دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آشنایی با آیین یهودیت


یهودیان مانند اعراب و آشوریان , از نژاد سامی هستند زبان , ادبیات , فرهنگ , آداب , رسوم و اعتقادات این اقوام چنان به یكدیگر نزدیك است كه دانشمندان معتقد شده اند اصل آنها به یك جا می رسد و برای بررسی و تحقیق در زمینه فرهنگ سایر اقوام سامی انداخت مثلا اگر به بررسی ادبیات عرب مشغول باشیم , با مطالعه و تحقیق در زبانهای عبری , سریانی و حبشی در كار خود موفقیت بیشتری كسب خواهیم كرد

۱- عبرانیان

یهودیان مانند اعراب و آشوریان ، از نژاد سامی هستند. زبان ، ادبیات ، فرهنگ ، آداب ، رسوم و اعتقادات این اقوام چنان به یكدیگر نزدیك است كه دانشمندان معتقد شده اند اصل آنها به یك جا می رسد و برای بررسی و تحقیق در زمینه فرهنگ سایر اقوام سامی انداخت . مثلا اگر به بررسی ادبیات عرب مشغول باشیم ، با مطالعه و تحقیق در زبانهای عبری ، سریانی و حبشی در كار خود موفقیت بیشتری كسب خواهیم كرد. از سابقه تاریخی قوم عبرانی اطلاع دقیقی در دست نیست . برخی دانشمندان معتقدند كه نام ((عبرانی )) را كه كنعانیان پس از ورود حضرت ابراهیم (ع ) به سرزمین كنعان به او داده اند و وی را عبرانی خوانده اند كه بعدها جزو القاب او شد و لقب مذكور در خاندان وی باقی ماند؛ زیرا عبرانی از ماده ((ع ب ر)) به معنا گذر كردن از نهر می آید، به اعتبار این كه حضرت ابراهیم (ع ) از ورود فرات عبور كرد و وارد كنعان شد. برخی نیز معتقدند كه عبرانی منسوب به عابر نیای حضرت ابراهیم (ع ) است . همچنین كسانی با توجه به نام آزر پدر (یا عموی ) آن حضرت ، گفته اند اصل خاندان وی آریایی است . اما دانشمندان این نظریه را تاءیید نمی كنند؛ زیرا از معنای لغوی واژه آزر در قرآن كریم و متون اسلامی اطلاع درستی نداریم . نام پدر ابراهیم (ع ) در تورات تارح است .

۲- حضرت ابراهیم (ع )

عظمت حضرت ابراهیم خلیل (ع ) به حدی است كه وی همواره موجب نزاع یهودی و مسیحیت و اسلام بوده است و هر یك ، آن حضرت را از خود می داند. از این رو، خدای متعال فرموده است : ((ما كان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لكن كان حنیفا مسلما و ما كان من المشركین )) (آل عمران : ۶۷). وی حتی میان مشركان مكانی بلند داشت و آثار وی در مكه مكرمه مورد زیارت و تقدیس آنان قرار می گرفت . نسب حضرت ابراهیم (ع ) تا حضرت آدم (ع ) در تورات آمده است . نسب نامه های تورات به كتب اسلامی نیز راه یافته و بدون دقت در اصل و منشاء آن پذیرفته شده است . به عقیده اهل كتاب (در نتیجه جمع بندی حوادث كتاب مقدس ) حضرت ابراهیم (ع ) حدود ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد، یعنی حدود ۴۰۰۰ سال پیش در شهر اور به دنیا آمد و به گفته تورات در آغاز ابرام (یعنی پدر بلند مرتبه ) نامیده می شد. خدای متعال نام وی را در سن نود و نه سالگی به ابراهیم (یعنی پدر اقوام ) تبدیل كرد. شهر اور نزدیك یك قرن پیش در عراق در ساحل فرات از زیر خاك بیرون آمد و آثار باستانی بسیاری در آنجا یافت شد. به گفته تورات پدر حضرت ابراهیم (ع ) كه تارح نامیده می شد، پسر خود ابراهیم (ع ) و همسر وی ساره و نوه خویش حضرت لوط (ع ) را برداشت و به سرزمین كنعان در غرب فلسطین عزیمت كرد. آنان در بین راه از ادامه سفر منصرف شدند و در شهر حران سكونت گزیدند. این شهر در جنوب تركیه فعلی و در مرز سوریه قرار دارد. پدر حضرت ابراهیم (ع ) در تورات تارح خوانده می شود، ولی قرآن مجید وی را آزر بت پرستی معرفی كرده است (انعام : ۷۴). پدر حضرت ابراهیم (ع ) در سلسله اجداد حضرت رسول اكرم (ص ) قرار می گیرد. علمای شیعه معتقدند همه پدران آن حضرت تا حضرت آدم (ع ) یكتا پرست بوده اند، و به همین دلیل گفته اند آزر عموی آن حضرت بوده و استعمال ((اب )) به جای ((عم )) در زبان عربی صحیح است ، از آن جمله در قرآن كریم (بقره : ۱۳۳) چنین چیزی دیده می شود. تورات می گوید حضرت ابراهیم (ع ) در ۷۵ سالگی به امر خدا از شهر حران عازم كنعان شد. وی همسر خود ساره و برادر زاده اش حضرت لوط (ع ) و چند نفر از مردم حران را برداشت و همگی به كنعان رفتند و در آنجا روی كوهی در شرق بیت ایل خیمه زدند. حضرت ابراهیم (ع ) پس از چندی در حبرون (الخلیل ) ساكن شد و تا آخر عمر در آنجا بود و اكنون مقبره خانوادگی وی در آن مكان است . حضرت لوط (ع ) به شهر سدوم و شهرهای مجاور آن رفت . مردم آن شهرها به سبب نافرمانی و بی اعتنایی به پیام وی به امر خداوند نابود شدند. این حادثه در قرآن مجید نیز آمده است . دو موضوع بسیار مهم در تاریخ حضرت ابراهیم (ع ) وجود دارد كه در تورات كنونی اشاره ای به آنها نشده است : یكی جریان بت شكنی و به آتش افكندن وی و دیگری داستان بنای كعبه . قرآن مجید (در سوره های انبیا و صافات ) داستان بت شكنی و به آتش افكندن او را آورده است .

