شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

بهلول و دعای باران


بهلول و دعای باران

بهلول روزی عده ای از مردم رادید که به بیابان می روند تا از خداوند طلب باران کنند، چونکه چند سالی بودباران نیامده بود.
ـ مردم عده ای از اطفال مکتب را همراه خود می بردند.
ـ بهلول …

بهلول روزی عده ای از مردم رادید که به بیابان می روند تا از خداوند طلب باران کنند، چونکه چند سالی بودباران نیامده بود.

ـ مردم عده ای از اطفال مکتب را همراه خود می بردند.

ـ بهلول پرسید که :اطفال را کجا می برید؟

ـ درجواب گفتند: چون اطفال گنا هکارنیستند،دعای آنها حتما مستجاب خواهد شد .

ـ بهلول گفت: اگر چنین است،پس نباید هیچ مکتبداری تا کنون زنده باشد.