پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
قربانیان خاموش
در طرح غربالگری و جمعآوری معتادان از سوی سازمان بهزیستی، گزارشی مبنی بر وقوع یک کودکآزاری در منطقهای از مشهد به پلیس اعلام شد.
ماجرا از این قرار است که پدری کودک ۸ سالهاش را بشدت مورد ضرب و شتم قرار داده و بر اثر کتکهای شدید، چندین نقطه از اعضای بدن کودک و همچنین جمجمه او دچار شکستگی شده بود. به هر طرف بدن کودک که نگاه میکردی، جز آثار کبودی، خونمردگی، سوختگی، گازگرفتگی و زخمهای شدید نمیدیدی. متاسفانه بر اثر این کتکها و اذیتها، نهتنها عوارض ظاهری و جسمی فراوان در این کودک ایجاد شده، بلکه از نظر روحی و روانی نیز دچار اختلالات فراوان شده است، حتی مادربزرگ، عمه و سایر اقوام پدری کودک نیز که با او مرتبط بودهاند نهتنها از پسربچه ۸ ساله حمایت نکردهاند، بلکه وی را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند.
این پسر، فرزند طلاق بود که پس از طلاق به پدر سپرده شد. پدر از ابتدای پذیرش سرپرستی کودک، در خانه را به روی او میبسته و او را به فروش مواد مخدر از زیر در خانه مجبور میکرده و هر زمان که تعللی در کارش به وجود میآمده، تا سرحد مرگ او را کتک میزده است.
کودک آزاری عبارتست از هر نوع ضرب و شتم یا جراحت فیزیکی، روانی یا تحقیر کودک تا ۱۸ سال که تاثیر ماندگاری بر وضعیت بدن یا روان او برجای بگذارد. برخی از این آثار میتواند مخفی باشد؛ مانند ممانعت از حاضر شدن در کلاس درس، محروم کردن از غذا، حبس در حمام یا زیرزمین.
● کودکآزاری را میتوان به ۴ نوع تقسیم کرد:
۱) کودکآزاری جسمی، شامل آزار و کتک زدن به کودکان به گونهای که اثر آن بر بدن کودک بر جا بماند و در مواردی هم به مرگ و نقص عضو منجر شود.
۲) کودکآزاری جنسی شامل استفاده از بچهها به قصد لذت جنسی به هر شکل ممکن
۳) کودکآزاری عاطفی یا روانی شامل تحقیر کودک، طوری که به عزتنفس او خلل وارد کند یا اعتماد به نفس او را پایین آورد؛ مثل مقایسه با دیگران و سرکوفت زدن، ایجاد احساس خجالت، تحقیر نزد دیگران بخصوص سایر کودکان، مطرح کردن نقاط ضعف و دادن لقبهای ناراحتکننده مانند دست و پا چلفتی و ... ۴) غفلت عبارت است از ناتوانی یا برآورده نکردن ارادی نیازهای کودک اعم از نیازهای جسمی و بدنی مثل تهیه خوراک و پوشاک مناسب یا نیازهای روانی کودک مثل اجازه بازی ندادن به وی.
● آزار یا تنبیه
کودکآزاری مربوط به طبقه خاصی نمیشود و فقر فرهنگی به اندازه فقر اقتصادی میتواند در ایجاد آن خطرآفرین باشد، به نحوی که مساله کودکآزاری در بین افراد تحصیلکرده و با بضاعت مالی خوب هم دیده میشود.
در این میان باید توجه داشت که کودکآزاری با تنبیه بدنی متفاوت است. والدین با تنبیه به کودک میفهمانند که رفتار خود را اصلاح کند، اما به علت ناآگاهی و همچنین نقص قانون بسیاری از پدر و مادران به بهانه تنبیه، کودکان خود را در معرض آسیبهای جدی روحی و روانی قرار میدهند.
