ستاره, ضدستاره

«ستاره» واژه آشنایی در دایره واژگان فوتبال است این را بارها و بارها از مربیان و بازیکنان و کارشناسان شنیده ایم که هر تیمی برای پیروزی حداقل نیاز به یک ستاره دارد تا در بحرانی ترین شرایط و آن هنگام که بازی قفل شده است با حرکتی خاص و ستاره وار گره بازی را باز کند و نهایتاً تیمش را به پیروزی برساند

۱) سایه همیشه مرموز است. همیشه آنکه در سایه قرار دارد ناشناخته می ماند و وقتی ناگهان از سایه بیرون می آید همه را متعجب می کند. اینکه آن چیز که نمی دانیم و آن کس که نمی شناسیم ترسناک ترین است بر همین اصل تاکید می کند. قدرتمندترین حریف را وقتی می شناسیم، می توانیم تحلیلش کنیم، نقاط ضعفش را به دست بیاوریم و راهکارهایی برای مهارش پیدا کنیم. اما حریف ناشناخته که در سایه است را نمی توان تحلیل کرد، چون نمی شناسیمش. سایه همیشه مرموز است و آنکه در سایه است مرموزترین.

۲) وقتی آفتاب با شدت تمام بر یک سمت می تابد، سمت دیگر در سایه قرار می گیرد. هر چقدر نور آفتاب بیشتر متمرکز آن سو باشد، سایه یی که پدید می آید هم تاریک تر و خاموش تر است. گاه این پارادوکس آنقدر می شود که عملاً دیگر سایه را نمی بینیم و اصلاً فکر می کنیم تنها یک سو وجود دارد و آن سوی آفتاب و روشنایی است. اما سایه به رغم این پنهان بودن به حیات خود ادامه می دهد و منتظر لحظه چرخش خورشید می شود.

۳) «ستاره» واژه آشنایی در دایره واژگان فوتبال است. این را بارها و بارها از مربیان و بازیکنان و کارشناسان شنیده ایم که هر تیمی برای پیروزی حداقل نیاز به یک ستاره دارد تا در بحرانی ترین شرایط و آن هنگام که بازی قفل شده است با حرکتی خاص و ستاره وار گره بازی را باز کند و نهایتاً تیمش را به پیروزی برساند. اما نکته یی که شاید به خاطر ذاتش همیشه پنهان مانده است بخشی دیگر از حیات تیم های بزرگ را تامین می کند و در واقع مکمل ستاره است. «ضدستاره». ضدستاره ها همان بازیکنان هستند که زیر سایه ستارگان تیم شان قرار می گیرند و این در سایه ماندن اسلحه پنهان مربیان بزرگ برای غافلگیر کردن رقبای خود است. اگر نگاهی به بازی های حساس یونایتد در این فصل بیندازیم بیشتر به اهمیت این ضدستاره ها پی می بریم.

یونایتد تیم پرستاره یی نیست. اگر بخواهیم در ترکیب این فصل یونایتد نام دو ستاره را ببریم این دو اسم روی کاغذ می آیند؛ کریس رونالدو، وین رونی. رونالدو و رونی با بازی های تاثیرگذار و گل های زیادی که این فصل برای تیم شان به ثمر رسانده اند سرالکس را در آستانه کسب افتخار بزرگ دیگری قرار داده اند، افتخار کسب مقام قهرمانی لیگ برتر و لیگ قهرمانان در یک سال. اما بیایید نگاهی به چند بازی کلیدی فرگی و تیمش در این فصل بیندازیم. من یو یک - تاتنهام یک، من یو یک - لیون یک، من یو یک - بلکبرن یک، من یو یک -لیورپول صفر، من یو یک - رم صفر.

یونایتد در سه بازی اول به فاصله کمتر از پنج دقیقه به پایان بازی نتیجه را برابر کرد و دو بازی دیگر را هم که با یک گل برتری به پایان رساند. نکته جالب تر اینجا است؛ هر پنج گل این بازی های کلیدی فصل را کارلوس تبس به ثمر رساند. و یک نکته دیگر؛ سه گل از این پنج گل روی پاس نانی به دست آمد. این آمار بیانگر همان حقیقت سایه و تئوری ستاره و ضدستاره است. تبس و نانی اصولاً جایی در ترکیب اولیه سرالکس ندارند اما دقیقاً ضدقهرمانانی هستند برای کریس رونالدو و وین رونی. هرگاه این دو از کار می افتند و فشار تیم حریف آنقدر روی آنها بالا می رود که دیگر نمی توانند کارکرد همیشگی خود را داشته باشند، نانی و تبس از سایه بیرون می آیند و در حالی که خورشید به سمتی دیگر می تابد ضربه نهایی به حریفان را وارد می کنند. یونایتد اگر این فصل این دو ضدقهرمان را نداشت چه بلایی سرش می آمد؟ همان بلایی که پارسال در سن سیرو سرش آمد؟

۴) رایکارد و بارسا امشب بیش از هر چیز باید مراقب سایه باشند. سایه همیشه مرموز است. همیشه آنکه در سایه قرار دارد ناشناخته می ماند و وقتی ناگهان توپ زیر پای نانی قرار می گیرد و تبس خود را جلوی دروازه می رساند خورشید می چرخد و دهشتناک ترین لحظات برای غول های کاتالان رقم می خورد.

آرش حقیقی