همچنین قرآن كریم از بنای كعبه به دست آن حضرت و به كمك حضرت اسماعیل (ع ) سخن می گوید (بقره : ۱۲۷). از آنجا كه این فرزند در پیری به او عطا شد (ابراهیم : ۳۹)، بنای كعبه در اواخر عمر شریف وی صورت گرفته باشد. تورات داستان ذبح فرزند را می آورد و می گوید حضرت ابراهیم (ع ) ماءموریت یافت حضرت اسحاق (ع ) را قربانی كند، ولی این مساءله را با وی در میان نگذاشت و به او گفت : ((می خواهم گوسفندی قربانی كنم و آن گوسفند را خداوند برایم خواهد فرستاد.))... اما در قرآن مجید آمده است : ((فلما بلغ معه السعی قال یا بنی انی اری فی المنام انی اذبحك فانظر ماذا تری قال یا ابت افعل ما تؤ مر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین )) (صافات : ۱۰۲). همان طور كه می دانیم فرزند از مرگ نجات یافت و خداوند قوچی را فدیه او قرار داد...

۳-اسماعیل (ع ) و اسحاق (ع )

درباره حضرت ابراهیم (ع ) در تورات می خوانیم :

(۱) بعد از این وقایع ، كلام خداوند در رؤ یا به ابرام رسیده ، گفت : ((ای ابرام مترس من سپر تو هستم و اجر بسیار عظیم تو.)) (۲) ابرام گفت : ((ای خداوند یهوه مرا چه خواهی داد و من بی اولاد می روم و مختار خانه ام این العاذار دمشقی است .)) (۳) و ابرام گفت : ((اینك مرا نسلی ندادی و خانه زاده ام وارث من است .)) (۴) در ساعت كلام خداوند به وی رسیده ، گفت : ((این وارث تو نخواهم بود بلكه كسی كه از صلب تو درآید وارث تو خواهد بود.)) (۵) و او را بیرون آورده ، گفت : ((اكنون به سوی آسمان بنگر و ستارگان را بشمار هر گاه آنها را توانی شمرد.)) پس به وی گفت : ((ذریت تو چنین خواهد بود.))... (۱۸) در آن روز خداوند به ابرام عمهد بست و گفت : ((این زمین را از نهر مصر تا به نهر عظیم یعنی نهر فرات به نسل تو بخشیده ام .)) (پیدایش ۱۵: ۱ - ۱۸). سپس تورات عهد یاد شده را به حضرت اسحاق (ع )، نیای بنی اسرائیل اختصاص می دهد و در همان سفر پیدایش می گوید:

