جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
خسته ایم از موضوع های تکراری
«مرد مقابل» روایتی نه چندان نو از موضوعی اجتماعی خانوادگی است که بارها به آن پرداخته شده و برای تماشاگر تازگی ندارد. روایتی از همان خط همیشگی ناکامی در عشق جوانی و مواجهه دو سوی این خط در سالهای میانسالی. روایت تنهایی زنان و شوهرانی که دنیایشان سالها از هم دور است و هر یک در پی تنهایی خویش. روایت تفاوتهای نسل میان فرزند و والدین و اختلاف سلیقه پدر و پسری که به اختلافات خانوادگی دامن میزند و دود آتش این اختلافات مادر رمانتیک و شاعرمسلک خانواده را روز به روز بیشتر در پیله تنهایی خویش فرو میبرد. پیلهای که با آمدن دوستی ۲۰ساله از فرنگ و عشقی دور کمی ترک برداشته و یاد نداشتهها و ترکشدنهای بیتوضیحش را در ذهن او زنده میکند.
در مرد مقابل به کارگردانی«سیما تیرانداز» متنی نهچندان قوی با رگههایی طنزآلود به نمایش درآمده، بازیها معمولی و رئال پیشمیرود و آغاز و پایان ماجرا مانند بسیاری از نمایشهای امروزی، تماشاگر را با یک تسلسل به قضاوت مینشاند. در واقع مستانه عاشقپیشه - با بازی رویا جاویدنیا - که روزگاری دور دل در گرو هومان - با بازی محمودرضا رحیمی - داشته همان آینده سونیای نوجوانی است که دلباخته شروین پسر خانواده است و شروین بیهیچ توضیحی تصمیم میگیرد ارتباطش با سونیا را قطع کند. هومان بعد از ۲۰سال برگشته و در دعوای لفظیاش با فرامرز پدر خانواده با بازی امیرکاوه آهنینجان- چند دیالوگ کلیشهای و همیشه شنیدهشده را با هم رد و بدل میکنند.
بعد از این نزاع هومان میرود. مستانه قهر میکند. شروین در تنهایی به گیتارش پناه میبرد و مثل تمام نوجوانان پرخاشگر و استقلالجوست. در این میان در میزانسن پایانی روایت، دوست مستانه - رکسانا با بازی مریم شیرازی که طبق روال اینگونه متنها از آغاز تا پایان همراه مستانه است و نقش دوست صمیمی و فالگیر او را دارد و دانای کل ماجراست با بیانی کلیشهای و شعاری از شروین میپرسد اگر سونیا بعد از ۲۰سال بازگردد چه پاسخی به فرزندانت خواهی داد.
واقعگرایی در طراحی صحنه به کمک تم اصلی روایت آمده و تیرانداز کوشیده با استفاده از پروجکشن در صحنهاش جانی نو به متن معمولی و سوژه معمولیتر آن ببخشد تا تنوع چشمی و دیداری بیشتری را با تماشاگرانش به اشتراک گذارد و عمقی هم به سطح کلیشهای آن بدهد. تماشاگرانی که بعد از ۳۰دقیقه تاخیر شاهد نمایشی معمولی با بازیهایی معمولی هستند و دقایقی به دیالوگهای شعاری که میان پرسوناژها رد و بدل میشود میخندند.
دیالوگهایی که لازم نیست برای شنیدنش در صف طولانی تئاتر ایستاد و ۳۰ دقیقه معطل شد بلکه میتوانی با کمی پرسه در شهر و گوش سپردن به مردمانی که کاش دانههای دلشان پیدا بود این دیالوگها را بارهابارها از صبح تا شام در طول مسیر خود از منزل به محل کار و از محل کار به تئاتر شهر بشنویم و بخندیم و به فکر فرو رویم و رها کنیم. دیالوگها و موضوعهایی که آنقدر گفته و شنیده شده که به گفته یکی از تماشاگران که حین خارج شدن از سالن به دوستش میگفت«باز هم یک موضوع تکراری»؛ باید گفت ما هم خستهایم از تماشای بازیها و اداهای تکراری و شنیدن دیالوگها و موضوعهای تکراری که نام مسوولیتآور«تئاتر» و«جشنواره» را یدکمیکشند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات احمد وحیدی عراق حسن روحانی مجلس شورای اسلامی حجاب دولت نیکا شاکرمی مجلس روز معلم رهبر انقلاب شهید مطهری
ایران سیل هواشناسی تهران آتش سوزی شهرداری تهران قوه قضاییه پلیس آموزش و پرورش معلم فضای مجازی سلامت
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا سازمان هواشناسی مالیات دولت سیزدهم بازار خودرو قیمت دلار خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مهران غفوریان موسیقی تلویزیون سریال ساواک عمو پورنگ سینمای ایران مهران مدیری تبلیغات مسعود اسکویی سینما عفاف و حجاب
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان باشگاه استقلال علی خطیر لیگ برتر جواد نکونام بازی لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
هوش مصنوعی اپل فناوری خودروهای وارداتی گوگل آیفون ناسا
فشار خون کبد چرب