● علل بروز کودکآزاری
عدم آگاهی والدین از حقوق کودک و احترام به شخصیت این انسانهای کوچک در شکلگیری حوادث کودکآزاری دخیل هستند، عدم ارائه آموزشهای لازم قبل و بعد از ازدواج، نبودن فیلترهایی به منظور تعیین صلاحیت والدین در به وجود آوردن و نگهداری فرزند نیز از جمله مواردی است که در برنامههای فرهنگی، آموزشی و تربیتی دستگاهها نادیده گرفته شده و موجبات کودکآزاری را فراهم کرده است. همچنین ناهنجاریهای اجتماعی از قبیل فقر، کمبود امکانات زندگی، اعتیاد، محیط خانوادگی، بیکاری و طلاق خانواده را به انواع آسیبهای اجتماعی مبتلا کرده است تا آنجا که نه تنها از زندگی احساس لذت و رضایت نکرده بلکه در حالت درماندگی، نوک پیکان سرخوردگی و وحشت را بهسوی کودک نشانه میروند که در اشکال کتکزدن، پرت کردن، به کارهای سخت گرفتن، لگد زدن، داغ کردن و ... بروز پیدا میکند بهطوری ۱۵ درصد کودکان هنگام تنبیه بدنی از سوی والدین دچار جراحت و مصدومیت میشوند. از طرف دیگر کودک تک والد، فرزند خوانده، دارای ناپدری و نامادری، کودکان نارس که تغذیه و پرستاری از آنها دشوارتر بوده و مراقبت از آنها زمان بیشتری میطلبد، کودکان دچار ناهنجاری بخصوص عقبماندگی ذهنی و دارای نقایص جسمی که به دلایل غیرطبیعی بودن آنها مهر و محبت در والدین ایجاد نکرده و مادر از داشتن کودک ناراضی است در کنار کودکانی که زیاد گریه میکنند یا آنهایی که بیش از سایر همسالانشان در معرض آسیبدیدگی هستند همچنین کودکانی که ناآرام و پر زحمتند و به سختی تربیت میشوند همگی در معرض تهدیدات کودکآزاری از سوی والدینشان قرار دارند.
برخی از والدین نیز به دلیل وجود مشکلات اقتصادی و گاه ضعف شخصیت دچار ناتوانی در حل مسائل خویش شده و کانون خانواده را به جهنمی برای کودک تبدیل میکنند، آنان خواسته یا ناخواسته ناکامیها، خشونتها و زورگوییهایی را که از دوران طفولیت و جوانی تجربه کردهاند، عینا به کودکان که کوچکترین قدرت دفاعی ندارند، منتقل میکنند.
بنابراین میتوان گفت: به همان نسبت که والدین سالم از لحاظ روانی و آگاهی، موجب شکوفایی و نمو هر چه بهتر کودک میشوند به همان نسبت والدین ناآگاه و دارای فقر فرهنگی و مادی به منزله سمی برای کودک به شمار میروند. در این میان کودکان طلاق در صدر خطرپذیری این آزارها هستند.
● عواقب کودکآزاری
کودکان در تاریخ ۳۰۰۰ ساله بشر همیشه به نوعی از انحا مورد آزار قرار میگرفتهاند، آزاری که بخش عمده آن از سوی والدین متعصب و خرافی در گذشته با زنده بهگور کردن دختران تجلی مییافت و امروز به بهانه تادیب، اصلاح و تنبیه.
در کودکآزاری تنها صدمات فیزیکی مطرح نیست، بلکه آسیبهای روانی آن، آثاری به مراتب طولانیتر و عمیقتر دارد و از این رو تمامی کودکانی که تحت آزار شدید والدین بودهاند، باید تحت درمان قرار بگیرند تا فشارها و آسیبهای عاطفی و روانی که در شرایط مختلف تحمل کردهاند جبران و برطرف شود و چنانچه قربانی کودکآزاری شناسایی یا جنبههای آسیب روانی جدی گرفته نشود کودک آزار دیده در آینده به فردی ضد اجتماعی تبدیل شده و در صدد انتقامجویی برمیآید. همچنین یکی از نکات برجسته در خانوادههای کودکان آزار دیده انتقال خشونت از نسلی به نسل دیگر است. به این ترتیب کودکی که تحت آزار و اذیت والدین قرار میگیرد به وسیله سازوکارهای روانی، بویژه همانندسازی یا مشابهت با مهاجم بتدریج خود نیز رفتارهای خشونتآمیز بروز میدهد و به همین شکل این رویه را به فرزندان و نسلهای بعدی منتقل میکند. تحقیقات انجام شده نشان میدهد که کودک آزار دیده یا فردی ترسو و منفعل خواهد شد یا دست به انتقام از جامعه خواهد زد، اگر راه دوم را پیش گیرد، دامنه جنایات در آینده در جامعه افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد و کمتوجهی جامعه به این موضوع خسارات زیاد و جبران ناپذیری را به وجود خواهد آورد.
● نقش قوانین در دفاع از قربانیان کودکآزاری
سال ۷۲ مجلس شورای اسلامی طی ماده واحدهای، متن کنوانسیون حقوق کودک را مبنی بر حمایت از حق حیات، حق کسب هویت، حق زیستن با والدین،منع انتقال غیرقانونی کودکان، حق شرکت در اجتماع و ایفای نقشهای اجتماعی، منع رفتارهای خشن، آموزش و تحصیل، تفریح و بازی، منع استثمار، حمایت در برابر مواد مخدر، حمایت در برابر زیانهای ناشی از کار، تقویت روحیه صلحطلبی و حمایت از کودکان آسیبدیده روحی و جسمی را پذیرفت.
