جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تو خواب ناز


تو خواب ناز

ثمین فرزند پدری نامدار است میرزا جبار عسکرزاده ۱۳۴۵ ۱۲۶۴ متولد شهر ایروان پس از مهاجرت به زادگاه پدری خود تبریز و راه اندازی کودکستان «باغچه اطفال» به سال ۱۳۰۳ نام خانوادگی خود را به باغچه بان تغییر داد

خبر درگذشت ثمین باغچه بان آهنگساز ایرانی را پس از اتمام تعطیلات نوروزی شنیدیم. خبر را محمد سریر آهنگساز و رئیس هیات مدیره خانه موسیقی از قول کاوه پسر باغچه بان به اطلاع اهالی موسیقی رساند. او در روز ۲۹ اسفند ۸۶ دار فانی را ترک گفته بود.ثمین باغچه بان شاید برای نسل جوان امروزی نام چندان شناخته شده یی نباشد اما به طور قطع هر جوان ایرانی ناخودآگاه حداقل یکی دو اثر او را در بایگانی ذهن خود دارد (شاید آثاری که به آنها اشاره خواهد شد در یادآوری و شناخت این آثار مفید واقع شود). این نام اما برای نسل میانسال و قدیمی تر تداعی کننده خاطرات بسیاری است. ثمین فرزند پدری نامدار است. میرزا جبار عسکرزاده (۱۳۴۵-۱۲۶۴) متولد شهر ایروان پس از مهاجرت به زادگاه پدری خود (تبریز) و راه اندازی کودکستان «باغچه اطفال» به سال ۱۳۰۳ نام خانوادگی خود را به باغچه بان تغییر داد. وجود چند کودک ناشنوا در این کودکستان توجه جبار را به مشکلات موجود در آموزش آنان جلب و تشویق به سهل کردن این دشواری ها کرد. روش آموزش او در آموزش کودکان کر و لال هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد. ثمین در سال ۱۳۰۴ در شهر تبریز دیده به جهان گشود. دو سال بعد در اواخر سال ۱۳۰۶ خانواده باغچه بان به شیراز نقل مکان کرد و بدین ترتیب کودکی ثمین تا سال ۱۳۱۱ که خانواده اش به تهران برگشتند در این شهر ادامه یافت.۱ ثمین پس از گذراندن تحصیلات متوسطه وارد هنرستان عالی موسیقی شد و از آن پس در سال ۱۳۲۱ با استفاده از بورس اعطایی برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره آهنگسازی عازم ترکیه شد. در همین کنسرواتوار آنکارا بود که با اولین آشنا شد و این آشنایی به ازدواجی موفق و پایدار انجامید. این زمان تقریباً با شکل گیری فعالیت های جدید هنرستان موسیقی در ایران مصادف بود و ثمین و اًوًلین نیز پس از عزیمت به کشور همکاری خود را به عنوان مدرس موسیقی با این هنرستان آغاز کردند. ثمین باغچه بان آهنگسازی و همسرش آواز و پیانو درس می داد. با شکل گیری اپرای تهران هنر این زوج در خدمت اپرا درآمد. «زال و رودابه» در این زمان تصنیف شده است. از آثار دیگر او در این دوران می توان به شش قطعه برای آواز، دو زولفونت، تنها، تو را می خوام، دل، تار گسسته، گل گندم، سه قطعه برای کر و چند قطعه کوچک برای پیانو۲ اشاره کرد. تاکنون تنها سه آلبوم از آثار باغچه بان در ایران منتشر شده است و از این بین «رنگین کمون» تنها آلبومی است منحصراً به آثار او اختصاص دارد. این آلبوم در سال ۱۳۵۷به وسیله ارکستر سمفونیک رادیو وین به رهبری توماس کریستین دیوید ضبط شد و منصوره قصری (متوفی به سال ۱۳۸۴) - همسر کریستین دیوید- و اولین باغچه بان به عنوان تکخوان با همکاری گروه کر در آن حضور دارند. این مجموعه شامل ۱۰ قطعه موسیقی کوتاه برای کودکان است که تنظیمی ارکسترال دارند. ملودی این قطعات به کرات و با تنظیم های مختلف اجرا شده و در آموزش موسیقی به کودکان مورد استفاده قرار گرفته اند. سادگی و کوتاهی جملات موسیقی، میزان بندی های ساده و شعر ساده و روان (همه این شعرها سروده خود باغچه بان است) که خاص موسیقی کودک است در فراگیری این آثار به وسیله کودکان بسیار موثر عمل می کنند. تکرار چندین باره یک ملودی با شعرها و ارکستراسیون های مختلف نیز در خدمت آسان تر کردن فرآیند یادگیری کودکان است.در قطعه «کرنگ بلا»۳ استفاده از میزان دوضربی حالت یورتمه اسب و استفاده از واژه «هی» اسب سواری را برای شنونده تداعی می کند؛

اسب کرنگی را دیدم

تو جنگلی تنها (هی)

رفتم جلو با بوس و ناز

کرنگ رو زین کردم

هی هی هی ترنگ بلا

تو یار قشنگ منی

قطعه در گام ماژور ساخته شده و استفاده از سازهای برنجی، سایدرام (طبل کوچک) و سنج در تنظیم ارکستری، حالت مارش وار به آن بخشیده است. قطعه «عروسک جون» برعکس قطعه نخست در گام مینور و ریتمی کند (همچون یک لالایی) با نوای حزین بادی چوبی ها آغاز می شود و در ادامه شعر آغاز می شود؛

عروسک جون عروسک جون دیگه شب شد لالا

به قربون دو چشمونت لالا کن لالا

دلم می خواد تو خواب ناز

بری باغ آسمون

شب چراغون خدا رو

تو آسمون ببینی

«آدم برفی» در گام مینور با ترمولو (اجرای پشت سرهم و ریز نت ها) تیمپانی آغاز می شود و پس از اجرای اولین جمله موسیقی به وسیله فانفار (صدای نافذ و درخشان سازهای برنجی) سازهای برنجی و اجرای پاساژی کروماتیک (نیم پرده های غیرهمنام کنار هم)به وسیله ساز هارپ (چنگ) گروه کر شروع به خواندن می کند؛

این یه کشتی یه

میون دریا

نوک دکلش یه پرچم بسته

یه ماهی از آب پریده بیرون

این مرغ هم رو موج دریا نشسته

«نوروز تو راهه» در گام مینور با تمپو (سرعت) آرام با ترمولوی نسبتاً طولانی فلوت به نشانه انتظار برای آمدن نوروز آغاز می شود و پس از آن شعر آغاز می شود؛

بازم گل نرگس

اومد به خونه

به کوچه اومده

نعنا و پونه

بیا گل ریحون دارم

دیگه نوروز توراهه

«سرود برف بازی» در گام ماژور با معرفی مقدمه کوتاه سازی به وسیله فلوت ریکوردر و همراهی سایدرام و حالتی مارش گونه آغاز می شود (این مقدمه در فاصله بین بخش های مختلف شعری اجرا می شود) و سپس گروه کر شعر برف بازی را می خواند. حال و هوای ملودی و ریتم قطعه کیفیتی دعوت کننده به برف بازی و در راستای مفهوم شعر ایجاد می کند. در این جا فلوت ریکوردر ملودی اصلی را به همراه گرو کر و پیتسیکاتوهای (اجرای ساز آرشه یی با ناخن) زهی ها اجرا می کند؛

به به چه برفی

نشست رو زمین

هنوزم می باره

بچه ها پاشین

خونه، خیابون مونده زیر برف

روز برف بازیه

بچه ها پاشین

«گنجیشک و برف و بارون»

تصویری ترین قطعه از این مجموعه و بسیار تاثیرگذار است. قطعه در گام ماژور و با تمپویی آرام تصنیف شده است. در اینجا فلوت به خاطر کیفیت چابک آن ایفا کننده نقش گنجشک است. (پروکفیف آهنگساز روس نیز در «پیتر و گرگ» چنین استفاده یی از ساز فلوت کرده است.) قطعه با ترمولوی فلوت و همراهی (آکومپانیمان) هارپ آغاز می شود که در ادامه ترمولو در بخش همراهی به ویولن ها منتقل می شود؛

گنجشک من پر زد و رفت

به لونه شون سر زد و رفت

تو دشت و تو بیابون

می باره برف و بارون

در «ترن قشنگ من» (در ماژور) آهنگساز از صدای انسانی استفاده بدیعی کرده است که در زمان خلق اثر بی نظیر بوده است. (شاید ملودی این آهنگ به لطف استفاده در تیزر تلویزیونی یک شرکت ماکارونی سازی به گوش عموم آشناتر باشد،) قطعه با صدای تنور (صدای زیر در مردان) که با ادای واژه های «چی چی چی چی» صدای قطار را تقلید می کند آغاز می شود و در ادامه گروه کر ملودی اصلی را روی پس زمینه صدای قطار آغاز می کند. تند و کند شدن ریتم (اچلراندو و ریتارداندو) نیز که به نشانه سرعت گرفتن و توقف قطار استفاده شده جالب و به ویژه برای کودکان جذاب است؛

ترنم قشنگه

توش پر از پلنگه

ترنم تند می ره

تند می ره

تند می ره

شی فو شی فو دود دود

شی فو شی فو دود

این نوع استفاده از همراهی تا پایان قطعه ادامه می یابد و تنها سازهایی در این بخش اضافه یا کم می شوند. این نوآوری ها در قطعات دیگر «رنگین کمون» (جای آهو، پنج تا نقاشی و گربه یی که مادره ) نیز به چشم می خورند. در اینجا لازم است به صدای جادویی منصوره قصری به ویژه در اجرای قطعات «گنجیشک و برف و بارون» و «گربه یی که مادره» نیز اشاره کنم که بدون آن مطمئناً موسیقی چیزی کم می داشت. «بومی وار» اثر دیگری از باغچه بان است که توسط موسسه ماهور و در قالب آثار سمفونیک آهنگسازان ایرانی به رهبری منوچهر صهبایی و با اجرای ارکستر فیلارمونیک پلودیو (بلغارستان) و ارکستر تن کونستلر فورآرلبرگ (اتریش) در ایران انتشار یافته است. بومی وار یک سوئیت۴ سمفونیک در سه قسمت «آذربایجانی»، «دوره گردها» و «شرکو» است و در خلال آن از مقام های شور و همایون موسیقی آذربایجان (به صورت گذرا) استفاده شده است. (در لحظاتی از قطعه «آذربایجانی» ملودی ترانه های ملی آذربایجان همچون «لاچین» و «ریحان»اجرا می شوند. دو اثر دیگر باغچه بان با نام های «شïلیل» و «ویرانه» به همت منوچهر صهبایی رهبری و اجرا شده اما در ایران انتشار عمومی نیافته است. «شلیل» بر اساس ترانه محلی بختیاری در مقام همایون و برای ارکستر زهی تصنیف شده است. تاکنون آهنگسازان زیادی از این قطعه برای ساختن موسیقی خود استفاده کرده اند اما برداشت و تنظیم باغچه بان نیز لطافت و وقار خاص خود را دارد. «ویرانه» بر اساس مقام شور اعتدال یافته (تامپره) برای ارکستر زهی، هارپ و گروه کر نوشته شده است (تنها اجرای موجود از آن نیز بدون گروه کر اجرا شده). قطعه باسولو و فلاژوله (اجرای هارمونیک های ساز زهی که صدایی سوت مانند در منطقه صوتی زیر ایجاد می کند) ویولن آغاز و سپس گروه سازهای زهی به آن اضافه می شود. حالات و نام «ویرانه» می تواند این اثر را در قالب موسیقی توصیفی جای دهد. متاسفانه آثار اجرا شده و موجود از باغچه بان همین تعدادی است که اشاره شد و اگر نبود همت کریستین دیوید و منوچهر صهبایی، همین آثار را هم نشنیده بودیم. صهبایی در بروشور آلبوم اخیر یادآور شده است که اجرای این آثار را بدون هیچ گونه حمایت موسسات فرهنگی و برای خدمت به موسیقی سمفونیک ایران انجام داده است و همین همت او جای تقدیر و سکوت همین موسسات فرهنگی جای تاسف دارد.ثمین باغچه بان در سال های آخر عمر به ترکیه مهاجرت کرد. او بیشتر به نگارش مشغول بود. او در سال های دور نیز با ترجمه آثار نویسندگان ترک از جمله عزیز نسین و ناظم حکمت در این زمینه فعالیت کرده بود. کتاب دنیای وارونه (پنجاه داستان طنز از عزیز نسین) از جمله همین آثار است. وی کتاب دیگری با نام «چهره هایی از پدرم» درباره زندگی جبار باغچه بان نوشت که در آذر ۸۶ در ۲۶۴ صفحه از سوی نشر قطره به چاپ رسید. نوشته های دیگری از او در شماره های ۲۶ (مهر و آبان ۸۱) ۲۹ و ۳۰ (تیر ۸۲) و ۴۲ (خرداد ۸۴) مجله فرهنگی و هنری بخارا موجود است و قلم توانای او در نویسندگی را نیز به خوبی نشان می دهد. مطلبی برگرفته از «رنگین کمون» را به یادش بخوانید؛ «کودک شده بودم. چشم و گوشم و دهانم هم کودک شده بودند. بادبادک های رنگارنگ و جورواجور در چشم هایم می پریدند و دور می شدند... بارانی که گرفته بود، هر روز و شب تندتر می شد. موهایم هم کودک شده بودند و نفس پدرم مثل یک سرود کودکستانی در میان شان می وزید. وقتی آخرین صداها و کلمه های رنگین کمان را پیوند می دادم سرما اسب سفیدش را زین کرده و باران و برف و بادش را در خورجین ریخته بود. نوروزی که در راه بود با پونه ها و نرگس هایش به پشت دروازه رسیده بود. هوا رنگ آتش و بوی زعفران داشت و خورشید خانم با پنجه های گرم و طلایی اش درخت های باغ صدفرسنگی مان را چراغان می کرد. رنگین کمان را به یادبود پدرم جبار باغچه بان که اولین شعرها و سرودها را به من یاد داد و برایم دفترهای نقاشی و شطرنجی و مدادهای رنگی خرید، که دستم را گرفت و با کمک او اولین آهو، کشتی، کلاغ، خورشید و آدم ها را کشیدم تقدیم کرده ام.»

علاءالدین حسینی

پی نوشت ها؛

۱- برای خواندن درباره زندگی باغچه بان رجوع کنید به کتاب «چهره هایی از پدرم» نوشته ثمین باغچه بان، قطره

۲- مجله موزیک ایران، شماره دهم، سال پنجم

۳- اسب مسی رنگ

۴- اثری که برای ارکستر سمفونیک نوشته می شود و هر قسمت آن دارای فرم خاص خود است.