیال می‌کردم پدرش مرحوم شده، اظهار تاسف کردم؛ جواب داد که آمده است؛ خجالت کشیدم. اعضای ستاد رسیدگی به امور اسرا آمدند. گزارش کار دادند و من هم صحبت کردم. آقای ابوترابی هم صحبت کرد؛ او از کاردانی مسوولان که باعث آزادی افتخارآمیز و پیروزمندانه اسرا گردید، قدردانی کرد.

آقایان هاشمی و جوادی از شورای برگزاری مراسم آمدند. درباره اصل ماندن شورا و بر فرض ماندن، در مورد جایگاه آن نظرخواهی کردند؛ با ماندن آن موافقت کردم. خواستند که مستقل یا زیر نظر رییس‌جمهور باشد؛ قرار شد با رهبری مشورت شود و بودجه خواستند. [آقای یوسف بن علوی]، وزیر امور خارجه عمان آمد. همراه با دکتر ولایتی، گزارش مذاکرات خود با سران امریکا و انگلیس را داد و گفت آنها خواستار حل مشکل‌شان با ایران هستند و می‌خواهند قبل از آن، برخی گروگان‌ها آزاد شوند.

گفتم بدون اقدامی که نشان حسن نیت آنها باشد، احتمالا لبنانی‌ها حاضر نیستند کسی را آزاد کنند. خواستار همکاری ایران، ترکیه، پاکستان، شورای همکاری خلیج فارس، سوریه و مصر در حفظ امنیت منطقه شد. راجع به آینده عراق گفت، تصمیم غربی‌‌ها و عرب‌ها، عراق بدون صدام است. او احتمال انجام کودتایی در عراق، توسط عمال روسیه با توافق امریکا را مطرح کرد.

عصر در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت نکردم. شب آقای [منوچهر] متکی [معاون بین‌الملل وزیر امور خارجه] آمد و گزارش سفر به عراق را داد. عراقی‌ها خیلی گرم گرفته‌‌اند، ولی به طور قاطع گفته‌اند که دیگر اسیری از ما ندارند، جز حدود ۵۰۰ نفر که به منافقین [= سازمان مجاهدین خلق] پیوسته‌اند یا محکوم به خاطر جرمی شده‌اند یا پرونده‌یی دارند که در دادگاه مطرح است. هیات به زیارت عتبات نجف و کربلا و کاظمین رفته بودند و مردم برای آنها ابراز احساسات کرده بودند.

آقای [اسدالله] بیات، نایب رییس مجلس، تلفنی گفت که شورای نگهبان او را برای امتحان جهت نامزدی مجلس خبرگان، روز سه‌شنبه دعوت نکرده و احتمال می‌دهد که صلاحیت او را رد کرده باشند. برای حل مشکل استمداد کرد. با آقای [محمد] امامی [کاشانی] صحبت کردم، گفت چند نفری صلاحیت‌شان رد شده، منجمله ایشان و [سیدعلی اکبر] محتشمی و چند نفر دیگر.

به خانه آمدم. مهدی و فرشته، شام از بیرون تهیه کرده بودند؛ با هم خوردیم.

● شنبه ۱۷ آذر ۱۳۶۹/ ۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۱۱ /۸ دسامبر ۱۹۹۰

صبح زود به دفتر رفتم. قسمتی از نطق، برای هنگام تقدیم بودجه سال ۷۰ به مجلس، که از سوی سازمان برنامه و بودجه تهیه شده است، بررسی کردم. آقای دکتر هاشمی [گلپایگانی]، برای دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد. برای سالگرد شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصاحبه‌یی انجام دادم.

آقای سید [محمدحسین] فضل‌الله، [از علمای سرشناس] لبنان آمد. وضع آنجا را گفت و سیاست ما را تحسین کرد. از اقدام‌مان برای حل اختلاف امل و حزب‌الله تشکر کرد و خواستار جدیت بیشتر برای حل کامل اختلاف، تعیین سفیر قوی در لبنان، حل مساله گروگان‌های لبنان و تقویت روابط با دولت لبنان شد. همچنین در مورد کمک به خودش در انجام تعهداتی که دارد و قبلا از طریق وجوهی که از کویت می‌رسیده، می‌پرداخته و اکنون قطع شده است، گفت.

دکتر [حسن] روحانی برای دستور جلسه شورای عالی امنیت ملی آمد. دکتر [حسن] حبیبی برای امور جاری و برنامه همکاری مطبوعات آمد؛ گفت پنج نفر از اعضای شورای نگهبان، نظر دارند که بودجه ارزی، خلاف قانون اساسی است و باید ریالی باشد؛ دو نفر مردد هستند؛ فردا رای نهایی معلوم می‌شود. همچنین شورای نگهبان، حذف بخشی از اعتبار صدا و سیما را خلاف شرع و خلاف قانون اساسی دانسته‌اند. آقای [محمد] غرضی، [وزیر پست و تلگراف و تلفن] آمد و برای اعتبار بیشتر استمداد کرد. عصر دکتر ولایتی، [وزیر امور خارجه] آمد. گزارش سفر به فرانسه را داد؛ خیلی راضی است. گفت آقای [فرانسوا] میتران، [رییس‌جمهور فرانسه]، به من پیغام داده که باید مسائل اختلافات مالی را حل کنیم و برای توسعه روابط، تلاش بیشتر نماییم. شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه] و [آقای محمدعلی نظران]، مسوول کمیسیون اسرا گزارش دادند. همچنین درباره ضعف عملکرد هیات بین‌المجالس که به ریاست آقای [سیدعلی‌اکبر] محتشمی، امسال در اروگوئه شرکت داشتند، بحث شد. در اثر سوءتدبیر، مصوبه به اتفاق آرا ثبت شده و نام خلیج فارس، «خلیج ع ر ب ی- فارسی» ذکر شده و ایران در گروه کشورهای آسیایی به حساب بیاید.

رادیکال‌ها خیلی دست و پا زدند که به نحوی این ضعف را توجیه کنند که نشد؛ در تمام دوران انزوای ایران، عرب‌ها نتوانستند چنین مصوبه‌یی بگیرند. در این کنفرانس که ایران در بهترین شرایط بین‌المللی بوده، چنین اتفاقی افتاد. این موضوع انتقاد شدید اکثریت جلسه را در پی داشت. قرار شد آقای [مهدی] کروبی، [رییس مجلس]، در هیات رییسه مطرح کند و پس از توضیح خواستن از اعضای هیات، که همه از رادیکال‌ها بوده‌اند، از طریق سازمان ملل و رییس کنفرانس، راه علاج پیدا شود. سرشب آقایان [محسن] نوربخش، [وزیر امور اقتصادی و دارایی] و [مسعود روغنی] زنجانی، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و [سیدمحمدحسین] عادلی، [رییس بانک مرکزی] آمدند. از بالا رفتن مبلغ بودجه سال ۷۰ اظهار نگرانی کردند با اینکه خودشان تصویب نموده‌اند. به خانه آمدم.