از سوی دیگر، ۹ سال پس از قبول این کنوانسیون یعنی سال ۸۱ فشارهای حاصل از سوی کارشناسان قانون و نهادهای زیر مجموعه موجب شد تا قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در قالب ۸ ماده به تصویب برسد که طبق آن، کودکآزاری جزو جرایم عمومی بوده (احتیاج به شکایت شاکی خصوصی ندارد) به طوری که طبق ماده ۲ این قانون، مصوب شد هرگونه صدمه، اذیت، آزار و شکنجه جسمی و روحی کودکان و نادیده گرفتن سلامت و بهداشت روانی و جسمی و ممانعت از تحصیل کودکان آنها ممنوع و مرتکب این جرم، محکوم است.
تصویب قوانین حمایت از حقوق کودک درحالی است که موانع قانونی درکشور درصد قابلتوجهی از والدین کودک آزار را از پیگیری قانونی مصون کرده است و این جرایم اغلب زمانی فاش میشودکه فاجعه بزرگی رخ داده و جرم از حالت ابتدایی و اولیهاش خارج شده باشد.
پدر ۱۷ ساله در کرج،کودک ۵/۱ سالهاش را کشت،وقتی علی ۸ساله در بیمارستان مرد، همه فهمیدند که ناپدریاش او را آزار میداده است وقتی نیلوفر، جان خود را از دست داد پزشکی قانونی اولین نهادی بود که از وقوع یک کودکآزاری در حالی خبر دادکه چیزی برای دفاع نبود و تنها آثار ضرب و جرح جسد دخترک ۹ ساله روی میز تشریح پزشکی قانونی حکایت از آن میکرد که کودکی با بدترین شکنجهها کشته شده است.
حال سوالی که مطرح میشود، این است که آیا قانون توانسته راهی برای پیشگیری از وقوع این جرم پیدا کند؟ آیا راهی پیدا شده که قبل از مرگ کودک یا دعواهای خانوادگی، طلاق یا محکومیت طرفین به کودکآزاری جلوی حادثه گرفته شود؟
واقعیت این است که خلاهای قانونی در برخورد با کودکآزاران، بخصوص والدینی است که در ارتباط با فرزندان خود مرتکب خشونت میشوند.
براساس قوانین فعلی و اقدامات والدین و اولیای قانونی و سرپرستان صغار و محجورین که به منظور تادیب یا حفاظت آنها انجام میگیرد، مشروط بر این که اقدامات مذکور در حد متعارف، تادیب و محافظت باشد، جرم نیست همچنین هر چند ماده ۱۱۷۹ قانون مدنی به والدین «حق تنبیه» کودک خود را میدهد، ولی تاکید میکند که به استناد این حق نمیتوانند فرزند خود را «خارج ازحدود تادیب» تنبیه کنند.
به نظر میرسد مشخص نبودن محدوده تادیب و تنبیه و نامشخص بودن حد متعارف در موارد قانونی مذکور، از ابهامات قانونی است. ضمن اینکه با این ابهامات دست قاضی در زمان لازم برای صدور حکم بسته و دست والدین غیر مسوول و خشن برای اعمال خشونت را باز گذاشته است.
● دیدگاهی متفاوت
از میان مراجع تقلید، آیتالله صانعی تنها مرجعی بوده که با قاطعیت و بدون هرگونه شرطی، آزار کودکان را حرام اعلام کرد. به گفته ایشان، آزار کودکان از طرف والدین جایز نبوده و نیست و کودکآزاری از طرف آنها در شرع مقدس حرام و معصیت است.
● پیشنهادها
در غیاب قانون مدون برای جلوگیری از کودکآزاری، پیشنهادیی ارائه میشود تا شاید با به کارگیری آنها، اندکی از رشد چشمگیر آن جلوگیری شود.
ابتدا باید آموزشهای لازم به کودکان برای دفاع از حقوق خود و خانوادههای آنان برای تعدی نکردن به حقوق کودکانشان داده شود و آنگاه موارد قانونی برای دفاع از حقوق کودک و ایجاد پلیس در این زمینه مطرح شود. همچنین بجاست با انجام آزمایشهای روانشناختی در کنار دیگر آزمایشهای معمول پیش و بعد از ازدواج، صلاحیت والدین مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد تا از وقوع مشکلات دیگری جلوگیری شود. همچنین آموزش مهارتهای نگهداری و پرورش کودک با تکیه بر مبانی علمی و دینی از سوی دستگاههای متولی و رسانهها ضروری به نظر میرسد.
در انتها گفتنی است که آحاد مردم نهتنها در مقابل فرزندان خویش بلکه در برابر فرزندان دیگران هم مسوولیت شرعی، اخلاقی، انسانی و ملی دارند و بیش از همه دولتمردان مکلف هستند تا شرایط زیست سالم و پرورش مادی و معنوی فرزندان ایران را تامین کنند.
میترا پازکیزاده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست