شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
نقدهای نظریه کاکس
هدف این نوشته کاملاً صریح، و نیز خیلی عجیب و تقریباً بیهمتا است. بنابراین باید این هدف را روشن کنم و آن را توضیح دهم. من در این نوشته نقدهای مختلفی از برخی آثار مهم رابرت کاکس را بازگوئی، خلاصه و تلفیق خواهم کرد. هدف از اینکار، بهخصوص در کتابی که دربرگیرندهٔ آثار خود کاکس است (۱)، امکان دادن به اوست تا گفتوگوی منتشرشدهٔ صریحی را با منتقدانش، با هدف وضوح بخشیدن، بسط دادن، بازاندیشیدن و تجدیدنظر کردن بحثهای پیشین خود، شروع کند. این مباحث فرصتی استثنائی به او میدهد تا بهطور منظم و صریح به انتقادهای منتقدانش بپردازد (۲)، این پاسخگوئی به انتقادات بهخصوص مهم است چرا که تعدادی از منتقدان کاکس علناً بر نحوه شکلگیری و بسط اندیشههای او در طول زمان خرده گرفتهاند. (۳)
همانگونه که در سطور پائینتر شاهد خواهیم بود، بعضی از منتقدان آثار کاکس ظاهراً با یکدیگر در تعارض هستند. خوانشهای مختلف محققان و انتقادشان از آثار او غالباً بهنظر میرسد که بیشتر تمایلات هستیشناختی، معرفتشناختی و عقیدتی خود منتقدان را نشان میدهد تا تمایلات کاکس را. منتقدان کوشیدهاند آثار کاکس را در مقولههای شناختهشدهای از قبیل مارکسیستی، گرامشیائی، وبری، یا مکتب فرانکفورت طبقهبندی کنند، و سپس او را به خاطر منحرف شدن از برداشتهای آنان از آنچه خاصِ این جریانات فکری است مورد انتقاد قرار دهند. منتقدان اکس آثار او را با این دید که او موضوعهای مهم موردنظر آنان را نادیده گرفته است بررسی کردهاند - برای مثال موضوعهای نظامی - امنیتی، فمینیسم و اکولوژی، و اینکه او چگونه نمیتواند ضوابط اثباتگرائی، واقعگرائی جدید یا پُست مدرنیسم را رعایت کند. چندی قبل، سوزان استرنج نوشت که کاکس یک آدم عجیب و غریب به بهترین معنای انگلیسی کلمه است، یک آدم گوشهگیر، یک فراری از اردوگاههای روشنفکرانهٔ مارکسیستی و لیبرالی (۴). این تعریف احتمالاً احساس خود او را از اینکه او کیست، در خلاصهترین شکل بیان میکند.
همانگونه که نشان خواهم داد، برخی از محققان کاکس را به خاطر بدبینی تصوریاش درباره عاملان تغییر نظیر سازمانهای میان حکومتی و غیرحکومتی مورد انتقاد قرار دادهاند، در همین حال دیگران از آثار او خوشبینی مفرط و حتی آرمانگرایانهای را درباره چشمانداز تغییر ساختاری در اقتصاد سیاسی جهانی استنباط کردهاند. بهعلاوه برخی نیز او را فردی توصیف کردهاند که، بهرغم تحلیل اجتماعی - سیاسی انتقادیاش، فاقد قبول مسئولیت یا هدف در خصوص پیگیری تغییر و پیامدهای آن است. (۵)
نقدها مفهومی به قلب آثار او امتداد مییابد. آیا او پیش از حد دولت محور است یا آیا او به اندازه کافی به دولت توجه نمیکند؟ آیا او بیش از حد به مناسبات طبقاتی میپردازد؟ آیا او جهانی شدن را، بهجای پروژه دولتها، بیش از حد فرآیندی طبیعی مشاهده میکند؟ آیا او تقلیلگرا است، همه چیز را از نظر اقتصادشناسی مبتنی بر تولید میبیند و نیروهای فرهنگی و این استنباط را که همه فعالیتهای انسانی تحتتأثیر وضع زیستکره قرار دارد، نادیده میگیرد؟