(۱۸) و ابراهیم به خدا گفت : ((كاش كه اسماعیل در حضور تو زیست كند.)) (۱۹) خدا گفت : ((به تحقیق زوجه ات ساره برای تو پسری خواهد زایید و او را اسحاق نام بنه و عهد خود را با وی استوار خواهم داشت تا با ذریت او بعد از عهد ابدی باشد (۲۰) و اما در خصوص اسماعیل تو را اجابت فرمودم اینك او را بركت داده بارور گردانم و او را بسیار كثیر گردانم . دوازده رییس از وی پدید آیند و امتی عظیم از وی به وجود آورم (۲۱) لیكن عهد خود را با اسحاق استوار خواهم ساخت كه ساره او را بدین وقت در سال آینده برای تو خواهد زایید.)) (پیدایش ۱۷: ۱۸-۲۱). به گفته تورات ، خداوند بارها به حضرت ابراهیم (ع ) وعده نسل فراوان داده بود. كنیز آن حضرت به نام هاجر پسری را به دنیا آورد كه اسماعیل (یعنی خدا می شنود) نامیده شد. پس از چهارده سال ساره فرزندی به دنیا آورد كه او را اسحاق (یعنی می خندد) نامیدند.

كتاب تورات در این قسمت به كوتاهی سخن می گوید و فقط اشاره ای می كند كه حضرت اسماعیل (ع ) در فاران ساكن شد و مادرش برای او زنی از مصر گرفت . سایر مسائل مربوط به وی در تورات به فراموشی سپرده شده است و حتی یك جمله درباره بنای كعبه در این كتاب دیده نمی شود. پیدا شدن آب برای اسماعیل (ع ) نیز كه طبق احادیث اسلامی در مكه بوده و اكنون هم به نام زمزم باقی است ، به گفته تورات در مكانی به نام بئرشبع بوده است ! از نظر تورات ، حضرت اسحاق (ع ) جانشین حضرت ابراهیم خلیل (ع ) گردید و دو فرزند تواءم برای او به دنیا آمد. آنكه نخست دیده به جهان گشود، عیسو نامیده شد. این كلمه در لغت به معنای پرمو است . به گفته تورات این كودك در هنگام تولد موهای بسیاری بر تن داشت . تواءم دیگر یعقوب (یعنی تعقیب می كند) خوانده شد؛ زیرا هنگام تولد، كودك قبلی را تعقیب كرد و پس از او به دنیا آمد.

۴- اسرائیل

حضرت یعقوب (ع ) دوازده پسر داشت و به اسرائیل ملقب بود. اهل كتاب این اسم مركب را چنین معنا می كنند: كسی كه بر خدا مظفر شد، ولی اصل معنای آن در عبری چنین است : كسی كه بر قهرمان پیروز شد. به گفته تورات ، كشتی گرفتن حضرت یعقوب (ع ) با خدا كه به پیروزی او بر خدا انجامید، علت ملقب شدن وی به اسرائیل است (پیدایش ۳۲: ۲۴-۳۲). اهل كتاب از زمانهای قدیم گفته اند كه مقصود از خدا در این داستان ، یكی از فرشتگان خداست (رك .: هوشع ۱۲:۳-۴). پس از چندی حادثه مفقود شدن حضرت یوسف (ع ) پیش آمد و سرانجام این موضوع موجب شده كه بنی اسرائیل در مصر اقامت كنند. مطالب سفر پیدایش تورات به اینجا خاتمه می یابد. در آغاز سفر خروج تورات می خوانیم كه دوازده پسر حضرت یعقوب (ع ) در مصر زندگانی خوبی داشتند و نسل ایشان در آن سرزمین منتشر شد. مدت توقف آنان در مصر چهارصد و سی سال بود (خروج ۱۲: ۴۰). دوازده قبیله بنی اسرائیل كه در اصطلاح بسیط نامیده می شوند، در علوم و فنون پیشرفت كردند و همین امر موجب حسادت مصریان شد. علاوه بر این ، مصریان می ترسیدند بنی اسرائیل با نیروی خود زمام امور را به دست گیرند؛ از این رو، به استضعاف آنان اقدام كردند و كارهایی دشوار و جانكاه به عهده ایشان گذاشتند. همچنین مقرر شد كه قابله های مصری نوزادان پسر بنی اسرائیل را برای كشتن معرفی كنند و فقط داشتن دختر برای آنان مجاز باشد.

۵- دین مردم صحرانشین

عبرانیان در آغاز قومی صحرانشین بودند و نخستین اقامت آنان در شهرها در زمان حضرت یوسف (ع ) بود.(۱) صحرانشینی در اعتقادات و مراسم دینی آن تاثیر فراوانی داشت . هنگامی كه حضرت موسی (ع ) آنان را از دست فرعون نجات داد، مجبور شدند مدت چهل سال در صحرای سینا بمانند، ولی پس از آن پیوسته در شهرها به سر می بردند و تمدنی را پایه گذاری كردند كه میراث گرانبهای قوم یهود شد. مسیحیت نیز زاییده همین تمدن است .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 9 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.