این مبحث پیرامون این نکات انتقادی از آثار کاکس سازماندهی شده است. خواننده این مبحث مشاهده خواهد کرد که به بسیاری از انتقادهائی که از خلاءها پوششدهی امور جهانی توسط کاکس ناشی شدهاند در مطالب این مبحث پاسخ داده میشود - از جمله تأکید بر اکولوژی، جامعه مدنی، و درباره فرهنگ و تمدنها - و بهعلاوه کاکس تلاش بیشتری انجام داده است تا علاقههای معرفتشناختی و روش شناختیاش را توضیح دهد، گرچه شاید این تلاش همه منتقدانش را راضی نکند. نکته اصلی این است که اندیشه او فراتر از آن مرحلهای، که آثارش مورد انتقاد قرار گرفتند، تکامل یافته است. بنابراین هدف مبحث حاضر، تا حدودی، مشخص ساختن مرحله دیگری در این تکامل است. با اینکه خویشتننگری میتواند الهامبخش اصلی توسعه اندیشه باشد، ولی انتقاد محرکی مهم است.
یک نکته دیگر را باید درباره این مبحث اضافه کنم. تمرکز اساسی آن کاملاً منعکسکننده تفسیرها در ادبیات وسیعی که به آثار منتشرشده کاکس اشاره میکند نیست. بخش زیاد از آن ادبیات تحسینآمیز است. کاکس را عموماً، حتی بعضی از بیرحمترین منتقدانش (۶)، بهعنوان یکی از مهمترین چهرههای نظریه روابط بینالملل، بنیانگذار اقتصاد سیاسی بینالملل امروز، و نخستین متخصص عمده در کاربرد نظریه انتقادی در مطالعه روابط بینالملل میشناسند.(۷)
نظرات فشرده جیمز اچ میتل مَن (James H.Mitleman) و مارتین گریفیث (Martin Griffith) نمایانگر این تفسیر است:
آثار کاکس، مبتنی بر تلفیق خاص او از استنباط تاریخی و تصور جامعهشناختی، به ما امکان طرح پرسشها و دیدگاههای جدیدی را درباره پیچیدگیها و تناقضات عصر حاضر میدهد. مطالعات کاکس جایگاهی رسمی در جامعه علمی جهانی دانشمندان روابط بینالملل، بهویژه در جناح انتقادی، اشغال کرده است. کاکس به شکلگیری این درایت که مسائل علوم انسانی و اجتماعی در کجاست، روشهای مناسب حل آنها کدام میتوانند باشند و انواع معیارهائی که میتوانند برای ارزشیابی در آن علوم مناسب باشند، کمک کرده است. (۸)
سرانجام آثار رابرت کاکس سهمی مهم در کاربرد نظریه انتقادی در مطالعه روابط بینالملل دارد. کاکس از پایگاهش در دانشگاه یورک [در کانادا]، الهامبخش بسیاری از دانشجویان برای بازاندیشی شیوه مطالعه اقتصاد سیاسی بینالملل است، و منصفانه است بگوئیم که ماتریالیسم تاریخی گرامشیائی شاید امروز مهمترین جایگزین برای دیدگاههای رئالیستی و لیبرالی در این رشته باشد.(۹)
● بیش از پریشانی در طبقهبندی
نوشتههای بسیاری کوشیدهاند که آثار کاکس را طبقهبندی کنند. شاید اینکار درست باشد، زیرا میگویند که کاکس اصطلاح واقعگرائی جدید ـ neo-reallismرا ابداع کرده است، اصطلاحاتی که برای نامیدن بعضی استفاده شده ولی آنها به سرعت از آن تیزی جستهاند. (۱۰) با اینکه بیشتر محققان کاکس را نوعی گرامشیائی (پیرو گرامشی) یا گونهای نظریهپرداز انتقادی میخوانند، او ترجیح میدهد خود را یک ماتریالیست تاریخی بنامد (۱۱) میتل مَن در مورد تاریخگرائی کاکس مینویسد (۱۲). براون او را یک مارکسیست نسبتاً معمولی (حتی مارکسیست - لنینیست) خوانده و معتقد است که ماتریالیسم تاریخی او با اینکه بهطور مشخص مبتنی بر در روایتهای اثباتگرایانه از مارکسیسم است ولی بهنظر میرسد، بیش آنچه که شاید خود او واقف باشد به همان روایتها بسیار نزدیکتر است.(۱۳) با وجود این، مارتین شاو به کاکس بهعنوان پاکسازیکننده مارکسیسم اشاره میکند. (۱۴) جان آدامز مارکسیسم کاکسی را از نوع آبکی مارکسیسم میخواند (۱۵)
در پسِ کاوش برای طبقهبندی آثار او - مرور کل آثار کاکس هرگونه طبقهبندی را صریحاً نفی میکند (۱۶) - غالباً اختلافنظرهائی بنیادی با دیدگاه او وجود دارد. برای مثال، آنهائی که میخواهند کاکس را یک گرامشیائی جدید (۱۷) یا پیرو مکتب ایتالیائی روابط بینالملل (۱۸) بنمایند، صرفاً نکته مشخصی را بیان نمیکنند که کاکس به سهولت با آن همعقیده باشد، یعنی اینکه آنتونیوگرامشی عمدتاً به سیاست ملی پرداخته است و بنابراین بهکار بردن مفهوم جامعه مدنی و هژمونی گرامشی در مقیاس جهانی مستلزم برداشتهای بسیار از گرامشی است. تا حدودی، بعضی از آنها حداقل با تفسیر کاکس از گرامشی مخالفند. برای مثال، هِیزل اسمیت بهنظر میآید که با انتقاد پیتر برنهام موافق باشد که ادبیات گرامشیائی جدید (که اسمیت و برنهام هر دو همیشه کاکس را در آن میگنجانند) چیزی بیش از تعبیری از کثرتگرائی وبری که علاقهمند به مطالعه نظام بینالمللی است، نیست. اسمیت حتی با بیانی محکمتر نقد برنهام را اینگونه توصیف میکند که رویکرد گرامشیائی جدید را بهسختی غیرقابل تمیز از یک روایت رئالیسی جدید پیچیده میبیند. او، این بار بیشتر با بیان عقیده خودش، ادامه میدهد: بحثی در این باب وجود دارد که آیا مفاهیمی را که گرامشیائیان جدید بهکار گرفتهاند میتوان بهعنوان ماتریالیست تاریخی قابل تشخیص در معنای مارکسیستی در نظر گرفت یا نه، حتی اگر آنان خود را علناً ماتریالیست تاریخی اعلام کرده باشند. (۱۹) راندال د. جرمن و مایکل کِنی، که نگرانیشان بیشتر در مورد کسانی است که ادبیات فراوان درباره آثار گرامشی را کاملاً ارزیابی و به آن توجه نمیکنند (۲۰)، نقدی خواندنی از کم بهاء دادن گرامشیائیان جدید به یکی از دیدگاههای عمده گرامشی در مورد هژمونی، یعنی، اینکه طبقات سلطهگر و زیردست درگیر یک سلسله مبارزات مادی و ایدئولوژیکی میشوند که ماهیت زمینه مورد بحث را تغییر میدهد ارائه میکند (۲۱) ولی جامعترین نقد آثار کاکس را به خاطر عدم ارائه تحلیل کاملتری از گرامشی، باب جِسوپ (Bob Jessop) و اِنگای - لینگ سام (Ngai - Ling Sum) نوشتهاند. آنها میگویند که تحلیلهای کاکس وجه [دوگانه] (مادی) قدرت - نهاد را به [وجه] سهگانه ـ Trialectic تولید - نهادها - ایدهها اولویت میدهد، بدینگونه:
الف) با دادن امتیاز بیش از حد به هویتها و منافع طبقاتی نسبت به غیرطبقاتی در بررسی قدرت و نهادها؛
ب) با کم بررسی کردن ایدهها حتی ایدههائی که برای هژمونی و مدیریت اقتصادی مهم است) ـ نگاه کردن به آنها عمدتاً در چارچوب انگاره ساختی و نه از این نظر که آنها ماهیتاً هم عملی و هم نظری هستند، نسبت دادن تولید آنها اساساً به روشنفکران بهجای کندوکاو کردن در پیوند پیچیدهٔ فولکلور، معرفت عمومی، رشتههای تخصصی، علم و فلسفه، و نگریستن به آنها بهعنوان پدیدههائی نسبتاً ثابت بهجای پدیدههائی چندمعنائی و بیثبات.
پ) عمدتاً نادیده گرفتن رابطه تشکیلدهنده پیچیده ایدهها، قدرت و نهادها به نفع تحلیلی عمدتاً همجوار از عوامل متفاوتی که اغلب شرایط ایدهآل - عادی بود. (۲۲)
بعضی از آنهائی که در اشاره به کاکس بهعنوان یک نظریهپرداز انتقادی (Critical Theorist) بهجای C و T (بزرگ)، عمداً c و t (کوچک) بهکار میبرند [critical theorist]، به این دلیل این کار را میکنند که از دیدگاه هابرماسی، که به منطق و پویائی جداگانهای از پیشرفت میبالد، کاکس ظاهراً کنش ارتباطی (Communicative action) را کماهمیت جلوه میدهد. از نقطهنظر این دیدگاه اینگونه استنباط میشود که کاکس استدلال میکند بعد درون ذهنی برگرفته از تولید زندگی مادی است، در حالیکه کلاً تصور میشود تولید شامل تولید ایدهها، نهادها و رسوم اجتماعی باشد. یورگن هاک (Jürgen Haacke)، بهخصوص، میگوید که چون کاکس امکان تغییر سیاسی را در پارادایم تولید پیدا میکند، در عصر پسااثباتگرا، او خود را در معرض اتهامهائی (شاید غیرمنصفانه) که به سایر مارکسیستها به خاطر نداشتن قدرت تخیل وارد شد قرار میدهد. (۲۳) این واقعیت که کاکس خود، این استنباط را ندارد که در چارچوب مکتب فرانکفورت کار میکند عمدتاً برای این منتقدان بیربط بهنظر میرسد. (۲۴)
تا حدودی به همین منوال، وقتی مارتین شاو کاکس را یک مارکسیست پاکسازی شده مینامد، او صرفاً منظورش این نیست که کاکس خشونت و مبارزه طبقاتی را از مارکسیسم حذف کرده، بلکه میخواهد بگوید که کاکس به شیوهای چشمگیر مارکس را تحریف کرده است. بهعلاوه، شاو نگران گرایشی است که کاکس برای نظریهپردازان روابط بینالملل متأثر از مارکسیسم ایجاد کرده است یعنی کوتاهی در مراجعه به نوشتهٔ خود مارکس درباره دولت - و تصور آن از این نهاد بهعنوان مجموعههائی از مردان مسلح. (۲۵) در واقع، کاکس متهم به این است که به دولتها حتی نقش تهمانده نظامی - امنیتی که نهادگرایان نولیبرال نظیر جوزف اس. نای و رابرت اُ. کوهن میداند، واگذار نمیکند. (۲۶) در آثار کاکس، قدرت نظامی صرفاً تابعی از اقتصاد سیاسی تلقی میشود. (۲۷) به همین صورت، آندرو لینکلیتر (Andrew Linklater) خاطرنشان میسازد که، کاکس، برخلاف گیدنز، آسیبپذیری ظاهری ماتریالیسم تاریخی را با انتقادی واقعگرایانه (یعنی خطر خشونت در روابط بینالملل و خطر هستهای مداوم بحث نمیکند. (۲۸)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست